پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۲۹۱۵۶
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۵۴
دنیای ما درگیر سوء‌تفاهم‌های عجیبی است. وهمی که اغلب ما درگیر‌ آن هستیم این است که تصور می‌کنیم وقتی مثلاً درباره موضوعی به نام الف یا ب سخن می‌گوییم دیگران نیز همان تصویر ذهنی را از الف یا ب دارند که ما داریم و حالا شما تصور کنید اگر این ناهمگونی تصویرها و نداشتن افق مشترک تعریف در پروژه‌های ملی و راهبردی باشد تا چه اندازه می‌تواند ما را به بیراهه بکشاند.

شعار سالدنیای ما درگیر سوء‌تفاهم‌های عجیبی است. وهمی که اغلب ما درگیر‌ آن هستیم این است که تصور می‌کنیم وقتی مثلاً درباره موضوعی به نام الف یا ب سخن می‌گوییم دیگران نیز همان تصویر ذهنی را از الف یا ب دارند که ما داریم و حالا شما تصور کنید اگر این ناهمگونی تصویرها و نداشتن افق مشترک تعریف در پروژه‌های ملی و راهبردی باشد تا چه اندازه می‌تواند ما را به بیراهه بکشاند. امسال سال حمایت از کالای ایرانی و تولید داخلی نامگذاری شده است اما پرسش این است که اساساً معنای تولید ایرانی و کالای داخلی چیست؟ آیا همه کسانی که امروز درباره تولید ملی سخن می‌گویند فهم کمابیش مشابهی درباره آن دارند یا نه؟ منظور روش‌های حمایت نیست. ممکن است ما فهم نزدیک به هم از تولید ملی و کالای ایرانی داشته باشیم اما در روش‌های حمایت، متفاوت فکر یا عمل کنیم، منظور این است: برخی تصورشان از تولید ملی این است که یک کالا داخل مرزهای جغرافیایی تولید شود، حالا می‌خواهد آن کالا مزیت رقابتی داشته باشد یا نه، می‌خواهد فناوری به‌کار رفته در تولید آن محصول یک فناوری منسوخ باشد یا نه، قیمت تمام شده آن کالا از کالاهای مشابه خود بالاتر باشد یا نه، ‌برخی فکر می‌کنند که باید صفر تا صد یک کالا در داخل یک کشور تولید شود تا بتوان عنوان تولید ملی را برای آن اطلاق کرد. در این فضا به نظر می‌رسد تا زمانی که ما نتوانیم به افق مشترکی در تعریف تولید ملی و کالای داخلی برسیم حمایت از کالای ایرانی هم دچار سرگشتگی‌های بسیاری خواهد بود. گفت‌و‌گوی ما با دکتر عادل پیغامی، دانش آموخته علوم اقتصادی و عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، سیده فاطمه مقیمی، عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی و صنعت و معدن تهران و محمد گوهریان، کارآفرین دانش بنیان و تولیدکننده، به این موضوع اختصاص دارد.

ما دچار اغتشاش مفهومی هستیم

دکتر عادل پیغامی: تمامی مفاهیم پایه‌ای دانش اقتصاد در طول چند صد سالی که از تکامل و نمو این دانش می‌گذرد تعاریف مشخص و معین پیدا کرده‌اند به نحوی که زبان علم اقتصاد را دانشمندان و کارشناسان اقتصادی تعیین می‌کنند. با وجود تفاوت‌های مکاتب و تئوری‌های اقتصادی اما مفاهیم پایه‌ای واحد و مشخص شده‌ای در اقتصاد وجود دارد. مفهوم «تولید ملی» هم از این دست مفاهیم پایه‌ای است. اقتصاددانان در مفهوم تولید ملی اختلاف نظر ندارند چرا که مفهومی واحد در اقتصاد درباره این موضوع وجود دارد. همچنین باید گفت مفهوم «تولید ملی» تفاوت‌هایی با مفهوم «تولید داخلی» دارد. تولید داخلی هر محصول، خدمات، کالاها، یا ارزش افزوده‌ای است که درون مرزهای جغرافیای یک کشور تولید شود. برای مثال یک کشور خارجی بنگاه تولیدی را در ایران با سرمایه و نیروی کار و دانش خودش راه‌اندازی کند و حتی پس از تولید محصولش را با خود به‌خارج ببرد باز هم مفهوم تولید داخلی به تولیداتش اطلاق می‌شود. چرا؟ چون درنظر اقتصاددانان داخل یعنی درون مرزهای جغرافیایی یک کشور، اما تولید ملی چنین تعریفی ندارد. تولید ملی ارزش افزوده‌ای است که کسانی که به ایران تعلق دارند، یا منابع ایرانی یا سرمایه ایرانی آن را خلق کنند. این محصول یا ارزش افزوده حتی اگر خارج از مرزهای ایران باشد باز هم به معنای تولید ملی در اقتصاد محسوب می‌شود. برای مثال اگر یک ایرانی در کشور دیگر با نهاده‌های ایرانی محصولی را تولید کند و در خارج از کشور بفروشد باز هم این تولید، تولید ملی است. این تولید برای ما تولید ملی است و برای آن کشور تولید داخلی محسوب می‌شود. پس زمانی که حرف از تولید ملی می‌شود منظور تعلق به ایران و ایرانی مطرح می‌شود؛ در نتیجه می‌توان گفت هر ارزش افزوده‌ای که منافعش به جامعه ایرانی بازمی‌گردد، تولید ملی یک مفهوم برون گراست. از مفاهیمی است که با اقتصاد مقاومتی قرابت دارد چرا که اقتصاد مقاومتی نیز تأکید بر درون زایی دارد. این شد تعریف تولید ملی؛ طبیعتاً این معنا و مفهوم صفر و یک نیست. به این معنا که ممکن است در هر ارزش افزوده‌ای که اتفاق افتد ما فقط درصدی مشارکت داشته باشیم یا اینکه صددرصد محصول کاملاً ایرانی باشد. به همان میزان که ما در تولید محصول مشارکت داشته باشیم به همان میزان تولید ملی شکل گرفته است. ما در تعریف کلمه مشکلی نداریم به لحاظ علمی چیزی که عرض شد یک اصل است اما متأسفانه ما در فضای گفتمانی کشورمان مشکلاتی داریم. گاهی اوقات افرادی غیرمتخصص به خودشان اجازه می‌دهند تعریف‌های نامربوط ارائه کنند. حوزه اقتصاد را باید با زبان اقتصاد صحبت کرد همان طور که در رشته‌های دیگر با زبان همان رشته سخن گفته می‌شود. اگر فضای رسانه‌ای چه مکتوب چه غیرمکتوب تأکید بیشتری به استفاده تخصصی از کلمات و کلیدواژه‌ها داشته باشد این مشکل را می‌توان تا حد زیادی کم کرد. ما در حال حاضر در اقتصاد دچار یک اغتشاش مفهومی هستیم. به‌همین دلیل هر کلید واژه‌ای از سوی نهاد‌های مختلف ارائه می‌شود گاهی اوقات در فضای عمومی با تعاریف خودساخته عده‌ای همراه می‌شود که در تأیید یا نقد آن ایراداتی به وجود می‌آورد. حال وقتی فضای عمومی مردمی را در حمایت از کالای ایرانی در نظر بگیریم می‌بینیم افراد با یک مفهوم صفر و یک مواجه هستند. کالای ایرانی به چند جهت مورد تأکید واقع شده است و در انتهای معنای حمایت از منافع ملی ایرانی را دربردارد. از طرفی هم می‌توان گفت اگر تولیدی به نفع مردم ایران و اشتغال ایرانی باشد می‌توان گفت خرید محصول آن تولیدی، حمایت از تولید ملی است. ما باید نتیجه گرایانه کارکرد مسأله را به جامعه ایرانی تشریح و تفهیم کنیم. اعتقاد بر این است که اگر کالای ملی مورد حمایت واقع شود منجر به اشتغالزایی می‌شود. اعتقاد بر این است که اگر ارزش افزوده خلق شود تولید ثروت برای کل جامعه به بار می‌آید. خلق ارزش افزوده برای دهک‌هایی که مستقیماً در تولید ملی نقشی ندارند هم تولید رفاه می‌کند. حتی در نگاه جمعی نیز اقتدار ایجاد می‌کند و بسیاری منافع دیگر در بخش‌های اقتصادی به وجود می‌آورد. در حمایت از کالای ایرانی افراد جامعه باید کالاهایی را ارجح بدانند که در آنها ارزش افزوده ملی بالاتر است. مثلاً اگر در کالایی 70 درصد از منابع ملی در فرآیند تولید استفاده شده باشد مقدم‌تر از کالایی با 30 درصد ارزش افزوده ملی است، چرا که با خرید کالای 70 درصد تولید ملی بیشتر به اقتصاد کشور کمک می‌شود. با این تعاریف می‌توان دسته‌بندی کرد که چه کالایی ایرانی‌تر است و گرایش‌ها را به آن سمت متمایل کرد.

ظرفیت‌های رسیدن به تعریف یکپارچه‌تر از «تولید ملی»

دکتر سیده فاطمه مقیمی عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی و صنعت و معدن تهران: هر کلام یا هر سؤال یا هر صحبتی که در این موضوع می‌شود از دیدگاه‌های مختلف برداشت و با عناوین متفاوتی مطرح می‌شود. اگر قرار است که ما مفهومی کلی را در این باره داشته باشیم باید تعریفی اولیه از این موضوع و مفهوم برای جامعه عنوان شود. همچنین باید دیدگاه‌های افراد از آن تعریف نیز به یک وحدتی برسد تا عملکردها در یک راستا معطوف شود. سال‌های سال به‌صورت متمادی استفاده از کالای ایرانی، ارج گذاشتن به تولیدات ایرانی، بحث اقتصاد مقاومتی یا ارزش گذاشتن به کارگر ایرانی به عناوین و طرق مختلف در فرهنگ ما شکل گرفته و همیشه ما عرق و علاقه‌ای نسبت به تولیدات کشور خودمان داشته‌ایم بنابراین از این ظرفیت در رسیدن به تعریفی یکپارچه‌تر از «تولید ملی» می‌شود استفاده کرد. اینها همه باید با یک دیدگاه آن هم معطوف به حمایت ملی بررسی شود. این نگاه واحد، زنجیره‌ای به هم پیوسته از مفاهیم را با خود به ارمغان خواهد آورد. مفاهیمی همچون اشتغال، رونق اقتصادی، آرامش و آسایش در جامعه و در مجموع مطلوبیت نظر را در کشور خواهیم داشت. اما اگر قرار هست مسأله «مفهوم حمایت ملی بررسی شود» در ابتدا باید به مفاهیم، پیش فرض‌ها و گزینه‌های حمایت ملی از یک پنجره واحد نگاه کرد. باید دید آیا شرایط اولیه مربوط به تولید کالای ایرانی وجود دارد؟ یا خیر؟ ما متأسفانه در بازی با کلمات در این بازه چرخشی به سمت محکوم کردن کالای ایرانی به‌عنوان کالایی بی‌کیفیت و نامرغوب داریم و اگر دنبال تولید ملی هستیم راهی نداریم جز اینکه تمایل افراد را به سمت استفاده کالای با کیفیت سوق دهیم. زمینه تولید یک کالای با کیفیت هم باید از نظر استاندارد با استانداردهای بین‌المللی همخوانی داشته باشد هم باید تکنولوژی‌های روز دنیا در تولیدش تعریف شده باشد. فراهم‌سازی برای استفاده از تکنولوژی دنیا نیز خود نیاز به زمینه و بسترسازی دارد. از بعد مفاهیم باید بدانیم که با ورود کالای خارجی به ایران به نحوی بیکاری کشور تولیدکننده را به کشور خودمان وارد می‌کنیم. یعنی ما کشوری را که از آن واردات انجام می‌دهیم به اشتغال وادار و چرخ صنعتی کشور خود را متوقف و از گردونه خارج می‌کنیم. اینها در نگاه واحد به تولید ایرانی باید مد نظر قرار گیرند. از طرفی مؤلفه «قیمت تمام شده» نیز خود مبحث دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. ما در بحث تولید کالای ایرانی باید از سه مفهوم واحد کیفیت، قیمت و خدمات پس از فروش استفاده بکنیم. اگر این سه جز در کنار هم قرار گیرند می‌توان گفت کالای ایرانی توسط ایرانی و فراتر از ایرانی مصرف می‌شود. تولید صادرات محور باید سلایق بین‌المللی توسعه یافته در دنیای امروز را پوشش دهد. ما با کیفیت رقابتی می‌توانیم انتخاب کالای ایرانی را شکل دهیم. ما نمی‌توانیم مبحثی را به‌صورت دیکته شده و به‌ زور به افراد جامعه بقبولانیم یا حکم کنیم. جامعه به صورت ذاتی شعور زیبایی پسندی، ارزان انتخاب کردن و اقتصادی دیدن را دارد. پس اگر قرار به معرفی در قالب مفاهیم را داریم باید وارد بحث بازاریابی شویم و مفاهیم پایه و صحیح را به جامعه ارائه دهیم. این رخداد با فرهنگ‌سازی امکان پذیر است و تأکید می‌کنم نزدیک کردن کیفیت تولید با کیفیت مطلوب باید در کالای ایرانی رخ دهد. ما در شرایطی می‌توانیم شهروندانمان یا حتی جهان تجارت را به این معطوف کنیم که از کالای ایرانی استفاده کنند که فاکتورهای مذکور را رعایت کنند. حال برای این فاکتورها نیز بستری مورد نیاز است و آن حمایت قانونی است وقتی پروسه تولید کالا در طول زمان، وقت بیشتری نسبت به واردات صرف می‌کند به این معنا که گردش سرمایه شما در بحث واردات سرعت عمل بیشتری نسبت به تولید دارد قطعاً افراد به سمت واردات متمایل می‌شوند تا تولید. وقتی قانون تولید‌کننده را حمایت کند یعنی آنکه بنگاه شما بسرعت راه می‌افتد، بنگاه شما بدون معضلات تولید کارش را انجام دهد. قوانین مربوط به مالیات، دارایی، تأمین اجتماعی باید شفاف سازی و اجرایی شود. اگر قرار است کالایی امروز تولید شود با محاسبات امروز. شش ماه دیگر که به مرحله ظهور رسید قوانین مالیاتی هزینه تمام شده من را چندین برابر نکند. اصلاح‌سازی نشدن اینها به تولید‌کننده اثبات می‌کند تضمینی برای حفظ سرمایه تولید‌کننده وجود نخواهد داشت.

نور شفافیت باید به رفتار همه تولیدکنندگان تابیده شود

محمد گوهریان، مدیرعامل یک شرکت دانش بنیان: از نظر بنده تولید ملی، محصول یا خدمتی است که توسط هر ایرانی که خود را ایرانی می‌داند به قلب و به زبان در هر گوشه‌ای از این جهان تولید می‌شود. انسان ایرانی محور تولید ملی است. انسانی که شیره جان را با منابع و نهادها به هم می‌آمیزد که تولیدی داشته باشد که برآیندش یعنی جمع جبری آنچه می‌کاهد از هستی و آنچه می‌افزاید، مثبت باشد. محصولی که برآیندش منفی است در واقع بر عدم می‌افزاید و هیچ است. تولید ملی ایرانی آن محصولی است که بخشی از وجود آفریننده ایرانی در آن هویداست. تولید ایرانی آن محصول مونتاژ شده که هیچ انعکاسی از هنر، تمدن و فرهنگ ایرانی ندارد، نیست. محصولی که در تولید آن به منافع متوازن و محیط زیست توجه نشده، تولید ملی نیست. محصولی که اطلاعات و ادعایش کذب است و برای اغفال مشتری، تولید ملی نیست. گندمی که به عشق آبیاری نشود، آردی که با مهر خمیر نشود، نانی که با گرمای وجود ایرانی پخته نشود تولید ملی نیست. پیامبر اکرم صلوات‌الله علیه و آله می‌فرمایند:« دوستان و عشیره خود را یاری کنید چه بر حق باشند و چه ناحق، آنگاه که حقند با همراهی و آنگاه که ناحقند با ایستادگی در مقابلشان.» حمایت از تولید ملی حمایت نکردن از تولید اشتباه است. اگر منابع حمایت که بیش از آنکه مالی باشد، قانونی و معنوی است در خدمت توسعه کسب و کارهای خوب قرار گیرد و خوب‌ها بزرگ شوند و پرتوان، لذت محصول ایرانی چنان ایرانی را مسرور می‌کند که دیگر نیازی به حمایت نیست. آنگاه است که محصول ملی از ملت حمایت می‌کند و آبرو می‌شود برای ایران. مهم‌ترین تولید ملی آنی است که مدارس و دانشگاه‌ها می‌سازند. اگر همین تولید ملی اصلاح شود تولیدات ملی دیگر هم اصلاح می‌شود چه در ایران تولید شود و چه در توران. آنچه در شتاب صدساله گذشته از آن غافل شده‌ایم ساختن انسان است، محصولی که مظهر صفات آفرینش و هستی است. انسانی که نسبتش را می‌داند با خود، ناخود، طبیعت و فرای این طبیعت. انسانی که از او فقط خوبی صادر می‌شود، محیط زیست را نمی‌آزارد، تقلب نمی‌کند، آرام است و آشوب نمی‌کند. تولیدی که به زمین به آسمان به انسان و به حیوان رحم نمی‌کند، تولید ملی نماست که هر حمایتی از آن حماقت است.

این روزها به شفافیت و افشای حقایق بیش از هر چه نیاز داریم. باید نور شفافیت به رفتار همه تولید‌کنندگان تابیده شود تا دوغ از دوشاب نمایان شود. جدایی سره از ناسره با روش‌های ناکارآمد قبلی و فعلی امکان پذیر نیست. تنها شفافیت و اقبال عمومی پس از روشنی و چرخش گسترده اطلاعات مستند و منطقی می‌تواند خوب را از بد سوا کند. صندوق‌های فروشگاه‌ها، صندوق‌های رأی انتخابات بزرگ، مستدام و فراگیر کشور است برای انتخاب و حمایت از کالای با کیفیت ایرانی در مقابل کالای بی‌کیفیت، چه خارجی و چه داخلی. هر ریال که برای خرید محصولی وارد صندوق می‌شود حمایت از آن محصول است. رعایت انصاف در این انتخابات به انتخاب اصلح منجر می‌شود. در فقدان چنین فضای انتخاباتی هر حمایتی به ترویج نبود شفافیت، ادابازی و اتلاف منابع منتهی می‌شود. انتخابی که بر پایه تبلیغات گسترده، صرف حمایت‌های مالی و غیرمالی رانتی و هیاهوهای بی‌محتوا شکل می‌گیرد، به توسعه تولید ملی نما منجر می‌شود که ارزش افزوده‌اش برای خارجی است و تخریب محیط زیستش سهم مردم ایران. این حقایق تلخ تا نوشیده نشود، شیرینی تولید ملی با کیفیت به کام ایران نخواهد نشست. راستی سوم اردیبهشت را روز کارآفرینی خوانده‌اند و روز بزرگداشت جناب شیخ بهایی و این روزها جای کارآفرینان خالی است که چون زنبورهای عسل به دشت زنند، وز وز کنند، از این گل به آن گل بپرند، شهد بنوشند، عسل بسازند، گرده افشانی کنند و حیات را سامان بخشند. بدون برنامه برنامه ریزان و چه کنید و چه نکنید مسئولان و بی‌شعار و بی‌هیاهو. کارآفرینی تنها راه نجات اقتصاد است.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ، تاریخ انتشار ------ ، کدمطلب: 465275 ، www.iran-newspaper.com


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین