شعار سال: بر اساس آمارهای ثبت شده بینالمللی پس از کشورهای هند، بنگلادش و چین، ایران چهارمین کشور سیلخیز و دهمین کشور بلاخیز در دنیاست و سیلاب در میان حوادث طبیعی، بالاترین میزان خسارت را برای کشور به همراه داشته است. همچنین براساس آمارهای منتشر شده توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در مجموع 450 شهر و 8650 آبادی کشور در معرض سیل قرار دارند. بر اساس آنچه در آمارهای اخیر گردآوری شده سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور درج شده از سال 1330 تا 1390 جمعاً تعداد 5707 مورد سیل و از سالهای 1390 تاکنون جمعاً تعداد 1289 مورد سیل در کشور ثبت شده است. همچنین بررسی تعداد دفعات وقوع سیل از سال 1390 تاکنون نشان میدهد، بیشترین میزان وقوع سیل در استان گلستان طی این مدت رخ داده است. در حالی این استان، اولین استان سیلخیز کشور است که ۲۰ درصد سطح این استان پوشیده از جنگل است و مطالعات انجام شده در اروپا نشان میدهد، جنگلها سدهایی طبیعی برای ذخیره آب هستند اما گویا به دلایل مختلف، این گونه پوششهای گیاهی ارزشمند کارکردهای خود را در استان گلستان در برابر سیل از دست دادهاند. بر اساس آنچه در آمارهای سازمان جنگلها ذکر شده استان گلستان در دهه ۳۰ شاهد هیچ سیلی نبوده اما تعداد دفعات وقوع سیل این استان از دهه ۴۰ تا ۸۰، به ترتیب ۱۴، ۱، ۲۰، ۱۲۲ و ۱۹۰ مورد بوده و از ابتدای سال ۹۰ تاکنون نیز این استان شاهد 282 فقره سیل است. استان هرمزگان با 204 فقره و خراسان جنوبی با 101 فقره رکورددار فراوانی بیش از 100 مورد سیل در کشور است که بیانگر حساسیت اقدامات ویژه عملیات آبخیزداری در این استانها است تا از سیلاب برای افزایش پتانسیل آبی موجود در این مناطق استفاده و تحت مدیریت درست باعث افزایش رطوبت خاک، احیای پوشش گیاهی، تغذیه آبخوانها و افزایش ذخایر آب برکهها و مخازن سازههای آبی شویم.
سیلابها به طور طبیعی موجب بروز خسارت میشوند، ولی در صورتی که محل سکونت انسانها در جلگههای اطراف رودخانهها باشد، موجب بروز فجایع نیز میشوند. امروزه فشار جمعیت به حدی است که به علت نیاز به محل زندگی بیشتر، مردم با سرعتی بیشتر از آنکه مسئولان بتوانند اقدامات حفاظتی در مقابل سیل به وجود آورند، به محلهای سیلخیز مهاجرت کردهاند. افزایش جمعیت همراه با مدیریت ضعیف، موجب بروز خسارتهای بیشتر شده است. در کشور ایران نیز هرچند فعالیتهای مختلف پیشگیری و کاهش خسارات سیلاب چه در زمینههای سازهای و چه غیرسازهای صورت پذیرفته است اما آنچه بهعنوان معضل در این خصوص مشهود است، محدود و پراکنده بودن این فعالیتها در سطح کشور و انجام طرحهای مطالعاتی و اجرایی توسط دستگاههای مختلف دولتی و نیمهدولتی در بخشهایی خاص و عمدتاً بدون هماهنگی با هم است و با وجود اینکه حدود 70 درصد اعتبارات سالانه طرح کاهش اثرات بلایای طبیعی و مدیریت بحران صرف جبران خسارات ناشی از سیل میشود اما فقط زمانی که سیلاب مخربی جاری میشود و فاجعهای به وجود میآید، توجه مسئولان و متخصصین به آن جلب میشود. از طرفی با توجه به فرابخشی بودن موضوع سیلاب و درگیری هر کدام از نهادهای ملی در قسمتی از چرخه مدیریت سیلاب به هنگام بروز پدیده سیل نیز عدم شفافسازی مسئولیتها و وظایف آنها و نحوه تعامل آنها منجر به بروز اشکالاتی در زمینه کمکرسانی و انجام اقدامات لازم در مرحله پاسخ و احیا علاوه بر مرحله پیشگیری نیز میشود. بهرهبرداری نامناسب از اراضی، برداشت بیرویه مصالح رودخانهای، تخریب جنگل و پوششگیاهی مراتع و تبدیل و تغییر کاربری کشاورزی، ساخت جاده، پلها، مناطق مسکونی در شرایط نامناسب، تجاوز به حریم و بستر رودخانه، مکانیابی نامناسب برای ساخت آبگیرها و سدها، نبود سیستم هشدار دهنده سیل و پایین بودن سطح آگاهیهای عمومی از جمله عوامل انسانی ایجاد سیلاب هستند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 3 بهمن 97، کد مطلب: 498658:www.iran-newspaper.com