شعار سال: مردم ایران از همان ماههای ابتدای انقلاب اسلامی از سوی آمریکا تحریم شدند. تحریم در جهان بهم پیوسته کنونی تبدیل به ابزار قدرتهای هژمون برای جهت دهی و چارچوب بندی کشورهایی شده که در مسیر ترسیم شده حرکت نمیکنند. با وقوع انقلاب اسلامی هم آمریکا ایران را تحریم کرد چرا که دیگر حاضر نبود روابط استعماری دوران پهلوی را ادامه دهد.
این تحریمها در مقاطع مختلف با شدت و ضعفهایی ادامه پیدا کرد تا اینکه در دهه ۹۰ جمهوری اسلامی ایران با دو برهه تحریمی غیر قانونی دیگر مواجه شد. در دوران اوباما بر سر مسئله هستهای ایران تحریم شد. در دوران ترامپ هم کارزار فشار حداکثری علیه تهران راه اندازی شد این کارزار از اردیبهشت سال ۹۷ آغاز و همچنان ادامه دارد. اینکه چرا آمریکا برای رسیدن به اهداف خود دست به تحریم میزند پاسخ آسانی دارد. ضعفهای اقتصاد ایران این اجازه را به آمریکا داده که با تحریمهای خود دولت و ملت ایران را تحت فشار قرار دهد تا به اهداف خود برسد.
در بین نخبگان و جریانهای سیاسی کشور کسی تردیدی در ضرورت رفع تحریمها و آثار زیانبار آن بر اقتصاد کشور و معیشت مردم ندارد. با این وصف، اما در نحوه انجام این کار اختلافات جدی وجود دارد. حداقل در شرایط فعلی کشور دو راهبرد مشخص در این زمینه مطرح میشود. راهبرد اول رفع تحریمها با رایزنی و مذاکره با طرف مقابل و کوتاه آمدن از برخی مواضع است تا طرف مقابل راضی و حاضر به رفع تحریم شود. اما راهبرد دوم به جای این مسیر، خنثی سازی اثر تحریم را دنبال میکند به این معنا که تحریم دیگر به عنوان ابزار علیه ایران قابلیت استفاده نداشته باشد. به این معنا که فرض کنیم بودجه ایران وابستگی به نفت نداشته باشد آیا آن وقت آمریکا به سراغ تحریم فروش نفت ایران خواهد رفت قطعا پاسخ منفی است، چون از این تحریم نتیجهای نخواهد گرفت و ایران تحت فشار قرار نخواهد گرفت. اما در شرایط فعلی که بودجه عمرانی و جاری کشور وابسته به دلارهای نفتی است تحریم به عنوان یک ابزار قدرتمند علیه ایران عمل میکند.
رهبر انقلاب اسلامی هم در دیدار صبح سه شنبه خود با اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا به این دو مسیر اشاره کرده و بیان داشتند: البته ما مسیر رفع تحریم را یک بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم، اما به نتیجهای نرسید. مسیر غلبه بر تحریمها و بیاثر کردن آنها ممکن است در ابتدای کار، مشکلاتی داشته باشد، اما خوشعاقبت است. اگر با تلاش و با سینه سپر کردن در مقابل مشکلات بتوانیم بر تحریمها غلبه کنیم و طرف مقابل بیاثر شدن تحریمها را ببیند، بهتدریج دست از تحریم برخواهد داشت.
هر کدام از این دو مسیر دارای خصوصیات مختلفی است. مسیر رفع تحریم زودتر به نتیجه میرسد و مسیر خنثی سازی قدری زمان بر است. شاید همین امر هم باعث شده برخی از مسئولان و افکار عمومی به سمت این مسیر متمایل شوند، اما اثرات مسیر خنثی سازی بلندمدت و مسیر رفع تحریمها کوتاه مدت است. بررسی مسیر تلاش برای رفع تحریم نشان میدهد که دارای این مشکلات است که مسیر خنثی سازی ان مشکلات را ندارند از جمله؛
۱- مسیر رفع تحریم امکان برگشت پذیری دارد، اما مسیر خنثی سازی تحریم نتایج باثبات و پایداری خواهد داشت. به این معنا که، چون در راهبرد رفع تحریم مشکلات و ضعفهای کشور رفع نمیشود دشمن هر موقع با ایران دچار مشکل شود و یا بخواهد هر سیاستی را به ایران تحمیل کند دوباره به ابزار تحریم روی میآورد و تلاش میکند سخن خود را به کرسی بنشاند. اما در مسیر خنثی سازی اثرات تحریم، چون ضعفهای کشور برطرف شده ابزار تحریم به کلی بی اثر شده و امکان گذاشتن آن روی میز و تهدید ایران با این ابزار وجود نخواهد داشت.
