شعار سال: 1. همه کساني که اخبار روزانه را
پيگيري ميکنند، مطلعاند که در چند سال گذشته ميان ايران و کشورهاي همسايه
مرافعهاي بر سر ثبت جهاني مفاخر و ميراث فرهنگي وجود داشته است. مرافعه از آنجا
ناشي شده که کشورهاي همسايه که اغلب کشورهايي بهوجودآمده بر اساس معاهدات بينالمللياند
و تاريخی متعلق به خود ندارند، به ناچار براي ايجاد ملتي با خودآگاهي ملي، دست به غارت
ميراث فرهنگي ايران ميزنند. در اين بين، تلاش براي ثبت مولانا بهعنوان شاعر ملي
کشور ترکيه (با وجود اينکه مولانا هيچ بيتي به زبان ترکي نسروده)، ثبت تار و چوگان
بهعنوان ميراث کشور جمهوری آذربايجان (که در سال 1991 و پس از فروپاشي شوروي
ايجاد شده است) و تلاش براي ثبت بادگير بهعنوان ميراث ملي امارات متحده عربي (که
نيازي به توضيح ندارد) از آن جملهاند. کشورهاي فاقد هويت ملي در اطراف ما به
صورت تهديدآميزي برای دستپيداکردن به هويت ملي بر ميراث فرهنگي ايران دست مييازند
و ضعف برخی مسئولان در دفاع از هويت ملي هزاران سالهاش، موجب شده است که اين دولتها
با موفقيت ميراث فرهنگي ايران را در مجامع بينالمللي به نام خود ثبت کنند.
2. متوليان ميراث فرهنگي ايران همواره رفتار همسايگان
هويتطلب خود را به چشم تسامح و تساهل ديدهاند و در جواب، به اعتراضهاي دوستانه
و آرام بسنده کردهاند. همين متوليان در جواب ايرانياني که تصميمگيرندگان را به باد
انتقاد گرفتهاند که چرا دست روي دست گذاشتهاند تا ميراث فرهنگي ايران به نام
کشور ديگري ثبت شود، گفتهاند هر کاري از دست آنها برآمده انجام دادهاند؛ اما
لابيگريهاي ديگر کشورها و هواخواهنداشتن حرف ايران در مجامع بينالمللي، دليل
این کاراست. متوليان ميراث فرهنگي بارها گفتهاند از هيچ کوششي براي حفظ ميراث
فرهنگي ايران فروگذار نکردهاند. اين
مقاله دراينباره است که چرا پاسخ متوليان درباره حفظ ميراث و مفاخر فرهنگي ايران
نادرست است. براي اثبات نظرمان درباره پاسخ نادرست متوليان عرصه فرهنگ، بايد وضع
حال حاضر آثار فرهنگي بهجامانده از دورههاي گذشته را به صورت موردي بررسي کنيم.
با بررسي موردي آثار بهجامانده، دم خروس متوليان به وضوح نمايان ميشود. با
مطالعه موردي ميتوان نشان داد برخی مسئولان علاقهاي به حفظ بعضي ميراث فرهنگي بهجامانده
ندارند. اگر اين ادعا به نظرتان اغراقآميز است، به آنچه در ادامه درباره آرامگاه «ظهيرالدوله» ميآيد، توجه کنيد.
3. آرامگاه «ظهيرالدوله» گورستاني در شمال تهران است که
مشاهير زير در آن خاکاند: ملکالشعراي بهار، ايرج ميرزا، فروغ فرخزاد، رهي معيري،
درويشخان، ابوالحسن صبا، روحالله خالقي، قمرالملوک وزيري، مرتضي محجوبي، داريوش
رفيعي، حسين ياحقي، نورعلي برومند، حبيب سماعي، غلامرضا رشيدياسمي، حسن تقيزاده،
حسن طاهرزاده، حسين هنگآفرين و... . به اين فهرست تعدادي وزير و نماينده مجلس و
افراد سرشناس حدفاصل سالهاي 1300 تا 1340 را نيز اضافه کنيد. گورستان ظهيرالدوله
يکي از مهمترين ميراث فرهنگي بهجامانده از دوران معاصر ايران است. نوشتن هر
تاريخي بهویژه تاريخ فرهنگ ايران از زمان مشروطه، عملا بدون درنظرگرفتن افراد
مدفون در ظهيرالدوله غيرممکن است. با
هر معيار ادبي، حداقل سه شاعر از 10 شاعر بزرگ ايران در دو سده اخير در ظهيرالدوله
خاکاند. با هر معياري، حداقل پنج موسيقيدان از 10 موسيقيدان برجسته 150 سال
گذشته ايران در ظهيرالدوله خاک است. ظهيرالدوله چنان از نظر افراد خاکشده در آن
غني است که در داخل ايران هيچ نظير ديگري ندارد. ظهيرالدوله زبان گوياي تاريخ معاصر ايران است.
