شعار سال: اخیراً خبرگزاری "خبرآنلاین"، یادداشتی را زیر عنوان "جایگاه ایمان و کفر و حق کودکان در خانوادهای با ادیان غیررسمی" از حضرت استاد جناب مستطاب سیدمصطفی محققداماد، منتشر کرد که نگارنده، تبیین نکتههایی چند، نهفقط در تأیید دیدگاه ایشان بلکه در تصریح به مفاد قوانین و مقررات مرتبط با موضوع را قابل تأمل دید و البته بررسی درستی آنرا به اهل تحقیق و مطالعه میسپارد.
نویسنده آن یادداشت، این پرسش را مطرح کرد؛ آیا مجاز است کودکانی که خانواده آنها جزو ادیان غیررسمی هستند، از تحصیل در دبستان ممنوع شوند؟ و النهایه، به استناد فرموده قرآن مجید: «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی» (انعام/164) و کسی بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد؛ پاسخ میدهد که امری خلاف قرآن کریم است.
1.نگارنده در این نتیجه که نباید مانعاز تحصیل کودکی شد که خانوادهاش دین غیررسمی دارد، همنظر است. اما پرسش را بهتر است در کمینه موضوع مطرح نمود. زیرا از مواردی است که کم آن نیز مایه سرزنش و عتابِ مرتکب است و بنا بر مستندات قرآنی، زیر سیطره پرچم اسلام، حتا به یک نفر هم نباید ظلم شود. یعنی اساساً حاکمیت اسلامی، بر پایه عدالت استوار است. و این عدالت، در همه زمینهها مطرح است و گسترهای بس عظیم دارد. از همینرو، حتا یک نفر هم نباید از برخورداریاز حقوق ابتدایی که همانا حقوق اساسی افراد جامعه است، جا بماند. بنا بر این، یک کودک هم نباید در جامعه اسلامی از تحصیل محروم شود.
4.اصل نوزدهم قانون اساسی کشور تصریح میدارد: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.»
5.نخستین فراز از اصل چهلوسوم قانون اساسی آشکارا از «تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه» نام میبرد و یکیاز ضوابط حاکم بر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشهکنکردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادی او، همین میداند. نکتهای که دارای اهتمام بسیار است، دو واژه "انسان" و "همه" است. قانوننویسانِ قانون اساسی، عالمانه قید کردهاند که "آموزش و پرورش برای همه" بهمنظور "برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادی او"، یک ضرورت اساسی است که بر عهده دولت جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر این، حتا کودکی که خانوادهاش جزو ادیان غیررسمی هستند، نباید از تحصیل بازبماند.
و در خصوص موضوع مورد بحث، اصل بر همگانیبودن آموزش است و هیچفردیاز اتباع ایرانی، نباید ممنوعاز تحصیل شود. تردیدی نیست که بر اساس اصل چهلم قانون اساسی، هیچکس نمیتواند اِعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. بنا بر این، کفر و ایمان افراد انسانی، در مانحنفیه، مفروغٌعنه است. یعنی؛ همینکه زیر پرچم قانون اساسی کشور، نفس میکشی، باید از امکان تحصیل و آموزش برخوردار باشی.
چرا که؛ تحصیل علم از دیدگاه اسلام، انحصاری نیست و امری است عمومی و همگانی. و بر همگان، فریضه و واجب است تا خود، در راه مبارزهبا بیسوادی، پیشقدم باشد. مگر نه اینکه؛ حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای اعتلای اسلام، هر فرصتی را برای مبارزه با جهل و بیسوادی، غنیمت میشمردند، چنانکه پساز جنگ بدر، هر اسیری که توانِ پرداخت فدیه را نداشت، با آموزشِ ده تن از مسلمانان، آزاد میشد. آیا آموزش افراد به تبعِ دینِ هر فرد، ضابطهای حقانی است؟ آیا اگر معلمی که دینی غیر از دینِ متعلِّم و دانشپذیر دارد، بر دانشآموز مسلط نیست اما اگر خانواده دانشآموز، دارای دین غیررسمی باشند، بحث استیلا مطرح است و شائبه تبلیغ دین غیررسمی میرود. آیا محروم شدنِ چنین کودکی از تحصیل، کاشتن تخم انزجار او از آدمیان، نیست؟ مگر نه اینکه؛ کسی بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد! امید که با حاکمیت قانون، مسیر احقاق حقوق شهروندی هماره هموار باشد و قانون، فصلالخطاب!
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ 13 آبان 98، کد مطلب: 1316958: www.khabaronline.ir