پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۴۳۰۹
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۶
محمد قربانی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد به تشریح ویژگی ها، محاسن و راهکارهای استفاده از برنامه ریزی از پایین به بالا در حوزه کشاورزی پرداخت است که در متن پیش رو می خوانید.
شعارسال:یکی از مهم‎ترین رویکردهای برنامه‎ریزی، برنامه‎ریزی از پایین به بالا است که به اعتقاد بسیاری می‎تواند به دلیل لحاظ ویژگی‎های محلی با جزئیات و دقت بالاتر، واقعیات محلی، ارتباطات، روندها، نیازها، منابع، ظرفیت‎ها و خواسته‎های محلی و نیز در نظر گرفتن مشارکت بالای محلی (و کمترین مقاومت) در راستای حل مسائل محلی و منطقه‎ای تصویرگری داشته و عملیاتی‎سازی راه‎کارها را در دستور کار قرار دهد. همچنین در صورت ترکیب و ادغام درست و منطقی برنامه‎ریزی‎های محلی و مدیریت جامع آن‎ها، برنامه‎ریزی کلان ملی دقیق‎تری شکل خواهد یافت که می‎تواند به‎طور نظام‎مند بسیاری از مشکلات را با کمترین هزینه و خطای احتمالی حل کند.

برنامه‎ریزی‎های محلی دارای عنصر ویژگی‎های محلی بوده و می‎تواند برنامه‎ها و اقدام‎ها و حتی در بسیاری از پروژه‎ها طرح کسب‎و‎کارهای کشاورزی را در برگیرد لذا تصویر شفاف و مسیر راه روشنی برای عملیاتی‎سازی آن‎ها وجود خواهد داشت و مدیران محلی با توجه به اشراف بر جغرافیای کشاورزی ملی و نیز ارتباطات نزدیک‎تر با بهره‎برداران کشاورزی با کارایی بالاتری می‎توانند آن‎ها را عملیاتی سازند.

با توجه به ایرادات نظام برنامه‎ریزی از بالا به پایین و نیز اشکالات دستور از بالا به‎ویژه در حوزه کاهش انگیزه‎های کاری، خلاقیت و نوآوری نیروهای کارشناس محلی و حتی دقت در ارائه اطلاعات در ارتباط با تکلیف‎های ملی ابلاغی برای استان‌ها و به‌نوعی نادیده گرفتن توان و ظرفیت کارشناسی و تخصصی محلی، به نظر می‎رسد با این نوع نظام برنامه‎ریزی باید خداحافظی کرد زیرا ماهیت و هویت بسیاری از برنامه‎ها و پروژه‎ها به‌ویژه زنجیره‎های تأمین کشاورزی که امروزه بیشترین چالش در ارتباط با آن‎ها وجود دارد، محلی بوده و مبتنی بر جغرافیای محلی یا منطقه‎ای است. به همین دلیل، نظام برنامه‎ریزی باید محلی شود تا بتواند نسخه درمانی – مدیریتی خود را داشته باشد. نظام برنامه‎ریزی از بالا به پایین علاوه بر افزایش هزینه‎های اجرایی، مانع مانورهای مدیریت محلی کشاورزی و نهادهای کشاورزی خصوصی می‎شود، خلاقیت و نوآوری‎های محلی برای حل مسائل محلی را نابود کرده و مدیریت‎های محلی کشاورزی همانند دستگاه‎های چاپگر خواهند شد که منتظر دریافت فرمان چاپ از بالا و از راه دور می‎باشند.

با توجه به آنچه بیان شد، می‎توان نظام برنامه‎ریزی و مدیریت کشاورزی محلی را در چارچوب راهبردهای عمومی تأمین امنیت غذایی خانوارها و امنیت معیشتی کشاورزان در سطح محلی به‌طور کامل به نهاد کشاورزی در استان‎ها تفویض کرد تا در چارچوب خودکفایی محلی مواد غذایی با هدف‌گذاری‌های محلی، مدیریت لازم را بر کشاورزی محلی داشته باشند و نهاد عالی کشاورزی صرفاً نقش سیاست‎گذاری کلان، نظارتی و تسهیل‎گری را داشته باشد. در چارچوب این رویکرد، تلاش مدیریت‎ نهاد کشاورزی در سطح استان‎ها دوچندان خواهد شد و برنامه‎ریزی‎ها بیشتر متوجه سطح دو و یک در چارچوب راهبردهای پیش‎گفته خواهد بود زیرا مدیریت‎های محلی در درجه اول مسئولیت اصلی تأمین امنیت غذایی محلی را بر عهده خواهند داشت و در مجموع نیز مسئولیت امنیت ملی را دارا می‎باشند. همچنین با این رویکرد، مدیریت تولید کالاهای کشاورزی در جهت حداکثرسازی تولید تأمین‌کننده امنیت غذایی استان خواهد بود.

