پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۱۸۵۴۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۰۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۰
5 هزار نفر بازداشت شدند؛ حدود 900 نیروی انتظامی مضروب و مجروح شدند و اعتراض‌ها در 42 شهر به درگیری منجر شد. او اما وجه اصلی اعتراض‌ها را در مؤلفه‌های غیرمیدانی از جمله «تغییر نسل» و «تغییر سبک زندگی» و متعاقب آن تغییر مطالبات می‌داند؛ مؤلفه‌هایی که نشان می‌دهد اعتراض‌های دی ماه بیش از هر چیز «اجتماعی» و حاصل «انباشت نارضایتی»‌هایی است که هر جا فرصت بروز پیدا کند، علنی می‌شود.
شعارسال: اعتراض‌های دی ماه چرا و چگونه شروع شد؟ چگونه در چند روز به ده‌ها شهری سرایت کرد که خیلی‌ها به‌عنوان یک ایرانی حتی نامش را نشنیده بودند؟ چرا اینقدر زود به خشونت کشیده شد؟ مردم به چه چیز اعتراض داشتند و سؤال اصلی‌تر اینکه آیا ماجرا، تمام شده است؟ عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور پاسخ‌های صریح و واضحی برای این سؤال‌ها دارد. چه بواسطه مأموریتی که از سوی رئیس جمهوری به وی محول شده، گزارش دقیقی از ماوقع تهیه کرده است که بخشی از جزئیات آن را برای نخستین بار مطرح می‌کند.

عبدالرضا رحمانی فضلی در این مصاحبه خبر می‌دهد در جریان اعتراض‌ها حدود5 هزار نفر بازداشت شدند؛ حدود 900 نیروی انتظامی مضروب و مجروح شدند و اعتراض‌ها در 42 شهر به درگیری منجر شد. او اما وجه اصلی اعتراض‌ها را در مؤلفه‌های غیرمیدانی از جمله «تغییر نسل» و «تغییر سبک زندگی» و متعاقب آن تغییر مطالبات می‌داند؛ مؤلفه‌هایی که نشان می‌دهد اعتراض‌های دی ماه بیش از هر چیز «اجتماعی» و حاصل «انباشت نارضایتی»‌هایی است که هر جا فرصت بروز پیدا کند، علنی می‌شود. وزیر کشور در این گفت‌و‌گو تصریح می‌کند طی تحقیقات به این نتیجه نرسیدند که اعتراض‌ها سازمان یافته بوده یا از سوی یک جریان سیاسی داخلی شروع و هدایت شده است. بخش قابل تأمل ماجرا این است که می‌گوید هنوز در بستر آن حوادث هستیم و به تعبیری هنوز «عبرت نگرفته‌ایم». مشروح گفت‌و‌گویی که روزنامه «ایران» با وزیر کشور برای ویژه نامه نوروزی اش انجام داده را در زیر می‌خوانید؛ با این تبصره که رحمانی فضلی در چند جا تأکید می‌کند:«بنویسید وزیر گفت این موضوع، مناسب ویژه نامه نوروزی نیست»...

بعد از اعتراض‌های دی ماه، رئیس جمهوری خواستار ارائه گزارش دقیق و جامعی از حوادث رخ داده، افرادی که در این درگیری‌ها کشته یا زخمی شدند، همچنین چرایی و چگونگی این رخدادها شدند. حسب اعلام وزارت کشور، این گزارش تهیه و تقدیم رئیس جمهوری شد. نکات قابل تأمل این گزارش چه بود؟

مأموریت آقای رئیس جمهوری به من برای تهیه این گزارش، ناظر به مسئولیت بنده در شورای امنیت بود؛ ما این گزارش را بر اساس گزارش دستگاه‌های عضو شورای امنیت از جمله سپاه، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه، نیروی انتظامی، استانداری‌ها و فرمانداری‌های سراسر کشور تهیه کردیم و تقدیم رئیس جمهوری شد. در این گزارش عوامل، بسترها، زمینه سازها، شتاب دهنده‌ها، محرکین و مسببین، آثار و نتایج آن همراه با پیشنهادهای ما در حوزه‌های فوق آمده است. هدف ما تهیه و ارائه یک جمعبندی کامل، دقیق و واقع‌بینانه بود و در همین راستا حتی از افرادی که بازداشت شده بودند، نظرخواهی کرده و پرسیدیم دلایلشان، شرایطشان و خواسته‌شان چیست و چطور به صحنه اعتراض‌ها آمدند؟

نتیجه این بررسی‌ها چه بود؟

نتایج متعددی به دست آمد. ابتدا باید توجه داشت ویژگی‌های این حوادث، با حادثه‌های به ظاهر مشابه قبلی متفاوت بود و نمی‌توان تک ساحتی به آن نگاه کرد. در خلال اعتراض‌ها و پس از آن اینگونه عنوان شد فشارهای اقتصادی و مسائلی مثل بیکاری، وزن بالایی در شکل دادن اعتراض‌ها داشت. در حالی که این همه ماجرا نبود. نتایج تحقیقات میدانی نشان داد بیش از 60 درصد کسانی که در اعتراض‌ها حضور داشتند، شاغل بودند. در حالی که اگر بیکاری و درخواست شغل، عامل اصلی اعتراض‌ها بود باید شمار بیکاران حاضر در اعتراض بسیار بیشتر از این تعداد بود؛ یا اگر فشارهای اقتصادی مهم‌ترین انگیزه بود، اعتراض‌ها باید در حاشیه شهرها دیده می‌شد؛ در حالی که این گونه نبود. همچنین گفته شد افرادی که از سمت مؤسسات مالی متضرر شده‌اند، اکثریت جمعیت معترضان را تشکیل می‌دادند در حالی که آمار نشان می‌داد این افراد حضور بسیار اندکی در این اعتراض‌ها داشتند.

خب پس عامل اصلی چه بود؟ آیا جریان خاصی آن را هدایت می‌کرد؟

برخی نارضایتی‌ها هم در حوزه سیاسی، هم اقتصادی، هم اجتماعی و فرهنگی و امنیتی. همچنین ما در تحقیقات خود به هیچ وجه به‌ سازمان یافتگی اعتراض‌ها نرسیدیم؛ به‌عبارت واضح‌تر به این نتیجه نرسیدیم که یک گروه، طیف و جناح یا معاندین و ضد انقلاب‌ها اعتراض‌ها را از بیرون سازماندهی کرده باشند.این حرف به معنای این نیست که معاندین و مخالفان از اعتراض‌ها سوء‌استفاده نکرده باشند چون هم در تشدید، هم در هدایت و هم برای بهره‌برداری نهایت تلاش خود را کردند.

چند نفر در اعتراض‌ها شرکت داشتند؟

با حضور مکرر برخی افراد، حدود 100 هزار نفر و بدون تکرار حدود 40 تا 45 هزار نفر. بنا به آمار دستگاه‌های میدانی، عموم مردم به اعتراض‌ها نپیوستند. هیچ جریان سیاسی‌ای نیامد؛ احزاب و گروه‌ها واقعاً نیامدند؛ کارگران نیامدند؛ اقلیت و اقوام نیامدند؛ دانشجویان نیامدند.

