پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۲۶۵۱
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۷
در صبح ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۸ بانک کشاورزی همدان شاهد ماجرای قتل فجیعی از یک امانت دار ملی و خادمی متعهد بود که شنیدن خبرش، دل ملتی را به درد آورد. ماجرای این جنایت را با زبانی دیگر در ادامه متن بازگو کرده ایم. اما سوال مان این است که چرا بانک کشاورزی بعنوان بانکی پیشرو، تخصصی و اخلاق مدار، فراموش کننده جان فشانی‌های نیرو‌های شریف خود باشد؟ در ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ برای نفیسی و پاسداشت نام و خاطره وی چکار انجام دادید؟ چند درصد از مدیران و کارکنان استخدام جدید بانک، شهید نفیسی را می‌شناسند و از جان فشانی‌های او باخبرند؟ منتظر دریافت توضیحات بدور از توجیهات و حتی انعکاس معذرت خواهی‌های احتمالی ناشی از این غفلت هستیم. بانک بزرگ، مسلما اخلاقیات بزرگ هم باید داشته باشد.
شعار سال: جنایت بانک کشاورزی همدان در سحرگاه ۲۲ بهمن ۱۳۶۸ در زیر زمین و محل خزانه شعبه مرکزی بانک کشاورزی همدان واقع در میدان آرامگاه رخ داد. در این حادثه رئیس بانک، همسر و دو فرزندش و همچنین نگهبان بانک به قتل رسیدند. با تلاش گسترده مأموران سه سارق که یکی از آن‌ها کارمند اخراجی همان بانک بود دستگیر و به جنایت اعتراف کردند. دادگاه به شکل ویژه برای این پرونده تشکیل و رای بر اساس قوانین جزایی ایران صادر شد و محکومان تنها چهار روز پس از جنایت اعدام شدند. بنا بر اظهارات دادستان پرونده، این جنایت از نظر عمق فاجعه، سرعت رسیدگی و مجازات از نمونه‌های کم‌نظیر یا بی‌نظیر در تاریخ قضایی ایران تا آن زمان به‌شمار می‌رفت.

سه سارق (دو برادر بنام‌های حسین گلزار ۲۷ ساله کارمند اخراجی بانک کشاورزی همدان، حسن گلزار ۲۸ ساله کارمند اخراجی شهرداری همدان و رضا خانیان ۲۳ ساله کارگر میدان بار و خواهر زاده دو سارق)، پس از قطع تلفن‌ها و آژیر‌های خطر بانک، وارد بانک شده و در ابتدا نگهبان غیرمسلح بانک را با طناب بسته و سپس به پشت در منزل مسکونی رئیس بانک (واقع در طبقه دوم) می‌روند. جانیان در حوالی ساعت دو و نیم شب و با جدا کردن لولا‌های در وارد منزل شده (برای گرفتن کلید خزانه) و با نفیسی و سپس همسر وی که از صدای جدا شدن درب ورودی بیدار شده‌اند، درگیر می‌شوند (عبدالرحمان نفیسی در سال ۱۳۵۰ در بانک کشاورزی شعبه دزفول استخدام شد و در سال ۱۳۶۶ به همراه خانوادهٔ خود شامل همسر و سه فرزند به عنوان رئیس شعبه مرکزی بانک کشاورزی به همدان منتقل شد). دو کودک رئیس بانک نیز بیدار شده و اسیر سارقان نقاب پوش می‌گردند.
 
چرا بانک کشاورزی، تکریمی از جانباختگان جنایت ۲۲ بهمن سال ۶۸ همدان نمی‌کند؟
 
چرا بانک کشاورزی، تکریمی از جانباختگان جنایت ۲۲ بهمن سال ۶۸ همدان نمی‌کند؟
جانیان در حالی که با چاقو پهلوی نفیسی را مجروح و با به هم ریختن وسایل خانه کلید خزانه را یافته‌اند، خانواده نفیسی را به زیرزمین و محل خزانه می‌برند. آنجا بعد از دو تا سه ساعت آزار و شکنجه نفیسی شروع به انواع تهدیدات رذیله کرده و در نهایت نفیسی را مجبور به بازکردن قفل رمزی در خزانه می‌کنند. نفیسی از آن‌ها می‌خواهد که اموال شخصی وی را ببرند، ولی آن‌ها توجهی نکرده و پس از اینکه توسط رئیس بانک عبدالرحمان نفیسی شناسایی شدند او را به همراه همسرش، فاطمه طاهریان و دو فرزندش به نام‌های پیمان ۱۲ ساله و ایمان ۴ ساله (فاطمه طاهریان، معلم آموزش و پرورش ۳۵ ساله و دو فرزند آن‌ها پیمان، محصل ۱۲ ساله و ایمان ۴ ساله بودند) و نگهبان بانک حسین شکری (جانباز جنگ از ناحیه چشم، متاهل و دارای یک فرزند)، به طرز فجیعی و با استفاده از سلاح سرد به قتل می‌رسانند. بیتا، دختر ارشد رئیس بانک در شب حادثه در منزل یکی از بستگان حضور داشت.

ابوالفضل شادمانی که در آن زمان سرگروه حسابرسی بانک کشاورزی در استان‌های ایلام، کرمانشاه، کردستان و همدان بود، به خبرنگار ایسنا می‌گوید: بعد از قتل آقای نفیسی به علت فشار روحی دو ماه همدان را ترک کردم. با ماشین نیروی انتظامی به بانک کشاورزی آرامگاه رسیدم، جمعیت زیادی در جلوی بانک ایستاده بودند که نیرو‌های انتظامی راه را باز کردند و ما توانستیم وارد بانک شویم. مستقیم به صندوق نسوز همدان (نگهداری پول) رفتیم و در آنجا نخستین صحنه‌ای که با آن مواجه شدم، جسد رئیس بانک (شهید نفیسی) به همراه پسر کوچکش غرق در خون بود که در این هنگام حال من بهم خورد. در این حال بد روبرویی با جسد بدون سر رئیس بانک، پلیس اسامی کارکنان بانک را از من خواست که گفتم در این وضعیت نمی‌توانم اسامی را به شما بدهم، فقط در تعقیب «حسین. گ» باشید. بلافاصله به اتاق دیگر بانک رفتم که با جسد مستخدم بانک که جانباز بود، مواجه شدم و بعد از آن جسد همسر و پسر دیگر شهید نفیسی را دیدم. کل پولی که از بانک کشاورزی سرقت شده بود نیز دو میلیون تومان بود.
 
چرا بانک کشاورزی، تکریمی از جانباختگان جنایت ۲۲ بهمن سال ۶۸ همدان نمی‌کند؟
 
عبدالرحمان نفیسی و فاطمه طاهریان توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران به عنوان شهید شناخته شدند. کوچه کنار ساختمان بانک کشاورزی واقع در میدان آرامگاه و همچنین خیابان اصلی شهرک اکباتان تهران به اسم «شهید عبدالرحمن نفیسی» نامگذاری شد. علاوه بر این لوح یادبودی نصب شده روی پایه‌ای از سنگ گرانیک با شمای گندم، در جلوی ساختمان بانک کشاورزی در میدان آرامگاه همدان نصب گردید. در بهمن ماه ۱۳۸۸ مراسم بزرگداشتی برای شهدای بانک کشاورزی از جمله عبدالرحمن نفیسی در محل ساختمان مرکزی بانک کشاورزی در تهران برگزار شد. با همت بانک کشاورزی پارکی در همدان به نام «عبدالرحمن نفیسی» احداث و مدرسه‌ای در روستای شمس‌آباد استان همدان به نام ایشان کلنگ زنی شد.

بعد از این اتفاق هولناک کتاب و شعر‌های زیادی در این باره به چاپ رسید که یکی از این کتب کتاب «بیتا» بود که نام دختر نوجوان شهید نفیسی بوده که روایتگر زندگی تنها بازمانده این خانواده است. در بخشی از کتاب بیتا می‌خوانیم: «گروه جنایت‌کاران آهسته از راه پله تاریک بالا رفتند تا به طبقه دوم رسیدند. حسین خودش بار‌ها برای کار‌هایی مثل برق‌کشی به این خانه رفته بود و آقا رحمان و همسرش هم بار‌ها به شکل‌های مختلف به او کمک کرده بودند، اما وجدان کلمه‌ای ناشناخته در قاموس این جانیان بود. گویی وجود مسخ شده آن‌ها را هیچ بانگی به جزء مرگ نمی‌تواند زنده کند. حسین که از قبل با پیش‌بینی چنین وقتی و در خلوت و نبود خانواده رئیس بانک، بار‌ها محور لولای در را درآورده و روان کرده بود، با فشار پیچ‌گوشتی به راحتی آن‌ها را درآورد. با اشاره او هر سه نفر در دوتکه‌ای را گرفته بالا و به عقب کشیدند، اما پایین در به زمین برخورد کرد و صدای نسبتاً بلندی در آن سکوت شب برخواست. حسین فورا گفت: زود برید تو. هر سه نفر وارد آشپزخانه شده و منتظر ماندند. در این حال رحمان که به تازگی به خواب رفته بود، از شنیدن صدا بیدار شد و به سمت در آمد. کلید راهرو را زد. با روشن شدن لامپ، پلک‌هایش را کمی جمع کرد، نگاهی به راهرو و آشپزخانه انداخت، ناگهان فردی را دید که جورابی به سر کشیده و اسلحه در دست با تحکم به او گفت: وایسا ...»
 
چرا بانک کشاورزی، تکریمی از جانباختگان جنایت ۲۲ بهمن سال ۶۸ همدان نمی‌کند؟
بیتا تنها بازمانده خانواده نفیسی معتقد است که «فداکاری پدرم قابل تحسین است. امانت داری و وظیفه شناسی باعث شد از جان خود و خانواده اش بگذرد. مادرم در شب حادثه فقط ۳۵ سال داشت و پدرم ۴۲ سال. برادرانم پیمان و ایمان ۱۲ و ۴ سال داشتند. من هم ۱۶ سالم بود.» (بیتا بعد از حادثه به خانه پدربزرگ رفته و سپس در دانگشاه در رشته مترجمی ادبیات زبان در تهران قبول شد و به واسطه یکی از بستگان مادری اش یعنی آقای رحماندوست شاعر معروف ایرانی با همسرش آشنا شد. بیتا درحال حاضر به همراه همسر و پسرشان در یکی از ایالت‌های آمریکا مقیم است. پیمان پسر ۲۱ ساله بیتا نام دایی از دست رفته خود را در آن حادثه به یادگار می‌کشد).

علی یاری، خبرنگار روزنامه ابرار در سال ۶۸ نیز در این باره به خبرنگار ایسنا می‌گوید: از بانک کشاورزی انتظار می‌رود در سالروز شهادت شهید نفیسی حداقل ساختمان بانک را سیاهپوش کند و تندیسی در شأن این رئیس فداکار در جلوی بانک قرار دهد تا مردم بدانند در این بانک چه رئیس امانت‌داری خدمت می‌کرده است.
مصطفی رحماندوست در خصوص حادثه بانک کشاورزی شعبه همدان گفته است، من فکر می‌کنم اگر چنین حادثه‌ای در جای دیگری از دنیا اتفاق افتاده بود، تبدیل به خاطره بزرگی می‌شد که برای همیشه باقی می‌ماند. ما دهقان فداکار در داخل کشور و پتروس را در خارج داریم که افراد مؤثر و بزرگی بودند، اما دست از سر آن‌ها برنداشتیم، چون حافظه تاریخی اجازه نمی‌دهد که دیگران در این حیطه وارد شوند. در ماجرای بانک کشاورزی همدان مهم این است که فردی برای انجام وظیفه حاضر شد از جان خود و خانواده اش بگذرد و مقاومت کند، اما وقتی قاتلین اعدام شدند، گویی که ماجرا تمام شده‌است. وی افزود:آنچه بیشتر مرا آزار می‌دهد این است که ما در تاریخ و گذشته‌مان قهرمان‌هایی را داریم که آدم‌های کمی نبودند به ویژه وقتی خودمان را جای آن‌ها قرار می‌دهیم، اما این افراد خیلی زود فراموش می‌شوند، باید دید مثلاً اگر از ساکنان اطراف بانک کشاورزی سؤال کنیم، چند نفر عظمت و ابعاد و اهمیت کار شهید نفیسی را می‌دانند.

باید از مدیران کنار رفته و حتی مدیرعامل و هیات مدیره جدید بانک پرسید که چقدر شهید نفیسی را می‌شناسند. بروید از ساکنان اکباتان تهران بپرسید که چقدر شهید نفیسی را می‌شناسند؟ بروید از شهروندان همدان و میدان آرامگاه بپرسید که چقدر شهید نفیسی را می‌شناسند؟ از کارمندان و کارشناسانی که در ده سال اخیر در بانک کشاورزی استخدام شده اند در خصوص شهید نفیسی بپرسید؟ آیا یک ارتباط و ارسال پیام ساده با تنها بازمانده این شهید در ده سال اخیر انجام شده است؟

ما قصد زیر سوال بردن کسی را نداریم. اما غفلت‌ها را نمی‌پسندیم. منتظر دریافت توضیحات و حتی عذرخواهی‌ها از خانواده شهید نفیسی هستیم. شهید نفیسی جزئی از فرهنگ متعالی امانت داری و تعهد حرفه‌ای در بانک معظم کشاورزی می‌تواند قلمداد شود.

اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
0
4
خدا رحمت شان کند. من اگر مدیرعامل بانک کشاورزی بودم ، می دادم سر دیس ایشان را بسازند و در ساختمان مرکزی می گذاشتم. هر سال به مناسبت دهه فجر یک مسابقه فنی در حوزه بانکداری تدارک می دیدم. جشنواره فیلم کوتاه درست می کردم 120 ثانیه ای بانک کشاورزی. یکی از طرح های اعتباری بانک را بنام طرح شهید نفیسی می نامیدم. برای کودکان کارمندان بانک مسابقه نقاشی شهید نفیسی برگزار می کردم. ویزه نامه کارکنان دارای خدمات خاص برای بانک کشاورزی را منتشر می کردم. چند ساختمان بانک را بنام شهید نفیسی نامگذاری می کردم یا چند سالن اجتماعات بانک را به این نام می نامیدم. از دختر شهید نفیسی دلجویی می کردم و ....
پاسخ ها
الهه
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۳۷ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
من اون زمان فقط 7 سال داشتم ولی قتل رو خوب یادمه. شب و روز های زیادی رو با ترس سپری می کردیم و سال ها از ذهن ما نمی رفت... الان هم مطلب رو دیدم تمام اون خاطره نکبت تو ذهنم تازه شد. مطلب شما خوب بود فقط ایشون شهید نفیسی بودند نه فهیمی
مدیر پایگاه

سلام و عرض ادب


ممنون از تذکر جنابعالی


ما به رسم امانت در کامنت ارسالی تصرف نکرده و متن را اصلاح ننموده بودیم. اما بر اساس تذکر بجای شما، چهار تکرار اشتباه فهیمی به ، نام درست نفیسی ، تغییر داده شد.


از اینکه خبر ما باعث تکدر خاطر شما گردید، متاسفیم. اما باید یاد بزرگان واقعی کشور را همیشه زنده نگاه داشت. 


نکته جالب داستان اینجاست که با پیگیری موضوع از نویسنده متن در پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، متوجه نکته جالبی شدیم. نویسنده متن روایت می کند که موقع تهیه این گزارش خبری و با گذشت سال ها از وقوع آن، ساعت ها به یاد مظلومیت خانواده ، شخص شهید نفیسی و مظلومیت نگهبان بانک، گریسته است.

ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۵۹ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۵
من اگر بودم، طرح تشویق کارمندان امانت دار بانک را به اسم شهید نفیسی نامگذاری می کردم و در زمان انتخاب کارمند و کارشناس نمونه استانی و ملی، جایزه می دادم. برگزاری یادنامه شهدای خدمت در بانک کشاورزی هم پیشنهاد خوبی است
ژوزف
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۳۱ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
0
0
سلام در سال ۱۳۶۵ دقیقا ماهش رو دقیق نمیدانم‌ من در آن سال ۱۲ سال داشتم زنی به همراه دو کودکش در خیابان اسکندری جنوبی سلاخی شدن یک کودک دختر ۵ساله و یک کودک پسر ۱ساله و یه جنین در شکم مادر اسم مادر ویلا بود واز اقلیت آشو ی قاتل هم اشوری بود که چند ماه بعد در میدان رشدیه اعدام شد اون‌موقع جراید خوب پوشش دادن ماجرارو و به اسم یک زن و دو کودک معروف شد الان هیچ صحبتی از این جنایت هولناک در دسترس نیست
مدیر پایگاه

سلام 
اندکی اطلاعات تکمیلی برای ما بفرستید و تشریح کنید که علت گرایش شما به کار شدن روی این خبر برای چیست. ما بعد از بررسیف انجام وظیفه می کنیم و حادثه را متناسب با زمینه وقوع مورد بررسی قرار داده و اخبار متناسب با آن را تولید و منتشر می کنیم.


خداوند همه درگذشتگان را رحمت کند و روح مادر و دختر و جنین کشته شده را هم مورد امرزش خاص قرار دهد. آمین

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۷ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۴
0
1
بانک کشاورزی از مدیرانی چون شهید نفیسی تا وضعیت جاری؟ افسوس و صدها افسوس
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین