شعار سال: خط بطلان کشیدن بر تشکیل دولت فلسطینی در کنار اسرائیل، انتقال پایتخت اسرائیل به بیتالمقدس، شعلهورشدن جنگ یمن، تحریم و محاصره قطر و... همه از آثار سوءاستفاده اسرائیل و عربستان از این موقعیت متزلزل هستند. آرزوی دیگری که این دو رژيم و آمریکای دونالد ترامپ در سر میپرورانند، تغییر حکومت در ایران است که ترامپ تلاش میکند قبل از انتخابات دور دوم ریاستجمهوری در آمریکا آن را در صورت امکان عملی کند. جمهوری اسلامی باید چه کند؟
بیتردید ایران خیلی کارها باید انجام دهد تا زمینهساز موفقیت طرحهای «تغییر حکومت» نشود. این اصلاحات هم باید داخلی و هم خارجی باشند و اگر کسی تصور کند با همین فرمان از گذرگاههای صعبالعبور میتوان به سلامتی عبور کرد، تصوری غیرواقعبینانه است. بحث و بررسی این موضوع، منظور این مقاله نیست که مقالات متعددی میخواهد و قبل از آن آمادگی ذهنی مسئولان امر مورد نیاز است اما آنچه هدف این مقاله است مربوط به صحنه خارجی است و اینکه در این درهمریختگی سیاسی و امنیتی خاورمیانه، برای تحکیم جایگاه ایران چه باید کرد؟ خاورمیانه از بهار عربی به بعد یعنی نزدیک به 10 سال است دچار جنگهای داخلی و دخالت قدرتهای منطقهای و بینالمللی است، در حدی که اغلب کشورهای این منطقه به یکدیگر بهعنوان دشمن مینگرند و درصدد حذف یکدیگر هستند. اینکه این مقاصد و نیات چقدر عملی هستند، در جای خود قابل بحث است، ولی باید گفت اینهمه دشمنی بس است و بیش از این نباید گروههای تروریستی مانند داعش را علیه یکدیگر به وجود آورند که قطعا نتیجهای جز ترویج افراطیگری و کشتار مردم بیگناه و هدررفتن امکانات و منابع کشورهای این منطقه نخواهد داشت. در نیمه اول قرن هفدهم، همین وضع نابسامان و جنگهای داخلی، اروپا را فراگرفت که به جنگهای 30ساله مذهبی معروف شد. بالاخره کشورهای درگیر تعارض و جنگ با یکدیگر خسته شده و به فکر افتادند که راه صلح را در پیش بگیرند، بنابراین در وستفالی گرد هم آمدند تا پیمانی را امضا کنند که به یکدیگر اطمینان و ضمانت دهند که از این پس نیت سوئی علیه هم نخواهند داشت تا به توسعه و سازندگی کشور و مردم خود بپردازند. به این ترتیب، پیمان صلح وستفالی به جنگهای 30ساله مذهبی اروپا (1618- 1648) پایان داد و مدلی شد برای پیمانهای بزرگ و دیگری که دو قرن بعد، قانون بینالمللی نام گرفت و پایه و اساس تشکیل جامعه ملل پس از جنگ اول جهانی و سازمان ملل متحد پس از جنگ دوم جهانی شد. به نظر میرسد در این جنگهای بیسروسامان خاورمیانه که عموما به نام مذهب انجام میشود، باید یک پیمان وستفالیگونه بین همه کشورهای منطقه منعقد شود، اما چطور و چگونه؟
قطعا تا همه کشورهای درگیر در خاورمیانه احساس خستگی از این درگیریها
نکنند و وجدان آنها متوجه کشتار مردم بیگناه نشود، حاضر به مذاکره درباره چنین
پیمان وستفالیگونهای نخواهند شد. عربستان
و اسرائیل نمونه سبعیت و کشتار مردم مظلوم فلسطین و یمن هستند که اگر سنای آمریکا
آستین بالا نزده بود و در مقابل عربستان قرار نمیگرفت، محمدبنسلمان به پشتیبانی
دونالد ترامپ به جنایات متعدد خود ادامه میداد. برای تحقق هدف فوق، باید از نقاط پراکنده شروع کرد تا
در نهایت جزایر بههمپیوسته در زمینه امنیت منطقهای تشکیل شود. چند مدل را میتوان
مورد نظر قرار داد:
در بند هشتم قطعنامه 598 قرار بود ترتیباتی امنیتی بین هشت کشور خلیج فارس
به وجود بیاید که به علت خودبزرگبینی عربستان و نگرانی از تجاوزطلبی صدام حسین
بین سالهای 1369 تا 1382 امکان وقوع پیدا نکرد. اگرچه صدام از میان رفته ولی
عربستان خودبزرگبینتر شده و باید فعلا منتظر شرایط مناسبتری برای همکاری با
عربستان جستوجو کرد. چندی پیش پیشنهادی از قطر مطرح شد که کشورهای قطر، ایران،
عراق، ترکیه و سوریه طرح یک نوع اتحاد بین خود را برای ایجاد ثبات در منطقه
خاورمیانه برنامهریزی کنند. این طرح نکات مثبتی دارد، بهویژه اینکه با شمول
ایران و ترکیه و سه کشور عربی، شائبه ضدعرببودن یا ضد ایران و ترکیه بودن میتواند
برطرف شود و مردم منطقه بیشتر به آن دل بندند. البته در گام بعدی، کشورهای مستعد
دیگری مانند کویت و عمان را هم باید دعوت به همکاری کرد تا کمکم طرح وستفالی
تکمیل شود. ایران
از نظر امنیتی مورد تهاجم آمریکا، اسرائیل و گروه اعراب قرار دارد. در این میان اروپا هم نگرانیهایی
درباره ایران برای گفتن دارد. به علت نبود دیالوگ بین ایران و اروپا، در بسیاری
موارد نگرانیهای دروغین آمریکا، اسرائیل و عربستان به نگرانیهای اروپاییها
تبدیل میشود. ایران باید این خطر را جدی بگیرد و درصدد برطرفکردن آن برآید تا
شاهد اتحادی همهجانبه علیه خود نشود. شاید یک دیالوگ مستمر و یک توافق امنیتی بین
ایران و اروپا بهطور جدی کارساز شود و دست آمریکا، اسرائیل و عربستان را تا حدود
زیادی کوتاه کند. البته در آن صورت ایران باید آماده همکاری و رفع شبهه اروپاییها
باشد. اگر چنین شود، پیمانی وستفالیگونه در خاورمیانه محتمل است که همه کشورها و
از جمله جمهوری اسلامی از تضمین امنیت، تمامیت ارضی، حاکمیت و وحدت ملی خود
اطمینان بیشتری حاصل کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 26 آذر 97، شماره: 3318