شعار سال: وحیده شاهحسینی، دکتری فلسفه تعلیم و تربیت و مدرس سواد رسانهای با اشاره به افزایش استفاده کودکان از فضای مجازی و بازیهای موبایلی در ایام قرنطینه میگوید: درباره افزایش استفاده کودکان از فضای مجازی و بازیهای موبایلی چند عامل وجود دارد. اول اینکه کودکان و نوجوانان خصوصاً زمان بسته شدن مدارس و مراکز آموزشی و تفریحی، سرگرمی مناسبی نداشتند. بنابراین چاره دیگری جز سرگرم شدن با برنامههای رسانهها نداشتند. وقتی هم بررسی میکنید میفهمید که خانوادهها برنامهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای زندگی فرزندانشان نچیدهاند و بهصورت روزمره در حال گذراندن زندگی هستند. شاید این مسئله به فقدان برنامهریزی خانواده برای خودشان هم برگردد. چون در بهترین حالت کودکان را به مدرسهها سپردهاند.
او ادامه میدهد: از طرفی والدین تمایلی برای وقت گذراندن با کودکانشان ندارند و ظاهراً فرزندانشان را از سر خود باز میکنند و آنها را به برنامههای موبایلی و تلویزیون میسپارند. از طرف دیگر خودشان هم دائماً درگیر تلویزیون، اخبار و شبکههای اجتماعی هستند. الگوی کودکان هم پدر و مادرشان است. مورد بعدی والدین آنقدر به فکر مشغله اقتصادی و امکانات لازم برای فرزندانشان هستند که از تهیه برنامه هدفمند برای آنها غافل شدهاند.
شاهحسینی میگوید: ایام قرنطینه نشان داد که خانواده به معنای واقعی کلمه کمرنگ شده است. به عبارتی خانوادهها نمیتوانند مدتی طولانی کنار هم به گفتگو بنشینند و فوراً اختلافسلیقه پیش میآید. خب فرزندانشان همچنین رفتاری را از آنها یاد میگیرند و چون دانش گفتگو را ندارند بهترین کار را سرگرم کردنشان با رسانهها میدانند.
او فقدان برنامه هدفمند در خانوادهها را ناشی از عدم آگاهی و بیتوجهیشان میداند و میگوید: یکسری از خانوادههای فرهیخته را میشناسم، بهگونهای برای زندگیشان برنامهریزی کردند که هرکدام در خانه مشغول کار خود هستند ولی ساعتهای خاصی را با هم میگذرانند. با این حال یکسری دیگر از خانوادهها هستند که برنامه هدفمندی برای گذراندن زندگی ندارند. این آموزشها را باید از کجا ببینند؟ آیا نهاد مسئول دغدغه مندی داریم؟ من معتقدم این مسئله به عدم آگاهی و نبود دغدغه جدی در خانواده برمیگردد. ما نیاز داریم تا خانوادهها قبل از تولد فرزند و یا حین آن آموزش صحیح ببینند. مراجعه خانوادهها به مشاوران غیرمتخصص هم مشکل دیگری است که باید جدی گرفته شود چون در شبکههای اجتماعی نمونههای زیادی از توصیههای غیرتخصصی را میبینیم.
شاه حسینی به نقش رسانه در آگاه کردن والدین اشاره میکند و میگوید: در ایام قرنطینه فیلم خانوادگی نداشتیم که خانواده بتواند همراه با فرزندانش به تماشای آن بنشیند و ارزشها و سبک زندگی درست و اخلاقی را به آنها ارائه کند. شاید در گذشته وجود داشته ولی الان کمبود آن در رسانه ملی احساس میشود. برای برنامههای تلویزیونی همچنین کمبودی احساس میشود و برنامهها آنقدر غنی نیستند تا بتوانند ارزشها را بسازند.
با این حال رسانه در خودتنظیمی خود برای کودکان چه نقشی میتواند داشته باشد؟ او پاسخ میدهد: کودکان واقعاً از رسانه یاد میگیرند. رسانه میتواند برنامههایی داشته باشد که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم مصرف درست را به کودکان یاد بدهد. باید آموزشها اصولی و بهروز باشد. به عبارتی باید مخاطب و نیازهای آن را بهخوبی بشناسند و با توجه به زمان و نیاز آنها صحبت کنند. باید یکسری برنامههای علمی، خلاقیتی، تفکری و… برای کودکان تهیه شود تا مطالب ارزشمندی یاد کودکان بدهند. از طرفی رسانه میتواند برنامههای تعاملی هم بسازد که کودکان خودشان تولیدکننده باشند. یا حتی میتوانند چگونه بازی کردن را به کودکان یاد دهند چراکه خیلی از آنها بازی کردن را نمیدانند. وقتی رسانه و خانواده فاقد این آموزشها باشند نهایتاً با کوکانی روبهرو هستیم که تمرکز ندارند، ارتباطات اجتماعیشان خوب نیست، گفتگو نمیدانند، شرایط اختلالی در آنها ایجاد میشود و… .
شاهحسینی پیشنهاد میکند: بهتر است رسانهها برنامههای مناسبی برای خانواده و کودکان داشته باشند و خانوادهها را با فرهنگ گفتگو آشنا کنند. از طرفی رسانه باید الگوهای عملی درست را به خانوادهها نشان دهد. در شرایط قرنطینه یکسری دورههای کمهزینه، علمی و بهروز برای آنها در نظر بگیرد و آموزش کتابخوانی را به آنها یاد بدهد.
شعار سال با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری شفقنا ، تاریخ انتشار: 8 خرداد 1399، کدخبر:497255،www.fa.shafaqna.com