شعارسال: دومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی سومین همایش ملی سواد رسانهای و اطلاعاتی با موضوع «نسبت حکمرانی نوین و سواد رسانهای» با مدیریت محمدرضا بهمنی و امیدعلی مسعودی، عصر دوشنبه ۱۹ آبانماه با ارائه مقالاتی در ذیل عنوان این نشست برگزار شد. در ادامه مشروح گزارش نشست روز دوم این همایش را میخوانید.
اسماعیل شیرعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه ولایت، مقاله خود را با موضوع «بررسی نقش سواد رسانهای در حکمرانی» در این نشست، که به صورت مجازی برگزار شد، ارائه و اظهار کرد: بحث حکمرانی موضوعی بین رشتهای است و رشتههای حقوق، جامعهشناسی، مدیریت، اقتصاد، علوم سیاسی، روابط بینالملل و بسیاری از رشتههای دیگری را که هنوز رصد نشدهاند در برمیگیرد و نگاه جدیدی نسبت به نگاه سنتی قبلی دارد که نگاهی از بالا به پایین در تصویر حکمرانی داشت. بحثی که اکنون پژوهشگران دنبال میکنند موضوع ناکارآمدی دولتهاست که این دولتها به صورت اعم کلمه دولتهای مدرن را هم شامل میشود، زیرا مضایقی را برای حکمرانی در درک و فهم و اجرا قائل شدند که آن ساختار سنتی قبلی از هم فروپاشیده و نیازمندیم برای اینکه قدرت مؤثر و مشروعی را برای حکمران قائل شویم، همه نهادها و نیروها را در سطوح مختلف ملی و منطقه و جهانی مشارکت دهیم.
شیرعلی با بیان اینکه اگر بخواهیم تعریفی از حکمرانی داشته باشیم، همان روش حکمران، فعالیت و یا اعمال کنترل یا قدرتی است که بر فعالیت زیردستان و نظامی از قوانین و مقررات وجود دارد و به نوعی مفهوم حکمرانی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی تأکید دارد، ادامه داد: عملاً وقتی ورود شهروندان و جامعه مدنی را به عرصه تصمیمگیری و سیاستگذاری شاهد هستیم، جریان اداره کشور از یک نظام اقتدارگرا و تکسویه و عامرانه به یک نظام فرایندی، مردمسالار و مشارکتی تبدیل میشود و این مستلزم آن است که توجه پیرامونی داشته باشیم.
وی افزود: در زمینه اعمال اقتدار و آنچه به عنوان جلب مشارکت مردم و گروههای مختلف در تصمیمسازی از آن صحبت میکنیم، رسانه یکی از بیشترین نقشها را خواهد داشت. بحث سواد رسانهای در این معنا، سوادی است که شهروندان را نسبت به موضوعات حکمرانی و قواعد اجتماعی و دخالت در سرنوشت خودشان حساس کند. سواد رسانهای به نوعی آگاهیسازی و مشارکت در فرایندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی است و منجر به این میشود که این مقوله بین مردم و حکومت و بخش خصوصی که نقش قابل ملاحظهای را ایفا کند. سواد رسانهای در معنای دیگر؛ قدرت درکِ نحوه کارکرد رسانهها و معنیسازی آنهاست و به نوعی میتوان سواد رسانهای را دسترسی به تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکلهای مختلف و حتی مصرف انتقادی محتوا بدانیم. سواد رسانهای میتواند قدرت تجزیه و تحلیل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را به افراد دهد تا از آن طریق فرایندهای حکمرانی و نحوه اعمال تصمیمها و عملکردهای آنها را شناسایی کنند. سواد رسانهای نحوه استفاده از اطلاعات دریافتی و کنشگری حاصل از آن را به ویژه در حوزه امور عمومی میتواند داشته باشد.
به گفته شیرعلی، تاریخچه پیدایش سواد رسانهای از ۱۹۶۵ از سوی مک لوهان مطرح شده و او این موضوع را در کتاب خود با عنوان «درک رسانه، گسترش ابعاد وجودی انسانی» به کار برده است و آنجا لازمه تحقق دهکده جهانی را سواد رسانهای میداند. فراتر از آنچه که سواد سنتی به آن اطلاق میشود، سواد رسانهای میتواند تحلیل و ارزشیابی پیامها و قدرت تولید و انتقال اطلاعات به دیگران را در قالبهای مختلف و با ابزارهای متعدد محقق کند.
شیرعلی گفت: اگر به تواناییهایی که در ذیل سواد رسانهای کسب میشود اشاره کنیم، توانایی استفاده از تکنولوژی روز از قبیل رایانه برای پردازش و تولید اطلاعات از جمله تواناییهایی است که از طریق سواد رسانه به وجود میآید. همچنین میتوان توانایی نتیجهگیری در موارد روابط علی و معلولی میان رسانهها و واکنش عمومی و توانایی تشخیص تأثیر تحریف که ریشهسازی و تبلیغات و خشونت در رسانههای دیداری را شامل میشود، در سایه سواد رسانهای دید. همچنین توانایی تشخیصِ تفسیر و به وجود آوردن تفسیرهای بصری، یکی دیگر از کارکردهای سواد رسانهای است. توانایی مصرف انتقادی (نه منفعلانه) از رسانهها، دیگر کارکرد این مقوله است. توانایی اتخاذ رژیم مصرف رسانهای که خیلی مهم است، کارکرد دیگری است، چراکه باید بدانیم چه مقدار محتوا را به چه علت و چگونه استفاده کنیم، این توانمندی از طریق سواد رسانهای به وجود میآید. توانمندی در تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها دیگر کارکرد است، امروزه یکی از مهارتهای مهم زندگی سواد رسانهای است، به این نحو که اگر درک درستی از آن نداشته باشیم، دچار آسیبهای مختلفی خواهیم شد.
واکاوی سواد رسانهای از ۴ جنبه دیگر
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم سواد رسانهای را به شکلی دقیقتر مورد واکاوی قرار دهیم، باید آن را در چهار ظرف شناختی، حسی، اخلاقی و زیبایی شناختی مشاهده و بررسی کنیم. اولین حیطه که شناختی است به حیطهای که فرایندهای ذهنی و فکری را شامل میشود برمیگردد، حیطه حسی لایههای بیرونی ادراک را شکل میبخشد و به این معناست که مخاطب از طریق یکی از حواس پنجگانه خود در معرض پیامهای رسانهای قرار میگیرد. بعد زیباییشناختی سواد رسانهای به توانایی درک و شناخت مفاهیم رسانهای از دیدگاه هنری مربوط است که به مهارت تولید پیام و هنر بستگی دارد، چهارمین حیطه بعد اخلاقی است که به توانایی درک و دریافت ارزشهای نهفته در پیامها اشاره دارد. برای مثال در مباحث سبک کمدی ارزشهای نهفتهای در پیامهاست و شوخی ابزار مهمی در حل مشکلات تلقی میشود و یا در فرایند انتخابات برخی اهداف نامزدها میتواند پنهانکاری در مورد عملکرد گذشته و ارائه اطلاعات اشتباه باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ولایت افزود: برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) تعریفی از حکمرانی دارد و آن این است که حکمرانی بهکارگیری اقتدار اجرایی، سیاسی و اقتصادی برای مدیریت امور یک کشور است که شامل مکانیسمها و فرایندها و نهادهایی است که در عین در نظر گرفتن تفاوتها از طریق شهروندان و گروهها علایق و حقوق قانونی آنها را برآورده میکند. در این میان ارتقای سواد رسانهای باعث میشود که حکمرانی سهلتر و سریعتر و مؤثرتر انجام پذیرد.
نقشها و کارکردهای سواد رسانهای
این پژوهشگر گفت: سواد رسانهای در حکمرانی شش نقش عمده میتواند ایفا کند؛ نقش نخست ارتقای شهروندیِ فعال و آگاه است، چراکه سواد رسانهای مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، حل مسئله و استقلال شخصی و مهارتهای ارتباطی و اجتماعی را در شهروندان تقویت میکند و زمینه مشارکت را تسهیلتر میکند. نقش دوم تقویت حوزه عمومی است که محل حضور کنشگران مختلف اجتماعی است. ارتقای حقوقی شهروندی، دیگر نقشی است که سواد رسانهای میتواند ایفا کند. قابلیت دیگر تقویت نوعی پرسشگری است که حاکمیت را ملزم به پاسخگویی میکند و نقش دیگر سواد رسانهای در زمینه توسعه جامعه مدنی و نقد عملکرد حکومتها و تشکیل نهادهای مدنی است و نقش ششم آن در باز شدن فضای نقد و بحث و گفتگو به صورت آزاداندیشی است.
شیرعلی با اشاره به حاکمیت مجازی به واسطه کرونا نیز بیان کرد: این حاکمیت اکنون به وجود آمده و این مسئله مقوم دغدغه محققان این عرصه پیرامون حاکمیت فضای مجازی است و باید با جدیت این موضوع را پیگیری کنیم.
در ادامه روحالامین سعیدی مقاله خود را با عنوان «سواد رسانهای و تأثیر آن بر حکمرانی نوین در عصر دولت پسامدرن» که آن را با مشارکت نرگس رضایی نگاشته بود ارائه و اظهار کرد: در دولتهای مدرن رسانه تبدیل به مجرایی برای انتقال قدرت و تحمیل پیامهای دولت حاکم برای انتقال گفتمان مسلط به تودههاست، اما اگر رسانه بتواند نقش مثبت خود را ایفا کند و تبدیل به یکی از نهادهای فعال و پویا در عرصه جامعه مدنی شود، نه ابزاری در اختیار دولت، بلکه یک عنصر فعال انتقال دهنده مطالبات تودهها به هیئت حاکم باشد و آنها را به شفافیت و پاسخگویی و قانونمندی وادار بکند تا نقش تودهها و حقوق مدنی آنها را به رسمیت بشناسند. این نقش مثبت منجر میشود که بسیار جدی شاهد حکمرانی نوین باشیم و رسانه یکی از مهمترین نهادهای این عرصه خواهد بود.
وی افزود: در این پژوهش یک رابطه علی بین مفهوم سواد رسانهای و عملکرد رسانهها تعریف و این رابطه را به اینگونه ترسیم کردیم که هر چقدر سواد رسانهای مردم افزایش پیدا کند، منجر به مهارتهایی میشود که پیامهای رسانهها را غربال کنند و صرفا یک عنصر منفعل نباشند و بتوانند سره را از ناسره بازشناسی کنند. اگر توده بتواند سواد رسانهای خود را ارتقا دهد، رسانه به سمت عملکرد مثبت خود حرکت میکند. بر این اساس، رسانهای که میداند توده او را تحلیل و بررسی خواهد کرد و هر پیامی را نمیپذیرد، مجبور میشود نقش مثبت خود را ایفا کند و صرفاً ابزاری در چنبره دولتهای حاکم نباشد. از طریق سواد رسانهای میتوانیم رسانه را به کارکرد اصیل خود نزدیک کنیم و وقتی این اتفاق بیفتد تأثیر به سزایی در تحقق پست حکومتداری و شکلگیری حکمرانی نوین در دولتهای پسامدرن خواهد داشت.
نقشهای مثبت و منفی رسانه
این پژوهشگر ادامه داد: فرایند استدلالی ما در این موضوع شامل سه گزاره است؛ نخست اینکه جامعه فعال و پویا نقش بسیار مهمی در شکلگیری حکمرانی نوین و فرایند آن و رسیدن به پست حکومتداری دارد. گزاره دوم این است که رسانه یکی از فعالترین نهادهای جامعه مدنی است که البته میتواند نقش منفی یا مثبت داشته باشد و نقش منفی آن این است که در اختیار دولتها قرار گیرد و صرفاً نیز برای انتقال پیام مورد استفاده قرار میگیرد. اما نقش مثبت آن این است که بتواند به عنوان نهادی مستقل در جامعه مدنی و در حد فاصل بین دولت و توده ایفای نقش کند. گزاره آخر هم این است که آن مؤلفهای که میتواند رسانه را از اختیار دولت خارج و آن را وادار به ایفای نقش اصیل و مثبت خود کند، سواد رسانهای است؛ لذا رابطهای مثبت میان سواد رسانهای تودهها و عملکرد مثبت رسانه در عرصه عمومی در مقابل دولتها برقرار است.
در ادامه این نشست حسن باویر به ارائه مقاله خود با عنوان «تبیین تأثیر ضعف سواد رسانهای بر بروز مداخلات بینالمللی مطالعه موردی: منطقه خاورمیانه» پرداخت و اظهار کرد: با وجود سواد رسانهای میتوانیم شهروندان فرهیختهای داشته باشم که هر پیامی را نپذیرند و هوشمندانه و آگاهانه عمل کرده و هویت خود را حفظ کنند. ضعف سواد رسانهای باعث مداخلات بینالمللی و نهایتاً استحاله جنبشها و مطالبات معترضان میشود.
مفهوم سواد رسانهای در مقابل ضعف سواد رسانهای
این پژوهشگر ادامه داد: اگر بخواهیم تعریفی از رسانه داشته باشیم، باید بگوییم که رسانه پل ارتباط دوسویه و واسطه عینی و عملی در فرایند برقراری ارتباط است و مهمترین ویژگی رسانه قدرت بالای آن و شعاع عمل وسیع آن است. امروزه رسانهها توانستهاند گستره جغرافیایی را در نوردیده و انسانها را به هم نزدیک کنند. در عین حال، سواد رسانهای به معنای داشتن درک انتقادی است به این معنا که مخاطب در هجوم سرسامآور پیامهای رسانهای بتواند آنها را رمزگشایی و نقد و تحلیل و ارزیابی کند و سواد رسانهای به معنای خوانش سطرهای نانوشته پیامهای رسانهای نیست و روح حاکم بر رسانهها داشتن تفکر انتقادی است. در مقابل هر گونه ناآگاهی از این مهارتها به عنوان ضعف سواد رسانهای تلقی میشود.
وی افزود: ضعف سواد رسانهای موجب میشود تسلیم پیامهای رسانهای شویم و آنها را بپذیریم و در زندگی از آنها تأثیر بگیریم؛ لذا سواد رسانهای به دنبال قدرتمند کردن شهروندان است تا ارتباطی فعال و پویا داشته باشند. اگر بخواهیم ضعف سواد رسانهای را در یک منطقه جغرافیایی مثال بزنیم میتوانیم به خاورمیانه اشاره کنیم. خاورمیانه منطقه مهمی از جهان است که نظر بسیاری از رسانهها را به خود جلب کرده و بستر اتفاقات و تحولات بسیاری در جهان است. تحولاتی که توسط همین رسانهها به وجود آمده و خود آنها منشأ این تحولات بوده و هستند.
چهره پارادوکسیکال فناوری و حرکت بر شمشیر دولبه
باویر در ادامه گفت: گاهی یک مسئله مهم از سوی همین رسانهها آنقدر کوچک و بیارزش قلمداد میشود که مردم از آن رد میشوند و گاهی یک مسئله کوچک را رسانهها آن چنان بزرگ میکنند که گویی تمام مسئله و مشکل منطقه خاورمیانه همین موضوع است. مصر، تونس، لیبی و بحرین از جمله کشورهایی هستند که تأثیرات رسانهها و شبکههای مجازی بر روی آنها بسیار وسیع بوده و این شبکهها باعث گسترش فضای اعتراضی و سرنگونی حکومت دیکتاتوری شدند. اما باید بدانیم که فناوری چهره پارادوکسیکال دارد و شمشیری دو لبه است و بعدتر همین رسانهها و شبکهها زمینه سرنگونی حکومت و دولت مردمی را هم فراهم کردند. در بهرهبرداری از ظرفیتهای رسانهای نیاز به سواد رسانهای داریم، چراکه رسانه به همان میزان که میتواند مردم را بسیج کند و حکومت دیکتاتوری را سرنگون کند، ابزار رفع بسیج نیز هست.
