پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - 2025 December 04
شعارسال: سالهاست دولتها تمام ابزارهای کلاسیک خود را برای تامین اقتصاد خرج کردهاند:

_افزایش مالیات: جامعه دیگر کشش ندارد.
_گرانی بنزین: فقط به کاهش سفر، رکود گردشگری و افت تقاضا منجر میشود.
_چاپ پول: مستقیمترین مسیر به ابرتورم.
_کاهش هزینهها: بخش بزرگی از هزینههای دولت اصلاً قابل کاهش نیست.
- حذف یارانههای اقلام اساسی: کاری است که مدتهاست شروع شده و به بخش عمدهای از دارو و تجهیزات پرشکی هم رسیده.
به زبان علم اقتصاد، ما وارد تله سیاستگذاری شدهایم؛ یعنی جایی که ابزار سالم تقریباً تمام شده، اما بحران تازه شروع شده است. کاهش مصرف، کاهش سفر، افت گردش مالی، تعطیلی کسبوکارها و پیدایش موج جدید فقر همگانی در راهاند. در چنین شرایطی، تنها منبع واقعیِ نقدینگی و تنها داراییِ باقیمانده در کشور، داراییهای عظیم نهادهای حاکمیتی یا وابسته به حاکمیت است: از ستاد اجرایی گرفته تا بنیاد مستضعفان و آستان قدس و بنیادهای ریز و درشت. داراییهایی که ارزش آنها چند صد میلیارد دلار برآورد میشود و اگر هوشمندانه و شفاف مدیریت نشوند، فقط روی کاغذ میمانند.
اینجا یک حقیقت تلخ وجود دارد:
اگر این داراییها با سازوکار شفاف، غیررانتی و زیر نظر جامعه وارد فرایند واگذاری، فروش یا مشارکت اقتصادی نشوند، کشور در کمتر از یک سال بهسمت ابر تورم و فروریزش اقتصادی میرود؛ همان مسیری که لبنان و ونزوئلا طی کردند. اما اگر همین داراییها با چارچوب درست وارد اقتصاد شوند، میتوانند:
_کسری بودجه را کنترل کنند
_جلوی چاپ پول گرفته شود
_نقدینگی بهجای سفتهبازی وارد سرمایهگذاری شود.
_فشار بر مردم کم شود
و اقتصاد از سراشیبی نجات پیدا کند. این راهحل یک شرط دارد: شفافیت و نظارت عمومی. وگرنه واگذاریهای غلط، رانتی و زیرقیمت میتواند کشور را سریعتر از قبل به لبه پرتگاه برساند. امروز اقتصاد ایران در نقطه تصمیم قرار دارد. یا شجاعت اصلاحات واقعی (بهویژه آزادسازی هوشمند و نظارتپذیر داراییهای عمومی)، یا ورود رسمی به مرحلهای که دیگر اسمش بحران نیست بلکه فروپاشی است. این انتخاب متعلق به فردا نیست، بلکه انتخاب ناگزیر امروز است.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص، برگرفته از کانال تلگرامی" نه به عوامفریبی"