* آیا آثار برجام در پایتخت انرژی کشور ملموس شده است؟
در میدان مشترک پارس جنوبی میدان جدیدی وجود ندارد اما همچنان پروژهها در حال توسعه هستند. برای به تصویر کشیدن دستاوردهای برجام باید به شرایط قبل و بعد از برجام این پروژهها توجه کنیم. برجام بسیاری از مشکلاتی را که دراین بخش داشتیم رفع کرد. در این مدت تحویل کالاهای اساسی پروژهها بخصوص آن بخشی که مربوط به تجهیزات دوار بود یکی از مهمترین دستاوردها به شمار میرفت. بعضاً این تجهیزات به خلیج فارس آمده بودند اما به دلایلی نظیر محدودیت پرداخت و تحویل کالا امکان ترخیص آن وجود نداشت. یا آنکه پروژه به مرحله مطلوبی رسیده بود اما به علت نبود پمپ، کمپرسور، نیامدن فروشنده برای تست و راهاندازی متوقف شده بود.
به هر حال در تمام صنعت نفت و گاز این اتفاقات رخ داده بود اما با اجرای برجام این مشکلات حل و نتیجه آن شد که فازهای 17 و18 عملاً در بخش خشکی و دریا تکمیل شدند. به هر حال راهاندازی پالایشگاه متفاوت از یک پروژه ساختمانی است. اینکه الان پالایشگاه این فازها به ظرفیت کامل رسیده یک دستاورد برجام است. قبلاً اینگونه بود که وقتی یک پالایشگاه به بهرهبرداری میرسید قریب به دو سال با گاز فازهای همجوار خود کار میکرد اما الان پالایشگاه هر فاز میتواند گاز مربوط به خود را تصفیه و وارد شبکه سراسری کند.
علاوه بر فازهای 17و 18 الان در یک بخش از فاز 19 گاز جریان دارد و به شبکه سراسری گاز تزریق میشود. این فاز تا پایان سال و یا ابتدای سال آینده تکمیل خواهد شد. فاز 20 و 21 نیز فازهایی بودند که قبل از برجام با مشکل روبه رو بودند اما اکنون مطابق برنامه پیش میروند و امیدواریم که این فازها تا پایان سال به بهرهبرداری برسد. در صورت تحقق این هدف روزانه 100میلیون مترمکعب به تولید گاز کشور افزوده خواهد شد.
* وزیر نفت در زمان تحریم متعهد شد که تا پایان دولت به جز فاز 14 همه فازها به مرحله قابل قبولی از تولید برسند. حال اگر برجام اجرایی نمیشد پارس جنوبی توسعه نمییافت؟
در هر صورت پالایشگاهها مطابق برنامه توسعه یافتند . وزارت نفت قطعاً پشت درهای تحریم نمیماند اما نوع و کیفیت کار فرق میکرد. در نبود برجام پالایشگاهها با ریسک بالاتر، جنس تجهیزات ضعیفتر و خرید موازی از یک کشور دیگر و همین طور هزینه بالاتر ساخته میشد اما الان کیفیت کار فرق کرده است. همچنین در ابتدا تصور این بود که برای مدیریت منابع بعد از اتمام فاز 17 و 18 سراغ فاز 19 و بعد 20 و 21 و همین طور به ترتیب اولویت توسعه تغییر کند اما الان میبینیم با بهبود شرایط اقتصادی کشور 5 فاز به طور همزمان توسعه یافتهاند و امسال به بهرهبرداری میرسند. دولت یازدهم توانست تولید گاز را از 250 میلیون متر مکعب در روز به 430میلیون متر مکعب برساند و به جز فاز 14 در همه فازها تا پایان دولت گاز جریان خواهد داشت .
* در پتروشیمیها چطور؟
در صنعت پتروشیمی بسیاری از مجتمعها که از قبل مصوب و کارهای ابتدایی آن انجام شده بود با مشکلاتی در زمینه لایسنس، فاینانس و نبود تجهیزات مواجه بودند که برجام این موانع را مرتفع کرد. این قسمتی از دستاوردهای برجام است که در اخبار دیده نمیشود. در این رابطه برخی از واحدهای پتروشیمی در منطقه ساخته شده بودند اما به علت مشکلات ناشی از تحریمها تولید نداشتند. برای مثال به خاطر نبود کاتالیست امکان بهرهبرداری از برخی واحدهای پتروشیمی وجود نداشت. یا آنکه بازار صادراتی، بیمههای کشتیهای حمل و نقل آنها فراهم نبود. اما برجام این مشکلات را رفع کرد و میبینیم که صادرات محصولات پتروشیمی و میعانات گازی در 6 ماه اول امسال نبست به مدت مشابه بیش از 50درصد رشد داشته است. مجتمعهای پتروشیمی بوشهر، مرجان، انتخاب، تخت جمشید و پردیس3 از جمله پتروشیمیهایی هستند که با برجام مشکلشان حل شد و کار در آنها جریان یافت.
* برخی از منتقدان مدل جدید قراردادهای نفتی عقیده دارند که شرکتهای داخلی میتوانند بدون نیاز به حضور شرکتهای نفتی بینالمللی، میادین نفت و گاز کشور را توسعه دهند و از همکاری با شرکتهای نفتی خارجی با عنوان «پادویی برای بیگانگان» یاد میکنند. شما به عنوان فردی که در میدان مشترک پارس جنوبی از نزدیک شاهد روند کار در قبل و بعد تحریم و همین طور پساتحریم بودهاید چه عقیدهای دارید؟
در این باره وزارت نفت هیچ وقت ادعا نکرده که شرکتهای ایرانی نمیتوانند کار را به سرانجام برسانند اما زمان و هزینه کار شرکت ایرانی و خارجی به دلایلی نظیر نبود سرمایه و تکنولوژی در داخل فرق دارد و به همین خاطر وزارت نفت بر همکاری دو شرکت با یکدیگر تأکید میکند.
فعالیت شرکتهای ایرانی در صنعت نفت یک فرآیند گذار است که در این زمینه میتوان به شرکتها فرصت کار در میادین مستقل داد اما در میادین مشترک هر یک روز تأخیر در اتمام پروژه منافع ملی را به خطر میاندازد و نمیتوانیم به شرکت ایرانی مجال آزمون و خطا بدهیم. البته در دوران تحریم به دلیل شرایط خاص آن زمان این اقدام صورت گرفت و اگر منصفانه قضاوت کنیم شرکتهای ایرانی در آن برهه زمانی حداکثر ایثار و فداکاری را به معرض نمایش گذاشتند اما مشکلاتی نظیر تأخیر در روند توسعه طرح نیز پیش آمد. بخشی از این تأخیر به دلیل مشکلات ناشی از تحریم نظیر توقف فاینانسهای خارجی و توقیف قطعات و تجهیزات مورد نیاز و برخی نیز به دلیل عدم تسلط شرکتهای داخلی به تکنولوژیهای روز دنیا رقم خورد. نتیجه این مشکلات را در مثال پارس جنوبی می بینیم. در این میدان مشترک زمان توسعه هر فاز از 52 ماه به بیش از 10سال رسید اما در همین دوره قطر دو برابر ما گاز انباشته برداشت کرد. الان زمان جبران عقب ماندگیهاست. مشابه این میدان مشترک پارس جنوبی در کشور ما زیاد است و باید فرض را بر این بگذاریم که دیگر زمان را نباید از دست داد. دولت در مدل جدید قراردادهای نفتی به دنبال همین موضوع است. به این ترتیب که با استفاده از توان فنی شرکتهای ایرانی و سرمایه و تکنولوژی شرکتهای خارجی در کمترین زمان و با کمترین هزینه میادین مشترک را توسعه ببخشد و عقب ماندگیهای ناشی از تحریم را جبران کند. بدیهی است این به معنای پادویی شرکتهای ایرانی برای بیگانگان نیست بلکه وزارت نفت میخواهد منافع ملت را حفظ کند.
* شرکتهای ایرانی فعال در پارس جنوبی در زمره شرکتهایی هستند که صلاحیت آنها برای کار در فضای پسابرجام تأیید شده است. این شرکتها نسبت به برجام چه عقیدهای دارند؟
همانطور که میدانید صنعت نفت ایران یک صنعت بزرگ است و در آن برای همه شرکتهای معتبر ایرانی ظرفیت کار وجود دارد؛ لذا از این بابت جای نگرانی نیست. شرکتهای ایرانی توانمند هم این موضوع را میدانند.
اما بحث این است که تنها توانایی فنی کار را جلو نمیبرد و برای تسریع کار ما نیاز به پول وتکنولوژی و... داریم. این موضوع را به کرات از شرکتهای فعال در پارس جنوبی هم شنیده ام. ما نیروی فنی داریم و الان آنچه در وهله اول نیاز داریم پول و تکنولوژی است.اینها موارد اولیهای است که فکر نمیکنم بحث کردن در مورد آن درست باشد. شرکتهای ایرانی هم میدانند که نیاز به حضور شرکتهای خارجی در طرحها برای تأمین منابع مالی و تکنولوژی مورد نیاز پروژه داریم.
** کارشناسان بینالمللی: زمینه برای مبادله با بانکهای ایران فراهم است
خبرگزاری رویترز به نقل از کارشناسان بازارهای بینالمللی، نوشت: اطلاعیه اخیر وزارت خزانه داری امریکا، نوعی تضمین به بانکهای جهان است و زمینه را برای مبادلات بانکی میان ایران و مؤسسههای مالی خارجی فراهم میکند. «ملوین اسکچر» حقوقدانِ مؤسسه «بیکر اند هاستتلر» (Baker & Hostetler LLP) در واشنگتن با اشاره به اطلاعیه وزارت خزانهداری امریکا به خبرگزاری رویترز گفت: دولت به بانکها چراغ سبز نشان داده است که تا وقتی تراکنش دلاری به امریکا مربوط نشود، آزادند که با ایران مبادله داشته باشند. اطلاعیه وزارت خزانه داری امریکا که روز جمعه منتشر شد، تأکید کرد که بانکهای غیرامریکایی، میتوانند با ایران تراکنشهای دلاری داشته باشند؛ مشروط بر اینکه این تراکنشها از مؤسسههای مالی امریکا عبور نکند. «دیوید مورتلاک» مقام سابق کاخ سفید در امور تحریمها نیز به رویترز گفت که اطلاعیه وزارت خزانه داری برای رفع سردرگمیهایی بود که درباره امکان مبادلات دلاری با ایران به وجود آمده بود.
بااندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 6، تاریخ انتشار: شنبه 24 مهر 1395، شماره: 6333 .