پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۲۷۷
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۴
دبیر هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی گفت: برخی اساتید حرفی برای گفتن ندارند، عدم امنیت در کرسی‌ها را بهانه می‌کنند وگرنه چطور ممکن است آقای زیباکلام به راحتی حرف‌هایش را می‌زند اما کسی که بخواهد درباره محیط زیست و معنویت صحبت کند، امنیت نداشته باشد؟!

شعارسال : «امروز آموزش و پژوهش در کشور شخص‌محور است نه ساختار محور! من نوعی بر اساس ذوق و علاقه خود مؤسسه حکمت و فلسفه را به سمتی جهت می‌دهم که کارهای آموزشی و پژوهشی در این مسیر قرار بگیرد اما آیا آنچه ذوق بنده است واقعاً نیاز کشور است؟ بنابراین این مشکل جز با اصلاح ساختار و حل مسائل مالی اصلاح پذیر نیست.

-آنچه اعضای هیئت علمی به عنوان پژوهش ارائه می‌دهند بر اساس یک عقل جمعی و نیازسنجی جمعی خود ما در مؤسسه صورت می‌گیرد اما اینکه چه اندازه این عقل جمعی با نیازهای جامعه یا نیازهای مسئولان وزارت علوم مطابقت دارد، مشخص نیست و اینها را باید معاونت پژوهش وزارت علوم بررسی کند.

-یکی از دغدغه‌های بنده احیای تراث ارزشمند حوزه منطق و فلسفه بود البته این دغدغه قبلاً هم در مؤسسه وجود داشته که ما آن را ادامه دادیم.

-ما بازنشستگی زود هنگام نداریم، هر کس هم که بازنشست شده از هنگامش گذشته است. ثانیاً موسسه به هیچ وجه نمی‌تواند کسی را بازنشسته کند، هر کسی که به سن بازنشستگی رسیده، شرایط او در کمیسیونی بررسی می‌شود که رییس آن، معاون فرهنگی وزارت علوم است.

-بنده نمی‌پذیرم که برخی به خاطر عدم احساس امنیت در کرسی‌های آزاداندیشی شرکت کنند، اینها بحثی برای ارائه ندارند وگرنه چطور ممکن است آقای زیباکلام به راحتی حرف‌هایش را بزند، اما کسی که بخواهد درباره محیط زیست و معنویت صحبت کند، امنیت نداشته باشد؟!»

این جملات بخشی از صحبت‌های حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ودبیر هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:

*به عنوان سؤال نخست مقدمتاً عرض کنم که رهبری در صحبت‌های اخیرشان در جمع نخبگان و اساتید به آسیب‌های آموزشی و پژوهشی در دانشگاه‌ها اشاره کردند، به اعتقاد شما این آسیب‌ها ناشی از چیست و شما تا چه اندازه این معضلات و مشکلات را در سیستم مؤسسه درک کرده‌اید؟

-ابتدا بگویم که به جرأت می‌توان ادعا کرد سیستم آموزش و پژوهش کشور سیر بالنده دارد و مسئولین وزارتخانه‌های آموزش عالی و بهداشت و درمان مدام تلاش می‌کنند وضعیت پژوهشی را ترمیم کنند اما باز هم همانگونه که رهبری فرمودند یک مجموعه آسیب‌هایی وجود دارد که به اعتقاد بنده با تغییرات ساختاری اصلاح پذیر است.

نکته قابل طرح این است که امروز آموزش و پژوهش در کشور شخص محور است نه ساختار محور! یعنی بنده بر اساس ذوق و علاقه خود مؤسسه حکمت و فلسفه را به سمتی جهت می‌دهم که کارهای آموزشی و پژوهشی در این مسیر قرار بگیرد اما آیا آنچه ذوق بنده است واقعاً نیاز کشور است؟ بنابراین این مشکل جز با اصلاح ساختار و حل مسائل مالی اصلاح پذیر نیست.

