شعار سال: به قول هوشنگ ابتهاج، شاعر بزرگ ایران زمین "اتحاد، اتحاد، رمز پیروزیست". هر مجموعهای برای موفقیت و کامیابی قطعا به یکدستی و همدلی نیاز دارد. نه این که همه با هم یک نظر داشته باشند و هیچ صدای مخالفی به گوش نرسد، بلکه به این معنی که همه بر سر منافع مشترک مجموعه به درک و پذیرش واحدی برسند و در آن راستا، تمام تلاش خود را به کار ببندند.
طی سالیان اخیر پرسپولیس روزهای خوبی را از لحاظ نتیجه گیری پشت سر گذاشته و هوادارانش از عملکرد این تیم کاملا راضی بوده اند. قهرمانیهای پیاپی در لیگ و حضور در دو فینال آسیایی و فتح جام حذفی، از جمله افتخاراتی بوده که قرمزها طی سالیان اخیر به دست آورده اند. از سوی دیگر، اما دیگر تیم محبوب و بزرگ پایتخت یعنی استقلال، بر خلاف رقیب دیرینه اش، شرایط چندان مطلوبی را از هیچ حیثی طی این سالهای اخیر تجربه نکرده است. تغییرات مداوم فنی و مدیریتی و جدایی ستارههای تیم در مقاطع مختلف و اختلافات ریز و درشت میان حاضران در باشگاه، استقلال را به تیمی تبدیل کرده که طی فصول اخیر به جز فتح یک جام حذفی، دستاورد قابل دفاعی از لحاظ نتیجه گیری نداشته است. در خصوص دلایل این اتفاق، نظرات مختلفی وجود دارد، اما بی تردید یکی از عوامل اصلی چنین موفقیتی در مقابل چنین ناکامی ای، اتحاد و تفرقهای است که در دو اردوگاه به چشم میخورد. موردی که در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
اتحادی به رنگ سرخ بر سر منافع تیم
پرسپولیس طی سالیان اخیر، بخش عمدهای از موفقیت هایش را مدیون اتحاد و همبستگی موجود در میان بزرگترها و پیشکسوت هایش بوده است. پیشکسوتان جوان پرسپولیس! نظیر یحیی گل محمدی، افشین پیروانی، کریم باقری و داوود فنایی روی نیمکت این تیم کنار هم جمع شده اند و برای موفقیت پرسپولیس تلاش میکنند و آنهایی هم که در حال حاضر بیرون از باشگاه به سر میبرند، همواره از کادر فنی حمایتهای لازم را به عمل آورده اند. حمایتهایی که به رهبری علی پروین، هیچگاه رنگ و بوی سهم خواهی فنی و منفعت جویی شخصی به خودش نگرفت و حتی در زمان مربیان خارجی نظیر برانکو و کالدرون هم ادامه داشت. وجود یک پیمان و اتحادیه نانوشته میان پرسپولیسیها در جهت حمایت از تیم محبوب شان در هر شرایطی علی رغم اینکه هیچ مسئولیت سازمانی و رسمیای ندارند، باعث میشود تا مدیران دولتی که در اصل متولیان این باشگاه هستند، کاملا مواظب تصمیمات و عملکرد خود باشند چرا که نیک میدانند که پیشکسوتان و هوادارانی متحد ناظر بر نحوه مدیریت آنها هستند.
مثالی اگر بخواهیم از حمایت همه جانبه پیشکسوتان از تیم پرسپولیس بزنیم، علاوه بر تمامی مصاحبهها و صحبتهایی که در رسانهها انجام میشود، میتوان به حضور پیشکسوتانی نظیر علی پروین، محمود خوردبین و حسین کلانی در فرودگاه و هنگام بازگشت قرمزها به تهران پس از برتری مقابل النصر عربستان در مرحله نیمه نهایی رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا اشاره کرد. اتفاقی که نشان دهنده اوج همبستگی در جمع قرمزها بود.
آبیها چشم انتظار اتحاد
با درگذشت بزرگانی نظیر ناصر حجازی و منصور پورحیدری، استقلالیها از فقدان یک بزرگتر برای ایجاد اتحاد و انسجام در اردوگاه خود رنج میبرند، بزرگتری که چشم طعم به نیمکت نداشته باشد و هدفش از حضور در تیم، حمایت از گروهی باشد که بر سر کار هستند. طی سالیان اخیر استقلال چندین سرمربی متفاوت را به خود دیده است. از پرویز مظلومی و علیرضا منصوریان گرفته تا وینفرد شفر و آندره آ استراماچونی. هیچکدام از این مربیان، اما از حمایت مطلق و بی، چون و چرای بدنه پیشکسوتان استقلال برخوردار نبوده اند. بزرگانی، چون حسن روشن و علی جباری و چندین چهره دیگر که به نوعی در بین آبیها وزنههای قابل توجهی محسوب میشوند، آن طور که باید و شاید، حضور پررنگی برای دفاع از منافع باشگاه نداشتند و همین مسئله در مقاطع مختلفی به ضرر استقلال تمام شده است. انتخاب سرمربی جدید پس از جدایی محمود فکری از جمع آبیها هم این مسئله را به خوبی نشان داد.
جایی که عدهای پیشکسوتان موافق حضور امیر قلعه نویی روی نیمکت آبیها بودند و عدهای دیگر فرهاد مجیدی را گزینه مناسبی میدانستند و حتی گزینههای دیگر هم در این میان مطرح شد. پس از انتخاب مجیدی هم آن حمایتی که یک تیم برای موفقیت به آن نیاز دارد، از سوی پیشکسوتان و چهرههای محبوب آبی چندان ابراز نشد تا این بیم همچنان وجود داشته باشد که کادر فعلی استقلال هم قرار نیست از حمایتی منسجم از سوی چهرههای پرنفوذ و صاحب اعتبار استقلال برخوردار باشد. حمایتی که اگر ابراز نشود و اتحادی قوی در جهت موفقیت این تیم شکل نگیرد، باعث میشود تا تصمیمات مدیریتی درست و بهصلاحی هم برای تیمی که بزرگترهایش چندان برایش نگران نیستند، گرفته نشود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرآنلاین، تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۴۹۴۱۸۱، www.khabaronline.ir