اما در میان بازداشت شدگان، دانشجو هم بود؟

بین معترضان، دانشجو هم حضور داشت اما این حضور به معنای حضور سازماندهی شده دانشجویان یا سایر اقشار نبود در واقع دانشجویان هوشمندانه و آگاهانه همراهی نکردند. گروه‌های یاد شده نه تنها در اعتراض‌ها حضور نیافتند، بلکه به آرام‌سازی فضا نیز کمک کردند. ویژگی دیگر این اعتراض‌ها، ابعاد وسیع آن بود. ظرف یکی دو شب به 100 شهر رسید و در 42 شهر، درگیری داشتیم. به این معنا که به اموال عمومی و شخصی و اماکن آسیب زدند؛ شیشه شکستند؛ آتش زدند. ویژگی بعد این بود که رسانه‌های خارجی و برخی دول مثل امریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و خیلی از کشورهای عربی آشکارا موضع‌گیری کردند. خیلی از مرکز تولید و ارسال خبر هم از همین کشورها بود. این دریافته‌ها بر اساس تحقیقات میدانی بود، اما در بررسی‌های عمیق‌تر به عوامل دیگر که بستر اصلی حوادث بودند می‌رسیم و متأسفانه هنوز هم در معرض آن حوادث هستیم.

این بسترها چیست؟

اول تغییر نسل است؛ بعد از 39 سالی که از انقلاب اسلامی می‌گذرد، با نسلی مواجهیم که در چارچوب نظام و ارزش‌های دینی، سلایق، باورها، تفکرات، اعتقادات، روابط، خواست‌ها، مطالبات و نیازهای متفاوتی دارد که حتماً باید به آن توجه کنیم، عدم توجه به این موضوع، موجب انباشتگی نارضایتی می‌شود و سرخوردگی هم بالاخره خودش را یک جا نشان می‌دهد. موضوع دیگر، تغییر سبک زندگی است. امروز بواسطه گستردگی و فراوانی منابع اطلاع‌رسانی بویژه در فضای مجازی، با بمباران لحظه به لحظه اطلاعات از سوی رسانه‌ها مواجهیم. نسل جدید در معرض این اطلاعات قرار دارد و می‌کوشد خودش را با شرایط جدید تطبیق دهد. اگر به این حوزه توجه نشود، بین سبک زندگی و ارزش‌ها و باورها، تعارض به‌وجود می‌آید. نمی‌توانیم بگوییم این جریانی سازماندهی شده مخصوص ایران است؛ یک جریان جهانی است که پیش می‌رود. بحث دیگر، تغییر تکنولوژی در همه حوزه‌ها اعم از روش‌ها، فناوری، ابزار، تجهیزات، نظریه‌ها و تئوری است که نظام مدیریتی و مفاهیم را دگرگون کرده است. اغراق نیست اگر بگوییم تحولات، روزانه است. یکی از این تحولات در حوزه رسانه است که در حوادث اخیر سخت با آن مواجه بودیم. مشاهده می‌کردیم وقایع سر صحنه به‌صورت زنده پخش می‌شد. واقعیت‌ها هم نشان داده نمی‌شد؛ آنچه که تهیه‌کنندگان و ارسال‌کنندگان می‌خواستند به‌عنوان واقعیت نشان دهند، پخش می‌شد. از شیشه شکستن‌ها و آتش‌سوزی‌ها فیلم تهیه و ارسال می‌کردند که عموماً برای تهییج بیشتر، تقویت درگیری و تشدید آشوب‌ها بود.

آماتور بودند یا حرفه‌ای؟

همه رقم بودند اما به‌واسطه تجربه‌ام در کار رسانه می‌گویم در خیلی موارد حرفه‌ای بودند. خبرها پخت و پز می‌شد؛ فوری به کلیپ تبدیل می‌شد و نشان می‌داد کار یک یا 2 نفر یا حتی 10 نفر نبود. معلوم بود تحریریه‌ای بزرگ با همه امکانات بر این موضوع تمرکز کرده است؛ فقط تولید خبر از سر صحنه نبود؛ تولید محتوا هم می‌کردند. البته همان طور که گفتم، این‌ها موضوعات میدانی بود و بسترسازها، مسائلی چون تغییر سبک زندگی و تغییر نسل است که بر یکدیگر اثر هم‌افزایی دارد. به‌جرأت می‌توان گفت امروز با تغییرات اجتماعی عظیمی مواجه هستیم که رهبر معظم انقلاب 9 سال قبل آن را در قالب تنظیم سبک زندگی گوشزد کرده و فرمودند اگر ما تغییرات اجتماعی را مدیریت نکنیم ما را مدیریت خواهند کرد و این یعنی انفعال.

اشاره داشتید رهبری از 9 سال پیش این موضوع را گوشزد کرده بودند؛ انتظار نمی‌رفت نهادهای مرتبط با حوزه اجتماعی در این باره فعالانه‌تر عمل می‌کردند؟

یکی از اشتباهات بزرگ ما این است تا بحث تغییرات اجتماعی می‌شود، سراغ دستگاه‌های دولتی و نهادها را می‌گیریم؛ در حالی که در تغییرات اجتماعی، مردم نقش اصلی را دارند. سؤال اینجاست آیا ما توانستیم بستر حضور مردم در عرصه تحولات را فراهم کنیم؟ نه. نتوانستیم فضایی ایجاد کنیم که سلایق مختلف در صحنه حاضر باشند. یا مخالف مخالفیم یا موافق موافق؛یا صفریم یا صد. در همین فضای مجازی، دو نگاه وجود دارد. یک نگاه این است که باید بست و همه چیز را کنترل کرد و از بین برد؛ یک دسته هم می‌گویند فضای مجازی خیلی هم خوب است و هیچ ایرادی ندارد. در حالی که نه این است و نه آن. واقعیت این است هر زمانی پدیده جدیدی وارد کشور می‌شود، چون متناسب با شرایط ما نیست، در انطباق با فرهنگ و شرایط اجتماعی دچار ضعف‌ها و خلأهایی می‌شویم. اگر تاریخ ورود تکنولوژی‌ها در ایران را بررسی کنیم، می‌بینیم از همان ابتدا هر کدام از این‌ها وارد کشور شد، یک موضع منفی علیه‌اش ایجاد شد. وقتی موبایل آمد، من نماینده بودم؛ همان موقع عده‌ای جمع شدند تا موبایل را ممنوع کنند. زمانی که فکس آمد، عده‌ای گفتند اگر این فکس دست همه بیفتد، کل کشور می‌شود جاسوسی. با همین ویدئو چقدر برخورد کردند؟ چقدر پرونده برای مردم ساخته شد؟ یادم است زمانی که تازه نماینده شده بودم، یک بار سرزده خانه یکی از دوستان رفتم. بعد از حضور ما، پدرخانواده که شغل محترمی داشت و خیلی هم متدین بود با یک پاکت خیلی بزرگ پر از میوه وارد خانه شد. پرسیدم: «از کجا فهمیدید میهمان دارید و میوه گرفتید؟» گفتند:«این ظاهرش میوه است». میوه‌ها را برداشت و دیدیم داخل پاکت، نوارهای ویدئو بود. گفت:«من رفتم برای بچه‌ها خودم نوار ویدئو بگیرم تا بچه‌ها نوارهایی نگیرند که به دردشان نخورد.» بعد گفت:«اگر الان من پیرمرد را داخل خیابان می‌گرفتند، با این سابقه وتدین، می‌شدم قاچاقچی ویدئو». بعد فرش خانه‌اش را کنار زد و دیدیم زیر فرش، یک دستگاه ویدئو جاسازی کرده بود. زمانی که نماینده بودم، دکتر لاریجانی وزیر ارشاد بودند. در کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون فرهنگی در این باره مفصل صحبت کردند و گفتند ما نمی‌توانیم با این دستگاه مبارزه کنیم؛ باید به خدمت بگیریم. این شد که فروشگاه تولید و فروش ویدئو و نوار ویدئویی زدیم و هم شد کاسبی و هم اوقات فراغت را پر کرد. این وسط چه کسی پاسخگوی کسانی خواهد بود که برایشان پرونده درست شد؛ سابقه درست شد و شدند قاچاقچی ویدئو؟

اشاره کردید علت اصلی اعتراض‌های اخیر، نارضایتی بود و عنوان کردید نمی‌توان از تغییر نسل و تغییر سبک زندگی و متعاقب آن تغییر اولویت‌ها و مطالبات غفلت کرد؛ شاید الان خیلی راحت می‌شود درباره ویدئو و ماهواره حرف زد اما موضوعات دیگری هم در این حوزه هستند که در چند هفته گذشته با حساسیت زیادی همراه بود.

مانند زنان و دخترانی که در خیابان روسری‌های خود را درآورده و به‌ظاهر به اجبار بودن حجاب اعتراض دارند. این موضوع را چگونه می‌بینید؟

ما به حجاب باید از دو منظر نگاه کنیم. یک منظر اعتقادات و ارزش‌های شخصی ماست و ذیل رابطه انسان با خدا و خودش تعریف می‌شود؛ مانند نماز، روزه، صداقت، محبت و.... مثلاً در همین جامعه ما، اقلیت‌های دینی هستند اعتقادی به این مسأله ندارند و از منظر اعتقادات هیچ حرجی به آنها نیست.اما در بعد اجتماعی و رابطه انسان با جامعه، تکلیف را قانون مشخص می‌کند. قانون جمهوری اسلامی ایران بنا به مقتضیات اعتقادی و ارزشی می‌گوید باید حجاب در جامعه رعایت شود؛ مانند همه قوانین دیگر. اینجا کسانی که اعتقادی هم ندارند ولی در این جامعه حضور دارند و زندگی می‌کنند، ملزم به رعایت حجاب هستند.

این موضوع شامل تغییر سبک زندگی نمی‌شود؟

اصول و اعتقادات مشمول تغییر سبک زندگی و هیچ چیز دیگر نمی‌شود. ما نمی‌گوییم نماز دیگر واجب نیست چون تغییر نسل داریم. نماز حکم فقهی دارد حالا ممکن است کسی نخواند و کسی هم کاری به وی ندارد؛ چون موضوعی بین خود فرد و خدا است اما حکم فقهی عوض نمی‌شود. حجاب هم همین‌طور است. در قانون آمده همه باید رعایت کنند. بنده به‌عنوان وزیر کشور می‌گویم ما روزانه با خانم‌هایی مواجه هستیم که در حال رانندگی روسری‌شان افتاده؛

90 درصد متوجه نشده‌اند روسریشان افتاده و وقتی متوجه شوند، رعایت می‌کنند، اما زمانی از بیرون برای یک حرکت تبلیغات و سازماندهی می‌شود. الان حدود 10 نفر در خیابان کشف حجاب کرده و فیلمش را در شبکه‌های اجتماعی یا تلویزیون‌های فارسی زبان برون مرزی منتشر کرده‌اند. این افراد هم قانون را زیر پا گذاشته‌اند و هم به اعتقاد مؤمنین خدشه وارد می‌کنند. مشروب خوردن حرام است؛در قانون هم ممنوع اعلام شده؛ عده‌ای قاچاقی تهیه کرده و می‌خورند. هیچ حکمی شرب خمر را حلال نمی‌کند اما وقتی در خانه خودشان هستند، برخوردی نمی‌شود. افرادی که کشف حجاب کرده و فیلمش را منتشر می‌کنند، هم قانون را زیر پا می‌گذارند و هم اعتقادات دیگران را نادیده می‌گیرند. شما می‌پذیرید کسی قانون را زیر پا گذاشته و مثلاً از دیوار خانه شما بالا بروند؟

سؤال ما درباره تغییر سبک زندگی و تغییر نسل است؛ چندی پیش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری، گزارشی درباره حجاب در کشور را منتشر کرد.بر اساس این گزارش نزدیک به نیمی از پاسخ‌دهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳ معتقدند حجاب، مسأله‌ای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند.در همین سال بیش از ۴۱ درصد حجاب را امری فردی دانسته و رعایت آن را الزامی نمی‌دانند. در همین گزارش تصریح شده مطالبه اجرای الگوهای مطلوب و رسمی پوشش زنان در جامعه‌ای که حداقل ۴۱ تا ۵۰ درصد آن، حجاب را امری فردی و اختیاری می‌داند، بسیار دشوار است. فارغ از وجهه شخصی و اعتقادی یا تحریکات بیرونی، فکر نمی‌کنید این موضوع در آینده به یک تعارض میان ارزش‌ها و قوانین با مطالبات جامعه بینجامد و مثلاً دو سال دیگر ما شاهد تجمعی چند هزار نفره در اعتراض به حجاب باشیم؟

آنچه مسلم است در موضوعی که به اصول و اعتقادات اکثریت جامعه مربوط است، نمی‌توان بدون تدبیر حرکت کرد. مجلس داریم؛ دولت داریم؛ نظام داریم و تصمیم می‌گیرند. البته به‌عنوان وزیر کشور معتقدم هیچ وقت این اتفاق نمی‌افتد. شما ببینید در یک ماهی که روی این موضوع تبلیغ می‌کنند، بیش از 15 نفر دست به چنین کاری زده‌اند؟ مردم نیامدند. اعتقادات مردم را در ایام فاطمیه، ماه محرم، اعتکاف یا ماه رمضان ببینید؛ مردم متدینند. به‌عنوان وزیر کشور نسبت به این مسأله نگرانی و دغدغه ندارم. در طول تاریخ هم این ملت همیشه از هویت و فرهنگش دفاع کرده است. البته در دل این ملت عظیم، اقلیتی است که نظریات متفاوتی دارد؛ ما هم به‌نظرات متفاوتشان احترام می‌گذاریم و به حریم خصوصی‌شان کاری نداریم اما در حریم عمومی، باید به نظر اکثریت احترام گذاشت.

به‌تعداد افرادی که در این مدت علناً کشف حجاب کردند، اشاره کردید. برخی معتقدند اگر مدیریت گشت‌های ارشاد در این دوره نبود، آمار اعتراض‌های علنی به مراتب از این بیشتر می‌شد چون در زمان اوج فعالیت گشت ارشاد، مقاومت مردم به برخوردهای انتظامی و قضایی اعتراض‌های تند و تیزتری به همراه داشت که گاه فیلم‌هایش نیز منتشر می‌شد. برخی معتقدند شیوه وزارت کشور در مواجهه با موضوع گشت‌های سپاه نیز باعث شد جامعه به تبلیغات و تحریکات بیرونی پاسخ ندهد...

