شعار سال: از یکسال قبل ، امکان خرید شش ماهه ارزی از کره جنوبی فراهم شد ، تجار زیادی از این شیوه استفاده کردند ،جنس وارداتی را با نرخ ریالی چند ماه قبل فروخته اند و اکنون باید با نرخ جدید ، جایگزین کنند که زیان قابل ملاحظه است.

با آمار بانک مرکزی عده ای پنجاه میلیارد دلار بدهی ارزی دارند با افزایش نرخ ارز اینها به شدت بازنده شده اند

بانک های ایران دو دسته اند : بانک های ارز محور و بانک های ریال محور ،هشتاد در صد بدهکاران ارزی بانک های ارز محور، کسانی هستند که در سال ٩٠ و ٩١ جنس خود را با دلار ١٠٠٠ تومان فروختند اما از ال سی بانکی استفاده کردند به عبارت دیگر جنس را با دلار ١٠٠٠ تومان فروختند و تا خواستند ال سی را یک سال بعد باز پرداخت کنند نرخ دلار ٣۶٠٠ تومان شده بود این بدهی همچنان باقی مانده و حالا از ۴٠٠٠ تومان عبور کرده است

هشتاد درصد بدهکاران فعلی ارزی به بانک ها ، کسانی هستند که ضربه سال ٩١ را نتوانستند تحمل کنند و کسانی که جز این تصور می کنند اطلاعی از وضع بانک ها ندارند

بدهکاران ارزی بانک ها در ٩٠ درصد با این نرخ ارز قادر نیستند بدهی خود را پرداخت کنند متقابلا بانک ها ، سپرده ارزی سپرده گذار را به عده دیگری وام ارزی داده اند بانک های ارز محور ، از یک سو باید پول سپرده گذار ارزی را به نرخ روز پرداخت کنند و از سوی دیگر ٩٠ درصد وام های ارزی به معوقه تبدیل شده است

سخن بر سر ۵٠ میلیارد دلار ، سپرده ارزی است که به این طریق به عده دیگری داده شده است

بسیاری از تجار از پارچه وارداتی از دبی را یکساله می فروشند و معادل همین نیز به درهم به تجار دبی ، بدهی داشتند این دسته از تجار زیان قابل ملاحظه کرده اند

شبیه مثال پارچه متعدد، در دیگر بخش ها وجود دارد

سقوط قیمت دلار به ٣٧٠٠ تومان در فصل انتخابات عده زیادی را خواب کرد و در سطح وسیع ریالی جنس خود را فروختند و ارزی حالا باید با نرخ های جدید ، آن را بپردازند

نگارنده که در کانال به دفعات نوشت هیچ چیز به اندازه نرخ ارز گران نمی شود قضیه را درست دیده بود

اما واکنش بازار به افزایش های اخیر نرخ ارز چیست ؟ معمولا عمده فروش جنس خود را مدت دار می فروخت فروش نقدی وجود داشت اما نادر بود

فضای موجود انتظارات تورمی را بالا برده و فروش نقدی وزن بالاتری پیدا می کند اما خرده فروش ، فاقد نقدینگی است و نمی تواند نقدی بخرد

لذا گرایش به فروش نقدی یا کاهش زمان فروش غیر نقدی ( کاهش زمان فروش غیر نقدی مثلا از چهار ماه به یک ماه ) آهنگ غالب بازار می شود و این به کاهش فروش منجر می شود به عبارت دیگر ، واکنش بازار به صورت کاهش فروش خود را نشان می دهد

هشتاد درصد بازاری ها این ظرفیت را ندارند که نفروشند و چک های خود را پاس کنند

تعدادی از مصرف کنندگان هم دست از خرید بر می دارد و منتظر می مانند و این بحران کسانی که چک شان امروز سررسید می شود را تشدید می کند

با افزایش نرخ ارز نه حقوق مردم افزایش یافته و نه درآمد مصرف کننده اضافه شده ، ارز گران شده اما درآمد مردم اضافه نشده لذا افزایش نرخ ارز ، به کاهش مصرف می انجامد کاهش مصرف از منظر فعال اقتصادی یعنی کاهش فروش.

به صورت صریح ، افزایش نرخ ارز به کاهش فروش می انجامد اما فعال اقتصادی بر اساس تداوم فروش در سطح سابق ، چک داده و تعهد قبول کرده است.

اختلاف بین قیمت عمده فروشی کالا در خارج با قیمت خرده فروشی در داخل بطور متوسط حدود ٧٠ درصد است البته این ٧٠ درصد فقط نصیب یک نفر نمی شود چهار تا هشت درصد هزینه حمل است ، ٢١ درصد پرداخت های گمرکی است ، دو تا هشت درصد سود وارد کننده است ، ٣٠ درصد سود خرده فروش است ، …اتفاقات فوق باعث می شود تا سود ٧٠ درصدی به حدود ۶٢ تا ۶٣ درصد کاهش یاید افزایش ١٠ درصدی نرخ ارز فقط به افزایش سه درصدی کالاهای وارداتی منجر می شود و این به معنای این است که بازار رقابتی تر می شود

مجموعه عوامل فوق ، باعث می شود تا به میزانی که دلار گران می شود کالا با منشاء دلاری گران نشود باید سود واسطه ها در امر واردات کاهش یابد

اما کاهش هفت درصدی سود واردات در بخش هزینه حمل ، پرداخت های گمرکی ، سود وارد کننده اصلی قابل اعمال نیست و بیشتر باید به خرده فروش منتقل شود

یک دسته از مغازه داران ، از خود مغازه ای ندارند و مغازه را اجاره کرده اند ، دسته ای سرمایه در گردش ندارند و سرمایه در گردش را هم با بهره سه درصد در ماه تامین می کنند ، کسانی که نه مغازه دارند و نه سرمایه در گردش و معمولا فروش اندکی هم دارند ( سیستم فروش آنها متکی است بر فروش اندک و سود بسیار ) فقط با سود ٣٠ درصدی می توانید اقتصادی اداره شوند ، کاهش هفت درصدی سود ، این افراد را از بازار حذف می کند.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت اقتصاد برتر، تاریخ 28 دی 96، کد مطلب: -: www.eghtesadbartar.com