۲- در راهبرد رفع تحریم از تقویت اقتصاد داخلی غفلت میشود چرا که با مذاکره و دادن امتیازاتی بخشی از تحریمها کمتر شده و دویاره کشور در مسیر فروش نفت و استفاده از منابع آن برای هزنیههای جاری قرار میگیرد و اقتصاد داخلی با همین ضعفها دست به گریبان خواهد ماند و تلاشی برای رفع این مشکلات صورت نخواهد گرفت. اما راهبرد خنثی سازی تحریم نیازمنند رفع مشکلات و ضعفهای اقتصاد کشور است که این امر هر چند زمان بر خواهد بود و مشکلاتی را پیش پای مردم و مسئولان قرار خواهد داد، اما در نتیجه باعث تقویت اقتصاد داخلی خواهد شد که اثرات آن در توسعه کشور و معیشت مردم خود را نشان خواهد داد.
۳- راهبرد رفع تحریم اقتصاد کشور و افکار عمومی را شرطی میکند. به این معنا که اقتصاد ایران و فعالان این حوزه همواره منتظر رفع تحریم و آغاز فعالیتهای خود هستند و اثر گذاری اقتصاد ایران از تحولات بین المللی که قابل مدیریت توسط مسئولان ایران نیستند را بشدت افزایش میدهد که به هیچ وجه به صلاح اقتصاد ملی ایران نیست. در میان افکار عمومی هم همانند انتخابات اخیر آمریکا که مشاهد شد مردم منتظر تحولات خارجی برای بهبود وضعیت خود خواهند بود. نتیجه این راهبرد وابستگی اقتصاد و افکار عمومی به تحولات تحریم کنندگان ایران است. اما خنثی کردن اثرات تحریم باعث خواهد شد که اقتصاد ایران مشی ترسیم شده خود را طی کند و منتظر اتفاقات و انتخابات دیگر کشورها نماند. از سوی دیگر وابستگی صنایع تولیدی به واردات هم با توقیت اقتصاد ملی کاهش پیدا میکند.
۴- با راهبرد رفع تحریم جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام مستقل و دارای هویت اسلامی امکان اتخاذ سیاستهای مدنظر و ادامه آنها را نخواهد داشت چرا که در هر زمینهای این سیاستها با سیاستهای آمریکا دچار مشکل شود آمریکا با تحریم مانع آنها خواهد شد. اما اگر اثرات تحریم را خنثی کنیم دیگر چنین ابزاری در دست آمریکا وجود نخواهد داشت و جمهوری اسلامی ایران سیاستهای خود در حوزههای مختلف را با قدرت و بودن موانع ادامه خواهد داد.
۵- انتها و حد یقف مسیر رفع تحریم مشخص نیست. به این معنا که اگر در یک مسئله خاص تن به امتیازدهی و در نتیجه رفع تحریم دادیم در حوزههای دیگر آمریکا از همین ابزار استفاده نخواهد کرد. این مسیر استقلال کشور را مخدوش میکند و عملا در هر زمینهای باید نظر امریکا و دشمنان کشور را مدنظر قرار دهیم. از طرف دیگر اثرات این راهبرد کوتاه مدت است و نتیجه پایداری در برنخواهد داشت. همانطور که با مذاکرات هستهای قدری از فشار تحریمها کاسته شد و با حضور یک رئیس جمهور دیگر همه تحریمها با حجم بیشتر دوباره بر ملت ایران اعمال شد. راهبرد خنثی سازی تحریم برای همیشه مسئلهای به نام تحریم ایران را حل خواهد کرد؛ بنابراین عاقلانه است که مسئولان کشور به این سمت حرکت کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از نسیم آنلاین، تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۹، کد خبر: ۲۳۶۶۱۷۷، nasimonline.ir