پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۴۸۶۹
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۷
عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر در یک اقدام خلاف افکار عمومی مصر دو جزیره راهبردی " تیران" و " صنافیر" را در جریان سفر شاه سلمان به عربستان واگذار کرد. این نقض تمامیت ارضی مصر توسط دولتمردان قاهره دو دلیل عمده دارد یکی فشار صهیونیست ها و دیگر دلارهای نفتی آل سعود.

شعارسال: به اعتقاد کارشناسان هبه یا چشم پوشیدن از تمامیت ارضی مصر توسط دولتمردان نظامی مصر به عربستان به این دلیل صورت گرفت که این دو جزیره دروازه سازش میان آل سعود و صهیونیست ها می باشد.

جزیره صنافیر جزیره ای است به گستردگی 33 کیلومتر مربع واقع در تنگه تیران که خلیج عقبه را از دریای سرخ جدا می کند.

جزیره تیران یکی از دو جزیره عربستان است که در سال 1967 برای اهداف دفاعی به مصر اجاره داده شده بود.

این جزیره در میان تنگه‌های تیران در حد فاصل خلیج ایلات یا خلیج عقبه و دریای سرخ قرار دارد و در شرق صحرای سینا و غرب شبه جزیره عربستان و جنوب فلسطین اشغالی واقع است. مساحت این جزیره به 80 کیلومتر مربع می‌رسد. و بخشی از پارک ملی رأس محمد است.

*تنگه‌های تیران

این تنگه‌ها شامل چهار گذرگاه است که خلیج ایلات یا عقبه را به دریای سرخ متصل می‌کند و عرض آن 4.5 کیلومتر است.

برخی از یهودیان معتقدند این جزیره نیز بخشی از دریای سرخی است که در سفر خروج در تورات از آن نام برده شده.

پروکوپیوس در تاریخ خود می‌نویسد از قرن ششم بعد از میلاد تا زمانی که این جزیره توسط امپراطوری بیزانش مغلوب شد ، یهودیان خودمختار در این جزیره می‌زیسته‌اند. این ماجرا طی بحران سوئز که منتهی به جنگ شش روزه شد در اسرائیل بسیار نقل می‌شد.

جزایر صنافیر و تیران در بحران سوئز 1967 توسط ملک فیصل به مصر سپرده شد تا از آن‌ها برای ممانعت از عبور کشتی‌های رژیم صهیونیستی به سوی خلیج ایلات استفاده کند. این جزایر طی جنگ شش روزه 1967 به اشغال صهیونیست ها اسرائیل در آمدند که البته اشغال این دو جزیره کمتر مورد توجه قرار گرفت.

در معاهده کمپ دیوید این جزیره و جزیره صنافیر جزء منطقه جیم تقسیم بندی شد که مصر اجازه هیچ گونه حضور نظامی در آن‌ها ندارد و برای رعایت توافقات امنیتی در خلیج تیران نیروهای چندملیتی در این منطقه مستقر می‌شوند.

بسیاری از منابع از وجود مناطق مین‌گذاری شده در سواحل این جزیره خبر می‌دهند.

خبر واگذاری یا بازگرداندن دو جزیره «صنافیر» و «تیران» به عربستان سعودی در میان موجی از اعتراض و خشم مصری ها این سوال را مطرح می کند که مالکیت این جزایر متعلق به کیست و تا کنون چه سیر تاریخی را پشت سر گذاشته است؟

خبر واگذاری یا بازگرداندن این دو جزیره مصری به عربستان آن هم در بین اعتراض و خشم مصری ها و نقل قول های مختلف در مورد مالکیت آن، بررسی سیر تاریخی مالکیت این جزایر را ضروری می سازد از همین رو در زیر تحولات این دو جزیره و سیر تاریخی آن آمده است.

"الهامی الملیجی" کارشناس و تحلیلگر مصری در این باره می گوید: باید تاریخ این جزایر و اهمیت آن را درک کنیم.باید به دیدگاه‌های متناقض و نیز اسناد اشاره کنم و در این زمینه به دو دیدگاه می‌پردازم.

مصر و دولت عثمانی در سال 1906 مرزهای دریایی خود را ترسیم کردند که به موجب آن دو جزیره تیران و صنافیر به مصر اعطا شد و اسناد آن موجود است و شاهدی بر این مالکیت است.

در تاریخ 24 فوریه سال 1949 مصر با اسرائیل توافق «رودس» را امضا کرد و خط آتش بس نیز شامل مرزهای 1906 به جز غزه بود. این در حالی بود که عربستان سعودی به شکل کنونی آن در سال 1932 تاسیس شد و نظام حاکم آن تا پیش از آن شمال جزیره العرب و غرب آن را در اختیار نداشت.

در دهم مارس 1949 اسرائیل آتش بس رودس را نقض کرده و به مرزهای دریایی مصر در شرق «طابا» و غرب «ایلات» حمله کرده و «ام الرشراش» را در اختیار خود گرفت.

سپس در سال 1950 نظام حاکم سعودی مدعی مالکیت دو جزیره صنافیر و تیران شد اما مصر نپذیرفت و بر صحت ترسیم مرزهای خود بنابر معاهده 1906 تاکید کرد در نتیجه عربستان به دلیل نداشتن نیروی دریایی برای حمایت از این دو جزیره آن را رها کرد.

یک سال پس از آن یعنی در سال 1951 دولت مصر دو جزیره صنافیر و تیران را جزایر مصری اعلام و تاکید کرد که پیش از عبور از آن باید به مصر اطلاع داده شود. مصر همچین عبور کشتی های اسرائیلی را از این محل ممنوع اعلام کرد.

در 25 ژوئن 1952 اسرائیل در واکنش به ممنوعیت رفت و آمد کشتی های اسرائیلی اعلام کرد که منطقه اشغالی ام الرشاشمصر را به بندر ایلات ملحق کرده است.

در سال 1954 مصر یادداشتی رسمی را در اختیار سازمان ملل قرار داد که چند نقشه و توافق 1906 نیز به آن ضمیمه شده بود و نشان دهنده حضور نیروهای مصری در آنجا از زمان جنگ جهانی دوم بود.

مصر در برابر هیئت عمومی سازمان ملل در سال 1954 تاکید کرد که دو جزیره صنافیر و تیران مصری هستند و عربستان هیچ گونه حق تاریخی و قانونی در آن ندارد.

در مارس سال 1957 اسرائیل با مشروط کردن حضور نیروهای بین المللی در دو جزیره مزبور از سیناء و این دو جزیره خارج شد و سازمان ملل نیز به مصری بودن آن اعتراف کرد.

عربستان در همان سال با ارسال یادداشتی به سازمان ملل به مالکیت مصر بر این دو جزیره اعتراض کرد اما پاسخی دریافت نکرد.

در تاریخ 19 می 1967 نیروهای بین المللی سینا و غزه را ترک کردند و ماموریت آنان در مصر به پایان رسید.

سه روز پس از آن یعنی در تاریخ 22 می مصر به طور رسمی از مسدود کردن تنگه تیران به روی کشتی های اسرائیلی خبر داد.

دهم ژوئن همان سال اسرائیل اشغال سیناء و دو جزیره مزبور را کامل کرد.

26 مارس 1979 مصر و اسرائیل توافقنامه صلح امضا کردند و جامعه جهانی حق مصر مبنی بر مالکیت این دو جز یره را تایید کرده و به رسمیت شناخت.

مصر در سال 1983 به طور رسمی مناطق رأس محمد و دو جزیره تیران و صنافیر را مناطق طبیعی حفاظت شده مصری اعلام کرد که متعلق به مصر است.

*سند عربستان برای مالکیت بر صنافیر و تیران

در سال 1989 عربستان سندی را منتشر کرد که در آن این دو جزیره بخشی از خاک عربستان معرفی شده بودند اما مصر با توجه به اینکه این جزایر را در اختیار خود داشت، این موضوع را پیگیری نکرد.

گزارش رسمی سازمان ملل پس از داوری بین المللی بین مصر و اسرائیل حاکی از این بود که تیران و صنافیر متعلق به مصر است.

