بنابراین، یک محیط آموزشی نامساعد همیشه با ساختار درونی و بیرونی
نامساعدش، در حکم دستهایی نامرئی، اما فعال بر همان وضعیت درونی و بیرونی زشت و
شکستخورده خود، هدایت تربیت سلبی دانشآموزان را طبق الگوهای نامساعد خود بر عهده
خواهد گرفت.
اگر محیط آموزشی معیارهای استاندارد را در زمینه سیستم
گرمایشی و سرمایشی نداشته باشد، همچنین محیط مدارس کتابخانه مجهز، آزمایشگاه مجهز
و سرویس بهداشتی مطلوبی در مدارس نداشته باشد، به احتمال زیاد تربیت و آموزش دانشآموزان
نیز رویهای شکستخورده و ناشایست به خود خواهد گرفت و دانشآموزان در چنین فضایی،
به مسائل مهم در زندگی حاضر و آینده مانند ایمنیسازی محیط خانه، کار و زندگی،
مطالعه کتاب غیردرسی، اخلاق پژوهشمحوری و رعایت نظافت بهطور شایسته اهمیت چندانی
نخواهند داد و اخلاقهایی مانند سهلانگاری، تنبلی، راحتطلبی، علمستیزی، بیتوجهی
به محیط زندگی و مسائل بهداشتی آن و... جای آنها را خواهد گرفت؛ زیرا محیط آموزشی
بهمنزله کتاب درسی، مربی و الگوی عملی آنها را به سمتوسوی سبک زندگی و رفتارهای
منطبق با ساختار نامساعد خود سوق خواهد داد.
بنده در دوران تدریس 15ساله خود بارها شاهد حضور در برخی مدارس بودهام
که از یک سرویس بهداشتی سالم و با امکانات بسیار ابتدایی مانند مایعدستشویی به
مدت چند سال محروم بودند. اکنون در نظر بگیرید با حاکمیت چنین شرایطی در این
مدرسه، آیا سخنگفتن و سفارش به حفظ بدن و رعایت اخلاق بهداشت مداری میتواند چندان کارساز و گیرا باشد؟
مخلص سخن اینکه هدف از رسیدگی به وضعیت محروم محیط مدارس
بهجز رفع تهدیدهای جان دانشآموزان، توجه همزمان به نقش زنده تربیتی جوهر فضای مدارس
بر زندگی دانشآموزانی است که قرار است در آینده جایگاه مسئولان امروزی را پر کنند
و احتمالا برخی از اخلاقها و خصوصیات رفتاری خود را در کارهای اجرائی بروز خواهند
داد که جوهر زنده فضای مدرسه امروزی در آنها پرورش داده است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 16 دی 97، شماره: 3335