*چگونه؟ واضح‌تر توضیح دهید که این مسئله چه ارتباطی به بودجه دارد؟

-یعنی به جای اینکه یک بودجه معین هر سال وزارت علوم برای مؤسسات، پژوهشگاه‌ها و دانشگاه ها تخصیص دهد محور بودجه را تعیین کند و بعد بر اساس عقل جمعی شامل عده‌ای از کارشناسان در حوزه‌های پژوهشی و آموزشی علوم انسانی نیازسنجی کرده و بودجه‌ها را در این مسیرها قرار دهد، آن زمان نیازها به ما جهت می‌دهد و مدیریت مؤسسات و پژوهشگاه‌ها در همین مسیرها جهت می‌گیرد. در این شرایط دیگر بنده رشته دکتری را راه‌اندازی نمی‌کنم که وزارت علوم برای آن بودجه‌ای تخصیص نمی‌دهد و به عبارت دیگر نیاز کشور نیست.

*اینکه مشخص است بسیاری از پژوهش‌ها بر اساس نیازهای جدی کشور انجام نمی‌شود ،در این راستا چرا مسئولان کلان وزارت علوم به طور جدی هم‌اندیشی نمی‌کنند؟ در حال حاضر خود مؤسسه حکمت و فلسفه به چه صورتی بودجه دریافت می‌کند؟

-همه بودجه مؤسسه، پژوهشی است. حتی حقوق اعضای هیئت علمی ما هم بر اساس کار پژوهشی ارائه می‌شود این کار نیز بر اساس تشخیص اعضای هیئت علمی، مدیر گروه و شورای پژوهشی صورت می‌گیرد اما نکته اینجاست که این موظفی چند درصد از نیازهای جامعه است، این نکته جای بحث دارد!

*مگر خود شما نیازسنجی نمی‌کنید؟

-خیر، ممکن است یک مدیر پژوهشگاه یا معاونی کاری به نیازهای کشور نداشته باشد و بر اساس تقاضای اعضای هیئت علمی کار پژوهشی انجام دهد و اینها هیچکدام تشخیص‌هایی نیست که در یک روش‌شناسی کلان نظام انجام شود، بنابراین عملاً پژوهشگاه‌ها در حوزه علوم انسانی ارتباطی با جامعه و نیازهای آن ندارند.

فرض کنید سازمان میراث فرهنگی پرسشی فلسفی درباره هنر و میراث دارد او دیگر به مؤسسه حکمت و فلسفه رجوع نمی‌کند و نمی‌داند که ما گروهی به نام حکمت هنر دینی داریم! این سازمان کار خود را می‌کند و ما هم کار خود.

بنابراین در نهایت این بحث باید بگویم که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حوزه علوم انسانی حداقل باید در زمینه پژوهشگاه‌ها یک مدیریت نیازسنجی داشته باشد، پروژه‌های مورد نیاز جامعه را ارائه و برای آن بودجه تعیین کند.

باز هم مثال می‌زنم، شما سایت دانشگاه صنعتی چالمرز (CHALMERS) سوئد را باز کنید، آنجا نوشته که در یک سری رشته‌ها دکتری می‌پذیرند این دانشگاه ارتباط وثیقی با صنعت دارد، نیازها را دریافت می‌کند و به جامعه صنعتی ارائه می‌کند وزارت علوم ما هم می‌تواند چنین ارتباطی با پژوهشگاه‌ها داشته باشد و بر اساس نیاز بودجه تعیین کند در سایت دانشگاه و پژوهشگاه نیازسنجی بکند و در اختیار دانشجو قرار دهد.

علاوه بر این ساختار مالی وزارت علوم نیز دچار مشکل است چرا که باید بودجه خود را نیاز محور توزیع کند، نیازها را بر اساس همکاری پژوهشگاه‌ها شناسایی و به اعضای هیئت علمی و دانشمندان منتقل کند تا در نهایت پژوهش‌هایی بر اساس نیاز کشور داشته باشد.

*بودجه مؤسسه در سال جاری چقدر بوده است؟

-فعلا نمی‌توانم بگویم اما هر سال یک درصد رشدی دارد.

*در سال جاری آیا اعتبار مؤسسه تخصیص یافته است؟

-تا انتهای سال قرار بوده 50 یا 60 درصد اعتبار ما تخصیص یابد اما اکنون خبرهای خوبی از وضعیت مالی به گوش نمی‌رسد.

*در ادامه بحث آسیب‌های پژوهشی و آموزشی لطفاً درباره فعالیت‌های خودتان در مؤسسه حکمت و فلسفه توضیح دهید، صراحتاً اگر از نگاه خود انتقادی بخواهید وارد شوید، خودتان چه آرمان‌هایی داشتید و اکنون در کجای کار هستید؟ وضعیت مدیریت موسسه آنگونه که انتظار داشتید پیش می‌رود و آیا انگیزه لازم را برای ادامه فعالیت در موسسه دارید؟

-بنده به این دلیل که خودم دغدغه نیاز حکمی و فلسفه کشور را دارم، سعی می‌کنم مدیریت مؤسسه را به این سمت ببرم که تا حدودی متفاوت از سبک مدیریت قبل از من بود، به هر حال تا زمانی که سبک جدید مدیریت هم بخواهد اعمال شود زمان زیادی می‌برد اما تلاش کردم با یک فرآیند انعطاف‌پذیر مدیریتی تغییرات را اعمال کنم.

*چه تغییراتی؟

-مثلا یکی از دغدغه‌های بنده بحث احیای تراث ارزشمند حوزه منطق و فلسفه بود البته این دغدغه قبلاً هم در مؤسسه وجود داشته که ما آن را ادامه دادیم.

امروز آثار متعددی از باب نمونه «لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار» قطب‌الدین رازی در سه جلد تدوین و رونمایی شده یا مثلاً دغدغه فلسفه‌های مضاف در میراث گذشته که تلاش کردیم اینها را به زبان روز احیاء کنیم، در حوزه حکمت سیاسی اسلامی این کار را شروع کردیم و بیش از سه سال است که اکنون سه جلد آن به نام حکمت سیاسی اسلامی منتشر شده و 15 جلد آن از مجموعه 23 جلد اکنون آماده است که در 10 مجلد چاپ خواهد شد.

یکی دیگر از دغدغه‌های ما این بوده که در حوزه فلسفه اسلامی به بحث اسلامی‌سازی علوم انسانی بپردازیم به همین دلیل گروهی به نام فلسفه علوم انسانی اسلامی تشکیل دادیم که در زمینه‌های سوبژکتویسم، روش شناسی علوم انسانی و .. کار کرده و برخی از آثارش نیز منتشر یا در دست انتشار است.

دیگر فعالیتمان نیز کار در حوزه فلسفه به زبان علاقه مندان فلسفه که در این رشته تحصیل نکرده‌اند تا مضامین فلسفی به آنها نیز منتقل شود، بنابراین نشست‌های آزادی هم که برگزار می‌کنیم در این راستا است که به صورت لوح فشرده نیز بعداً محتوای آن را منتشر می‌کنیم.

*در بحث ارتباطات بین‌الملل هم دغدغه‌ای داشته‌اید؟

-بله ما اکنون با مؤسسات و نهادهای بین‌المللی نشست‌های مشترک برگزار کرده‌ایم از جمله بنیاد فلسفه روسیه،‌انجمن فلسفه ترکیه، انجمن فلسفه ایتالیا، گرجستان و ... .

حتی روز جهانی فلسفه را نیز هر سال برگزار می‌کنیم که امسال به نام «حکمت و معنویت» بود.

*بهتر این نیست که فعالیت‌ها و نشست‌ها تنها به یک روز خاص اختصاص داده نشود؟

-بله، البته ما در طول سال نیز مناسبت‌هایی را در قالب هم اندیشی و نشست برگزار می‌کنیم منتها دیگر روز جهانی فلسفه یک زمانی است که در همین هفته خاص آن باید بزرگداشت شود.

در نهایت این را بگویم که آنچه اعضای هیئت علمی به عنوان پژوهش ارائه می دهند بر اساس یک عقل جمعی و نیازسنجی جمعی خود ما در مؤسسه است اما اینکه چه اندازه این عقل جمعی با نیازهای جامعه یا نیازهای مسئولان وزارت علوم مطابقت دارد ، مشخص نیست و اینها را باید حتما معاونت پژوهش وزارت علوم بررسی کند. در نهایت اگر بنده دغدغه داشته باشم که در این حوزه‌ها کار کنم یا نکنم هیچ نهادی نیست که از من سوال کند چرا مثلا تو به جای این حوزه‌ها در سایر حوزه‌ها کار نکردی و نظارتی وجود ندارد.

*ماه‌های اخیر شبهاتی درباره جذب اعضای هیئت علمی، اخراج یا بازنشستگی زودهنگام برخی اعضای مؤسسه مطرح شده است، در این رابطه چه پاسخی دارید؟

-بنده شایعه‌ای نشنیدم.