این تحولات و فراز و نشیب ها همچنان ادامه داشت تا اینکه تصمیم مصر برای واگذاری دو جزیره صنافیر و تیران به عربستان ابعاد راهبردی عمیقی پیدا کرده است.

در این میان برخی در واکنش به ترسیم مرزهای دریایی جزیره تیران و صنافیر اعلام کردند که این دو جزیره بر اساس قانون بین المللی و قوانین ترسیم مرزهای دریایی متعلق به عربستان است و در واقع به مثابه امانت در اختیار مصر بود زیرا مصر برای تسلط بر تنگه های منتهی به ایلات و ام الرشاش که اسرائیل به اشغال در آورده بود، به این دو جزیره نیاز داشت.

بر اساس تفاهم مصر و عربستان ، ریاض در آن زمان قادر به دفاع از این دو جزیره نبود و اظهارات رسمی سالانه شاه سعودی خطاب به رهبری مصر حاکی از وضعیت خاص این دو جزیره بود و نشان می داد که این جزایر در نزد مصر به امانت گذاشته شد تا در صورت درخواست عربستان، آن را به این کشور بازگرداند.

نصری المجالی روزنامه نگار اردنی نزدیك به دولت پادشاهی این كشور معتقد است : انتظار می رود كه به زودی بحث تنگه های تیران با قدرت در محافل رسانه ای و دیپلماتیك به عنوان موضوع مذاكره بین اسرائیل با یك كشور عربی (سعودی) مطرح شود.

وی تاکید دارد که منابع سعودی همواره از پاسخ دادن به این سوال كه دلیل تاخیر شما در برقراری روابط و سازش با اسرائیل چیست، فرار می كنند زیرا منتظر هستند تا وضعیت نهائی دو جزیره صنافیر و تیران در ورودی خلیج عقبه در دریای سرخ مشخص شود.

از سوی دیگر پایگاه اطلاع رسانی شبكه المنار لبنان نوشت: اكنون به نظر می رسد كه مشكل این دو جزیره حل شده و آنها سعودی شده اند و این در فهرست قراردادهائی كه « سلمان بن عبدالعزیز» شاه سعودی با « عبدالتفاح السیسی» رئیس جمهور مصر امضا كرده اند، بروز یافته است.

« عكاظ » روزنامه سعودی نوشت: پادشاه سعودی یك رویا را محقق كرد و به روزنامه الشرق الاوسط گفت كه قراردادهای مرتبط با ساخت پل بین مصر و سعودی از فراز دریای سرخ و ترسیم مرزهای دریائی بین دو كشور كه شامل دو جزیره صنافیر و تیران می شود، تاریخی هستند.

28 سال از پیشنهاد ساخت پل زمینی بین مصر و سعودی می گذرد و این طرح رویائی سعودی ها بارها با نام هایی مانند پل ملك فهد ، ملك عبدالله و حالا ملك سلمان نامگذاری شده و همواره در مذاكرات وزارتخانه های حمل و نقل مصر و سعودی بررسی شده است. این پل قرار است تفرجگاه شرم الشیخ مصر را به بندر راس حمید در تبوك در شمال سعودی و از طریق جزیره تیران پیوند بزند.

فهد بن عبدالعزیز شاه اسبق سعودی نخستین كسی بود كه این طرح را در سال 1988 میلادی و در دیدارش با حسنی مبارك رئیس جمهور وقت مصر مطرح كرد اما مدتی بعد آن را كنار گذاشت.

در سال 2007 میلادی بار دیگر رسانه های سعودی این طرح را به سر زبان ها انداختند اما مبارك این بارهم به این دلیل كه به تاسیسات گردشگری شرم الشیخ زیان می رساند با آن مخالفت كرد.

اما « عمرو الشوبكی» تحلیلگر سیاسی مركز مطالعات راهبردی الاهرام فاش كرد كه علت پاسخ منفی مبارك ، فشارهای اسرائیلی آمریكائی بوده است.

وی افزود: اسرائیل معتقد بود كه ساخت این پل خطری برای امنیت راهبردی آن است و طبیعت جغرافیا و توزیع جمعیتی در صحرای سینا را تغییر می دهد و بنابر این خطی قرمز است و به احدی اجازه نمی دهد از آن عبور كند.

سخنان آن موقع مبارك با تهدیدهای صهیونیست ها در پایگاه امنیتی « دبكا» همزمان شد.

صهیونیست ها تهدید كردند كه احتمال شروع جنگ وجود دارد زیرا ساختن پل دارای پیامدهائی وخیم برای آنها است.

آنها به مبارك یادآوری كردند كه اسرائیل جنگ سال 1967 را زمانی اعلام كرد كه مرحوم جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر تنگه تیران را به روی كشتی های اسرائیلی بست.

بعداز سقوط مبارك و به طور مشخص در سال 2012 رسانه های سعودی باردیگر از « ارتباط سعودی و مصر با ساخت پل ملك عبدالله» سخن گفتند و روزنامه سعودی الوطن به نقل از وزارت حمل و نقل این رژیم نوشت كه ساخت این پل از سال 2013 با هزینه ای معادل سه میلیارد دلار شروع می شود.

رادیو رژیم صهیونیستی در واكنش به این خبر الوطن سعودی همان روز پاسخ داد كه این طرح تهدیدی راهبردی برای اسرائیل و مخالف توافق آن با مصر است و آزادی كشتیرانی اسرائیل از طریق تنگه تیران را با خطر مواجه می كند.

این موضع صهیونیست ها نشان می دهد كه دو جزیره راهبردی تیران و صنافیر در شمال دریای سرخ و در ورودی خلیج عقبه تا چه اندازه برای آنها اهمیت دارد.

جزیره تیران در فاصله حدود چهار مایلی تفرجگاه شرم الشیخ و دو مایلی جزیر صنافیر قرار دارد و اهمیت آنها در این است كه در دهانه خلیج عقبه قرار دارند و این خلیج را از لحاظ جغرافیائی شبه بسته می كنند و هرگونه كشتیرانی بین المللی در خلیج عقبه از این مسیر امكان پذیر است.

بعداز امضای معاهده ننگین كمپ دیوید در سال 1979 میلادی، مصر از حاكمیت این دو جزیره به نفع سیطره نیروهای بین المللی چند ملیتی كوتاه آمده و براساس پروتوكل نظامی این معاهده دو جزیره در منطقه موسوم به (ج) كه مصر هیچ گونه حق حضور نظامی در آن را ندارد، قرار گرفت.

براساس این پروتوكل، شهروندان مصری و سعودی حق سفر به این جزایر را به دون هماهنگی با نیروهای بین المللی مستقر در آنها ندارند و حتی كشتی های جنگی مصر و سعودی نمی توانند به این جزیره به دون هماهنگی با نیروهای بین المللی نزدیك شوند.

كشتی های ویژه گردشگری مصر كه از شرم الشیخ می آیند تنها اجازه دارند در اطراف این جزایر حركت و حق ندارند گردشگران را در این دو جزیره پیاده كنند.

اكنون ،« سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی از ساخت این پل سخن گفت و عبدالفتاح السیسی هم اجازه گرفت تا نام این پل را به اسم ملك سلمان نامگذاری كند تا این ضرب المثل عربی كه عبدالله سیب را پوست كند و سلمان آن را می خورد، مصداق پیدا كند.

شاه سعودی گفت كه ساخت این پل گامی تاریخی است كه دو قاره آسیا و آفریقا را از طریق زمینی به هم پیوند می زند.

اما یك سوال مطرح است كه چرا تاكنون صهیونیست ها سكوت كرده اند ، موضعی نگرفته اند و از تهدید امنیت راهبردی اسرائیل و به خطر افتادن كشتیرانی آن سخنی نمی گویند؟

شاید جواب آن را باید در تحولات سال های گذشته جست وجو كرد از جمله هزینه های هنگفت میلیارد دلاری سعودی در جنگ علیه سوریه، چشم پوشی آن از كشتار مستمر فلسطینی ها و از همه مهمتر« تروریستی خواندن حزب الله» و وادار كردن نظام های عربی برای اعمال فشار بر ملت و مقاومت لبنان است.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری میزان، تاریخ انتشار: 29فروردین1395، کدخبر: 161492: www.mizanonline.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین