شعارسال: پیمان قربانی، معاون اسبق بانک مرکزی در بیاناتی انتقادی میگوید که نرخ ارز را بالا میبریم و سپس با آن یارانه سوخت و برق و... محاسبه کرده و میگوییم به مردم رانت میدهیم.
به طور کلی یارانه پنهان به نوعی از حمایت مالی دولت گفته میشود که بهصورت مستقیم قابل مشاهده یا محاسبه نیست، اما در عمل به افراد یا بخشهای خاصی از جامعه کمک میکند. این یارانه معمولاً در قالب تخفیفها یا عدم دریافت هزینه واقعی برخی کالاها و خدمات ارائه میشود، بدون اینکه بهصورت واضح در بودجه عمومی کشور به چشم بخورد.
در ایران، مفهوم «یارانه پنهان» به دلیل پشت صحنه بازار ارز و سیاستهای غلطی که مدام باعث کاهش ارزش پول ملی شده، از اساس مفهومی جعلی و راهی برای توجیه گران سازی است، چرا که در واقع پول ما کم ارزش شده نه اینکه دولت در حال پرداخت یارانه است.
یک مفهومی که در اقتصاد ایران نادیده گرفته میشود، مفهومی تحت عنوان مالیات پنهان است که دقیقا نقطه مقابل یارانه پنهان است. مفهوم مالیات پنهان که دولتها با خلق تورم از جامعه میگیرند.
۱۰ خطای تحلیلی در خصوص یارانه پنهان:
خطای ۱: در مقوله انرژی چیزی به مردم داده نمیشود، بلکه از آنها مبلغی گرفته میشود که ادعا میشود کم است. پس اساسأ اطلاق یارانه نادرست است.
خطای ۲: قیمت انرژی تبدیل به دلار میشود، در حالی که واحد پول ملی ریال است.
خطای ۳: اساسأ یارانه ادعایی قابل تقسیم نیست به خصوص به صورت دلاری، مگر آنکه شما انرژی مصرفی مردم را به آنها ندهید و آن را صادر کنید، و دلار حاصل از آن را به مردم بدهید.
خطای ۴: این مقدار یارانه ادعایی که هر روز رو به افزایش است نتیجه سیاستهای غلط کاهش ارزش پول ملی است، در واقع پول ما کم ارزش شده است نه اینکه دولت به ما یارانه بدهد.
خطای ۵: بخش زیادی از یارانه ادعایی (۷۵ ٪) مربوط به بخش تولید است، اگر این رانت را بگیریم بسیاری از صنایع کشور ورشکسته میشوند.
خطای ۶: اگر بخواهید یارانه ادعایی پنهان را به مردم بدهید، باید انرژی را گران کنید و، چون مردم قدرت واکنش ندارند، عملا تورم ایجاد میشود و تورم آن نیز بسیار بالاتر از پولی است که به عنوان یارانه آشکار داده خواهد شد.
خطای ۷: تصور شده که اگر ۵۰ درصد مردم خودرو ندارد، از خدمات خودرو به صورت مستقیم و غیرمستقیم بهرهمند نمیشوند، وقتی انرژی را گران کردید، همان نیم جمعیت بی خودرو باید هزینه بالاتری برای حمل و نقل بدهد و همه چیز برایش گران میشود.
خطای ۸: تصور میشود که مصرف زیاد و نادرست انرژی تنها به خاطر عادتهای نادرست مصرفی است که با بالا رفتن قیمت برطرف میشود، در حالی که جامعه هدف شما ماشین کم مصرف ندارد، حمل و نقل عمومی گسترده ندارد، تاسیسات و تجهیزاتش فرسوده است و سرمایهای هم برای بهبود آن ندارد.
خطای ۹: یارانه پنهان محاسباتی تاثیر زیادی از نرخ ارز دارد، با افزایش نرخ ارز میزان بهرهمندی افراد از این یارانه ادعایی بالا میرود، در حالی که هیچ تغییری در وضعیت رفاهی آنها رخ نمیدهد، فرد هنوز هم همان پراید فرسودهای را دارد که قبلاً داشته است (این ۹۰ میلیون تومان یارانه ادعایی را با دلار ۵۱ هزارتومان حساب کردند، اگر دلار را ۷۰ هزارتومان بگیری این عدد موهومی به مراتب بالاتر خواهد بود و آنگاه باید بگویند به هر نفر ۱۲۳ میلیون تومان میرسد) با افزایش قیمت ارز و به بیان دیگر کم ارزش شدن پول ملی ما مرتب به دولت بابت این ارقام یارانه موهومی بدهکارتر میشویم.
خطای ۱۰: تصور میشود که اگر ما قیمت انرژی را از مردم به قیمت اروپا و آمریکا از آنها نمیگیریم، به آنها به همان اندازه اروپاییها و آمریکاییها دستمزد میدهیم، واقعیت این است که در این زمینه از آنها مالیات پنهان میگیریم که شاید حتی بیشتر از یارانه پنهان ادعایی باشد.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون