شعارسال:
«رالف پیترز» تحلیلگر سیاسی شبکه خبری فاکس نیوز در تحلیلی به بررسی نقش سعودیها و خوانش انحرافیشان از اسلام (وهابیت) در جهان و ایالات متحده پرداخته و تاکید دارد آنچه آنها به اسم اسلام و "جهاد" صورت میدهند امری است که سیاستگذاران داخل آمریکا به دلیل منافع خود بر آن چشم دوختهاند؛ امری که نباید نادیده گرفت و در نهایت تضعیف آمریکا را در پی دارد.
این تحلیلگر سیاسی در نیویورک پست مینویسد: ایران اکنون دشمن خارجی ماست اما عربستان دشمن داخلی همیشگی ما بوده است که در داخل مرزهای ما قرار دارد و به آن اجازه داده میشود تا مسلمانان آمریکایی را با فرقه مسموم وهابی آلوده کند. علاوه بر این، عربستان سرچشمه آبهای خونین جهادگرایی جهانی است.
ایران ملوانان ما را تحقیر میکند، اما سعودیها زندانبانهای معنوی صدها میلیون مسلمان هستند و به عدم تحمل، بربریت و جلوگیری از مسلمانان برای پیوستن به جهان مدرن متعهدند و ما هم کمک میکنیم! آمار و ارقام متفاوتی وجود دارد اما برآوردها نشان میدهد که سعودیها دستکم حدود 80 درصد از مساجد آمریکایی را تامین مالی میکنند و هدف آنها در اینجا درست همانند سایر مناطق جهان است: جلوگیری از آمیخته شدن مسلمانان با جامعه میزبان.
سعودیها عاشق این هستند که مسلمانان در آمریکا باشند اما آنها نمیخواهند که مسلمانان، آمریکایی شوند و از فرقه تفرقهآمیزی که آنها در این دین بزرگ ایجاد کردهاند، روی گردان شوند. این تراژدی علیالخصوص مربوط به عربهایی است که از ثروت نفت برخوردارند. این مربوط به سوفسطائیان بیروت و یا حتی شیوخ مذهبی در قاهره نیست اما مربوط به بادیه نشینهایی است که دیدگاه تندی از دین دارند. سعودیها و همکاران متعصب آنها در کشورهای نفتخیز حوزه خلیجفارس از آن ثروتمندان برای کشاندن مسلمانان به گذشته و گسترش "جهاد" خشونتآمیز خود استفاده کردهاند.
بهترین استدلال برای تضعیف سعودیها این است که آنها را به ناتوانی سنتی خودشان بازگردانید. من شاهد بودهام که چطور پول سعودیها کشور به کشور میرود؛ از سنگال و کنیا و پاکستان تا اندونزی و فراتر از آن. مزدوران آنها در هر جایی، درباره جهانی سیاه و عبوس در کنار وظیفه "جهاد" موعظه میکنند.
الان خاطرهای به ذهنم رسید. در ساحل کنیا، زمانی که اکثریت مسلمان فرزندانشان را به جای مدرسه به کلاسهای حفظ قرآن میفرستادند، آنها مهارتهای اصلی را نمیآموختند. طبیعتا مسیحیان تحصیل کرده داخلی به مشاغل خوبی دست مییافتند و مسلمانان از این بیعدالتی خشمگین میشدند. بدین ترتیب ماموریت سعودیها تکمیل میشد و جامعهای تقسیم شده باقی میماند.
مهمترین حقیقتی که سیاستگذاران ما باید درباره سعودیها درک کنند، این است که آنها نباید کمتر از ما به فکر رفاه مسلمانان باشند؛ آنها از پذیرش آوارگان سوری امتناع میکنند اما از اروپا میخواهند دست به چنین کاری بزند! آنچه سعودیها به آن بها میدهند، به طور خلاصه تفسیر خودشان از اسلام است: مسلمانان بیشماری میتوانند رنج بکشند تا دین را "خالص و پاک" نگاه دارند! سعودیها مسجد و مدرسه میسازند، اما بیمارستان و دانشگاه نه.
پدیده دیگری که شاهد آن بودم، این است که سعودیها برای ساخت مسجد در اماکنی که یا اصلا مسلمان وجود نداشت و یا تعداد آنها کم بود و یا جاهایی که ریشههای فرقه وهابیت اصلا ریشه نگرفته بود، به تکاپو میافتند. در سنگال که از دیرباز به داشتن اسلامی رئوف شناخته میشد، بزرگان مذهبی محلی سعودیها را به عنوان انسانهای متکبر رد میکردند اما سرانجام پول، روحها را تسخیر کرد و سعودیها مساجد خود را افتتاح کردند و حال "جهاد خشونتآمیز" یک نام تجاری جذاب است.
نکته بیشرمانه اینجاست که سعودیها پیشنهاد ساخت 200 مسجد جدید در آلمان را برای موج مهاجران تازهوارد ارائه دادهاند.
اما مشکل واقعی ما الان و اینجا در ایالات متحده است. تصور کنید که ما چقدر میتوانیم ابله باشیم که به سعودیها اجازه تامین مالی مساجد و مدرسههای دینی در آمریکا را بدهیم؛ جایی که آنها بتوانند مسلمانان آمریکایی را برای تطابق با ضدیت علیه زنان بترسانند. رهبران و قانونگذاران ما با این مجوز به شهروندان مسلمان ما خیانت کردهاند و کار آنها را برای همزیستی بهتر در جامعه ما دشوارتر کردهاند.
چرا اجازه میدهیم چنین اتفاقی رخ دهد؟ طمع، سادهلوحی، سیاست، تنبلی! برای چندین دهه سعودیها سفیرانی اعزام میکردند که درست شبیه ما بودند و نوشیدنیهای گرانبها مینوشیدند، میهمانی میگرفتند، با سیاستمداران خودمان تنیس بازی میکردند و اطمینان حاصل میکردند که شرکتهای آمریکایی و افراد خاص درآمدزایی و پولسازی میکنند.
اما آنها دقیقا شبیه ما نبودند! اول از همه اینکه تعداد اندکی از ما میتوانیم اسکاچی را که آنها مینوشیدند، استفاده کنیم. از همه مهمتر، آنها دستور کار جدی ضد آمریکایی، ضد آزادی و دستورکار فریفتن را در دست داشتند و ما هم به سعودیها اجازه دادیم کنترل جوامع مسلمان آمریکا را از طریق وکلایشان به دست بگیرند. در این میان نهایت محدودیتی که برای آنها قائل بودیم، این بود که اگر کتاب و یا جزوهای، تندروی بسیاری داشت، درخواست حذف آن را میکردیم.
به کاری که انجام میدادیم فکر کنید: سعودیها هرگز اجازه نمیدهند که یک کلیسا و یا کنیسه در عربستان سعودی باز کنیم. هیچ کدام از اینها در آنجا نیست و نخواهد بود. آیا معقولانه نیست که از کنگره بخواهیم که قانونی را تصویب کند و به موجب آن دولتهای خارجی، خیریهها و اشخاص نتوانند نهادهای مذهبی در اینجا را تامین مالی کنند مگر اینکه کشورهایشان جبران کنند و یا آزادی مذهبی داشته باشند؟ آیا این اقدام عقلانی و منصفانه نیست؟
پول سعودیها ما را حتی در برابر تروریسم به سکوت وادار میکند.
چندین دهه پیش، خاندان سلطنتی عربستان متوجه وجود مشکلی شد. حتی تدابیر وحشیانه آنها به اندازه کافی برای متعصبان داخلی کافی نبود. بنابراین پادشاه و هزاران تن از شاهزادگان آن به تروریستها پول پرداخت کرده و آنها را به خارج از پادشاهیشان هدایت کردند.
اسامه بن لادن تنها یکی از هزاران افراطگر بود. هواپیماربایان 11 سپتامبر عمدتا سعودی بودند. ریشههای جنبشهای جهادی که امروز در حال تکهتکه کردن خاورمیانه هستند، تماما از وهابیسم نشات گرفتهاند و نهایتا ما به گزارش 28 صفحهای سانسور شده کمیسیون یازدهم سپتامبر میرسیم! آن صفحات، ظاهرا سند همدستی سعودیهاست. دولت خود ما این افشاگریها را از مردم آمریکا دور نگاه داشته است چرا که حتی پس از یازده سپتامبر سعودیها "دوست ما" هستند! (ما حتی اذعان نمیکنیم که امروزه هدف سعودیها در بخش انرژی شکست دادن عملیاتهای استخراج آمریکاست.)
اکنون بار دیگر تلاشهای دوبارهای برای انتشار همان 28 صفحه گزارش انجام میشود اما واشنگتن به صراحت میگوید که این کار نباید تا زمان دیدار آتی رئیسجمهوری آمریکا با پادشاه سعودی انجام شود. الان باید این کار را انجام دهید! دست از کرنش بردارید و با واقعیت مواجه شوید!
اگر بدشانس باشیم ممکن است به جنگ با ایران برسیم، با این حال زنان ایرانی حق رای دارند و میتوانند رانندگی کنند و جوانان اجازه دارند که به اندازه دهه 50 میلادی آزادی داشته باشند. اما اگر بخت یاری کند ما میتوانیم با ایرانیها روابط برقرار کنیم؛ کسانی که وارثان تمدن فارسی هستند. تصور کنید که چقدر ایرانی-آمریکاییها میتوانند موفق باشند.
جنگ با ایران همچنان یک "احتمال" غمانگیز باقی خواهد ماند اما جنگ
سعودیها علیه شهروندان ما و بر روی جریان اصلی اسلام و روی تمدن، یک
"واقعیت" است.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، تاریخ انتشار: 30فروردین1395، کدخبر 95013013650 www.isna.ir