سید محمد کاظمینی در یادداشتی که در آستانه روز ملی اهدای عضو برای ایران پزشک ارسال کرد، نوشت:
«یکی از برنامههای موفق خدمات درمانی در کشور، فراهم آوری اعضای پیوندی از مبتلایان مرگ مغزی بود که در حدود 18 ساله فعالیت رسمی و سیستماتیک آن، رشد کم نظیری در دنیا داشته و از نظر میزان آن در منطقه نیز سرآمد است، اما رشد این فعالیت در سال گذشته (1397) نه تنها متوقف شده، بلکه حتی منفی شده است. برای روشن شدن موضوع، ابتدا تحلیل آماری ارائه میشود.
منبع آمار سایت بین المللی irodat.org و مبتنی بر اطلاعات وزارت بهداشت است. آمار فعالیت ارائه شده بر حسب یک سال است که با تسامح، عملکرد سالهای میلادی و شمسی یکی در نظر گرفته شده است. یعنی آمار 1397 به عنوان فعالیت 2018 نشان داده میشود.
بر اساس اطلاعات موجود در سال 1397 نرخ اهدای عضو و پیوندهای کلیه، کبد، قلب و ریه پایین آمده است. آمار اهدای عضو در سالهای قبل، رشد خوبی داشته، مثلا میانگین رشد سالانه در سالهای 1394 و 1395 و 1396 بالاتر از 10 درصد بوده است.
در سال 1397 این رشد نه تنها مثل سالهای قبل (حداقل 10 درصد) حفظ نشد، بلکه اندکی هم منفی شد، اما اگر آمار واقعی استخراج شود، این رشد منفی بیش از 5 درصد خواهد بود که در مجموع با احتساب عدم رشد 10 درصدی مورد انتظار، این کاهش 15 درصد بوده است.
توضیح اینکه آمار واقعی اهداکنندگان مرگ مغزی کمتر از آن است که ارائه شده (923 مورد)، زیرا در این آمار فقط 3 مورد مرگ مغزی از سال قبل کمتر گزارش شده، در حالی که 106 مورد پیوند کلیه از کاداوردر این سال کمتر بوده که از آن میتوان اشکال در گزارش تعداد اهداکنندگان را نتیجه گرفت و ناشی از محاسبه موارد بالقوه به جای بالفعل است و در غیر این صورت معنی بدتری میدهد که نشانه عدم استفاده از اعضای این اهداکنندگان است.
برای تحلیل این وضعیت دو نکته را باید عنوان کرد؛ در سال 1397 تبلیغات بیشتر یا بهتر است بگوییم هزینههای بیشتری هم در بخش دولتی و غیر دولتی صورت گرفت و از این جهت اشکالی نبوده است. از طرفی تخصیص اعتبار هم از وزارت متبوع به مراکز پیوند در سال 1397 وضعیت مناسبتری داشت، در حالی که در سال 1396 و در زمان مسئولیت اینجانب در مرکز مدیریت پیوند به دلایل مبهمی تخصیص اعتبار با تاخیر بی سابقهای همراه بود.
ساده انگارانه است از این موضوع توقف رشد بی هیچ تاملی بگذریم و بعدها شاهد شرایط بدتری باشیم. اینجانب در مقالهای که در آبان ماه 1396 منتشر کردم و عنوان «ضرورت مراقبت از سلامت روند فراهم آوری اعضای پیوندی از مبتلایان مرگ مغزی» داشت این مراقبت را در واقع وظیفه میدانم و انتظار میرود گروه آسیب شناسی برای آن تشکیل شود و در این مرحله با یک تحلیل اولیه، بحث بیشتری نمیکنم و صرفا در حد یک دل نوشته چند نکته را یاد آور میشوم.
دکتر جان بابایی در نیمه دوم 1396 مسئولیت معاونت درمان را به عهده گرفتند که از همان ابتدا معلوم شد در حوزه پیوند اطلاعات غلطی به ایشان دادهاند و ذهنیت مناسبی ندارند، لذا سعی شد مطالب صحیح به ایشان منتقل شود که موثر واقع نگردید. در اواخر سال 1396 از مرکز مدیریت پیوند کناره گیری کردم، اما در این فرصت از ایشان تقاضا میکنم مجددا آن مطالب را مرور کنند.
از مواردی که آن موقع متذکر شدم دخالت غیر کارشناسانه معاونت اجتماعی وقت وزارت بهداشت در حوزه تخصصی پیوند بود که خوشبختانه در شرایط جدید وزارت بهداشت موضوع کلا تغییر کرده است.
زحمات جناب آقای دکتر شادنوش را نباید نادیده گرفت که در این مدت فعالیت خوبی در مرکز مدیریت پیوند داشتهاند.
مهمترین کار و توصیه این است که هرچند همه فعالیتها را با برنامه ریزی باید ارتقا داد، ولی هر دستکاری در برنامههایی که خوب جواب داده با احتیاط و بررسی دقیق باشد و از اقداماتی که بر اساس تخیلات است و مبتنی بر واقعیت نیست پرهیز شود.
این فعالیت ارزشمند، مقدس شمرده شود و انشالله پاداش آن اخروی باشد و برای منظورهای دیگری لوث نشود.
در خاتمه از خداوند متعال برای همه بزرگان و عزیزانی که در این عرصه برای خدمت به بیماران نیازمند فعالیت دارند، توفیق بیشتر طلب میکنم.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته ازسایت خبری ایران پزشک ، تاریخ انتشار: 28اردیبهشت 1398 ، کدخبر: 11481 www.iranmd.com،