شعارسال: کار جامعه شناسی بیش از آن که درمان باشد، پیشگیری است. جامعه شناسان در بهترین حالت میتوانند با مداخله در علل دور پدیدهها و مسائل اجتماعی، در بلندمدت، تا حدی به نتایج مطلوب دست یابند. بنابراین مشاغلی که از دل رشته جامعه شناسی بیرون میآیند، عمدتاً باید مبتنی بر این رویکرد باشند. الگوی گلخانۀ ما نمونهای از برنامههایی است که با چنین رویکردی طراحی شدهاند.
معرفی طرح و یا الگوی گلخانۀ ما
پارکها یا بوستانها، فضاهای عمومی در سطح شهر هستند که تا کنون به نسبت ظرفیتهای اجتماعیشان از آنها بهره برداری نشده است و حتی میتوان گفت در موارد زیادی خیلی بیاستفاده ماندهاند. این بوستانها طیف گستردهای از اماکن نامی مانند پارک ملت، پارک جمشیدیه و… تا فضاهای سبز بسیار کوچک و گمنام مجاور چند کوچه را، که معمولاً با چند نیمکت ساده مشخص میگردد، شامل میشوند. شهر تهران تقریباً دارای ۵۰۰ محله است. ممکن است یک محله هیچ پارک یا محوطۀ سبز مشخصی نداشته باشد، اما در محلۀ مجاورش احتمالاً یک پارک بزرگ وجود دارد که پاسخگوی نیازهای ساکنان چند محله است. اگر به طور متوسط در هر محله (از فضای بوستانی آن) یک محوطۀ تقریباً ۱۰۰ متر مربعی (که نسبت به مساحت حتی کوچکترین پارکها درصد بسیار اندکی است) به فعالیتهای گلخانهای و کشاورزی تزئینی اختصاص داده شود، الگوی «گلخانۀ ما» ۵۰۰۰ نفر از زنان خانهدار محلات شهر تهران را پوشش میدهد. اگر به هر فرد یک قطعۀ ۶ متر مربعی به مدت یک سال واگذار شود، در هر محله ۱۰ نفر از علاقهمندان میتوانند در سال اول طرح شرکت کنند. در زیر، نمایی کلی از یک گلخانۀ محلهای آمده است.
این گلخانهها بسته به حجم منابع مالی در دسترس میتوانند مسقف و مجهز باشند یا بدون سقف به شکل یک محوطۀ حفاظدار و قسمت بندی شده که آماده سازی آن با توجه به بسترهایی که از در همۀ بوستانها موجود است، هزینۀ بسیار کمی میخواهد. وقتی باغچهای به یک فرد واگذار میشود، او در واقع ادامۀ خانه خود را در یک فضای عمومی در محله مییابد. این فرد میتواند به مدت یک سال بر اساس علایق و سلایقش در باغچهای که در عین حال که بخشی از گلخانۀ محله به شمار میرود یک فضای شخصی برای اوست به پرورش گل، کشت گیاهان طبی و زینتی، کشت سبزیجات و… بپردازد. اگر افراد دارایی مهمی بیرون از خانه خویش در محله داشته باشند، در نگهداری آن میکوشند و برای آن زمان صرف میکنند. بدین ترتیب با تقویت مشارکت اجتماعی، احساس تعلق خاطر اعضا نسبت به محیط عمومی و اجتماع به طور چشمگیری افزایش مییابد.
بعد از پایان هر سال، میتوان ده داوطلب جدید را جایگزین تیم قبلی نمود. لذا در یک بازۀ پنج ساله ۲۵۰۰۰ نفر از بانوان خانهدار در این طرح مشارکت خواهند داشت. در این زمینه هر ساله دو جشنواره برگزار خواهد شد: یک جشنواره داخل هر محله که طی آن بهترین باغچه برگزیده میشود، از باغبان آن قدردانی صورت میگیرد و تجربیات تیم سال گذشته به تیم جدید انتقال مییابد. جشنوارۀ دوم در سطح شهر تهران خواهد بود که در حین آن بهترین باغچهها و بهترین گلخانهها برگزیده میشوند و علاوه بر اهدای جوایز به افراد، میتوان در سال آتی امکانات بیشتری در اختیار گلخانههای برتر قرار داد.
پیامدهای مثبت الگو
حال «فرض کنیم» اگر هر باغچه سالانه فقط ۵۰ هزار تومان ارزش افزوده ایجاد کند، مجموع ارزش افزودهای که از کل طرح در طول یک سال به دست میآید، ۲۵۰ میلیون تومان خواهد بود. با این مبلغ میتوان برای مثال ۲۵ هزار جلد کتاب خریداری کرد که احتمالاً برای راهاندازی دو کتابخانه در مقیاس محلی کافی باشد. البته الگوی گلخانۀ ما به هیچ روی یک طرح اقتصادی نیست و اهدافی از این قبیل را دنبال نمیکند، اما ذکر این محاسبات به ما نشان میدهد که یک طرح سادۀ اجتماعی اگر به طور صحیح سازماندهی شود، چه ابعاد و پیامدهای بزرگی میتواند پیدا کند.
چه کسانی در اجرای این الگو مشارکت میکنند؟ طیف گستردهای از افراد، گروهها و مراکز میتوانند در اجرای طرح مزبور و گسترش آن سهیم باشند. در یک برآورد اولیه، حداقل به سه مورد میتوان اشاره کرد: الف) اعضای محله (بهویژه زنان خانهدار) که مجریان اصلی الگو محسوب میشوند، ب) سرای محله و ج) سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران. اولین پشتیبانی میبایست از جانب سازمان بوستانها و فضای سبز صورت بگیرد که هرگونه تغییر و تحول در سیمای پارکها مستلزم کسب مجوز از سازمان مذکور است. همان طور که قبلاً اشاره شد، اگر بخواهیم طرح را عمدتاً با گلخانههای بدون سقف آغاز کنیم، در واقع هزینۀ اولیۀ آن بسیار اندک است، زیرا جز حصارکشی و تفکیک فضایی، در بوستانها، نیاز به تغییرات دیگر نیست. رابط بین اعضای محله و سازمان در واقع سرای محله است که نقش یک واسط و تسهیلگر را ایفا میکند. حضور مردم در نقشهای مختلف (باغبانهای داوطلب، برگزارکنندگان جشنواره، حامیان مالی، مربی پرورش گل و…) در حقیقت بدنۀ اصلی الگوی گلخانۀ ما را تشکیل میدهد.
اکنون میتوانیم مطالب گفته شده را جمعبندی کنیم. هرگونه اقدامی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به تقویت جنبههای گوناگون یک اجتماع (همبستگی اجتماعی آن، شبکۀ روابط اجتماعی آن و…) یاری رساند، در بلندمدت از طریق سازوکارهای متعددی که در یادداشت قبل نمونهوار ذکر آن رفت، به پیشگیری از جرم کمک خواهد کرد. اجتماعی که اعضای آن احساس تعلق بالا داشته باشند، مشارکت اجتماعی زیادی از خود نشان دهند، قادر به رفتارهای همبسته و جمعی قدرتمندی باشند، نظارت اجتماعی غیررسمی برقرار سازند و… در مقابل رفتارهای انحرافی و مجرمانه بیتردید مقاومتر خواهد بود. در پایان ذکر یک نکته بسیار حائز اهمیت است. گلخانۀ ما تنها یک الگوی پیشنهادی برای جذب بخشی از جمعیت یک محله (یعنی زنان خانهدار) است و بدون تعریف نقشهای دیگر برای سایر اعضای محله (کودکان، سالمندان و غیره) و تدارک برنامههای مشابه و موازی، اهداف مطلوب در حد رضایت بخشی حاصل نخواهند شد. بنابراین گلخانۀ ما را باید نمونهای از یک مجموعه طرح در نظر گرفت که وجه مشترک همۀ آنها اتکا به یک اصل مهم است: «اگر افراد در اجتماع خویش نقشی نیمه عمومی- نیمه شخصی و سهمی پایدار داشته باشند، برای بقا و سلامت آن به طور خودانگیخته میکوشند».
مدل تأثیرگذاری الگو
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت بردار، تاریخ انتشار: 10مرداد1397 ، کدخبر: - : bordar-ensani.ir