4. وضعيت «ظهيرالدوله»: اگر بخواهيد ظهيرالدوله را
ببينيد بايد برنامهريزيتان را براي روز پنجشنبه انجام دهيد چون در ديگر روزهاي
هفته کسي اجازه ورود به ظهيرالدوله را ندارد. اگر ميخواهيد به همراه همسرتان ببينيد،
هيچوقت نميتوانيد زيرا با وجود اينکه بازديد تنها در يک روز از هفته صورت ميگيرد
اما در همان روز هم ساعت بازديد آقايان و خانمها با هم متفاوت است و آقايان و
خانمها نميتوانند همزمان از ظهيرالدوله بازديد کنند. يعني اگر بخواهيد همراه
همسرتان ظهيرالدوله را ببينيد، بايد روز پنجشنبهتان را مرخصي بگيريد، ساعت 10
ظهيرالدوله باشيد، اول خانم وارد شود و آقا پشت در ظهيرالدوله بنشيند، بعد خانم
خارج شود و هر دو يک ساعت پشت در بنشينند، چون بين ساعت 12 و يك بازديد ندارد.
بعد آقا وارد شود و خانم پشت در بنشيند. آيا متوليان فرهنگي به زباني گوياتر
از اين ميتوانند به شهروندان اعلام کنند که علاقهاي به بازديد شهروندان از
ظهيرالدوله ندارند؟ حتي اگر اين اندازه اصرار و حميت براي ورود به ظهيرالدوله
داشته باشيد، باز هم نبايد در انتظار معبدي براي گراميداشت مشاهير هنر معاصر
باشيد. آنچه در ظهيرالدوله ميبينيد، قبرهايي است شکسته که نام و تاريخ و اشعار
روي آنها به سختي خوانده ميشود. براي پيداکردن شخصيتهاي موردعلاقهتان بايد
انرژي زيادي صرف کنيد. هيچ راهنمايي وجود ندارد. اگر از سر اتفاق پيرمردي که اغلب
به منظور بيبازديدکننده نبودن ظهيرالدوله به آنجا ميآيد (ميترسد که اگر بدون
بازديدکننده بماند، خرابش کنند) آن روز نيايد و در پيداکردن قبرها راهنماييتان
نکند، پيداکردن تکتک قبرها بسيار دشوار است. بعضي آرامگاهها به گونهاي ساخته
شده که مشخص باشد متعلق به فرد بزرگي است؛ مانند مزار ملکالشعرا. اما هنگامي که درون
آرامگاه ميرويد ميبينيد که هيچچيز روي سنگ قبر نوشته نشده است. فقط يک سنگ
سبزبزرگ که با يک پلاک رويش نوشتهاند ملکالشعرا. نوشته سنگ قبر بعضي از مشاهير
از جمله درويشخان به سختي خوانده ميشود. غير از خودتان احتمالا چند نفر ديگر را
هم ميبينيد که مانند اشباح سرگردان در جستوجوي چهرههاي موردعلاقهشان در حال
بالا و پايين کردن گورستاناند. البته به همه قبور هم دسترسي نداريد. قبر
ابوالحسن صبا در قسمتي از قبرستان است که با يک در از قبرستان جدا ميشود. گفته ميشود
آن قسمت ملک شخصي است و اجاره داده شده و در آن کارگاهي داير شده است. اگر بخواهيد
مزار يکي از برجستهترين شخصيتهاي فرهنگي معاصر را ببينيد بايد با نگهبان کارگاه هماهنگ
کنيد. تضميني نيست؛ شايد راهتان بدهد، شايد هم ندهد. بسته به اين است چقدر از شما
خوشش بيايد، يا چقدر خلقش سر جايش باشد.
5. ظهيرالدوله مشت نمونه خروار ميراث فرهنگي ايران است؛
فراموششده. ظهيرالدوله
نشانهاي از پاسخ های نا مناسب هرروزه متصديان فرهنگي کشور درباره علاقه به ميراث
فرهنگي و تلاش براي حفظ آن است. اينکه چرا برخی مدیران علاقهاي به حفظ ميراث
فرهنگي به صورت کلي ندارند به اين مقاله مربوط نميشود. تصميمگيرندگان در نظر نميگيرند
که اين آرامگاهها يکي از مهمترين عناصر هويتدهي به شهرها به صورت جداگانه و به
کشور به طور کلي است که سالانه ميليونها نفر در کشور از آنها بازديد ميکنند. در
زماني که کشورهاي همسايه به جان ميراث فرهنگي ايران افتادهاند و برخی مدیران میگویند
که تمام تلاششان را براي حفظ ميراث فرهنگي ايران به کار ميبرند، مورد ظهيرالدوله
نشان ميدهد که اين پدسخها به منظور آرامکردن افکار عمومي است وگرنه آنچه در
ظهيرالدوله نمايان است، نشاندهنده اراده جدي تصميمگيرندگان ميراث فرهنگي ايران
نیست. اگر اين داوري به نظرتان اغراقآميز است، يک پنجشنبه وقت بگذاريد و ظهيرالدوله
را ببينيد، شايد نظرتان عوض شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 31 شهریور 97، شماره: 3248