موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل مورد نظر از اساسیترین نیازهای هر جامعه محسوب میشود، اما امروزه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بیکاری به عنوان یکی از مهمترین معضلات اقتصادی به حساب میآید و ایران هم به عنوان کشوری در حال توسعه از این امر مستثنی نیست، به طوری که بر اساس آخرین آمارهای مرکز مطالعات و تحقیق وزارت ورزش و جوانان در ایران بین یک تا ۵/۱ میلیون جمعیت فعال بیکار وجود دارد و بر اساس همین آمار هم نرخ بیکاری ایران دو برابر نرخ بیکاری جهان است. البته به نظر میرسد در آمارهای رسمی جمعیت در حال تحصیل، سربازان و... در جامعه آماری قرار نمیگیرند، چرا که برآوردها نشان میدهد در زمستان سال ۱۳۹۴ اساسا ۳/۶۲ درصد از کل جمعیت کشور هیچگونه فعالیت اقتصادی نداشتهاند. اما به هر حال امروز نرخ بیکاری کل جامعه ۱۱ درصد اعلام میشود و این رقم فاصله معناداری با نرخ ۵/۱۸ درصدی بیکاری در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی دارد و میانگین بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی به مراتب بیش از بیکاری سایر افراد است. این امر نشان میدهد که تحصیلات دانشگاهی و اشتغال نه تنها رابطه مستقیمی با یکدیگر ندارند، بلکه در مقابل یکدیگر هم قرار گرفتهاند.
* برنامهریزی برای اشتغال
معضل بیکاری به عنوان یک پدیده مخرب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از جمله دغدغههای اساسی برنامهریزان کشور بوده است. به ویژه در سالهای اخیر پیامدهای ناشی از آن همچون فقر، ناهنجاریهای روانی، بزهکاری، مهاجرت، گرایش به فعالیتهای غیرقانونی، طلاق و اعتیاد بیش از پیش در کشور نمود پیدا کرده است که این امر روند دستیابی به توسعه ایران را با خطر مواجه میسازد. در این حال از طرفی افزایش سطح تحصیلات از جمله مولفههای اصلی دستیابی به توسعه یک کشور محسوب میشود و از طرف دیگر آمارهای رسمی نشان میدهد که طولانی شدن زمان تحصیل هر فرد او را از دستیابی به شغل مناسب دور میکند. از همین روی موضوع اشتغال و بهرهوری کامل و مناسب از نیروی انسانی باید به عنوان یکی از اهداف راهبردی توسعه کشور در نظر گرفته شود. اما متاسفانه امروزه اشتغال و تحصیل در واقع به صورت دو جزیره جدا از یکدیگر درآمدهاند.
* طعم تلخ بیکاری برای فارغالتحصیلان
طبق مطالعات سازمان همیاری اشتغال دانشآموختگان جهاد دانشگاهی، جمعیت فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ به ۶۱ میلیون نفر میرسد و به عبارت دیگر رشد ۲/۵ درصدی دارد. در نتیجه سطح اشتغال نیز باید از رشد ۲/۵ درصد در سال برخوردار باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. به بیان دیگر تا سال ۱۴۰۰ باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی در ایران ایجاد شود. اما نکتهای که در این میان مغفول مانده، نبود تناسب میان تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجادشده در جامعه و شمار دانشآموختگان است. با استناد به نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۹۰ مرکز آمار ایران، در مجموع حدود ۷۶۸ هزار فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در کشور وجود دارد که البته امروز این تعداد حدود دو برابر افزایش یافته است. اما بر اساس آخرین آمارها، ۲۷ درصد بیکاران دانشگاه رفته دارای مدرک فوق دیپلم، ۶۶ درصد دارای مدرک لیسانس و هفت درصد دارای فوقلیسانس و دکترای حرفهای و دکترای تخصصی هستند. از این میان بیشترین تعداد بیکاران در رشتههای مهندسی، ساخت و تولید و پس از آن نیز در رشتههای علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوققرار دارند. به تازگی رشتههای کامپیوتر، صنعت و فناوری، معماری و ساختمان، محیط زیست، کشاورزی، جنگلداری و شیلات هم با رشد فارغالتحصیلان بیکار مواجه شدهاند. شاید زمانی که خانوادهها فرزندان خود را به دانشگاه میفرستادند، هیچگاه به این موضوع فکر نمیکردند که شاید روزی همین تحصیل فرزندانشان به معضلی اساسی برای اشتغال آنها تبدیل شود، چرا که بسیاری از کارشناسان معتقدند که دانشگاه همانقدر که میتواند به افزایش داناییها و آگاهی افراد کمک کند، به همان میزان نیز بر ذائقه جوانان در شروع فعالیت اقتصادی تاثیرگذار است، به طوری که اغلب جوانان پس از طی دوران تحصیل خود برای ورود به بازار کار و پذیرش پیشنهادهای شغلی با مشکل مواجه میشوند. به گفته کارشناسان، فارغالتحصیلان دانشگاهی گمان میکنند که تنها در ردههای مدیریتی و مشاغل پشت میزنشینی باید وارد شوند و اساسا اگر قرار بود وارد مشاغل ساده، فنی، مهارتی و کارگری شوند راه دانشگاه را در پیش نمیگرفتند. بنابراین غالب شدن این دیدگاه در بین جوانان دانشگاه رفته، باعث میشود تا معضل بیکاری آنها به یکی از بزرگترین مسائل داخلی دولتهای ایران تبدیل شود. البته در کنار این تصورات هنگامی که این گروه از جوانان در دانشگاهها در حال تحصیل علم و اندیشه هستند، آن گروه از همسالان آنها که از رفتن به دانشگاه صرفه نظر کردهاند، وارد بازار کار میشوند و در فرصتی بهتر یک حرفه را به شکل عملی میآموزند و راحتتر مشاغل مختلف را برای درآمدزایی میپذیرند. همچنین مساله دیگری که این روزها هم جنجال زیادی در بین خانوادههای دارای فرزند دبیرستانی به پا کرده است، بحث مربوط به هدایت تحصیلی است. متاسفانه در بسیاری از موارد بدون در نظر گرفتن استعدادهای شخصی فرد، او را وادار به تحصیل در رشتهای نامرتبط میکنند و هیچ رابطهای بین اشتغال و تحصیل او به وجود نمیآید. در چنین شرایطی است که وزیر آموزش و پرورش از افزایش ظرفیت برخی رشتههای خاص مقطع متوسطه به دلیل اصرار دانشآموزان خبر میدهد. البته گذشته از این موارد، در یکی دو دهه گذشته حرکت جامعه هم به سمت مدرکگرایی بوده و این امر باعث شده است تا در حدود ۱۰ سال اخیر جامعه با گرایش روزافزون جوانان برای ورود به دانشگاهها مواجه شود و با افزایش دانشگاههای غیردولتی هم این روند همچنان سهلتر از گذشته ادامه دارد. اکنون وسعت دانشگاههای غیردولتی به حدی رسیده است که در بسیاری از رشتههای دانشگاهی که جوانان فارغ التحصیل میشوند، بازار کاری وجود ندارد و به اصطلاح بازار کار بسیاری از رشتهها اشباع شده است. همچنین دانشگاههای دولتی و غیردولتی سالیان متمادی است که با ایجاد رشتههای گوناگون مرتبط و بدون ارتباط با بازار کار کشور در حال تشویق جوانان به ورود به عرصههای تحصیلی هستند، بی آنکه لازم بدانند پژوهشی کاربردی انجام دهند تا مشخص شود آیا واقعا امروز تحصیلات آکادمیک توان رفع نیازهای بازار کار کشور را دارد یا خیر؟ این مشکل باعث شده است تا امروز حداقل ۵/۱ میلیون نفر از خروجی دانشگاهها تجربه تلخ بیکاری را بچشند.
* دانشجویان برای بازار کار تربیت نمیشوند
در زمینه بیکاری روزافزون فارغالتحصیلان دانشگاهی، یک فعال کارگری، در گفت و گو با «آرمان» میگوید: دانشجویان در ایران برای بازار کار تربیت نمیشوند که سیاستگذاریهای سازمان عالی کشور هم در این زمینه تاثیرگذار نبودهاند. شاید اصلیترین دلیل این مهم را بتوان در عدم تعامل بین دانشگاهها و صنایع دانست. اگر صنایع و دانشگاههای ما تعامل منطقی برقرار کنند بسیاری از مشکلات برطرف میشود. حمید حاج اسماعیلی میافزاید: امروزه دانشگاهها بیش از ظرفیت بازار کار دانشجو تربیت میکنند و بسیاری از رشتههای دانشگاهی به ویژه در زمینه مهندسی و رشتههای نظیر حقوق اشباع شدهاند. او ادامه میدهد: برخی از بخشها همچون کشاورزی هم که ظرفیت بالایی در اشتغالزایی دارند از درون دارای مشکلات اساسی هستند و فارغالتحصیلان این رشتهها جایی در بازار کار ایران ندارند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه آرمان صفحه 9، تاریخ انتشار: سه شنبه 12 مرداد 1395، شماره:3100.