*اما به گوش رسانه‌ها رسیده است...

-اگر هم بوده برای چند سال پیش بوده اما شما اگر موردی دارید بفرمایید؟

*نمی‌توان مصداقی مطرح کرد...

-این نکته را توجه کنید ما بازنشستگی زودهنگام نداریم هر کس هم که بازنشست شده از هنگامش گذشته است ثانیا موسسه به هیچ وجه نمی‌تواند کسی را بازنشسته کند هر کسی که به سن بازنشستگی رسیده در کمیسیونی بررسی و رییس این کمیسیون نیز معاون فرهنگی وزارت علوم است حتی پیش آمده در چند مورد بنده تا دو بار هم تمدید کردم که برخی اعضا حضور داشته باشند اما دیگر برای بار سوم زیربار نرفتند.

بنابراین در طول مدیریت بنده تنها 3 نفر بازنشسته شدند، این تعداد را هم دو دفعه بنده تمدید کردم که در آخرین دور با درخواست من هم موافقت نکردند و گفتند که این خلاف قانون است.

*امسال هم عضو جدید هیئت علمی دارید؟

-بله، البته در فراخوانی جدید عده‌ای ثبت نام کرده‌اند که هنوز وزارت علوم چیزی به نام ابلاغ نکرده است.

*هر سال چه تعداد جذب مؤسسه می‌شوند؟

-سالیانه نیست در دوره مدیریت بنده فقط یک بار جذب داشتیم و الان هم بار دوم است. این ثبت نام شده‌ها هم پس از ابلاغ، مصاحبه علمی می‌دهند و از بین افراد متقاضی عده‌ای بر اساس ظرفیت موجود پذیرفته می‌شوند، بنابراین اینجا هم دست ما باز نیست!

اکنون در تلاش هستیم تا اگر خدا بخواهد مؤسسه حکمت و فلسفه به پژوهشگاه تبدیل شود.

*این ایده در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

-اکنون هیئت امنا مصوب کرده که باید 9 گروه در مؤسسه فعال باشد (یعنی به 6 گروه قبلی، سه گروه دیگر اضافه شد) اما باز هم باید شورای گسترش هم مصوب کند. با جذب اعضای هیئت علمی سه گروه دیگر نیز تحت پوشش قرار خواهند گرفت.

*در حال حاضر گروه فلسفه غرب تعطیل است؟

-خیر هیچگاه تعطیل نبوده و تعطیلی آن کذب محض است. از قضا گروه فلسفه غرب ما از گروه‌های فعالی است که بیش از همه هیئت علمی دارد چرا که در برخی گروه‌ها نظیر کلام دو نفر و عرفان سه نفر و منطق هم سه نفر هستند که یکی بازنشسته شده، فلسفه اسلامی سه نفر و فلسفه غرب 6 نفر هیئت علمی فعال است.

*دانشجو هم می‌گیرید؟

-بله، البته این دانشجویان در مقطع دکتری است.

* آقای خسروپناه شما مسئولیت کرسی‌های نظریه‌پردازی را نیز بر عهده دارید. برخی ادعاها وجود دارد که این کرسی‌ها آنگونه که باید به سرانجام نرسیده و برآیندی نداشته است یا اینکه به میزان کافی کرسی‌ در دانشگاه‌ها و دیگر مراکز برگزار نمی‌شود. حتی ادعا می‌شود که برخی اساتید دگراندیش از ترس مسائل امنیتی و سیاسی در این کرسی‌ها شرکت نمی‌کنند، چرا که احساس امنیت نمی‌کنند!

-قبل از صحبت در این بحث یک گله به رسانه‌ها بکنم این گله بیشتر به صدا و سیما و سپس مطبوعات و خبرگزاری‌ها برمی‌گردد. بنده زمانی که اخبار ساعت 20:30 را تماشا می‌کنم از جامعه نا امید می‌شوم آنقدر که همه چیز سیاه‌نمایی می‌شود، به‌خاطر همین الان مدت‌هاست که اخبار نمی‌بینم چرا که مدام دزدی، جنایت و تخلف و کم‌کاری نشان داده می‌شود همین چند شب قبل از دانشگاهی مطلبی را گفتند که من بلافاصله با رییس آن دانشگاه صحبت کردم و به من گفتند که کل مبحث یک چیز دیگری بوده است، بنابراین انتظار دارم در کنار همه زحماتی که می‌کشند واقع‌نمایی کنند.

اما درباره بحث کرسی‌ها باید بگویم که امروز دانشگاهی نظیر علامه طباطبایی در فاصله یک سال صد کرسی علمی برگزار کرده است یک بار شده کسی اینها را انعکاس بدهد؟ یک وقت ما می‌گوییم به وضع مطلوب نرسیدیم این قابل بحث است مگر ما به وضع مطلوب خبرگزاری‌ها رسیدیم؟ به همه حوزه‌ها نقد می‌شود اما زحمات را نباید از یاد برد باید از زحمات تشکر و ایرادات را برطرف کرد.

بنابراین به واقع ما از نقطه برگزاری کرسی‌های نظریه پردازی، نقد و مناظره به صورت مطلوب فاصله داریم اما انصافا در این چند سال در ارتقا بحث کرسی‌ها کار زیاد و راهکارهای ساختاری ارائه شده است حتی برخی دانشگاه‌ها ابلاغ کردند که هر کس این کرسی‌ها را برگزار کند مثل این است که مقاله علمی ـ پژوهشی ارائه کرده است و از حمایت حقوقی و م الی برخورد می‌شود اینها همه در راستای کار کرسی‌ها است.

این را بنده نمی‌پذیرم که برخی ممکن است بگویند به دلیل احساس امنیت و فلان و بهمان در این کرسی‌ها شرکت نمی‌کنند یا برگزار نمی‌کنند اما به اعتقاد من کسانی این حرف‌ها را می‌زنند که کمتر خودشان مطلبی برای ارائه کردن دارند و بهانه می‌آورند وگرنه چطور است که شخصی نظیر آقای زیباکلام می‌گویند هفته‌ای یک روز دانشگاه می‌روند و بقیه ایام را در دانشگاه‌های مختلف شهرهای متعدد کرسی دارند یا برگزار می‌کنند، ایشان چگونه امنیت دارد با اینکه خیلی حرف‌ها را هم علیه سران نظام می‌زند و رابطه با آمریکا را هم مثبت می‌داند اما خانم یا آقایی که می‌خواهد درباره رابطه جامعه و معنویت یا محیط زیست کرسی بگذارد، امنیت ندارد؟! امنیت ندارد یا حرفی برای گفتن ندارد؟!

منکر این قضیه هم نمی‌شوم که حرکت‌های غلطی می‌شود مثلاً آقای علی مطهری به شیراز می‌روند و جلوی کرسی ایشان را می‌گیرند درحالیکه ما معتقدیم یک مورد هم نباید مانع جلوی جلسات باشد اما این اشکال هم به ایشان وارد است که چرا یک تنه به میدان می‌روند و اجازه نمی‌دهند کسی کنارشان مناظره کند، بنابراین من با کسانی که جلوی او را می‌گیرند، مخالف هستم اما با دانشگاه شیراز هم مخالف هستم که ایشان را تنهایی دعوت به کرسی می‌کنند.

گاهی یک حرکت هایی مانع می‌شود تا کرسی‌ها برگزار شود اما به واقع موانع امنیتی نداریم با این حال اگر کسی در کرسی توهینی به کسی بکند آن شخص می‌تواند به عنوان شاکی خصوصی شکایت کند و دادگستری هم به شکایت او رسیدگی می‌کند بهرحال باید در برپایی کرسی‌ها اخلاق منطقی را رعایت کنیم و نمی‌توانیم هم بگوییم که از توهین هم مصون هستیم.

نکته این است که چرا بیش از این کرسی‌ها رونق نمی‌گیرد، دراین باره باید بگویم که در ابتدای بحث به موانع و ساختارهای آموزشی و پژوهشی اشاره کردم متأسفانه این ساختارها در ایران تولید اندیشه نیست زمانی هم که تولید اندیشه کم باشد مشخص است که کرسی‌ها کاهش می‌یابد.

*ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دارید. سخن آخر را بفرمایید.

- حرفی نیست، من هم از شما تشکر می‌کنم. ان‌شاءالله تا انتهای سال نشست‌هایی را از جمله روز خواجه نصیر (روز مهندس) تدارک دیدیم که برگزار خواهد شد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وب سایت خبرگزاری فارس ، تاریخ انتشار سه شنبه 17 آذر 1394 ، کد مطلب : 13940830001040 : www.farsnews.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین