شعار سال: هرچند پیش نویس این قطعنامه توسط تروئیکای اروپایی تنظیم و به شورای حکام پیشنهاد شده ولیکن به راحتی رد پای سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ را در این پیشنویس میتوان روئیت کرد.
از سویی اروپا هم نشان داد که کاملا همسو با امریکا عمل میکند که طبیعی است. چرا که به عنوان مثال چندین میلیارد یورو اوراق قرضه بانکهای آلمانی طی سالهای اخیر توسط ایالات متحده خریداری شده و یا با نگاه اجمالی به اقتصاد اروپا میتوان متوجه شد چیزی حدود ۴۰ درصد گردش مالی کشورهای بزرگ اروپایی با ارز دلار است. بریتانیا تحت هر شرایطی (چه مشروع چه غیر مشروع) همواره پشتیبان و متحد استراتژیک ایالات متحده بوده است و قطعا درک آن نیاز به فهم سیاسی خاصی ندارد؛ بنابراین هرگونه توقعی از شرکای اروپایی برجام میباید متناسب با درک صحیح از روابط این کشورها با ایالات متحده صورت گیرد. برای همین این سطح از غافلگیری مسوولان ایرانی (باتوجه به واکنشهایشان نسبت به اروپایی ها) کمی عجیب و دور از انتظار است. به نظر میرسد ماراتنی نفس گیر درعرصه دیپلماتیک آغاز شده است که احتمالا تا اکتبرهرلحظه امکان فشارهای جدید از سوی ایالات متحده قابل پیش بینی و انتظار است.
آنچه از سوی دولتمردان ودیپلماتهای کشورمان مورد انتظار است، اتخاذ استراتژی چندلایه و پیچیده، فارغ از هرگونه شعارزدگی با اولویت حفظ منافع ملی و دوری گزیدن از هرگونه تنش و مناقشه است. نکته عجیب ولیکن جالب رویکرد تندروهای داخلی همسو با ایالات متحده است. از یکسو آمریکا با فشارهایی که وارد میآورد ایران را به سمت خروج از برجام هل میدهد و از سویی دیگر تندروهای داخلی دولت را نه تنها به خروج از برجام که حتی دیگر معاهدات تعهد آوری مانند ان پی تی تشویق میکنند. طبیعی است که دولت تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی در شرایط خوبی قرار ندارد. در این موقعیت شعار دادن و نسخههای حماسی پیچیدن راحتترین کار است.
اگرچه نماینده ایران در سازمان اژانس انرژی اتمی گفته که این قطعنامهها الزام آور نیست، اما نمیتوان منکر اثرات وضعی آن در اقتصاد داخلی و به خصوص بازار ارز شد آن هم در شرایطی که اقتصاد ایران روزهای خوبی را پشت سر نمیگذارد. تخریب همیشه از ساختن راحتتر است. ما باید ضمن انتقاد صریح از بی عملی اروپا منفذهای مذاکره و لابی را فعال نگه داریم و از رفتارهایی که مستمسک فشارها و تحریمهای بیشتر شود اجتناب کنیم چرا که پایان دیپلماتها به معنی اغاز کار ژنرالها خواهد بود.
نگارنده نزدیک به یکماه قبل در یادداشت دیگری با عنوان «تا دیرنشده دیپلماسی را فعال کنید» زنهار دادم که تحرکات و لابیهای ایالات متحده بسیار جدی و در راستای هدف دلخواه آنها معطوف به سیاست فشار حداکثری برماست. توضیح دادم که ما فراتر از اعلام محکومیت و غیرقانونی دانستن ادعاهای آمریکا باید دیپلماسی را در حوزههای ذیل فعال کنیم:
۱- دیپلماسی عمومی (استفاده از ظرفیت لابیستها و تینک تنکهای بین المللی و برگزاری نشست با حضور اندیشمندان واندیشکدههای معتقد به برجام)
۲- فعالیت پرقدرت درحوزه دیپلماسی رسمی (مذاکره، اعزام هیات، استفاده از ظرفیت گفتگوهای دو و چند جانبه با غربیها و همچنین استفاده از ظرفیت سازمانهای بین المللی)
۳- دیپلماسی نخبگان (استفاده از ظرفیت نخبگان سیاسی به ویژه چهرههای اکادمیک بین المللی برای تنویر افکارعمومی نسبت به رفتار مخرب آیالات متحده در نظام بین الملل و مواجهه غیر قانونی اش با حقوق بین الملل).
شاید این انفعال چند علت داشته باشد. به نظر میرسد این کش و قوس حدودا بیست ساله پرونده هستهای و بازگشت به نقطه صفر به نوعی از خستگی و بی حسی در سیاست خارجی منجر شده است. شاید هم یکی از دلایل این انفعال و بی تصمیمی، انتظار برای فرا رسیدن انتخابات آمریکاست، باید گفت درحالی که مشخص نیست خروجی آن انتخابات لزوما به شکست ترامپ و برامدن دموکراتها منجر شود، این انتظار بیشتر هدر دادن زمان است تا خرید آن.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ انتشار: 1 تیر 1399، کد خبر: 1401726، www.khabaronline.ir