این رویکرد اجازه مانورهای مدیریتی بهتر، گسترده‎تر، دلسوزانه‎تر و با ارتباطات نزدیک‎تر با بهره‎برداران کشاورزی، نهادهای کشاورزی خصوصی، صنایع تبدیل کالاهای کشاورزی، دانشگاه‎ها، مراکز تحقیقات کشاورزی و سایر نهادهای تأثیرگذار محلی را فراهم می‎آورد که خود تحولی در بخش کشاورزی محلی محسوب می‎شود. عملاً در این نوع نگاه، سطح مدیران به لحاظ توانمندی و انگیزه در رده‎های شهرستانی ارتقاء خواهد یافت و به‎نوعی سطح مدیریت‎ها خود را در عرصه‎های مختلف برنامه‎ریزی، سازمان‌دهی، ساماندهی، خلاقیت و نوآوری و استفاده از تمام ظرفیت‎های استانی در قالب یک تفاهم‎نامه عمومی برای تأمین امنیت غذایی استان نشان می‎دهد، مدیران را عملیاتی و در صحنه میدانی می‎نماید و نظارت قوی و لحظه‎ای بر رویدادها و عملیات خواهند داشت تا در نهایت بتوانند پاسخگوی سطح امنیت غذایی تعهدشده باشند. علاوه بر آن، زمینه‎های ایجاد رقابت بین استان‎ها در جهت تجارت با کشورهای همسایه، مدیریت پایدار تولید کشاورزی، تأمین مالی بخش کشاورزی مبتنی بر ویژگی‎های کشاورزان محلی و نهادهای مالی منطقه‎ای، مدیریت زنجیره‎های تأمین کشاورزی و در نهایت برنامه‌ریزی‌ و سیاست‎گذاری‎های محلی مبتنی بر ظرفیت منابع، توانمندی‎ها و مشارکت محلی را به بهترین وجه برای ارتقای ارزش‎افزوده کشاورزی در مقیاس محلی فراهم می‎آورد. نکته دیگر این‎که، این رویکرد می‎تواند منتج به ایجاد مدل‎های جدید تولید مبتنی بر الگوی کشت تجویزی برای تأمین امنیت غذایی محلی شود. به‌بیان‌دیگر، عملیاتی‎سازی الگوی کشت در این چارچوب بهتر می‎تواند شکل گیرد و هر سال نیز می‎تواند پویایی لازم را داشته باشد. علاوه بر آن، این رویکرد به‎گونه‎ای رقم خواهد خورد تا مدیران محلی بتوانند ساختارهای سازمانی را در جهت دستیابی به هدف ترسیم‌شده مبتنی بر برنامه، نوسازی کرده و یا تغییر دهند، نهادسازی‎های جدید را در بخش کشاورزی برای پویایی لازم ایجاد نمایند تا برنامه‎ریزی‎ها با سهولت، دقت و هدف‎گیری درست‎تری انجام شود. در مجموع می‎توان گفت این رویکرد تصویر و تصور نادرست از مدیریت‎های کشاورزی محلی به‌ویژه بدنه کارشناسی را به چالش جدی می‎کشاند مبنی بر این‎که سطح کارشناسی محلی توانمند است و توان لازم را برای برنامه‎ریزی‎های دقیق منتج به هدف را دارد.

امید این‎که، این رویکرد برنامه‎ریزی و مدیریت محلی در بخش کشاورزی در طول یک سال عملیاتی و کلیه امور مربوط به برنامه‎ریزی و تصمیم‎گیری کشاورزی محلی به استان‎ها تفویض شود تا بتوان شاهد عصر جدیدی از مدیریت کشاورزی مبتنی بر استقلال مدیریتی و خودکفایی کشاورزی محلی بود. در این رویکرد لازم است مبنای تخصیص بودجه به مدیریت‌های محلی کشاورزی ارزش‎افزوده کشاورزی در مقیاس محلی (ضریب تحقق خودکفایی محلی مواد غذایی) باشد. همچنین لازم است مازاد تولید کالاهای کشاورزی استان‎ها در قالب مبادلات بین استان‎ها اما با لحاظ در حسابداری کالاهای کشاورزی (تجارت محلی) به‎منظور کامل‎سازی امنیت غذایی محلی شکل گیرد که در ارتباط با آن راه‎اندازی مرکز کنترل هوشمند زنجیره تأمین کشاورزی می‎تواند نقش بسیار مهمی داشته باشد.
 

پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از فضای مجازی
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین