شعار سال: دو بار نفوذ در پخش زنده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به فاصله کمتر از شش ماه و اخلال در روند پخش برنامههای عادی این سازمان با هدف تخریب اقتدار و انضباط سیاسی و اجتماعی کشور این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که چرا این رویداد تکرار شده و راه جلوگیری از تکرار آن چیست.
نگارنده که خود حدود یک دهه در بخشهای مختلف سازمان صدا و سیما کار کرده و پدرش نیز بازنشسته این سازمان است، پس از وقوع این رویداد با تعدادی از مدیران میان رده و کارکنان فعلی سازمان صدا و سیما گفتگو کرد و به نظر میرسد علت تکرار حادثه تلخ مذکور را بتوان در سه محور کلیدی خلاصه کرد:
نارضایتی شدید کارکنان سازمان صدا وسیما: واقعیت این است که در میان کارکنان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نارضایتیهای شدیدی وجود دارد که بخش عمده آن ناشی از مشکلات معیشتی و مالی است. اگر چه این مشکلی است که بخش اعظم کارکنان دولت و بسیاری از اقشار جامعه با آن دست به گریبان هستند، اما نمود آن در سازمانی مانند صدا و سیما که خروجی و ثمره فعالیتهای آن به صورت آنی و لحظهای در برابر چشمان مردم قرار گرفته و قابل قضاوت است، شدیدتر و سریعتر از سایر ارگانها و نهادهای دولتی است. بین کارکنان سازمان صدا و سیما و به خصوص کارکنان قدیمیتر مشهور است که این سازمان تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بعد از وزارت نفت از نظر میزان پرداختیها و پاداشها در رتبه دوم سازمانهای دولتی در کل کشور قرار داشت. پس از پیروزی انقلاب و در دوران مدیریت صادق قطب زاده که از صلاحیت و دانش کافی در این زمینه برخوردار نبود و در نهایت به علت تلاش برای کودتا بر علیه نظام جمهوری اسلامی اعدام شد، آسیبهای زیادی به این سازمان از هر دو حیث مادی و معنوی وارد شد.
یکی از این آسیبها کاهش پایه حقوق و دستمزد کارکنان صدا و سیما بود که در سالهای بعد نیز هرگز جبران نشد. در شرایط فعلی نیز حقوقهای بسیار نازل کارکنان صدا و سیما به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای زندگی آنان نیست و این امر به خصوص در میان کارکنان غیررسمی که در قالبهای گوناگون قراردادهای همکاری با صدا و سیما یا واحدهای برنامه ساز امضا میکنند شدیدتر و نگران کنندهتر است. بدیهی است برخی افرادی که با مبالغ پرداختی نازل و اندک در صدا و سیما به سختی روزگار میگذرانند و با گذر زمان به علت فشارهای مختلف دچار فرسایش و بی انگیزگی شده اند، ممکن است با دریافت پیشنهاداتی وسوسه برانگیز از سوی سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی خارجی به همکاری با آنها ترغیب شوند. باید توجه داشت پس از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بخش عمده نسل به وجود آورنده انقلاب اسلامی که با روحیه جهادی و با فداکاری و انگیزههای معنوی و با کمترین چشمداشت مادی، اقداماتی فوق وظایف عادی خود را برای تعالی سازمان صدا و سیما انجام میدادند بازنشسته شده اند و نسلهای جدیدتر که آن دوران را تجربه نکرده اند و تحت تاثیر رسانههای متنوع خارجی، شبکههای اجتماعی، بازیهای رایانه ای، انواع موسیقی اعتراضی و ... هستند و به علت فشارهای شدید اقتصادی و ابهامات مختلف درست پاسخ داده نشده سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... ممکن است از جدیت لازم برای انجام امور محوله هم برخوردار نباشند.
افرادی که به آرمان ها، اهداف و شعار سازمان متبوع خود علاقهای نداشته باشند، نمیتوانند برنامهها و محصولاتی ارائه دهند که از کیفیت و توان تاثیرگذاری و اقناع کافی بر مخاطب برخوردار باشد. این مشکل در شرایط حاد باعث رویدادهای تلخی مانند حادثه نفوذ اخیرخواهد شد.
کم توجهی به انتصاب مدیران متخصص و متعهد: در سالهای اخیر دلسوزی و دقت در زمینه انتصاب مدیران توانمند، متخصص، باتجربه، آگاه به جنبههای فنی و علمی حوزه کاری در صدا و سیما کاهش یافته و رفیق بازی و باند بازی در کنار حفظ تعهد و تشرع ظاهری بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این امر در سازمان حساسی مانند صدا و سیما زمینه خرابکاری و نفوذ را فراهم میکند و بر میزان نارضایتی و خشم کارکنان سازمان که بسیاری از آنها تصور میکنند مدیران بالادستی آنها لیافت اشغال پستهای محوله را ندارند، میافزاید. میتوان حدس زد که در صورت درگیری و اختلاف نظر میان کارکنان ناراضی و این طیف از مدیران، ممکن است برخی از کارمندان برای جبران و انتقام گیری دست به اقداماتی بزنند که نتیجه آن به ضرر کشور و نظام است.
عدم ارتقای استانداردها و پروتکلهای امنیتی و فنی: بخش اعظم ابزار و تجهیزات فنی که در سازمان صدا و سیما مورد استفاده قرار میگیرد، وارداتی و ساخت کشورهای اروپایی و آمریکایی است که با جمهوری اسلامی ایران عناد و دشمنی دارند؛ لذا میتوان حدس زد همانطور که برای آلوده کردن و بهره گیری از حفرههای امنیتی چنین محصولاتی در مجموعههای حساسی همچون سازمان انرژی اتمی تلاش میشود، روال مشابهی در سازمان صدا و سیما در دستور کار کشورهای متخاصم قرار بگیرد. البته با توجه به وجود دانش فنی و نیروهای متخصص کافی در صدا و سیما غلبه بر این مشکل دشوار نیست. اما در این زمینه نیز دو چالش فوق الذکر میتواند مشکلاتی ایجاد کند. در نهایت باید برای ارتقای مداوم و به روز استانداردها و پروتکلهای امنیتی، شناسایی و برطرف کردن حفرههای امنیتی سخت افزاری و نرم افزاری و تلاش برای بومی سازی امکانات و تجهیزات موجود در صدا و سیما در حد امکان تلاش شود. در غیر این صورت صدا و سیما قادر نخواهد بود وظایف محوله را به درستی انجام دهد و این امر با توجه به سرمایه گذاری سنگین کشورهای متخاصم و رقیب جمهوری اسلامی برای تاثیرگذاری بر ذهن و روح نسل جوان کشور خسارات غیرقابل جبران به همراه میآورد.