شعار سال:سیزدهم اسفندماه امسال و دقیقاً چند ساعت بعدازاینکه خبر رسید طرح ادغام موسسه هنرمندان پیشکسوت با بنیاد رودکی اتفاق نخواهد افتاد، حکم برکناری سیدعباس عظیمی هم از مدیرعاملی موسسه هنرمندان پیشکسوت به او ابلاغ شد.
شاید بسیاری از اعضای موسسه از شنیدن نتیجه جلسهای که با حضور معاون هنری وزارت ارشاد، رئیس بنیاد رودکی و مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت و اعضای هیئتامنا و هیئتمدیره این موسسه برگزار شد و در آن رأی به عدم ادغام دادند، شاد بودند که ناگهان متوجه شدند مدیرعامل محبوبشان آن هم پیش از اینکه دوره مدیریتش به شکل قانونی در موسسه به پایان برسد، از کار برکنار شده است. سیدعباس عظیمی یکی از کارمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که از هفت سال قبل یعنی همان روزی که موسسه هنرمندان پیشکسوت نه مکان مشخصی داشت که موی سپید کردههای عرصه هنر این سرزمین در آن، دور هم جمع شوند، به عنوان مدیرعامل معرفی شد و از همان دوران با همکاری هنرمندان پیشکسوت قدم در مسیری گذاشت که امروز نتیجهاش را میشود با لبخندی که روی لب اعضای موسسه نشسته، دریافت. امروز موسسه هنرمندان پیشکسوت برای خودش ساختمان مشخص، استودیو موسیقی، استودیو سینمایی، گالری، سالن اجتماعات، سالن جلسات و از همه مهمتر اعتبار و مقبولیتی دارد که بسیاری از هنرمندان به آن افتخار میکنند. در روزهایی که کشورمان درگیری شیوع بیماری کرونا شده بود، کنار گذاشتن عظیمی و معارفه مدیرعامل جدید موسسه به مذاق بسیاری از پیشکسوتان خوش نیامد. آنها به وزیر ارشاد نامه نوشتند و اعلام کردهاند اگر مدیرعاملشان بازنگردد به رئیسجمهور نامه خواهند نوشت و در ادامه و در صورت عدم بازگشت عظیمی، به رهبری نامه مینویسند. داریوش ارجمند که در طول این سالها بسیاری از اوقاتش را در کنار عظیمی و در موسسه هنرمندان پیشکسوت گذرانده، یکی از هنرمندانی است که از رفتن عظیمی بهشدت ناراحت است و شاید اول کسی است که بلافاصله بعد از برکناری عظیمی از سمت مدیرعاملی موسسه هنرمندان پیشکسوت دست به قلم شد و در دفاع از او و خدماتش یادداشتی را منتشر کرد. با او درباره رفتن سیدعباس عظیمی و دیدگاه هنرمندان پیشکسوت عضو موسسه به این برکناری گفتوگویی انجام شده که در ادامه میخوانید:
از نگاه شما چرا تا این حد بیسروصدا آقای عظیمی را از مدیرعاملی موسسه هنرمندان پیشکسوت برکنار کردند؟
معاون هنری وزارت ارشاد از نظر من یک دیکتاتور بهتماممعناست. او به نظرات کسانی که زیر دست و بالای دستش هستند، هیچ اهمیتی نمیدهد. البته باید این توضیح را هم بدهم که هنرمندان پیشکسوت، زیردست هیچکس نیستند. متأسفانه آنها فکر میکنند ما نوکرانشان هستیم. من در نامهای که به وزیر ارشاد نوشتم پیشنهاد دادم اگر دوست داری جمعه برو سر مزار محمدعلی فردین و ببین که هر هفته روی قبرش گل تازه گذاشتهاند. روی قبر شما قرار است چه چیزی بگذارند؟ در آینده اصلاً کسی نمیداند در این دوره چه کسی وزیر ارشاد بوده است. این مدیران بعد از مرگشان فراموش میشوند، درحالیکه جاودانگی از آن هنرمندان خواهد شد.
به نظر شما، چرا این تعداد از هنرمندان پیشکسوت از بازگشت آقای عظیمی به موسسه حمایت میکنند؟
چون بعد از چهل سال یک آدمحسابی پیدا شد که قدر هنرمندان را میدانست. ماجرا به همین سادگی است. او آمده بود به هنرمندانی که سالها عمرشان را در این عرصه گذاشتهاند و هیچکدامشان هم مدرکی پایینتر از دکترای هنری ندارند، خدمت کند. اعضای موسسه هنرمندان پیشکسوت از عرصههای مختلف هنری انتخاب شدهاند و در بینشان میتوانید بزرگترین هنرمندان عرصه صنایعدستی، بزرگترین موزیسینها، بزرگترین نقاشان، بزرگترین کارگردانها و بزرگترین بازیگران را سراغ بگیرید. حالا، معاونت محترم هنری که تا امروز پایش را در موسسه هنرمندان پیشکسوتان نگذاشته بود و تنها این عنوان را با خودش یدک میکشید، قرار است برای این موسسه تعیین تکلیف کند. ما در ادامه با این وضع، دیگر به موسسه نخواهیم رفت. در این مسیر نامههایمان را به وزیر نوشتهایم، بهزودی برای رئیس قوه قضاییه هم نامه خواهیم نوشت و بعدازآن هم برای رهبری نامه مینویسیم. ما کار خودمان را انجام خواهیم داد، حالا این آقایان میخواهند از سخن ما پند بگیرند خواه ملال. مگر آقای صالحی قرار است چند وقت دیگر در این وزارتخانه باقی بماند؟ ما خودمان را به دو سال نمیفروشیم. ایشان باید بداند که این پست و مقامها جاودانه نیست اما یک هنرمند در پایینترین سطحش، جاودانه است. میگویید نه، سری به قطعه هنرمندان قبرستانها بزنید.
از نگاه شما، مدیران وزارتخانه باید برای موسسه چهکاری انجام بدهند؟
مدیران فرهنگی در این مملکت تنها شعار دادن درباره فرهنگ و هنر را خوب بلدند، درحالیکه از هنر و فرهنگ چیزی نمیدانند. این افراد خوب میدانند که باید رفقایشان را به عنوان معاونان خودشان انتخاب کنند تا آن معاونها هم رفقای خودشان را به عنوان زیردستانشان به کار بگیرند و درنتیجه آدمها را به انقیاد بکشانند و بتوانند دو روز بیشتر بمانند.
اغلب هنرمندان عضو موسسه، با طرح ادغام مخالف بودند و بعد از اینکه در جلسه هفته گذشته مشخص شد ادغام اتفاق نخواهد افتاد، بسیاری خوشحال بودند.
اتفاقی که الآن افتاده و انتخاب آن آقا به عنوان مدیرعامل از ادغام بدتر شده است.
شاید حقوقی که بابت نشان درجه یک هنری به هنرمندان پرداخت میشود، برای بسیاری از هنرمندان چندان مهم نباشد اما خیلیها هم به همین مبلغ ناچیز نیاز دارند. از سوی دیگر سرکشی آقای عظیمی به هنرمندان پیشکسوت در شهرها و روستاهای دور از مرکز یکی از اقداماتی بود که در کارنامه مدیریتی ایشان، خودنمایی میکند. با این توضیح و با توجه به اشراف آقای عظیمی به نظر شما این جابهجایی چه اثری بر روی کار موسسه خواهد داشت؟
قطعاً نتیجه بدی به دنبال دارد. آقای عظیمی بود که با من به خواف میآمد تا عثمان محمدپرست را ببیند. آیا آقای حسینی قرار است این کارها را انجام بدهد؟ او اگر خوشنویس خیلی توانمندی باشد یک قلم درشت دارد که روی یک صفحه ابر و باد یک خط مینویسد. من بسیار مشتاقم که او به موسسه هنرمندان پیشکسوت بیاید تا بنشینیم و درباره هنر با هم بحث کنیم تا بعد مشخص شود اصلاً از هنر چیزی میداند.
به نظر شما چرا دقیقاً چند ساعت بعد از اینکه اعلام شد طرح ادغام موسسه هنرمندان پیشکسوت با بنیاد رودکی اتفاق نخواهد افتاد، آقای عظیمی را برکنار کردند؟
به نظر من همه این کارها بر اساس یک برنامهریزی از قبل انجام شده، اتفاق افتاد. آنها فکر میکردند این آقای سیدعباس عظیمی است که دارد با ادغام مخالفت میکند بنابراین با خودشان گفتند سر مار را میزنیم به این خیال که بقیه ساکت خواهند نشست. نه، ما ساکت نخواهیم بود. آقایی که بنا شده به جای آقای عظیمی به عنوان مدیرعامل به موسسه هنرمندان پیشکسوت بیاید، به درودیوار ریاست خواهد کرد. نمایشنامهنویس بزرگ استاد خسرو حکیم رابط بلافاصله استعفای خودش از حضور در موسسه را نوشت و گفت بعد از آقای عظیمی دیگر پایم را اینجا نخواهم گذاشت. ما دیگر در سن و سالی نیستیم که تحت تأثیر این و آن قرار بگیریم. این تنها حقیقت است که میتواند روی ما اثر بگذارد. البته این آقایان نمیتوانند کار را پیش ببرند، چون دیگر هنرمندی باقی نخواهد ماند.
در این میان بعضی از اعضای هیئتمدیره موسسه هنرمندان پیشکسوت در دوره قبل، در هیئت مدیرهای که بهتازگی نامشان اعلام شده هم حضور دارند. نگاه شما به ادامه کار این افراد چیست؟
در آن جلسه هم بعضی دیگر از دوستان حضور داشتند، اما کدامشان میتوانند کاری انجام بدهند. از نگاه من عباس عظیمی یک موجود استثنایی در مدیریت این کشور است. الآن، این موسسه میخواهد آبروی وزارت ارشاد و معاونت هیچکاره آن شود و آقایان میخواهند این موسسه را در دل معاونت قرار دهند و بگویند ما بر ۱۰۰۰ هنرمند ریاست میکنیم. درحالیکه ما ریاست پذیر نیستیم. من نه به اشتری سوارم/ نه چو خر به زیر بارم/ نه خداوند رعیت/ نه غلام شهریارم. هنرمندان موجودات آزادهای هستند. پادشاهان و گدایان دو گروه عجیباند/ که نبودند و نباشند بهفرمان کسی. ما معنی کاری را که انجام میدهیم میدانیم. امروز دیگر هفتاد و پنج سال از عمر من گذشته است. بنابراین یک جوجه کارمند رفیقباز که با رفاقت به معاونت هنری وزارت ارشاد رسید که نمیتواند ما را ارزیابی کند. اگر دوره دیگری بود، ایشان نمیتوانست آبدارچی ارشاد هم شود چه برسد به معاونت هنری این وزارتخانه. او میخواهد ما را ارزیابی کند؟ اگر قدرت ارزیابی داشت، میتوانست عملکرد آقای عظیمی در موسسه هنرمندان پیشکسوت را ارزیابی کند. البته تعجب من بیشتر از آن مرد مسلمان مؤمن، دکتر عباس صالحی است که با آدرس غلط این آقایان به چاه رفته است. چطور ۱۰۰۰ هنرمند بالای ۶۰ سال که همگیشان مدرک معادل دکترا دارند را رها کرده و نظرات معاونش را میپذیرد؟ او در وزارت ارشاد چه کرده است؟ دو روز دیگر هم بازنشسته میشود و باید به خانهاش برود و آنجا بنشیند و کاغذی روی زانویش بگذارد و با ابر و باد شعار بنویسد. خوب است به کانال هنرمندان پیشکسوت در تلگرام مراجعه کنید و نظرات هنرمندان درباره ایشان را ببینید.
بعد از برکناری آقای عظیمی تنها فایل گفتوگوی شما با رادیو فرهنگ در کانال گذاشته شد که در آن گفتوگو هم شما از بحث کرونا نقبی به ماجرای کنار گذاشتن آقای عظیمی از موسسه زدید…
من هر جا برسم به این بحث نقب خواهم زد. اینها هر کاری دوست دارند، میتوانند انجام بدهند. میخواهند کانال را ببینند، آن را باز بگذارند، از طریق وزارت ارتباطات موبایلهایمان را خفه کنند یا هر کاری دیگر که دوست دارند، انجام بدهند. ولی رئیس موسسهای که بهتازگی معرفی شده، به در و دیوار آنجا ریاست خواهد کرد. ما از روزی که این موسسه یک اتاق نداشت که بتوانیم به آنجا برویم و در آن بنشینیم، در کنار آقای عظیمی بودهایم. من از روزی که به وزیر ارشاد وقت آقای حسینی گفتم یک چادر به ما بدهید، تا در آن دورهم جمع شویم را به یاد میآورم تا روزی که آقای نوبخت با دوندگی بسیار توانست ساختمانی برای موسسه بگیرد. امروز که موسسه صاحب ساختمان شده و در اصطلاح لقمه آماده است، همه میخواهند آن را به نام خودشان بزنند.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت اقتصاد روز،تاریخ انتشار:23اسفند1398،کد خبر:----،eghtesaderooz.com