چون به گشت سپاه اشاره کردید توضیحی می‌دهم؛ ما هر وقت با بحران یا شرایط خاصی مانند 22 بهمن، اربعین یا

15 خرداد مواجه هستیم و نیروی انتظامی به تنهایی توان اداره میدان را ندارد، قرارگاه تشکیل می‌دهیم. فرمانده قرارگاه، نیروی انتظامی است و بسیج، سپاه و اطلاعات تحت امر نیروی انتظامی در یک بازه زمانی مشخص به تأمین امنیت کمک می‌کنند چرا که از لب مرز تا کف خیابان نیرو می‌چینیم تا شرایط را کنترل کنیم. در شرایط غیر از این، بقیه نیروها حق ورود به عرصه عمومی را ندارند.مثلاً در اعتراض‌های دی ماه، شورای امنیت تصمیم گرفت سپاه و بسیج به‌عنوان نیروهای کمک‌کننده در آماده‌باش باشند. تصمیم دیگر شورای امنیت این بود که حتماً ایست‌های بازرسی و گشت محله داشته باشیم. وقتی حادثه تمام شد، این قرارگاه‌ها هم جمع شد.

همیشه مقطعی است؟

بله. یکی از فرماندهان محترم در جلسه شورای شهر عنوان کرده بود که می‌خواهیم در تهران گشت‌هایی داشته باشیم؛ من هم گفتم این گشت‌ها برای شرایط خاص است. درباره گشت ارشاد هم همان گونه که گفتید موضوع را مدیریت کردیم. چون نحوه مواجهه موجب دغدغه و نگرانی شده بود. از طرفی نیروی انتظامی نمی‌تواند وظیفه قانونی‌اش را انجام ندهد، ما شبکه‌های فسادی داریم که زندگی مردم را تهدید می‌کند. از وظایفمان کوتاه نیامدیم اما مزاحم کسی هم نشدیم و نیروهای ما با درایت و هوشمندی عمل کردند. البته بعضی جاها بعضی موارد از دست در می‌رود که همه جا هم هست؛ کارمند هم خطا می‌کند؛ استاد دانشگاه هم ممکن است دچار خطا شود. اخیراً در فضای مجازی فیلمی در این باره دیدم و به آقای اشتری نشان دادم و پرس و جو کردیم. ایشان بررسی کرد و مشخص شد متعلق به 5 سال قبل است. یا فیلمی مربوط به 12 سال پیش منتشر شد که هنوز گشت ارشاد هم نبود، یا موردی که اخیراً در برخورد با یک اقدام غیر‌قانونی یک خانم اتفاق افتاد که موضوع برای بررسی منتقل شد. به‌ هر حال نیروی انتظامی و وزارت کشور مصمم هستند هوشمندانه، عاقلانه و قانونی وظایفشان را انجام دهند. نکته قابل تأمل این است که ما در فرهنگ‌سازی کوتاهی داریم؛ در بیان معارفمان کوتاهی داریم؛ در اقناع‌سازی کوتاهی داریم. ما در مواجهه، سه روش شناخته شده داریم؛ روش عقل و استدلال منطقی، روش دل که از دریچه محبت وارد می‌شویم و روش حس. چون روش عقلی و دلی سخت‌تر است، ما نه از دریچه محبت وارد شده و با جوانان صحبت می‌کنیم، نه حوصله استدلال منطقی داریم، در نتیجه به روش حسی متوسل شده و ایجاد رعب و وحشت می‌کنیم. در حالی که روش‌های منطقی و قانونی متعددی هست و رسانه ملی هم می‌تواند کمک زیادی کند.

به جایگاه و دایره نفوذ صدا و سیما اشاره کردید؛ نقش صدا و سیما را در موضوعاتی مثل انتخابات، اعتراض‌های اخیر یا توجه به موضوعاتی چون تغییر نسل چگونه دیدید؟ به‌عنوان کسی که در صدا و سیما مسئولیت داشتید، آیا رسانه ملی متناسب با تحولات و واقعیات عمل کرده؟

می‌توانم دیپلماتیک بگویم صدا و سیما خیلی خیلی خیلی مؤثرتر و قوی‌تر از الان می‌تواند کار کند.

یکی از نکات قابل تأمل در رویداد‌های دی ماه این بود که اعتراض‌ها به شهر‌ها و شهرستان‌هایی کشیده شد که شاید خیلی از ما به‌عنوان یک ایرانی نامش را نشنیده بودیم...

چون سطح انباشتگی نارضایتی‌ها بالا رفته و عمومی شده بود و در هر کجایی که امکان بروز پیدا می‌کرد، ابراز می‌شد وگرنه همان طور که گفتم سازمان یافتگی ندیدیم. باید واقعاً عبرت بگیریم، اما به‌نظرم خیلی‌ها عبرت نگرفتند. باید عبرت بگیریم و به مردم احترام بگذاریم. خواست‌های مردم را در جایگاه خود بشنویم و همت‌مان را بر این بگذاریم که پاسخ مناسب بدهیم. پاسخ مناسب لزوماً پاسخ مثبت نیست. هر کدام ما وقتی فرزندمان تقاضا دارد که مسافرت برویم، اگر مشکل مالی داشته باشیم و امکان سفر نداشته باشیم، دعوا نمی‌کنیم. توضیح می‌دهیم که برای مسافرت باید در برخی موارد صرفه‌جویی کنیم. شلاق که برنمی‌داریم؛ قانع می‌کنیم. حالا در ادارات اگر نمی‌توانیم کاری کنیم، باید پاسخ مناسب به ملت بدهیم؛ باید ادبیات خوبی داشته باشیم. در خیلی از جاها نظام اداری ما برخورد مناسب ندارد. خیلی جاها می‌توانیم در پاسخگویی به مطالبات با درایت عمل کنیم اما کوتاهی می‌کنیم. اختلافات را به روی آنتن می‌بریم. بنده معاون سیاسی صدا و سیما بودم گاهی مسئولان و حتی سران قوا صحبت‌هایی می‌کردند که بنده پخش نمی‌کردم. به‌همین خاطر خیلی هم مورد هجمه بودم. استدلالم این بود که اختلافات موجب نگرانی مردم می‌شود؛ مردم چه تقصیری دارند؟ الان هم اگر در جایگاه تصمیم‌گیری باشم، می‌گویم هیچ کدام از سخنان اختلافی را پخش نکنید؛ چه دولت گفت؛ چه قوه قضائیه. ما اولاً نباید دعوا کنیم؛ اگر هم اختلافی باشد نباید علنی کنیم. متأسفانه رسانه‌ها دنبال دعوا هستند. در حاشیه مراسم‌ها نخستین سؤالی که از من می‌شود، این است که «فلانی درباره شما این گونه گفت؛ نظر شما چیست؟» می‌گویم: «از خودشان بپرسید» و تمام.

یکی دیگر از مسائلی که در خلال اعتراض‌ها و بعد از آن مطرح شد، نحوه مواجهه نیروی انتظامی با معترضان بود. آقای روحانی گفتند نیروی انتظامی بدون اسلحه به خیابان آمد و آرامش را به خیابان‌ها بازگرداند. مدیریت نیروها به چه شیوه‌ای بود تا هم آرامش به خیابان بازگردد و هم به تعبیری کار از دست خارج نشود؟

تفاوت این اعتراض‌ها با اعتراض‌های سال 88 خیلی زیاد بود؛ اعتراض‌های 88 در تهران بود، سیاسی بود و کاملاً جناحی. جریانی به انتخابات اعتراض داشت و عموم مردمی که اعتراض مشابهی داشتند به خیابان آمدند. راهپیمایی آرامی کردند که به دلایل ضعف مدیریتی و عدم تحمل و تحریک‌پذیری بالا به درگیری منجر شد. پس اعتراض‌ها در یک شهر بود؛ سیاسی بود و رهبر داشت. اولویت ما برای تأمین امنیت این است که بحران یا اعتراض نباشد اما اگر جایی اعتراض و بحرانی داشته باشیم، بهتر است آن اعتراض شناسنامه داشته باشد. به این معنا که افرادش معلوم باشد؛ لیدرها مشخص باشند؛ موضوع معلوم باشد چرا که در این شرایط کنترلش راحت است. چون می‌دانیم با چه کسی طرف هستیم اما اعتراض‌های دی ماه در 100 شهر بود؛ معلوم نبود لیدرها چه کسانی هستند؛ موضوع اعتراض، سیاسی صرف نبود و در 40شهر به خشونت تبدیل شد. خیلی با سال 88 فرق می‌کرد. از یک جنس نبود. در مواجهه با این اعتراض‌ها نخستین تصمیم ما این بود که مردم نپیوندند.

چگونه مانع پیوستن مردم شدید؟

محدودسازی کردیم. با گروه‌های مختلف از جمله جریانات سیاسی، دانشجویی، کارگری، رسانه‌ای و کسانی که می‌توانند طرف قضیه باشند، صحبت کردیم تا این مسأله تشدید نشود. دوم اینکه ما می‌دانیم مردم اگرچه مشکلات اقتصادی دارند، اما اولویت اول‌شان، امنیت است. وقتی اعتراض‌های دی ماه به خشونت و افراط کشیده شد، مردم صف‌شان را جدا کردند. بنده به‌عنوان رئیس شورای امنیت به معاون سیاسی صدا و سیما زنگ زدم و گفتم همه آنچه را که در خیابان‌ها اتفاق افتاده پخش کنید تا مردم ببینند اینهایی که در خیابان هستند، دنبال امنیت و اقتصاد و... نیستند. اگر خاطرتان باشد وقایع روز پنجشنبه شروع شد، اما نخستین تصاویر روز شنبه دو روز بعد پخش شد. وقتی به صدا و سیما گفتم پخش کنید، با تعجب پرسیدند: «آتش‌سوزی‌ها را هم نشان دهیم؟» گفتم: «اول آتش‌سوزی‌ها را نشان بدهید» چرا؟ چون معتقدیم مردم امنیت‌شان را دوست دارند و نمی‌خواهند امنیت به هم بخورد. بعد هم یک جریانی معتقد بود برای پایان دادن به اعتراض‌ها یک راهپیمایی سراسری انجام شود. نظر بنده به‌عنوان رئیس شورای امنیت این بود که ما هنوز مسأله داشتیم؛ اگر صبح راهپیمایی می‌شد و شب دوباره اعتراض داشتیم، جمعیت صبح را خنثی می‌کرد. از طرف دیگر همه کشور اعتراض‌ها را احساس نکردند؛ ما هزار و 200 شهر داریم و تنها 100 شهر شاهد اعتراض‌ها بودند. استدلال‌هایمان را مطرح کردیم، شورای هماهنگی تبلیغات هم پذیرفت. بنا شد مردم هر شهری اگر خودشان خواستند بیایند؛ البته مردم هم پر تعداد حاضر شدند و راهپیمایی‌ها ادامه یافت تا اینکه روز سوم و چهارم دیگر گفتیم بس است. مردم چون نگران امنیت‌شان بودند، آمدند. جالب است بدانید در طول اعتراض‌ها شمار افرادی که در اعتراض‌ها حاضر بودند و زخمی شده یا آسیب دیدند به عدد 250 نفر نرسید اما 900 نفر از نیروی انتظامی زخمی شدند. سنگ زدند؛ چوب زدند و برخی جاها به طرف‌شان تیراندازی کردند. مصوبه شورای امنیت این بود که نیروهای حاضر در میدان، مسلح نباشند. این به آن معنا نبود که میدان را رها کرده باشند. چون هیچ وقت میدان را رها نمی‌کنیم. گفتیم در مواجهه عمومی نباید سلاح داشته باشید اما در محل‌های خاص، نیروهای مسلح استقرار داشتند چون معلوم نیست دو دقیقه بعد چه می‌شود و در آن شرایط خشونت، فقط با مردم طرف نیستیم. دزد هم می‌آید؛ داعش هم می‌آید؛ تروریست هم می‌آید؛ بمب هم می‌آید و نمی‌توانیم سرنوشت مردم را به امان خدا بگذاریم. همه نیروها پشت صحنه کاملاً آماده بودند و در صورت لزوم، ظرف 5 دقیقه وارد عمل می‌شدند. خوشبختانه هیچ جا هم نیاز نشد که اینها وارد شوند. در جاهایی هم به پایگاه‌های حساس امنیتی حمله کردند. مثلاً با اسلحه به پاسگاه انتظامی حمله کردند و پاسگاه طبق وظیفه قانونی خود ناچار از خود دفاع کرد. اگر دفاع نمی‌کرد و مهاجمان داخل پاسگاه می‌شدند، 200 قبضه اسلحه دست افراد می‌افتاد و آن موقع نمی‌شد شهر را کنترل کرد.

به‌ مرحله‌ای نرسید که از سپاه کمک گرفته شود؟

محوریت شورای امنیت و تأمین استان بود و نیروهای میدان، نیروی انتظامی بود. بعضی جاها مجبور شدیم و کمک خواستیم و سپاه در 5 شهر تحت امر و فرماندهی نیروی انتظامی کمک کرد.

درباره بازداشتی‌های حوادث دی ماه آمار متعدد و متناقضی منتشر شد؛ علت این تناقض چه بود؟

از 700 تا 5 هزار نفر مطرح است که همه درست است. وقتی ما می‌گوییم بازداشتی یعنی کسانی که حداقل یک شب را در بازداشت مانده‌اند. ولی عده‌ای در محل تجمعات بودند اما جزو معترضان نبودند و3-2 ساعت بعد آزاد شدند. شورای امنیت مصوب کرد غیر از کسانی که مستقیماً در آتش‌سوزی، تیراندازی، شیشه شکستن ومانندآن دست داشتند، بقیه با اخذ تعهد آزاد شوند. چون هم نگه‌داری آنها برای ما سخت است و هم این کار نگرانی‌ها و تنش‌های دیگری در جامعه ایجاد می‌کرد. البته عده‌ای بعدها با قرار آزاد شدند تا بعداً تعیین تکلیف شوند و عده‌ای هم در نوبت تصمیم‌گیری هستند. شماری از دانشجویان هم بازداشت شده بودند که ظرف 5- 4 روز آزاد شدند و تنها 9 نفر در بازداشت ماندند که آنها بعداً آزاد شدند. البته این بدان معنا نیست که ما به دانشجویان امتیاز خاصی بدهیم؛ چون برای ما فرقی نمی‌کند چه کسی در خیابان درگیر می‌شود؛ اما با احترامی که برای دانشگاه و دانشجو قائل هستیم، گفتیم اگر دانشجویان دخالت نداشتند، آزاد شوند و اگر هم موردی بود از آنها تعهد اخذ شده و بعد که مستندات تکمیل شد، از آنها توضیحات خواسته شود. الحق و الانصاف قوه قضائیه که در شورای امنیت حضور فعال و مؤثر داشت، همکاری بسیاری خوبی داشتند. رئیس قوه قضائیه، دادستان کل و دادستان تهران فعالیت و همکاری خوبی داشتند. باز هم تأکید می‌کنم شاید بیش از 90درصد آنهایی که در صحنه بودند، تحریک و تهییج شده و احساسات شان برانگیخته شده بود و البته نارضایتی‌هایی هم داشتند.

یکی از محورهای گزارش شما، موارد تحریک‌کننده بود؛ آیا به سرنخ‌های داخلی هم رسیدید؟

ما هم ردگیری داخلی داشتیم هم خارجی؛ تکلیف خارجی‌ها که روشن است اما در داخل بر اساس بازجویی‌ها به عده‌ای رسیدیم که مطالب یا تصویر را تولید یا بازنشر می‌کردند.

تحریکی از طرف گروه‌های سیاسی نبود؟

خیر؛ اصلاً نبود.

برخی کانال‌ها و البته افرادی مثل علی مطهری عنوان کردند سرآغاز تجمعات در مشهد، هواداران یک چهره سیاسی بوده است؟

نه؛ این گونه نبود که یک جریان به‌صورت سازمان یافته آمده باشد. البته کانال‌هایی بود که به یک جریان سیاسی منتسب است و مطالب و تصاویر را بازنشر می‌داد، اما وقتی با آن جریان سیاسی صحبت کردیم گفتند که کار ما نبود؛ چون اگر می‌خواستیم فراخوان بدهیم در 50 کانالی که در اختیار داریم فراخوان می‌دادیم نه یک کانال.

بعد از اعتراض‌ها رئیس جمهوری در سخنرانی‌های متعددی تأکید داشتند صدای اعتراض مردم شنیده شود؛ وزارت کشور برای شنیده شدن صدای اعتراض مردم چه سازوکارهایی اندیشیده است؟

اساس تفکر، اندیشه و گفت‌و‌گو در یک کلام خلاصه می‌شود: شنیدن. شما تا نشنوید، نمی‌توانید حرف بزنید. پس اگر گوشی برای شنیدن نداشته باشیم، کر و لالیم. رسانه‌ها، احزاب و ان جی او‌ها در رساندن صدای مردم به گوش مسئولان نقش اساسی دارند. متأسفانه رسانه‌های ما الان اخبار را هم جناحی تنظیم و منتشر می‌کنند. رسانه مجاز است در تحلیل خود جانبداری داشته باشد اما خبر، یعنی گزارش آنچه واقع شده است. باید واقعیت را با صداقت با مردم در میان گذاشت. متأسفانه احزاب ما هم کارکرد اصلی خود را ندارد و به تعبیری در جای خود ننشسته‌اند. نه عضو‌گیری دارند، نه آموزش، نه کادر سازی و نه اعلام موضع. فقط شب انتخابات کرکره‌ها بالا می‌رود. ما در دولت آقای روحانی تلاش کردیم قوانین، دستورالعمل و آیین نامه‌ها را اصلاح کنیم. خود بنده حداقل 5 جلسه با نمایندگان احزاب داشتم تا «خانه احزاب» بازگشایی شود. هیچ حزبی در صف دریافت مجوز معطل نیست. الان هم در حال تدوین منشور گفت‌و‌گوی سیاسی هستیم. یک راه دیگر استمداد از «ان‌جی‌او»‌ها است. برخی از آنها سه سال در نوبت بودند تا مجوز بگیرند؛ ما تکلیف کردیم درخواست‌ها باید ظرف یک ماه تعیین تکلیف شود. رسانه‌ها، احزاب و «ان‌جی‌او»‌ها، حلقه‌های واسط بین مردم و حکومت هستند. اینها ابزار جامعه هستند.

ما از یک طرف می‌گوییم، عرصه اجتماعی صحنه نقش‌آفرینی مردم است و از طرف دیگر می‌بینیم حاکمیت به‌دنبال الگو‌سازی و معرفی آن به جامعه است. آیا فضا را برای نقش‌آفرینی مردم فراهم کرده‌ایم یا فقط درصدد تحمیل الگو‌ها هستیم؟

همه جوامع بویژه در حوزه تربیتی، الگو‌سازی می‌کنند؛ اما این به‌معنای دخالت نیست. دخالت، مقاومت ایجاد می‌کند اما انفعال هم نباید باشد. مثلاً یکی از اتفاقات در فضای مجازی، کلاهبرداری‌های اینترنتی است یا با هک موبایل، به تصاویر شخصی و خانوادگی دست پیدا کرده و آن را منتشر می‌کنند. از این موارد فراوان هست؛ آیا مردم بابت این موضوعات به دستگاه‌های قضایی، انتظامی یا اطلاعاتی شکایت نمی‌کنند؟ در برخی از این کانال‌ها ساختن کوکتل‌مولوتف و مواد منفجره، نقل و انتقال یا استفاده سلاح آموزش داده می‌شود یا مواد مخدر و مشروب می‌فروشند، در صورت عدم برخورد، گفته نمی‌شود که مسئولان بی‌عرضه‌اند؟

این موضوعات خیلی بدیهی است...

ما هم دنبال بدیهیات هستیم.

سؤال این است آیا در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی فضا را برای ورود و نقش‌آفرینی مردم و نهادهای مدنی مهیا کردید؟

باید هدایت کنیم؛ دولت و نظام، وظیفه فرهنگ‌سازی دارد. اگر شما فضای مجازی را با همین شرایط در اختیار فرزند 12 ساله‌تان بگذارید، قطعاً اشتباه کردید؛ چون نمی‌دانید چه استفاده‌ای می‌کند. فرهنگ‌سازی به‌عهده حاکمیت است. تعیین سیاست‌ها به‌عهده حاکمیت است. البته بدون دخالت ورود به حوزه شخصی افراد و تحمیل الگوها. این‌ها مسائل ساده‌ای است. البته نگاه‌های تندی هم هست؛ اما مهم اراده نظام و متوسط تصمیمات است. حتماً کسی هست که تریبون دستش افتاده و می‌گوید همه عالم هستی اشکال دارد. اگر این‌ها را کنار بگذاریم، اراده نظام بر مدیریت، هدایت، صیانت و استفاده از ظرفیت‌های این عرصه است.

اراده نظام و متوسط تصمیمات به‌جای خود، اما نمی‌توان چشم خود را به نهادهای اجتماعی و فرهنگی پرتعدادی بست که گاه دیدگاه‌های متضاد و حتی متناقض دارند. این نهادها نقش و تأثیری فراتر از یک تریبون عادی دارند. مثلاً در یکی دو دهه قبل ما شاهد پدیده‌ای به‌نام «لباس شخصی‌ها» بودیم. نهادهای متعدد، به این پدیده واکنش‌های متعددی داشتند؛ برخی حمایت می‌کردند برخی خواستار مهار آنها بودند. البته در دولت آقای روحانی فعالیت این گروه به اقل ممکن رسید که قابل قدردانی است. سؤال اینجاست با وجود نهادهای متکثر که گاه نظرات متناقض دارند، چگونه می‌شود یک سیاست را پیش برد؟

ما معتقدیم در عالم هستی وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است. یعنی یک خداوند داریم و تجلی اسما و صفات خداوند می‌شود تکثر یا کثرت. این کثرت حول محور خدا به وحدت می‌رسد. در جامعه هم همین‌طور است. عامل وحدت بخش در یک جامعه با همه کثرت‌هایش، قانون است. همه باید به قانون تن بدهیم. اگر کسی بخواهد فرای قانون یا خلاف قانون حرکت کند یا قانون را دور بزند، جامعه دچار مشکل می‌شود. برخی جاها می‌بینیم سلایق فردی وارد و تصمیماتی گرفته می‌شود که موجب زحمت و اذیت می‌شود. صلاح و مشورت همه ما در جامعه، تن دادن به قانون است ولاغیر. خب در بحث «لباس شخصی‌ها» ما سابقه به هم زدن جلسات سخنرانی یا حضور غیرقانونی افراد در برخی جا‌ها را داشتیم و اوایل دولت آقای روحانی هم با آن مواجه بودیم. تنها کار ما این بود که در شورای امنیت، همه دستگاه‌های متولی به این جمع‌بندی برسند که قانون، ملاک عمل باشد. یعنی اگر یک جا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز می‌دهد و مسئول حفظ امنیت هم نیروی انتظامی است، هیچ کس دیگر نباید دخالت کند. حتی اگر نیروی انتظامی این مجوز را محل اشکال می‌داند، می‌تواند قبل از اعطای مجوز به‌وزارت ارشاد اعلام کند.یا اگر یک مراسمی در داخل دانشگاه در حال برگزاری است، نیروی انتظامی و هیچ غیری حق ورود به دانشگاه ندارد؛ اما رئیس وشورای فرهنگی آن دانشگاه، باید مسئولیت آن مراسم و سخنرانی را بپذیرند. بعد از این توافق، با 2-3 مورد از جمله قضیه شیراز و لرستان برخورد کردیم. در این برخورد، همه همکاری کردند. مثلاً در برخی جاها افرادی منتسب به برخی دستگاه‌ها خودسرانه اقداماتی کرده بودند؛ مسئولان آن دستگاه اعلام کردند اقدامات بدون اطلاع ما بوده و حتماً برخورد کنید. در همین راستا عده‌ای هم به دادگاه معرفی شدند. شما انتخابات ریاست جمهوری امسال را نگاه کنید؛ مردم و گروه‌ها در عین کثرت، جلوه بسیار زیبایی از وحدت را نشان دادند. در بعضی از تجمعات بالای صدهزار نفر حضور داشتند؛ انتخابات ریاست جمهوری اوج هیجانات است؛ چون رادیو وتلویزیون هم وارد می‌شود غلط یا درست، آنتن زنده‌ای در خدمت نامزدها می‌گذاریم و دوستان غلط یا درست هر چه می‌خواهند می‌گویند. در این انتخابات، فضای مجازی هم بشدت فعال بود. برخی اصرار داشتند در ایام انتخابات فضای مجازی را محدود کنیم یا ببندیم؛ چون معتقد بودند درگیری می‌شود. موضوع را در شورای امنیت مطرح و عنوان کردیم ممکن است فضای مجازی هزینه‌هایی هم داشته باشد، ولی برای مشارکت بالا لازم است. حدود 73 درصد در انتخابات مشارکت داشتند که بدون فضای مجازی حاصل نمی‌شد. حتی از بینی کسی خون نیامد. آخرین روز در ایام تبلیغات، هم آقای روحانی در مشهد جلسه عظیمی داشت هم رقیب ایشان؛ همه نگران بودند و می‌گفتند چون آخرین روز است، حتماً درگیری می‌شود چون تخلف هم شده بود و در جایی که نباید جلسه می‌گذاشتند، زورمان نرسید جلسه گذاشتند ولی تخلف را گزارش دادیم. شاید در هر دو تجمع بیش از صد هزار نفر حضور داشتند، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. هم شعور و آگاهی مردم، هم رعایت قانون، هم همکاری ستادها و هم حضور فعال نیروی انتظامی و امنیتی باعث شد جلسات خوبی داشته باشیم. پس می‌شود در عین کثرت، وحدت ایجاد کرد.

بعد از جلسه شما با ادمین‌ها این گونه مطرح شد که قرار است برای تلگرام محدودیت‌هایی ایجاد شود.

در جلسه مورد اشاره ادمین برخی کانال‌ها که از دو میلیون تا هشت میلیون ممبر داشتند، حضور داشتند. تلقی‌شان این بود که نظام، مخالف این‌هاست. در آن جلسه چند شاهد مثال آوردم و گفتم رهبر معظم انقلاب سال 81 که بنده در صدا وسیما بودم دستور داده و همه را مکلف کردند، اینترنت ملی را راه بیندازید. 16 سال گذشته ما هنوز اینترنت ملی نداریم. شورای عالی فضای مجازی 6 سال پیش به‌دستور رهبر معظم انقلاب تشکیل شد. اگر رهبری و نظام می‌خواست فضای مجازی را ببندد، به شورا احتیاج داشت؟ دستور می‌داد که ببندید. اما نخواستند بسته شود، خواستند مدیریت و ساماندهی شود. در آخرین جلسه شورای عالی فضای مجازی ایشان 50 دقیقه صحبت کردند؛ صحبت‌هایشان واقعاً راهبردی و استراتژیک بود؛ به‌گونه‌ای تحلیل کردند و تذکر دادند که تا الان هیچ کس در کشور، صحبت نکرده بود. فرمودند این فناوری‌ها حتماً باید به‌کار گرفته شود؛ چرا که بزودی همه ابعاد زندگی‌مان را فراخواهد گرفت و اگر برخورد ایجابی و مثبت نکنیم، دچار خسران می‌شویم.10درصد فرمایشاتشان هم در حوزه رفع آسیب بود که کاملاً بجاست. اتفاقاً در جمع‌بندی با ادمین‌ها به توافق رسیدیم که این حوزه آسیب‌ها و ضعف‌هایی دارد که باید مدیریت شود. از جمله اینکه قانون ندارد. اگر فکری به حال این ضعف‌ها نشود، باید منتظر خیلی از اتفاقات باشیم که ما را به صورت تاریخی عقب می‌اندازد. در آن جلسه برخی ادمین‌ها عنوان کردند که آیا برای تلگرام محدودیت‌هایی ایجاد خواهد شد که ما هم جواب دادیم چنین چیزی نیست. ما توضیح دادیم که نظام به‌دنبال ساماندهی است و حکایت صفر یا صدی نیست. در آن جلسه این سؤال مطرح شد که الان تلگرام 40 میلیون مخاطب دارد و مثلاً 100هزار شغل ایجاد کرده است؛ اگر خود تلگرام اینها را بست، ما باید چه کنیم؟ قطعاً باید از الان به فکر بیفتیم و به‌دنبال جایگزین بگردیم. هر عقل سالمی می‌گوید باید در داخل پیام رسان‌های امن ایجاد کنیم.

اما مردم به پیام رسان‌های داخلی اعتماد نکرده‌اند؟

قضیه را صفر یا صدی در نظر نگیریم. اعتماد یک دفعه ایجاد نشده و یک دفعه از بین نمی‌رود. ما می‌گوییم که ما باید این زمینه را ایجاد کنیم. بعد هم مگر کاربران چه کار می‌کنند که نگران شوند. مگر می‌خواهند دزدی یا کلاهبرداری کنند؟ غیر از این است که می‌خواهند به دوستانشان با ادبیات خاص خودشان چند پیام بفرستند.

اما موضوع به‌همین سادگی نیست؛ صدا و سیما با‌ وجود فراگیری و رسمیتش در اعتراض‌های اخیر از رقابت با یکی دو کانال تلگرامی جا ماند و نشان داد متأسفانه مردم به رسانه ملی اعتماد ندارند...

اعتماد بر اساس صدق است و حق. اگر ما صادق باشیم و حق را حمایت کنیم، اعتماد ایجاد می‌شود. امروز به آن کانال‌هایی که شما اشاره کردید بسیار کمتر از سه ماه پیش اعتماد وجود دارد؛ چون دروغ گفتند و مردم فهمیدند. یکی از این کانال‌ها خبر فوری داد که در خیابان‌های تهران تانک مستقر کرده و به مردم شلیک می‌کنند. خب مردم می‌دیدند که تانکی وجود ندارد. گفتند خوابگاه دانشجویی دانشگاه تهران را زیر و رو کرده‌اند. خب معلوم شد دروغ گفته‌اند. من معتقدم با این کانال‌ها مطلقاً نباید کاری داشت؛ هیچ نگرانی‌ای هم بابت فعالیت این‌ها ندارم؛ ما باید خودمان با صدق برخورد کنیم. ببینید اگر همین فضای مجازی نبود، ما در انتخابات مشارکت 73 درصدی نداشتیم. در موضوع استقلال کردستان عراق، عده‌ای نگران بودند که همزمان با آن رفراندوم چند کشور دیگر از جمله کشور ما شلوغ می‌شود. اما به سه دلیل این اتفاق نیفتاد؛ اول اینکه شعور و آگاهی مردم بالاست؛ دوم اینکه اعتماد به‌نظام زیاد است و سوم اینکه فضای مجازی همراهی کرد. در قضیه روز کوروش، تعداد زیادی به‌ سایت‌های معاند و ضد انقلاب مراجعه کرده بودند. عده‌ای می‌گفتند این روز، به تنش و درگیری منجر می‌شود و می‌خواستند با روش‌های نظامی، انتظامی و امنیتی آن را کنترل کنند؛ می‌خواستند ببندند و بگیرند و... باز هم بحث در شورای امنیت مطرح و پیشنهاد شد به‌جای اینکه آنها بروند ما برویم. کوروش هم مال ما است. او نه در دوران اسلام و نه دوران انقلاب حضور نداشت که مخالفتی کرده باشد. در دنیا او را به‌عنوان یک انسان عادل، آزادیخواه و شجاع تصویر می‌کنند و چرا ما این تصویر را خراب کنیم؟ گفتیم اردوی دانش‌آموزی به آنجا بردند. بعد طرحی به دولت ارائه دادیم که سال بعد این روز را مفصل برگزار کنیم. چرا باید منفعل باشیم؟ خوشبختانه رسانه‌ها هم با ما همراهی کردند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. موضوع بعدی که نقش فضای مجازی غیرقابل انکار بود، زلزله کرمانشاه بود. در زلزله کرمانشاه اطلاع‌رسانی رسمی ما مشکل داشت. صدا و سیما نتوانست خوب فضا را جمع کند و خودش هم اسیر تبلیغات منفی شد. اما فضای مجازی خوب عمل کرد. پس کار ما باید این باشد که بسترها را سالم کرده و آسیب‌ها را از بین ببریم و فضای مجازی را شناسنامه دار کنیم. الان فضای مجازی ما نه قانون دارد و نه مصوبه. آن‌هم فضایی که چند میلیون نفر در آن حضور دارند و کار هم می‌کنند.

یکی از انتقاداتی که به مجموعه دولت مطرح می‌شود این است که همپای آقای روحانی حرکت نمی‌کنند؛ به این معنا که رئیس جمهوری موضوعی را مطرح می‌کند اما وزیران مربوط چندان این مواضع را پوشش نمی‌دهند. مثلاً در 22 بهمن آقای رئیس جمهوری موضوع رفراندوم را مطرح کردند اما مجموعه دولت توضیحات تکمیلی ندادند؛ این انتقاد را قبول دارید؟

برداشت من این نیست. ضعف دولت ما، ضعف نظام اطلاع‌رسانی است. بنده گاهی ده‌ها بار درباره یک موضوع موضع‌گیری می‌کنم؛ اما روزنامه‌ها کار نمی‌کنند. شما 4 سال گذشته روزنامه ایران را بررسی کنید؛ شما هم خبرهای مهم ما را نمی‌زنید. چرا؟ چون طوری صحبت نمی‌کنم که حاشیه بسازم، درگیر شوم و غیر از این برای رسانه‌ها جذابیت ندارد. در قضیه رفراندوم هم موافق و مخالف، صحبت‌های آقای روحانی را اشتباه برداشت کردند. رئیس جمهوری تنها به یک ظرفیت قانونی اشاره کرد و گفت در شرایط خاص اگر ما در موضوعی به بن‌بست برسیم، مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام داریم. رهبر معظم انقلاب هم هستند اما اگر با تمام این‌ها در بن‌بستی گیر کردیم، قانون اساسی راه گذاشته است. اینها مسائلی نیست که ما به‌خاطر آن درگیری و اختلاف ایجاد کنیم، چرا که این صحبت از یک ظرفیت قانونی است. آقای رئیس جمهوری یک فرد حقوقدان هستند و بخوبی به مختصات و قواعد قانونی اشراف دارند و مکانیزم اجرای رفراندم را می‌دانند و ایشان به رفراندم به‌عنوان ظرفیت بالای قانون اساسی اشاره داشتند.


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری تحلیلی  تابناک ، تاریخ انتشار: 8فروردین 1397، کدخبر:    ۷۸۵۶۸۰ ،www.tabnak.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۱
0
0
باز خوبه همشو به عهده خارجی ها نمیذارید! واقعا هم بخشیش بخاطر نارضایتی هاست
ا.ف75
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
0
0
این اعتراض ها نشان داد که نظام راهی را برای شنیدن خواسته های اکثریت جامعه باز کند
ا.ح75
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین