شعار سال: گرچه در حوادث اخیر سراوان برخوردهایی نیز صورت گرفت و عدهای از مردم و چند مامور نیروی انتظامی نیز مصدوم شدند و ۱۵ الی ۳۰نفر نیز بازداشت شدند، اما با توجه به عمق فاجعه میتوانست حوادث خیلی تلخ تری روی دهد که خوشبختانه با خویشتن داری مردم و نیروهای نظامی و انتظامی به جاهای باریکتر کشیده نشد. این در حالی است که مقصران اصلی این معضل هم در گوشهای نشستند و دسته گل خود را تماشا میکنند.
اگر در سالهای گذشته به هشدارهای فعالان و دلسوزان حوزه محیط زیست توجه میشد، بحرانی شدن و رخ دادن این فاجعه زیست محیطی کاملا قابل پیش بینی بود و مشخص بود که به زودی شاهد انباشت این مبحث و معضل و اعتراض اهالی سراوان، رشت و روستاها و شهرهای مجاور خواهیم بود، اما متاسفانه به مانند بسیاری از امور مدیریتی مان تا کارد به استخوان نرسد برای رفع آن تدبیری اندیشیده نمیشود، یا اگر هم اندیشیده شود مقطعی، گذرا و غیرکارشناسانه و صرفا جهت رفع و رجوع موقت و رفع مسئولیت مسئولان ذیربط بوده است.
اگر میخواهیم واقعا «مسببین وضع موجود» را پیدا کنیم، میبایست بدون نگاه جناحی و سیاسی، هر آنکه در زمان مسئولیت خود اهمال و کم کاری داشته را به مردم و دادگاه معرفی نماییم، در غیر این صورت و صرفا با انداختن توپ در زمین مسئولین یک دولت و یک جناح عدالت رعایت نمیشود. چون دولتها و مسئولین مربوطه هر یک به نوعی در دوران تصدی خود با این معضل دست به گریبان بوده اند و نتوانستند کاری را جلو ببرند.
در طول این سی و اندی سال چند دولت با گرایشهای مختلف سیاسی بر مسند امور بوده اند و این گونه هم نیست که صرفا یک دسته و جناح سیاسی را مسبب وضع موجود بدانند و خود شانه خالی کنند، اکثر مسئولین در دولت فعلی در این چهل سال در سمتهای مختلف مسئول بوده اند و این که مشکل چهل ساله رو تقلیل به یک جناح و دولت هم دهیم در حالی که چند دولت و جناح درگیر آن بودند کاری اخلاقی و مورد پسند مردم نیست.
قطعا حکایت غمناک سراوان و مردمان صبورش به پایان نرسیده و به دلیل عمق فاجعه دیگر نمیتوان با شعار و وعده به این بحران زیست محیطی پایان داد. جهت حل این بحران میبایست با اقداماتی عاجل آن هم در سطح ملی و تخصیص بودجهای مجزا از جانب دولت در کوتاهترین زمان ممکن به مردم نشان داد که اقدامات مثبت و فوری در حال انجام است.
باید اشاره داشت که به خاطر تصمیمات ناشیانه و کم کاریهای مدیران در دولتهای پیشین (آن هم نه صرفا یک دولت و یک جناح)
این مشکل نفس مردم منطقه رو گرفته است و مردم روستای سراوان، شهرستان رشت و دیگر نقاط استان را در معرض امراض و آسیبهای زیادی قرار داده، و باید تمام و کمال به مردم حق داد و به مطالبه شان احترام گذاشت.
اما از جانبی دیگر آن کم کاری ها، آن نگاههای نادرستِ به اصطلاح مدیریتی و آن بی مبالاتیها اکنون باعث گردیده که مردم و پلیس در مقابل هم قرار گیرند.
از طرفی با مردمی معترض و بر حق روبرو باشیم و از جانبی با مسئولان فعلی و نیروهای انتظامی و پلیس که در وضعیت فعلی راه چارهای فوری ندارند.
و، چون در شرایط فعلی راهکار فوری وجود ندارد و حداقل به زمانی کوتاه نیاز است، استمرار این وضعیت سبب میشود که خصوصا شهر رشت پر از زباله گشته و نارضایتیها از جانبی دیگر بوجود آید.
اینجاست که پلیس و نیروهای انتظامی و مسئولین راهی جز خویشتن داری هرچه بیشتر و قانع نمودن مردم منطقه برای تحمل مدت بسیار کوتاهی دیگر به عنوان «اخرین مهلت مسئولین» جهت حمل و تخلیه و دفن زباله ندارند و امیدواریم که مردم منطقه صرفا برای آخرین بار و طی مدت کوتاهی این همکاری را داشته باشند.
(البته مسئولین نیز باید با تعیین زمان مشخص و کار شبانه روزی و راه اندازی هرچه سریعتر زباله سوز، کمپوست و دیگر روشهای موثر این اطمینان را به مردم بدهند تا مرهمی بر دردهای مردم شود و مردم امیدوارانه و همدلانه به انتظار پایان این معضل بنشینند.)
رسانهها نیز فارغ از اینکه خواست این مسئول و آن مسئول و این نهاد و آن نهاد چه باشد؛ با دعوت مردم به خویشتن داری و درخواست صبوری بیشتر از مردم منطقه بخواهند یک فرصت دیگر به مسئولین فعلی جهت اتمام همیشگی این بحران دهند و با انجام رسالت همیشگی خود که همراهی با جامعه و صاحبان این مرزو بوم هستند به انجام کارهای فرهنگی در حوزه محیط زیست و خصوصا مبحث زباله به مطالبه گری، روشنگری و آگاهی بخشی بپردازند.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از حکایت گیلان، تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، کد خبر: ۹۶۲۰، hekayatgilan.ir