در بخشی از این نشست نیز امیدعلی مسعودی، از مدیران هدایتکننده این جلسه که به صورت مجازی برگزار شد، در سخنانی اظهار کرد: نگاه رسانهها به مخاطبان در گذشته به صورت یک انبوهی از مردمی که به صورت عمودی به آنها اطلاعات داده میشد بود و مردم مصرفکننده بودند، اکنون وضعیت به گونهای است که این تودههای پراکنده از طریق رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی با یکدیگر ارتباط دارند و این رسانهها حتی به هم نزدیک شدهاند.
وی افزود: نقش سواد رسانهای در حکمرانی نوین تا این اندازه حائز اهمیت است که این دو از هم جدا نیستند. اما آیا سواد رسانهای را آنها باید به ما بیاموزند؟ باید این واقعیت را بپذیریم که نهادهای اجتماعی باید از طریق جریانسازی مستمر، تبادل اطلاعرسانی را بهروز و تقویت کنند، چراکه با تحولات سریع و پیچیدهای که اتفاق میافتد، آموزشهای سواد رسانهای نیز مانند آموزشهای ضمن خدمت باید به روز شوند.
مسعودی با بیان اینکه خانواده مهمترین نهاد در اجتماع است که اگر فاقد سواد رسانهای باشد، اولین آسیبها به این نهاد وارد میشود، گفت: دومین نهاد مدارس و دانشگاهها و مساجدند که فضاهای عمومی هستند و فرهنگسازند و پل ارتباطی خوبی بودهاند بین مردم و حاکمیت و روحانیت که رهبران فکری ما هستند. در این بین، دولت به تنهایی نمیتواند سواد رسانهای را آموزش دهد و البته این نکته حائز اهمیت است که سواد رسانهای جدای از سواد اطلاعاتی نیست. سواد رسانهای را نباید فقط سواد مهارتهای معمول در استفاده از رسانههای جدید دانست، سواد رسانهای شامل سواد مالی، سواد بهداشتی و ... است.
کاربرانی که رفتار رسانهای دارند
محمدرضا بهمنی نیز تحلیل خود از مباحث مطرح شده در این نشست را ارائه داد و اظهار کرد: نسبت حکمرانی جامعه مدنی و رسانه از ضروریات امروز جامعه ماست. اگر سواد رسانهای بتواند انتخابگری درستی داشته باشد، در سالمسازی رسانه و انتقال الگوی حکمرانی نوین کمککننده است، اما واضح است که امروز مخاطب دیگر صرفاً مصرفکننده نیست، کاربر نیز هست و اتفاقاً کاربرانی هستند که اصالتاً رسانهای نیستند، اما رفتار و کارکرد رسانهای دارند.
وی افزود: سواد رسانهای غیر از ارتقای توان مخاطبان در مصرف رسانهای، لازم است به حوزه توانافزایی کاربران در حوزه رسانهای نیز کمک کند. نکته دیگر اینکه امروز با توجه به تحولات فضای مجازی نمیتوان قلمروهای حکمرانی را در قالب چارچوب مرزهای جغرافیایی تعریف کرد. فراتر از حاکمیت، مجموعه حکمرانی را هم باید ببینیم، چراکه آنجا رفتارهای رسانهای رخ میدهد و خود حاکمیتها نیز نیاز به ارتقای سواد رسانهای برای مواجهه با رسانههای خارج از مرزها دارند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از ایکنا، تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹، کد خبر: ۳۹۳۴۲۵۵، www.iqna.ir