شعار سال: «مردم سفر نروند.» از این دست توصیهها این روزها زیاد میشنویم. مسئولین به مردم میگویند سفر نروید و صداوسیما و برخی خبرگزاریها هم مردم در حال سفر را نشان میدهند که باعث شیوع کرونا میشوند. انگار قرار است این پیام منتقل شود: مسئولین تمام سعی خود را برای نابودی کرونا میکنند، اما این مردم هستند که مراعات نکرده و این تلاش را ناکام میگذارند. آیا واقعا اینطور است؟
کرونا از قم آغاز شد؛ شهری که به گفته خیلیها باید قرنطینه میشد اما نشد، چون مسئولین قرنطینه را کاری قدیمی و بیفایده میدانستند. قبلش چطور وارد ایران شد؟ میگویند توسط یک تاجر چینی با پرواز غیرمستقیم. به فرض که این حرف درست باشد، هنوز سئوال بسیاری از مردم سر جای خود مانده: چرا ماهان پروازهای خود را به چین قطع نکرد؟ یعنی هیچ مسئولی نبود که حتی از احتمال آمدن کرونا به ایران توسط ماهان نگران شود؟ یعنی مسئولین حاضر شدهاند این ریسک را بپذیرند و کشور را در شرایطی چنین دشوار قرار دهند؟
آماده نبودن ایران برای ورود این بیماری، آن هم زمانی که احتمالش میرفت، کاملا مشهود بود؛ نه ماسکی ذخیره شده بود و نه الکلی. آنطور که از شواهد پیداست، مسئولین هم مثل مردم ناگهان متوجه شدند که به چه چیزهایی نیاز است و تقاضای بازار برای این اقلام بسیار کند برطرف شد.
کادر درمانی ایران در روزهای نخست ضربه سختی از بیماری خورد. نبود امکانات و جدی نگرفتن قضیه توسط مسئولین، باعث شد تا جان بسیاری از آنها در خطر بیفتد و برخی از دنیا بروند. گرچه این مشکل هنوز هم برطرف نشده و بهصورت جدی وجود دارد، اما از روزهای نخست همهگیری بیماری، میتوانست قابل کنترل باشد.
کمبود کیتهای تست کرونا هم باعث شد تا بیماریِ بسیاری از کروناییها بعد از مرگشان مشخص شود، در حالی که برخی مسئولین به راحتی تست کرونا میدادند و حتی اقلام بهداشتی هم برای پیشگیری دریافت میکردند.
تا صداوسیما ورود کرونا به ایران را از شایعه فراتر بداند، تا تولیت حرم حضرت معصومه بپذیرد که باید این مکان زیارتی را ببندد، تا سازمان میراثفرهنگی بسته شدن موزهها و اماکن گردشگری را در دستور کار قرار دهد، تا مدیرعامل موزه سینما متوجه خطر باز ماندن این مکان در نوروز شود، روزها و روزها طول کشید و سیر صعودی بیماری هم شدت یافت.
مشهورترین ناقل بیماری کرونا در جهان یکی از مسئولین ارشد سازمان بهداشت ایران شد و نسبت آمار مرگومیر این بیماری در کشور ما تمام رکوردها را شکست. دولت هم وزارتخانهها و سازمانهای زیرنظر خود را تعطیل نکرد و کارمندها تا آخرین روزهای اسفند سرکار رفتند تا اینطور القا شود که انگار این بیماری جدی گرفته نشده.
حالا تصاویری از سفرهای نوروزی مردم، نشان میدهد که برخیها به قرنطینه خانگی بیتوجهی کرده و به سفر میروند. کاری که باعث شیوع گسترده و سریع بیماری میشود و مسئولین بارها درباره آن تذکر دادهاند.
هلال احمر اعلام کرده که از ۲۷ اسفند تا پایان روز اول فروردینماه، حدود ۹۷۰ هزار خودرو از ۱۳ استان کشور خارج شدهاند که احتمالا حدود ۳ میلیون سرنشین را جابهجا کردهاند. خبر ترسناکی است، اما ترسناکتر و البته عجیبتر از آن این است که بدانیم فقط خودروهای شخصی در این آمار حساب شدهاند چراکه هیچکدام از مسیرهای حمل ونقل عمومی سفر چه پروازی، چه جادهای و چه ریلی بسته نشدهاند. مگر قرار نیست مردم قرنطینه را جدی بگیرند؟ پس چرا قطارها و هواپیماها و اتوبوسها همچنان بلیت میفروشند؟ عجیب اینکه حتی برای سفرهای خود تخفیف هم گذاشتهاند تا عده بیشتری را به سفر ترغیب کنند.
در این یکماه، کسبوکارهای زیادی تعطیل شده، فروشندگان پوشاک، غذاخوریها و شرکتهای گردشگری. دستفروشها را از خیابانها جمع کردهاند و زبالهگردها حق گشتن سطلهای زباله را ندارند. چطور در این شرایط که کاسبان جزء بیکار شدهاند، شرکتها و سازمانهای بزرگ حملونقل می توانند به راحتی بلیت بفروشند و مردم را جابهجا کنند؟ تا کجا میتوان همه تقصیرها را به گردن مردم انداخت؟
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری عصر ایران، تاریخ انتشار 3 فروردین 99، کد خبر: 719945، www.asriran.com