پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۳۷۹۲۶
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۱
گاهی لازم است از برخی پیام‎های موجود در بازار محصولات کشاورزی درس گرفت و آن را به‎عنوان بازخورد مدیریتی بر مسئله‎های موجود در بخش کشاورزی مورد توجه قرار داد. درصورتی‌که این پیام‎ها به شکل درست و دقیق مبتنی بر یک عارضه‎یابی عمیق از مسئله‎ها دریافت شود می‎تواند به ایجاد زیرساخت‎های لازم و تغییر و تحول برای بهبود و برون‎رفت از مسئله‎ها منجر شود.

شعار سال:امروزه در بخش کشاورزی به‌ویژه در زنجیره تأمین کشاورزی پیام‎های بسیاری از این نوع به مرکز مدیریت نهاد عالی کشاورزی مخابره می‎شود اما یا پیام‎ها به‎طور کامل دریافت نمی‎شود و یا این‎که مانند بسیاری از تحقیقات کشاورزی که قابل‌هضم برای کشاورزان نیست و نیازمند ترجمه است، نیاز به ترجمه به زبان مدیریتی- سیاستی دارد تا مورد توجه قرار گیرد. به باور نویسنده فضای مدیریتی، سیاستی و اجرایی حاکم بر بخش کشاورزی در شرایطی قرار دارد که بهترین تصویرگری برای این شرایط سناریوهای زیر است:

(1)  بیان مسئله‎های زنجیره: در این سناریو بیش از آن‎که بر روش‎های درمانی- مدیریتی مسئله‎های کشاورزی تأکید شود بر روایت مسئله‎های کشاورزی و اتفاق‎های رخ‎داده در مسیر تمرکز صورت می‎گیرد درحالی‌که انتظار جامعه حل مسئله از طریق اقدام‎های مدیریتی پایدار است زیرا بهترین روایت‎کنندگان از مسئله‎های کشاورزی، فعالان و ذینفعان کشاورزی می‎باشند که نزدیک‎ترین فاصله را با صحنه میدانی زنجیره تأمین دارا می‎باشند. این سناریو به‎طور شفاف نشان از ناتوانی مدیریتی زنجیره دارد و این پیام را به زنجیره و جامعه مخابره می‎کند که تصویرکننده فضای مطلوب‎تر نخواهد بود..

(2)  سرگیجه مدیریتی- سیاستی: در این شرایط عملکرد بسیاری از مدیران نشان می‎دهد که دچار سرگیجه مدیریتی- سیاستی شده‎اند و نمی‎توانند پیام‎های زنجیره تأمین کشاورزی را به‌درستی دریافت، تجزیه‌وتحلیل و کاربست لازم را داشته باشند. در چنین شرایطی نمی‎توان امید به بهبود و یا برون‎رفت از فضای شکل‌گرفته داشت و تصویر روشنی از آینده زنجیره‎های تأمین کشاورزی را ارائه داد. به‌بیان‌دیگر، در تاروپود تنیده شده از دریافت ناکامل پیام و اقدام‎های مدیریتی نادرست گرفتار می‎شوند و تلاش حداقلی برای بدتر نشدن مسئله را در دستور کار دارند تا حل مسئله‎های شکل‌گرفته.

(3)  غفلت از ساختار مدیریتی- سیاستی: در این شرایط پیام‎ها به‎طور کامل دریافت می‎شود و ترجمه درستی نیز از آن انجام می‎شود اما به‌جای تمرکز بر اصلاح ساختارهای موجود برای کارآمدسازی راه‎حل‎ها و برون‎رفت از مسئله‎های شکل‌گرفته در بازه‎های زمانی کوتاه‎مدت، بر ایجاد ساختارهای جدید جزیره‎ای و موردی ورای ساختارهای موجود و سازوکارهای تعریف‌شده برای آن اقدام می‎کنند که این مسیر شاید در کوتاه‎مدت نور امید ضعیفی ایجاد کند اما به دلیل تخریب ساختارهای موجود و تضعیف آن‎ها، هزینه‎های دوچندانی ایجاد خواهند کرد که قابل‌قبول نیست. درواقع، اساساً مدیریت زنجیره‎های تأمین کشاورزی را از مسیرهای منطقی منتج به نتیجه قابل‌قبول و با اعتمادزایی بالا در بلندمدت خارج می‎کند، مدیریت جهادکشاورزی را به حاشیه می‎برد و ناکارآمدسازی سیستمی – عملیاتی بخش کشاورزی را رقم می‎زند که پدیده‎ای بسیار خطرناک محسوب می‎شود.

