شعار سال:اشاره: «میخواستیم سه پالایشگاه در کشورهای مقصد بخریم و آن کشورها هم تضمین کنند که حتی در صورت بازگشت تحریمها از ما نفت بخرند. اگر صندوق توسعه ملی موافقت میکرد، این اتفاق میافتاد و امروز ۷۰۰ هزار بشکه نفت خام بیشتر صادر میکردیم.» این جملات را علی کاردر، کارشناس نفتی و مدیرعامل پیشین شرکت ملی نفت به زبان میآورد که سکان شرکت ملی نفت را در دوره پسابرجام در دست داشت. وی از راهبردهایی میگوید که در صورت اجرا میتوانست به پیشبرد اهداف و کم اثر کردن تحریمها کمک کند. علی کاردر از راههای جدیدی که برای توسعه بازشده است میگوید که گزیده آن را در پی میخوانید.
توسعه باید اتفاق بیفتد. شرایط را با تحریم باید اندازهگیری کرد و سنجید. در چنین شرایطی باید سراغ سرمایهگذاران داخلی رفت. در دوره کاری من موازی مذاکرات با شرکتهای بینالمللی، توسعه داخلی انجام میدادیم. ما خطرات را پیشبینی کرده بودیم و به همین خاطر کار را متوقف نکردیم. اکنون شرایط فرق کرده و بازیگرهای جدیدی وارد کارشدهاند. در این مدت دانش شرکتها بیشتر شده است. البته اینکه فکر کنیم خروجی کار شرکتهای ما با شرکتهای بینالمللی برابر است، اینطور نیست. در دور قبلی تحریمها رابطه مالی شفافی در قراردادهای نفتی وجود نداشت و همهچیز به سهم ۱۴.۵ درصدی شرکت ملی نفت از درآمدهای نفتی وابسته بود. به همین دلیل بیش از ۴۰ میلیارد دلار بدهی برای شرکت ملی نفت به بار آمد، یعنی شرکت ملی نفت وام میگرفت و محل تأمین منابع را نمیدید، اما در مدلهای جدید این موضوع بهخوبی دیدهشده است. بازپرداخت پروژه از محل درآمد میدان خواهد بود و راههای تأمین مالی نیز تنوع بیشتری دارد. اساس سعی دولت یازدهم و دوازدهم این بود که همه تأمین مالیها از محل مشخصی و درآمد معینی انجام شود.
شرکتهایی که با تحریم رفتند
یکی از دلایلی که پتروپارس بهعنوان بخش ایرانی در قرارداد بود و میخواستیم بازپرداخت از محل تولید میدان انجام شود، همین بود، اما فکر میکردیم چینیها میمانند که البته به دلایل تحریمی رفتند. آمریکا حتی شرکت «کاسکو» چین را هم تحریم کرد. کاسکو شرکت بزرگ نفتکش است و فکر نمیکردیم آمریکا آن را تحریم کند. این موضوع روی قیمت حمل نفت تأثیر گذاشت و بازار به همریخت. «سیانپیسیآی» هم در میدانهای شیل گس و شیل اویل (نفت و گاز غیرمتعارف امریکا) سرمایهگذاری کرده است. در کانادا هم همینطور. به همین دلیل نمیتوانست ریسک کند و فاز ۱۱ را ترک کرد.
تضمین آینده فروش نفت
سه پروژه برونمرزی تعریف کرده بودیم و مطالعات امکانسنجی هم انجامشده بود، اما پول نداشتیم. طرحها را به صندوق توسعه ملی معرفی کردیم. به آنها گفتیم شما هم درفروش نفت سهم دارید و با این سرمایهگذاری، میتوانیم آینده فروش نفت را تااندازهای تضمین کنیم. سهم ما از درآمدهای نفتی ۱۴.۵ درصد است، اما قرار است درصد سهم صندوق از درآمدهای نفت افزایش یابد و به بیش از ۴۰ درصد برسد. به این معنا که صندوق توسعه ملی نفع بیشتری از فروش نفت میبرد و باید نسبت به بازگشت تحریمها دغدغهاش بیشتر از ما باشد، اما بحث بر سر نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) شکل گرفت و درنهایت صندوق توسعه ملی طرحها را رد کرد. درحالیکه بهترین نرخ بازگشت سرمایه در مقیاس بینالمللی حدود ۹ تا ۱۱ درصد است و این رقم هم در ۳ پروژه تعریفشده قابلدستیابی بود. حتی در پروژههای داخلی هم نرخ بازگشت سرمایه بالاتر از این میزان نیست. اگر صندوق سهامدار پالایشگاه میشد همسود میبرد و هم نفت صادر میشد و پول به کشور میآمد. با کشورهای هند، سنگال و یک کشور اروپایی پروژه را تعریف کرده بودیم.
سود هنگفت حذف یارانه
الآن در پالایشگاههایی نظیر مدرس سهم داریم، اما در قرارداد ذکر نشده بود که در هر شرایطی باید ایران مستثنا و نفت آن خریداری شود، یعنی در قوانین بالادست نوشتهنشده بود که آن پالایشگاه به خاطر سهام حتماً نفت ایران را ببرد. حدس میزدند که باید این کار را انجام دهند و تا مدتی نیز این اتفاق افتاد، اما وقتی متوجه شدند که میتوانند نفت ایران را نخرند، این کار را متوقف کردند، اما این بار اگر صندوق میپذیرفت، از دولت و پارلمان کشور مقصد میخواستیم معافیت بگیریم. مانند عربستان که حدود ۶۰ درصد از بازارش فقط پالایشگاههای خودش است. این نکته مهمی است. آن پروژههای تعریفشده بین ۶ میلیارد دلار تا ۱۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز داشت. حدود ۷۰۰ هزار بشکه در روز به فروش نفت کشور کمک می کرد. ما میتوانستیم قوانین را حتی درست کنیم اما الآن تحریمها اجازه نمیدهد. اگر یارانههای پنهان را کاهش میداد و یارانههای نقدی را نیز هدفمند میکرد، قطعاً میتوانست.
سرمایه گذاری از دست رفته
ما هر چه تولید میکنیم با افزایش مصرف در داخل میسوزد و دود میشود. امروز ما معادل ۵.۵ میلیون بشکه نفت خام سوخت در داخل مصرف میکنیم. آنهم باقیمت ۳ صدم سنت. این عددی است که در بازارهای بینالمللی ناشناخته است و حتی به ما میخندند. البته این اواخر افزایش قیمت بنزین را تجربه کردیم، اما باوجوداین بازهم ما گرفتار یک چرخه معیوب هستیم. به اسم دهک پایین جامعه سوخت را ارزان نگهداشتهایم و از بسیاری از سرمایهگذاریها عقبماندهایم که همین سرمایهگذاری نکردن فشار را بر اقشار کمدرآمد بیشتر کرده است. ما ۵.۵ میلیون بشکه سوخت مصرف میکنیم درحالیکه بالاترین میزان صادرات نفت ما به ۲.۶ میلیون بشکه در روز میرسد. این است که اقتصادمان امروز با چالشهای اساسی مواجه است.
سرمایهگذاری عربستان
درآمد شرکت آرام کو عربستان ۳۵۰ میلیارد دلار در سال است. بیشتر نفت خام تولیدی خود را صادر میکند. اگر این پول در اختیار ما بود، چهکارها نمیتوانستیم انجام دهیم. زمانی ایران ۶ میلیون بشکه در روز نفت صادر میکرد، اما نتوانستیم در آن موقعیت بمانیم و امروز هم هر پالایشگاهی که میسازیم فقط مصرف خودمان را تأمین میکند. ادامه این روند فقط هزینهها را بیشتر خواهد کرد. باید از این دور باطل خارج شویم. اگر آن زمان که برجام اجراشده بود، یارانههای پنهان را اصلاح میکردیم، میتوانستیم هرسال ۲۰۰ هزار بشکه به ظرفیت پالایشگاههای خارجی کشور بیفزاییم. میتوانستیم بهترین و گرانترین پالایشگاهها را بخریم، اما این کار را نکردیم و فرصتها از دست رفت.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تحلیلی خبری ستاره صبح،تاریخ انتشار:7دی1398،کد خبر:71358،www.setaresobh.ir