شعار سال:نقاشیهای ایران، احوالی عجیب و جدید از ژانر سوررئال را پیش چشم تماشاگر میگذارد؛ گویی او همیشه نقطهای و نمایی را میدیده که ما نمیدیدیم و چه ارزنده که اینها را رسم کرد و بهجا گذاشت برای ما که ما ببینیم و درس بگیریم.
مثلاً در قاب "بیکرانگی" حقیقتا بیننده با معنای تام و تمام بیکرانگی رودررو میشود؛ با فضایی بینهایت یا مثلاً در قاب بلور طلوع، طیف رنگی فوقالعادهای آفریده که از آبی به سفید میغلتد و رنگی جدید از طلوع طلایی و آبی آسمانی، خلق میکند.
بیدلیل نیست که تا این حد، نقاشیهای ایران درودی در حیطه بینالمللی هم دیده شده و آنقدر طرفدار داشته که در بیش از ۲۵۰نمایشگاه گروهی در شهرهای مختلف جهان، به نمایش درآمده است؛ آثاری سحرانگیز که وصف آنها با واژگان، کاری سخت و سترگ است. نقاشیهای ایران درودی هر یک "فریمی" هستند که به اندازه یک فیلم سینمایی، حرف و نَما با خود به مخاطب عرضه میدارند!
به باور من، ایران قبل از اینکه نقاشی برجسته، منتقدی باریکبین، نویسندهای چیرهدست و حتی یک موزیسین و نوازنده پیانو باشد، اول عاشق بود؛ عاشق زندگی و عاشق هنر و همین، راز مهم پیروزبختیاش بود و شد، در زندگی؛ چنانچه هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) میگوید "عشق، آغاز آدمیزادی است. "
ایران درودی آنگونه عاشق و استوار بود که بعد از ۲۰سال دستوپنجه نرم کردن با بختکِ بدشگونِ سرطان، در تولد ۸۳سالگیاش، این بیماری مهلک را "معجزه" زندگیاش نامید، آثار بیمانند در این ۲۰سال خلق کرد و قهرمانانه و امیدوار، دنیای فانی را بدرود گفت؛ با ردپایی جاودانه.
ایران فقط یک "نقاش" نبود؛ او خودِ "نقش" بود و نقشاش بر صحنه زندگی را به متعالیترین شکل ممکن، اجرا کرد، کشید و به دنیای جدید سلام گفت!
*دانشآموخته کارگردانی
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی دیدارنیوز ، تاریخ انتشار: 16 آبان1400، کدخبر: 113731،www.didarnews.ir