شعار سال: اقتصاد سیاسی جذب سرمایه خارجی با تمرکز بر توافق جدیدی است که میان #ایران و #چین صورت گرفته است. به عنوان مقدمه برای ورود به این بحث چند نکته باید مطرح شود؛ اول اینکه درباره هر مسالهای که سرنوشت کشور را تحت تاثیر قرار میدهد باید حدالمقدور در همه سطوح و ارکان نظام حیات جمعی، همگان را دعوت به علم کنیم و از همه بخواهیم که به علم به مثابه فصلالخطاب نگاه کنند. ما اگر به هر شکلی تحت تاثیر توهمها، یا انتظارات نابجا یا برداشتهای نادرست باشیم و آنها را با برچسبهایی مثل نگاه_خوشبینانه، نگاه_بدبینانه انگ بزنیم.گره مشکلات ما را واقعنگری باز میکند و واقعنگری هم مرزبندی دارد هم با خوشبینی افراطی و بیضابطه و هم با بدبینی افراطی و بیضابطه. این یکی از مواردی است که به گمان من در نظام رسمی تبلیغاتی کشور به خاطر سیاست زدگی افراطی مغفول مانده است.
در هفتههایی که پشت سر گذاشتهایم با کمال تاسف شاهد این بودیم که کسانی مثل برخورد خطای آقای رییسجمهوری که میگفت برجام حتی مساله آب و نان ما را حل میکند، مدیحه سرایی میکنند درباره این برنامه همکاری جامع با چین. این افراد میگویند که اگر این همکاریها اجرا شود؛ تحریمها پایان میگیرد؛ ایران آباد میشود، شکوفاییهای ناشی از ترانزیت بیشتر میشود، راهزنی و شکافهای منطقهای پایان مییابد؛ امریکا ضربه میخورد، دلار به حاشیه رانده میشود و از آن طرف هم حرفهای مجعولی مطرح میشود که کشور فروخته شد، فلان امتیاز غیر متعارف را دادند و فلان_جزیره را فروختند، حتی کار به جایی رسید که برخی افراطیها آن را با عنوان قرارداد ترکمانچای جدید برچسب زدند.
انصاف این است که در شبکههای اجتماعی در کنار این جنگهای مشکوک حیدری و نعمتی بینِ افراطیهای خوشبین و افراطیهای بدبین، حرفهای متین و کارهای پژوهشی ارزشمندی هم وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کرد. همه باید بدانند، هر چیزی که به معنای دقیق کلمه بخواهد به قرارداد منجر شود، لزوما باید از کانال مجلس عبور کند و به تصمیم منتهی شود، به لزوم، شفاف هم خواهد شد.
دعوت میکنم کتاب ارزشمند«سیاست خارجی امریکا و شاه» نوشته مارک گازیوروسکی را مطالعه کنند. گازیوروسکی یک شاخص دست نشاندگی طراحی کرده و در چارچوب آن نشان داده که میزان دست نشاندگی حکومت پهلوی به امریکا به ابعاد شکنندگیآور رسیده بود و آن را منشأ سقوط رژیم پهلوی میداند. بعضیها در ایران در شرایطی که ما در الفبای کارهای خودمان گیر کردهایم، موضوعاتی را ذیل عنوان اینکه میآییم از تضاد بین ابرقدرتها استفاده میکنیم، بهره میبرند؛ من شخصا دعا میکنم که یک روز به یک چنین شرایط و قابلیتهایی برسیم، غیر ممکن هم نیست، ولی یک چنین جایگاهی یک زحمتها و لوازمی میخواهد که تا زمانی که ساختار قدرتمان به آن لوازم تن در ندهد ما بیشتر دست نشانده خواهیم بود.
در سال 1906 انقلاب مشروطه در ایران پیروز شد. در این سال به واسطه اینکه روسها یک سال قبلش در جنگی معروف از ژاپنیها شکست خورده بودند و در اروپا هم مشکلاتی با انگلیس داشتند؛ بلافاصله پس از انقلاب مشروطه روس و انگلیس رفتند قرارداد 1907 را بستند و رسما گفتند «نصفُ لی، نصفُ لک والله خیرالرازقین». حد و حدودی که آنها برای کشوری با جیدیپی 400میلیارد دلاری قائل هستند با کشوری که مثلا 25هزار میلیارد دلار جی دی پی دارد، متفاوت است و ما باید این تفاوتها را عالمانه ببینیم تا قرارداد ترکمانچای دوباره اتفاق نیفتد. میرزا ابوالقاسم خان قائممقام در جلسهای که برای جنگهای ایران و روس قرار بود تصمیم بگیرند، همین را گفت. گفت آقا شما میخواهید با روسها گلاویز شوید؛ روسها دارند سالانه 600کرور مالیات میگیرند؛ در حالی که شما قدرت و بنیه مالیاتگیری تان کمتر از 6 کرور است و گفت حد خودتان را بدانید.
برخیها میگویند باید ببینیم ترامپ کنار میرود یا نه؟ این حرف را والراشتاین زده که به دعواهای درون جناح های قدرت در امریکا هم دل نبندید، دعواهای ترامپ و هیلاری و برنی_ساندرز دعوا بر سر حذف دیگری نیست، دعوا بر سر آن است که با کدام روش میتوان منافع ملی امریکا را محقق کرد. دعوای اینها دعوا بر سر شیوههای حداکثرسازی منافع امریکاست و بسیار غمانگیز است که در رسانههای رسمی ما و در سطح گفتار مقامات ما به جای این اظهارات عالمانه در مسیرهای دیگر میافتند.
همه دنیا میگویند که چینیها بیاخلاق، خشن و سرکوبگرند، چینیها فسادند؛ اینها تجربیات زیادی از مراودات چینیها با جهان ثبت شده؛ ما همه تمرکزمان را بایدروی کشور خودمان بگذاریم و آسیبهای کشورمان را بشناسیم و عالمانه با آن برخورد کنیم.
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال ،برگرفته از فضای مجازی