پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۲۹۸۴
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۰
كشور افغانستان يكي از باسابقه‌ترين كشورهاي مبدا پناهندگان و مهاجران در جهان است. جريان مهاجرت‌هاي كاري و فصلي از افغانستان به كشورهاي همسايه از جمله ايران سابقه طولاني دارد. اما روند گسترده مهاجرت‌هاي اجباري و پناهندگي به كشورهاي ديگر، از حدود چهل سال قبل و با وقوع مخاصمات مسلحانه حمله شوروي به اين كشور (در دي‌ماه سال 1358) آغاز شده و تا امروز ادامه داشته است.

شعار سال: دو كشور همسايه افغانستان، ايران و پاكستان براي سال‌ها ميزبان بزرگ‌ترين جمعيت پناهندگان در جهان محسوب مي‌شدند و اكنون نيز با وجود گذشت نزديك به بيست سال از سقوط دولت طالبان و بازگشت بخشي از مهاجران و پناهندگان به كشور اصلي خود، همچنان ميزبان چند ميليون از مهاجران اجباري افغانستاني هستند. در روزهاي گذشته (27 و28 بهمن) به مناسبت چهل‌سالگي حضور مهاجران اجباري در پاكستان كنفرانسي با حضور دبير كل سازمان ملل متحد (آنتونيو گوترش)، كميسر عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (فيليپو گراندي) و نخست‌وزير پاكستان (عمران‌خان)، معاون رييس‌جمهور افغانستان و مدير كل اداره اتباع و امور مهاجرين وزارت كشور (مهدي محمودي) با هدف تمركز بر حل بحران پناهندگي افغانستان پس از چهل‌سال و جلب حمايت‌هاي بين‌المللي برگزار شد. حضور كمرنگ نماينده كشورمان در اين كنفرانس، بار ديگر اين سوال را در ذهن ايجاد مي‌كند كه چرا ايران به‌رغم ميزباني سخاوتمندانه از ميليون‌ها مهاجر افغانستاني طي چهار دهه در كشور، در عرصه تعاملات بين‌المللي در اين خصوص چه از منظر موافقتنامه‌هاي سياسي و هنجارسازي، چه از منظر دريافت كمك‌هاي مالي بين‌المللي براي پاسخگويي به نيازهاي پناهندگان تا اين حد منفعلانه عمل ‌مي‌كند؟ اين موضوع از آن جهت حائز اهميت است كه بررسي وضعيت افغانستان و روند مهاجرت‌هاي اجباري از اين كشور نشان‌دهنده تداوم حضور مهاجران و پناهندگان و حتي ورود گروه‌هاي جديد به كشور است. مطابق گزارش‌هاي كميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، افغانستان با 2.7 ميليون نفر پناهنده رسمي و چند ميليون مهاجر همچنان رتبه دوم كشورهاي فرستنده مهاجران و پناهندگان در جهان را دارد. اگرچه در سال‌هاي اخير تمايلي در حركت مهاجران افغانستاني به سمت كشورهاي ديگري مانند استراليا و كشورهاي عضو اتحاديه اروپا بوده است، اما ايران همچنان به دلايل متعدد جغرافيايي، همزباني، اشتراكات مذهبي و فرهنگي و وجود شبكه گسترده و باسابقه مهاجران افغانستاني اولين مبدا ورودي اين افراد است. در حال حاضر، ايران ميزبان 951 هزار نفر پناهنده رسمي و نزديك به 2 ميليون نفر مهاجر افغانستاني است. توجه به اين امر، همچنين علل تداوم جريان مهاجرت اجباري از افغانستان در سياستگذاري، قانونگذاري و برنامه‌ريزي‌هاي كوتاه‌مدت و بلندمدت، حائز اهميت است. يكي از رويكردهاي ضروري براي يافتن راه‌حل‌هاي پايدار در اين خصوص افزايش تعاملات و بازيگري دولت ايران به عنوان يكي از مهم‌ترين ميزبانان مهاجران افغانستاني در عرصه بين‌المللي است. چهل‌سالگي بحران مهاجرت‌هاي اجباري از افغانستان، بهانه خوبي براي مروري اجمالي بر وقايع و اتفاقات اين چهار دهه در كشور همسايه و عوامل اصلي تداوم مهاجرت‌هاي اجباري است.

 

حمله شوروي و آغاز مهاجرت‌هاي گسترده

روند مهاجرت‌هاي اجباري و پناهندگي از ابتداي دهه پنجاه شمسي پس از كودتاي محمد داوودخان اولين رييس‌جمهور دولت دموكراتيك افغانستان آغاز شد و پس از وقوع كودتاي ثور (ارديبهشت) در سال 1357 توسط اعضاي حزب دموكراتيك خلق، به دليل افزايش خشونت نسبت به روحانيان و افراد برجسته سنتي و ديني، موجب شورش‌هايي در سراسر اين كشور و گريختن افراد بسياري به كشورهاي همسايه شد. تقريبا از همان ابتداي روي كار آمدن حكومت دموكراتيك افغانستان و بر مبناي معاهده دوجانبه‌اي كه ميان اين دولت و دولت شوروي سابق منعقد شده بود، دولت وقت به صورت مكرر از شوروي تقاضاي كمك‌هاي نظامي براي مقابله و سركوب شورشيان ضد دولت كمونيستي (نيروهاي مجاهدين) كرد. تامين تجهيزات نظامي و حضور دسته‌هايي از نيروي نظامي شوروي از يك سو و تامين مالي نيروهاي مجاهدين از سوي چند كشور خارجي از جمله امريكا كه براي مقابله با قدرت گرفتن شوروري در افغانستان صورت مي‌گرفت از سوي ديگر، باعث تداوم ناامني و جنگ‌هاي داخلي در اين كشور شد. احتمال تضعيف نيروهاي وابسته به شوروي و احتمال توافقي ميان رييس‌جمهور وقت اين كشور حفيظ‌الله امين (رهبر كوتاي ثور) و دولت امريكا، سبب شد تا لشكر چهلم ارتش سرخ شوروي در تاريخ 6 دي 1358 به قصد تصرف محل‌هاي كليدي دولتي رسما وارد كشور افغانستان شود. از اين تاريخ، اگرچه با قتل حفيظ‌الله امين و انتخاب ببرك كارمل به مقام رياست‌جمهوري (يكي از سياستمداران كمونيست افغانستان كه در واقع توسط نيروهاي شوروي به رهبري رسيد)، ظاهرا دولت جديدي در افغانستان شكل گرفته بود كه با اقداماتي نظير آزادي زندانيان سياسي و تلاش براي بهبود روابط با كشورهاي اسلامي همسايه سعي در برقراري آرامش و ثبات داشت، اما حضور و فعاليت مستقيم نيروهاي شوروي در اين كشور براي سركوب مخالفان و نيروهاي مجاهدين سبب شد تا فعاليت گروه‌هاي مختلف نيروهاي مجاهدين با جذب افراد بيشتر براي مبارزه با شوروي گسترده‌تر و مناطق بيشتري از كشور افغانستان درگير مخاصمات مسلحانه شود. جنگ‌هايي كه به دليل استقرار اين نيروها در مناطق روستايي، قربانيان اصلي آن غيرنظاميان و روستايياني بودند كه يا به دليل حملات و بمباران‌هاي نيروهاي شوروي مجبور به ترك خانه و روستاي خود مي‌شدند يا به دليل فشارهاي ناشي از حضور نيروهاي بنيادگرا كه اقدام به سربازگيري از ميان مردم عادي مي‌كردند، جبر آوارگي را بر تحمل مصائب و ستم‌هاي ناشي از حضور اين گروه‌ها انتخاب مي‌كردند. از سوي ديگر، كاهش توليد محصولات كشاورزي و دامي طي سال‌هاي اشغال افغانستان توسط نيروهاي شوروري كه تا سال 1367 ادامه داشت، باعث گسترش فقر و گرسنگي مردم و از ديگر عوامل مهاجرت‌هاي اجباري بود. فعاليت‌هاي گروه‌هاي مجاهدين به صورت عمليات خرابكارانه كه هدف اصلي آن تخريب بسياري از تاسيسات و زيرساخت‌هاي دولتي از قبيل شبكه‌هاي برق و آب بود، برنامه‌هاي شوروي براي كاهش توليدات كشاورزي و بمباران زمين‌هاي كشاورزي با هدف تضعيف نيروهاي مجاهدين و نا امني توامان با خشكسالي همه از عوامل مهم كمبود محصولات كشاورزي و تداوم مهاجرت مردم افغانستان بود. در اين دوره تقريبا شش ميليون نفر از اتباع افغانستاني به كشورهاي ايران و پاكستان گريخته بودند.

 

جنگ‌هاي داخلي و قدرت‌گرفتن طالبان

پس از خروج نيروهاي شوروي از افغانستان، تنش‌ها و منازعات تداوم داشت. حكومت كمونيستي به كمك ارتش افغانستان كه ديگر به‌طور مستقيم از سوي شوروي حمايت نمي‌شد، در مقابل مبارزات نيروهاي مجاهدين تا سال 1371 مقاومت كرد و در اين سال رييس‌جمهور وقت (نجيب ا... ازحدي) استعفا داد. پس از بركناري دولت كمونيستي نيز، صلح و ثبات در افغانستان ايجاد نشد. پس از دستيابي نيروهاي مهاجرين به پايتخت و تشكيل حكومت مجاهدين افغانستان نيز، گروه‌هاي مختلف مهاجرين بر سر تقسيم قدرت و تشكيل دولت واحد به توافق نرسيدند و اين امر موجب وقوع جنگ‌هاي شديد داخلي ميان آنان شد. مبناي تشكيل اغلب گروه‌هاي مجاهدين همبستگي‌هاي قومي بود كه همين امر، يعني اختلافات قومي علت اصلي عدم توافق و كشمكش اين گروه‌ها به ويژه در شهرهاي بزرگ افغانستان از جمله كابل شد. از سوي ديگر، در اين دوران گروه‌هاي مختلفي به دليل منفعت مالي يا اعتقادات اسلامي براي مبارزه با نيروهاي شوروي و با حمايت مالي امريكا از كشورهاي عربي وارد افغانستان شده‌ بودند. اين گروه‌ها كه در اوج هرج و مرج شكل گرفته بودند، تداوم حيات خود را در ادامه مبارزات مي‌ديدند. در سال 1375 گروه تازه‌تاسيس طالبان با تصرف مناطق همجوار با پاكستان به ديگر بخش‌هاي اين كشور حمله كرده و كابل را تصرف كردند. اين گروه پس از تصرف نود درصد از خاك افغانستان با تشكيل دولت امارات اسلامي افغانستان در فاصله سال‌هاي 1379 – 1375 بر افغانستان حكومت كرد. بسياري از مردم افغانستان، خسته از سال‌ها درگيري و جنگ در ابتدا به برقراري امنيت و ثبات توسط اين دولت اميدوار بودند. اما شيوه حكومت طالبان بر اساس برداشت سطحي و افراطي از اسلام، موجب فشار زيادي بر مردم افغانستان به ويژه جمعيت شيعه از قوم هزاره اين كشور شد. بنابراين، اگرچه بخشي از آوارگان افغانستان پس از خروج شوروي به كشور بازگشته بودند، هرج و مرج و حكومت بنيادگرايان طالبان سبب موج دوم حركت گسترده مهاجران افغانستاني به كشورهاي همجوار شد. در اين دوران، با توجه به كشتارهاي گسترده‌اي كه از سوي حكومت طالبان نسبت به مردم شيعه مذهب هزاره رخ داد، ايران مقصد اصلي مهاجران بود.

از حمله امريكا تا امروز

در زمان حكومت طالبان، گروه القاعده به رهبري اسامه بن‌لادن (تبعه عربستان سعودي) وارد افغانستان شد و از اين كشور براي فعاليت‌ها و طرح‌ريزي عمليات‌هاي تروريستي استفاده كرد. امريكا پس از حمله تروريستي 11 سپتامبر 2001 (1380) با هدف دستگيري بن‌لادن به افغانستان حمله كرد. يك‌ماه پس از حمله امريكا دولت طالبان به ‌طور كامل سقوط كرد، اما اعضاي اين گروه تا امروز در نقاط مختلف افغانستان به فعاليت‌هاي تروريستي خود ادامه دادند. حملات هوايي نيروهاي نظامي امريكايي بر مواضع طالبان در اين سال موجب لطمات جاني و مالي بسياري به افراد غيرنظامي شد. تداوم درگيري‌هاي نيروهاي طالبان با نيروهاي نظامي امريكا و ناتو موجب آوارگي مجدد هزاران افغانستاني شد. با وجود تشكيل دولت جمهوري اسلامي افغانستان به رياست‌جمهوري حامد كرزي از سال 1383 (به مدت 13 سال) و به‌رغم تلاش‌هاي صورت‌گرفته در اين سال‌ها از جمله كمك‌هاي مالي و انساني بسيار زياد از سوي سازمان‌هاي بين‌المللي، كشورهاي توسعه‌يافته و همسايه براي بازسازي و بهبود وضعيت اجتماعي، فرهنگي و معيشتي كشوري كه چنددهه درگير جنگ‌هاي خارجي و داخلي بوده است؛ وضعيت امنيتي و اقتصادي اين كشور تا حدي ناپايدار است. اين وضعيت كه گاهي با وقوع عمليات تروريستي گروه‌هاي طالبان يا داعش در يكي از شهرهاي افغانستان به اوج مي‌رسد و از سوي ديگر با پيامد‌هاي ناشي از تغييرات آب و هوايي از جمله خشكسالي تشديد مي‌شود، سبب شده است كه روند خروج مهاجران از افغانستان براي دستيابي به زندگي بهتر و با ثبات تداوم داشته باشد و همچنان پس از چهل سال، ميليون‌ها نفر افغانستاني در كشورهاي ديگر در وضعيت پناهندگي به سر برند. علاوه بر اين، بسياري از خانواده‌هاي افغانستاني كه پس از سقوط طالبان و از سال 1383 به اين كشور بازگشته بودند، به همان دلايل فوق و همچنين به دليل عدم امكان بازادغام اجتماعي در كشور اصلي خود كه سال‌ها از آن دور بوده‌اند، مجبور به مهاجرت مجدد به ايران و پاكستان شده‌اند. مهاجرت‌هايي كه غالبا از مسيرهاي نامتعارف و به صورت غيرقانوني رخ مي‌دهد. تداوم اين وضعيت طي اين سال‌ها سبب شده تا ايران و پاكستان به عنوان ميزبان‌هاي طولاني‌مدت يكي از بزرگ‌ترين جمعيت پناهندگان در جهان شناخته شوند. در اين راستا و براي يافتن راه‌حلي پايدار، كنفرانس‌هايي در سال‌هاي قبل در يكي از سه كشور افغانستان، ايران و پاكستان با حضور نمايندگان سازمان‌هاي بين‌المللي تشكيل شده است.

اجلاس پناهندگان اسلام‌آباد در روزهاي 28 و 29 بهمن امسال نيز با هدف بررسي 40 سال ميزباني پناهندگان برگزار شد. يكي از محورهاي اصلي سخنان دبير كل سازمان ملل متحد در كنفرانس اسلام‌آباد تمركز بر افزايش كمك‌هاي مالي به كشورهاي ميزبان پناهندگان افغانستاني براي كاهش فشار مالي ناشي از حضور ميليوني پناهندگان و فراهم آوردن امكانات بهتر آموزشي، با اميد بازسازي افغانستان توسط نسل آينده است. بررسي اسناد بين‌المللي نشان مي‌دهد، پاكستان نسبت به ايران طي سال‌هاي گذشته سهم بيشتري از دريافت اين كمك‌ها داشته است. كمك‌هايي كه با وجود مشكلات اقتصادي و تحريم طي دهه‌هاي گذشته در ايران گاهي نزديك به صفر رسيده است. به گفته آنتونيو گوترش در اين كنفرانس، بازگشت مهاجران افغانستاني به اين كشور به كمترين ميزان خود در سال‌هاي گذشته رسيده است و نمي‌توان جمعيت پناهنده افغانستاني را رها كرد. ضرورت جلب‌توجه جامعه جهاني به موضوع بحران طولاني‌مدت پناهندگي افغانستان براي جلب حمايت‌هاي بين‌المللي در حالي بيشتر نمايان مي‌شود كه طبق اعلان كميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، با وقوع بحران‌هاي پناهندگي در ديگر نقاط جهان از جمله بحران پناهندگان سوريه‌اي‌ در سال‌هاي اخير بودجه اين سازمان و حمايت‌هاي بين‌المللي براي كمك به جمعيت پناهنده و آواره در سه كشور افغانستان، ايران و پاكستان به‌طور محسوسي كاهش يافته است. اگرچه همان‌گونه كه فيليپو گراندي در اين كنفرانس عنوان كرد، اصلي‌ترين راه‌حل بحران پناهندگي و آوارگي مردم افغانستان دستيابي به «صلح پايدار» است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه اعتماد، تاریخ انتشار 7 اسفند 98، شماره: 4596

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین