گاهی اوقات برخی از دعواها مسائلی را عیان میکند که پیگیری آنها خالی از لطف نیست. پیرو صحبتهای فائزه هاشمی در خصوص کمکهای بلاعوض ایران به ونزوئلا و سوریه، صحبتهای قبلی دو تن از مدیران کشور در صداسیما بعنوان ادله رد صحبتهای خانم فائزه هاشمی مورد استفاده قرار گرفت. صحبتهایی که از حقایقی بحث میکند که جای، اما و اگر فراوان دارد.
شعار سال: میهمان برنامه جهان آرا میگوید که طی سالهای ۸۵ تا ۸۷، ۲۳۰ تفاهم نامه به ارزش حدود ۱۵ میلیارد دلار با ونزوئلا امضا کردیم و حدود ۷ و نیم میلیارد تومان قرارداد بسته شده. ساخت دو کارخانه سیمان، حدود ۲۰ هزار خانه ارزان قیمت، ساخت ۱۰ کارخانه آرد، دو کارخانه خودرو سازی برای مونتاژ پراید و سمند، ساخت کارخانه تراکتور سازی و ...
سوال اینجاست که این قراردادها را چه بخشی بسته است؟ دولتی، نظامی، خصولتی، خصوصی دارای واسطه و رابطه، خصوصی واقعی و.. چرا باید این گونه باشد؟ چرا باید فضای اقتصاد خارجی مهیا شده، تا این حد هدایت شده عمل کند.
همین مباحث را بنوعی دیگر در صحبتهای وزیر راه و شهرسازی در خصوص
معادن فسفات سوریه میشنویم. ورای ابعاد راهبردی حضور در سوریه و ضرورتهای امنیتی و نظامی ان که موضوع بحث ما نمیباشد، تجارت با سوریه توسط کدام بخش داخلی و با چه رویکردی در حال دنباله گیری است؟ آیا با این نوع کم بینیها و انحصارها، میتوان اقتدار اقتصادی در سطح منطقه ایجاد کرد؟
تا کی باید انحصار دست دولتی ها، برخی از بخشهای نظامی، خصولتیها، خصوصیهای دارای رابطه و واسطه و همانند انها باشد؟ فرمان رهبر در این خصوص را چرا از یاد برده ایم؟
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون