شعار سال: ما در سال 58 با کمک مجلس خبرگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در قانون اساسی گنجاندیم تا امکان انحلال سپاه وجود نداشته باشد. بعدها دیدیم که کمیتهها و جهاد سازندگی را منحل کردند، اما سپاه پاسداران را نتوانستند منحل کنند. اگر سپاه زیر نظر دولت بود آنقدر در طول این 40 سال دچار به هم ریختگی و هرج و مرج میشد تا کارایی خود را از دست بدهد.
جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. هرچند او مدت زیادی در این سمت نبود اما به واسطه اینکه از روزهای اول انقلاب در جریان تشکیل سپاه بود به جزئیات فرآیند تشکیل این نهاد انقلابی تسلط کامل دارد. از اینرو به سراغ وی رفتیم و نظرات او را در خصوص تشکیل سپاه پاسداران و ادامه فعالیت آن جویا شدیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
چه کسانی ایده تشکیل سپاه را دادند و در تاسیس آن موثر بودند؟ گفته میشود افرادی مانند آقای لاهوتی، ابراهیم یزدی، محمد توسلی و محمد منتظری، این را قبول دارید یا نه؟
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تعدادی از مبارزان با جمعبندی روند تحولات یک قرن گذشته، به این نتیجه رسیده بودند که بعد از پیروزی انقلاب برای حفظ دستاوردهای قیامهای مردمی نیازمند تشکیلات ویژهای هستیم که نیروهای انقلابی برای حفاظت و پاسداری از انقلاب باید آن را تشکیل بدهند و مانع از این شوند که دیگران حکومت را به دست بگیرند و کشور را به سوی دیگری هدایت کنند و دستاوردهای انقلاب و مبارزه را از بین ببرند، لذا پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعدادی از نیروهای انقلاب بدون هماهنگی با یکدیگر دست به تشکیل سازمانی- که البته هر کدام به نامی شناخته میشد، از جمله دولت تشکیلاتی تحت عنوان «گارد ملی»- زدند. شهید محمد منتظری تشکیلاتی به نام «پاسا» و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم گروه مسلحی را برای دفاع از انقلاب تشکیل داد و تعدادی از زندانیان انقلابی قبل از انقلاب هم تشکیلاتی باز با همین هدف تشکیل دادند که سرانجام اواخر اسفند 57 شورای انقلاب دستور داد اینها تمام نظراتشان را مطرح کنند و به یک تشکیلات واحد برسند. این کار حدودا یک ماه طول کشید و سرانجام اساسنامه سپاه پاسداران و ترکیب اعضای شورای فرماندهی مشخص شد و شورای انقلاب هم اساسنامه را تایید کرد و حکم اعضای شورای فرماندهی سپاه را داد، به این ترتیب دوم اردیبهشت سال 58 رسما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نظارت و مدیریت شورای فرماندهی زیرنظر شورای انقلاب کارش را شروع کرد. حضرت امام(ره) کاملا این تشکیلات را تایید کرده و موافق بودند و پیگیری میکردند و سرانجام سپاه رسما در این مقطع ضمن اینکه کار خود را شروع کرد، مورد تایید مسئولان کشور، مردم و نیروهای انقلاب قرار گرفت.
سپاه با دستور حضرت امام تشکیل شد. چه میزان از اهدافی که روزهای اولیه در مورد تشکیل سپاه مدنظر بود، امروز محقق و اجرایی شده است؟ آیا تفاوتی بین سپاه آن زمان با سپاه امروز وجود دارد؟
درواقع باید بگوییم سپاه به تمام اهدافی که پیشبینی کرده بود، رسید؛ در مبارزه با ضدانقلاب، تجزیهطلبان، متجاوزان خارجی در هشت سال دفاع مقدس، خدمت به مردم در عرصههای مختلف، کمک به دولت در مشکلات و همچنین مقابله با سلطه خارجی در منطقه امروز هیچ کسی منکر نقش تعیینکننده سپاه نیست.
نحوه همکاری و شکلگیری رابطه سپاه با حزبا... چگونه بوده است؟
سپاه پاسداران طبعا با توجه به اینکه ماموریت خودش را در راستای پاسداری از انقلاب اسلامی تعریف کرده بود، بنابراین در هر جایی که نیروهای انقلابی آمادگی داشتند که در راستای اهداف انقلاب اسلامی حرکت کنند، سپاه در حد امکانات خودش از جمله حزبا... لبنان به آنها کمک کرده است. البته در لبنان با توجه به سوابق تاریخی، فرهنگی و همچنین فعالیتهای شیعیان و امام موسی صدر طبیعتا زمینه برای حرکتهای انقلابی بیشتر آمادگی داشت و به این دلیل حزبا... توانست نقش موثرتر و پررنگتری از سایر گروههای انقلابی در منطقه داشته باشد.
سپاه در زمینههای دیگر مانند بحثهای اقتصادی و بحثهای فرهنگی ورود داشته است، شما این ورود را چگونه ارزیابی میکنید؟ چقدر به صلاح سپاه میدانید و چرا بعضیها دنبال تضعیف سپاه هستند؟
به محض اعلام موجودیت سپاه پاسداران و معرفی اعضای شورای فرماندهی، گروههای ضدانقلاب یکی بعد از دیگری اطلاعیه دادند و بهشدت تشکیل سپاه را محکوم کردند و به صراحت گفتند این نیرو درواقع بهعنوان یک گروهی برای سرکوب انقلابیون است، بهویژه اینکه فرمانده سپاه یکی از افراد مرتجع است که دشمنی ویژهای با مجاهدین دارد. به این دلیل سپاه پاسداران از نظر آنها یک نیروی تخریبی و یک نیروی مغایر با مصالح و منافع انقلاب است و این دشمنی با سپاه همچنان در اشکال مختلف در داخل و خارج ادامه پیدا کرد و همه میدانیم این مخالفت ریشه اصلیاش این است که متوجه شدند با وجود سپاه پاسداران ضربه زدن به انقلاب اسلامی به راحتی مقدور نیست.
همچنین از سوی دیگر حمایتهای قوی امام راحل هم بسیار برای ضدانقلاب و دولتهای خارجی، ناراحتکننده بود؛ امام بهشدت به سپاه علاقهمند بودند و تعریف میکردند و آن جمله معروفی که «اگر سپاه نبود، کشور نبود» را امام فرمودند و این یکی از عصبانیتهای شدید ضدانقلاب را به دنبال داشت که همچنان تا به امروز هم این جریان وجود دارد و فکر میکنم بعد از این هم ادامه خواهد داشت.
به همین دلیل بسیاری مدعی هستند که تشکیل سپاه را به امام پیشنهاد دادند؟
معمولا در عالم سیاست رسم است که پیروزی هزار پدر دارد و شکست یتیم است، وقتی سپاه تشکیل شد و توانست موفقیتهای بسیاری کسب کند همه آمدند و گفتند من ایده تشکیل سپاه را دادم. اگر سپاه به نتیجه نمیرسید چیزی نمیگفتند و سکوت میکردند. به نظر من تعجبی ندارد.
اما دولت موقت و بنیصدر و بهطور معمول نیروهای غربگرا و ضد انقلاب از روز اول بهشدت با سپاه مخالف بودند و چون میفهمیدند که این تشکیلات درک سیاسی و اعتقادی دارد، بهراحتی نمیتوانستند با انقلاب مقابله کنند؛ مطلب دوم این است که سپاه بهراحتی زیر بار هر دولتی نمیرفت، چون خودش را پاسدار انقلاب و فرماندهی و رهبر خود را ولیفقیه میدانست و این موضوعی بود که دولتها عمدتا از آن خرسند نبودند.
ما شاهدیم که تا الان علیه سپاه هر قدر که بخواهند مقاومت میکنند. نکتهای که اهمیت زیادی دارد این است که ما با درک همین مساله در سال 58 با کمک مجلس خبرگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در قانون اساسی گنجاندیم تا امکان انحلال سپاه وجود نداشته باشد. بعدها دیدیم که کمیتهها و جهاد سازندگی را منحل کردند، اما سپاه پاسداران را نتوانستند منحل کنند. اگر سپاه زیر نظر دولت بود آنقدر در طول این 40 سال دچار به هم ریختگی و هرج و مرج میشد تا کارایی خود را از دست بدهد.
به هر حال سپاه در مقابل قدرتهایی که میخواهند به اسلام، ایران و مسلمانان ضربه بزنند، میایستد.
اولا در اساسنامه سپاه پاسداران آمده که سپاه برای حفاظت از انقلاب در همه عرصهها آمادگی دارد تا به تمامی دستگاههای نظام کمک کند؛ لذا از ابتدای انقلاب سپاه به سیلزدهها، زلزلهزدهها، مردم، روستاهای محروم و همچنین در زمینه سازندگی خدمات فوقالعادهای ارائه کرد.
علاوه بر این سپاه در ابتدای تاسیس با جهاد سازندگی و کمیته امداد همکاریهای وسیعی داشت، بنابراین ورود سپاه به بخشهای اقتصادی یا سازندگی و طرحهای بزرگ عمرانی دقیقا در راستای خدمت به نظام بوده و برای آنان نفع ویژهای نداشته است، ولی دشمنان بهطور دائم و به اشکال مختلف علیه سپاه تبلیغ میکنند، زیرا در استراتژی بلندمدت قدرتهای بزرگ برای شکست نهضتها و انقلابهای مردمی دو اصل نهفته است: 1- نیروهای صادق و خدمتگزار حتما باید از صحنه حکومت خارج شوند و 2- هر اقدام و طرحی که به نفع کشور باشد آنقدر علیه آن صحبت میکنند که آن طرح و برنامه حذف شود.
این چیزی است که در کتابهایشان آمده و در صحبتهایشان گفتهاند. میگویند ما با کاری که کردیم توانستیم تا الان بمانیم و بعد از این هم میمانیم؛ اصل بقایای ما به همین است و الان هم در دنیا بهراحتی این کار را میکنند، اما نیروهای انقلابی، مخلص و مردمی را به هر طریقی که شده از سر راهشان برمیدارند و میگویند آنها مزاحم ما هستند.
در مورد سپاه قطعا یکی از مسائل همین است، منتها متاسفانه عدهای نادانسته یا جاهلانه یا فریبکارانه وارد این صحنه و بازیچهها میشوند و از این صحبتها میکنند و گرنه عملکرد سپاه پاسداران و دستاوردهای آنان قابل انکار نیست، همین که میبینید صدام و اسرائیل و آمریکا همه دشمن سپاه هستند مشخص میشود که آنها خدمتگزار مملکت، نظام و اسلام بودند.
شما بعد از ریاستجمهوری بنیصدر چرا استعفا دادید؟
در فروردین 58 اصرار زیادی داشتم که فرمانده سپاه نباشم. من تازه از زندان آزاد شده بودم و تجربه کار نداشتم. افراد، جریانها و برخی اعضای شورای انقلاب نظرشان این بود که حکم من توسط دبیر شورای انقلاب صادر شد. من اصرار کردم که ماموریتم فقط برای 6 ماه باشد و بعد از 6 ماه فردی پیدا شود اما عملا این شد که من 10 ماه رئیس سپاه پاسداران باشم. دقیقا زمانی که بنیصدر به ریاست کلقوا منصوب شد، گفتم چون بنیصدر را کاملا میشناسم و میدانم فرد خائنی است و به من هم ربطی ندارد، چرا امام او را انتخاب کرده است، استعفا دادم و بخش فرهنگی سپاه را بنیانگذاری کردم.
چگونه ماموریت سپاه پاسداران در قانون اساسی گنجانده شد؟
در زمان تشکیل مجلس خبرگان نامهای از طرف سپاه به رئیس مجلس خبرگان نوشته شد تا نیروی نظامی در قانون اساسی لحاظ شود که نقش بازوی انقلاب را داشته باشد تا انقلاب برای مقابله با عناصر ضد انقلاب همیشه آماده باشد. برخی افراد در مجلس خبرگان از جمله شهید دیالمه و آیت نیز به این مسائل واقف بودند، لذا تلاش کردند ماموریت سپاه پاسداران در قانون اساسی گنجانده شود.
اتفاقا یکی از اصولی که در زمان تصویب آن در مجلس خبرگان خیلی جنجالی شد لحاظ شدن ماموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قانون اساسی بود. جالب است که بدانید به محض اینکه سپاه اعلام موجودیت کرد گروههای ضدانقلاب یکی پس از دیگری اطلاعیه دادند. در حالی که سپاه هنوز هیچکاری نکرده بود، این گروهها مدعی شدند که سپاه فاشیست و طرفدار امپریالیسم و مرتجع است. حتی در بیانیه منافقین آمده است فرماندهاش (یعنی من) یکی از مرتجعان قدیمی بوده است.
من سالها با آنها درگیری داشتم. حتی در سال 61 ترورم کردند. جریان معارض همچنان با سپاه مخالفت کردند که بنیصدر محوریت این جریان را داشت. به محض اینکه بنیصدر حکم فرماندهی کل قوا را گرفت اظهارنظر علیه سپاه را شروع کرد و ایجاد تفرقه بین سپاه و ارتش بهخصوص کارهایی که در جریان جنگ تحمیلی کرد ضربات سختی را به نیروهای ما وارد کرد. در مدتی که بنیصدر رئیسجمهور بود توان نیروهای دفاعی ما به کار گرفته نشد و بعد از فرار بنیصدر بهتدریج موفقیتهایی در دفاع به دست آمد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری فرهیختگان آنلاین ، تاریخ انتشار 4 اردیبهشت 97، کدمطلب: 17724، www.fdn.ir