اگر دست‌فروش‌ها و سد معبرهای پیاده‌رو را چشم‌پوشی کنیم، از مزاحمت وانتی‌های سبزی، میوه و البته سمساری‌هایی که وقت و بی‌وقت در محله فریاد می‌کشند نمی‌توان چشم‌پوشی کنیم. آن‌ها با ایجاد مزاحمت صوتی آرامش همه ساکنین را برهم می‌زنند و متأسفانه هیچ تدبیری برای آن‌ها اتخاذ نشده است. البته شهرداری مناطقی چون 14 و 15 با اختصاص محل‌هایی و البته بازهم دریافت وجه اجازه داده است تا وانتی‌ها در یک محل جمع شوند و در کنار هم اقدام به فروش میوه و سیفی جات کنند . این مسئله خود باعث مسدود شدن خیابان‌ها و مزاحمت‌های بسیاری را ایجاد می‌کند از طرفی با پایان کار این وانت‌ها زباله‌های بسیاری روی زمین ریخته و منظره شهر را به‌شدت منجر کننده کرده است و گویا شهرداری تهران دریک اصل و پیش‌شرط در تمامی برنامه‌های خود دارد و آن این است که اگر یک اقدام غیرقانونی دارای سود نقدی بود می‌توان با یک ابتکار و البته چشم‌پوشی آن را به یک اقدام قانونی بدل کرد. و همین مسئله آرامش شهروندان و شرایط استاندارد شهری را در نظر نگرفت. اگر یک فرد بدون اخذ مجوز و واریز وجه به شهرداری اقدام به دست‌فروشی بکند در کسری از ثانیه 7 مرد تنومند بر سرش خراب‌شده و در بهترین حالت جان او را می‌گیرند. خاطره مرگ دست‌فروش چرخی در مقابل دیدگان پسرش مسئله‌ای نیست که از اذهان مردم پاک شود. ابوالفضل چراغی، فرزند ۱۵ ساله علی چراغی که در مردادماه سال ۹۳ شاهد حمله مأموران پیمانی سد معبر شهرداری منطقه ۴ تهران به پدرش بود، ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح امروز (۱۷ فروردین ۹۴) هنگامی‌که در خیابان ۲۰ متری طالقانی واقع در پاسگاه نعمت‌آباد مشغول فروش میوه با چرخ‌دستی بود، با برخورد مأموران سد معبر شهرداری تهران مواجه شد.

شاهدان عینی گزارش داده‌اند پس‌ازآنکه مأموران سد معبر چرخ میوه ابوالفضل چراغی را واژگون کردند و با ضرب و شتم این نوجوان ۱۵ ساله قصد ضبط ترازوی او را داشتند، کسبه و اهالی محل که از هویت ابوالفضل آگاه شده بودند با مأموران شهرداری درگیر شدند.

هرچند از شدت درگیری مردم و مأموران شهرداری گزارشی در دست نیست، اما بر اساس اطلاعات مأموران صحنه درگیری را باعجله ترک کرده‌اند به‌طوری‌که دوربین عکاسی آنان نزد مردم جامانده است.

خانواده چراغی مدعی‌اند باوجودآنکه پس از قتل علی چراغی وعده‌های بسیاری برای تأمین آتیه خانواده او از جانب مقامات عالی‌رتبه شهرداری و هیئت‌رئیسه وقت شورای شهر تهران مطرح‌شده بود، اما تنها هزینه‌های بیمارستان مقتول پرداخت‌شده است و وعده‌های مربوط به تأمین مسکن و بیمه خانواده چراغی محقق نشده است. آنان می‌گویند در این شرایط ابوالفضل چراغی به‌عنوان بزرگ‌ترین فرزند خانواده پنج‌نفره علی چراغی برای تأمین معاش مادر و سه خواهر و برادر کوچک‌ترش ترک تحصیل‌کرده و چند ماهی است که به کار دست‌فروشی میوه در اطراف محل زندگی‌شان اشتغال دارد. این نمونه کوچکی است از اقدام شهرداری تهران علیه یک فردی که برای اجاره سانتی‌متری زمین محل فروش پولی به شهرداری نداده بود و همین مأموران وقتی پول را دریافت می‌کنند در میدان هفت‌تیر تهران خودشان سد معبر می‌کنند و دست‌فروش‌ها را پشت سر هم‌ردیف نمی‌نمایند. بودجه‌ای که قرار است با مرگ دست‌فروشان و افراد پایین جامعه تأمین شود بسیار دردناک و غیرقابل‌توجیه است و امید است مسئولین ارشد شهرداری کاری کنند که دیگر شاهد حضور یگان‌های ویژه مبارزه با سد معبر به شکل ارتش‌های لگام‌گسیخته نباشیم.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تیترشهر، تاریخ انتشار: سه شنبه 23 شهریور 1395، کد خبر: ۱۰۳۴، www.titreshahr.ir