(4)  فریاد اختیاری و هوشمندانه بر بی‎اختیاری: این شرایطی را می‎توان به‎نوعی فرار از واقعیت‎های مدیریتی در نهاد عالی جهاد کشاورزی دانست زیرا اگرچه داشتن اختیار کامل فرایندهای زنجیره تأمین کشاورزی می‎تواند بر برون‎رفت از مسئله‎های کشاورزی مؤثر باشد اما مهم‎تر از آن حاکم بودن تفکر برای حل مسئله‎ها و وجود هماهنگی سیستمی هوشمندانه در فرایندهای زنجیره است که باید مورد توجه قرار گیرد. افزون بر آن، در گذشته انتزاع وظایف کشاورزی از وزارت بازگانی به وزارت جهادکشاورزی صورت گرفت اما بهبودی حادث نشد و همین نوع مسئله‎های کشاورزی در شرایط نبود تحریم‎های اقتصادی نیز وجود داشت که نهایتاً به بازگشت وظایف منجر شد. نویسنده در همان مقطع زمانی بر این باور بوده است که در شرایط انتزاع، چه تغییراتی در برنامه‌ریزی‌های موسسه مطالعات جهاد کشاورزی به‌عنوان بازوی اصلی تغذیه‌کننده سامانه‌های مدیریتی این وزارتخانه ایجاد می‌شود؟ زیرا این موسسه باید ارکان اصلی مدیریت کلان وزارت جهاد کشاورزی را تغذیه فکری کند. با توجه به طرح انتزاع، ضرورت دارد وزارت جهادکشاورزی برنامه‌های خود را بر اساس رسالت جدید تنظیم کند.‌ با ایجاد ساختاری چندجانبه‌ و متشکل از نماینده کشاورزان، نماینده اتحادیه‌ها، نهادهای درگیر تولید و پس از تولید و نمایندگان صنایع فرآوری محصولات کشاورزی باید در بخش‌های مختلف تولید، بازاریابی، نیازهای اولیه کشاورزی، توسعه روستایی و ... بهترین تصمیم اتخاذ شود و لازم است همگان مسئولیت ناشی از تصمیم‌گیری‌های جدید را بپذیرند. علاوه بر این، با توجه به وظایف جدید وزارت جهاد کشاورزی باید برنامه‌ریزی جامعی اتخاذ شود زیرا مسئولیت‌های جدیدی وارد ساختار بخش کشاورزی شده که انتظارات جدیدی را برای مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان و واسطه‌های سیال به وجود آورده است. مسئولیت‌های جدید وزارت جهاد کشاورزی مستلزم تغییر در نظام برنامه‌ریزی است. این وزارتخانه باید مشخص کند که چه ساختارهایی را مدنظر دارد و چه ساختارهایی برای پشتیبانی از مسئولیت‌های جدید در نظر گرفته است (مصاحبه نویسنده با ایسنا).

(5)  فرار از پاسخگویی و انتظار برای بهبود: این سناریو یکی از رویکردهای قالب در نهاد عالی کشاورزی محسوب می‎شود که خود ناشی از بی‎اطلاعی از کارکردهای واقعی زنجیره‎های تأمین کشاورزی، نداشتن برنامه و سیاست مناسب برای برون‎رفت (به‎جز سیاست‎ها و برنامه‎های تجربه‌شده در گذشته که کارآمدی لازم را نداشته‎اند) و حواله‎دهی به بهبود در آینده با نگاه به  گذر زمان برای رخ‎داد بهبود است. این سناریو فضای حاکم بر بخش کشاورزی را به سمت پیچیده‎سازی و انتظارت بهبود غیرمدیریتی ناشی از فشار برای تخلیه عرضه در بازار هدایت می‎کند که با هیچ ساختار و رویکرد مدیریتی سازگار نیست زیرا تنها بر بخش کشاورزی هزینه تحمیل می‎کند و عملاً نهاد عالی کشاورزی را نهادی منفعل و تأثیرپذیر و نه فعال و تأثیرگذار بر زنجیره تأمین کشاورزی نشان می‎دهد.

(6)  کارآمدسازی ساختارهای موجود: یکی از سناریوها در این تصویرگری می‎تواند دریافت پیام‎های مخابره شده و تحلیل جامع از آن و تلاش برای کارآمدسازی ساختارهای موجود کشاورزی و تزریق مأموریت‎های جدید و یا حداقل هوشمندسازی ساختارها باشد. اگر این شرایط رخ دهد به نظر می‎رسد بتواند پاسخگوی بسیاری از مسئله‌هایی باشد که هم‎اکنون در حال رخ‎داد است.

به نظر می‎رسد 5 سناریوی اول در فضای کنونی و با نگاهی به گذشته تصمیم‎گیری‎های صورت گرفته در بخش کشاورزی نشان از آن دارد که نه توانسته و نه می‎تواند به حل مسئله‎های کشاورزی به شکل پایدار کمک کند اما اگر سناریوی 6 با توان مدیریتی و امکانات موجود درون بخش کشاورزی و بهره‎گیری از ظرفیت‎های دانشکده‎های کشاورزی به شکل نظام‎مند و کامل در قالب یک پروژه میدانی، عملیاتی شود می‎تواند به‎طور اساسی بسیاری از مسئله‎های کشاورزی را حل کند و داده‎های لازم برای تصمیم‎گیری‎های هوشمندانه را در حداقل زمان فراهم آورد. ورای این سناریو، سناریوی دیگر (سناریوی 7) کمک‎کننده به حل مسئله‎های کشاورزی، ایجاد ساختار تأمین واحد برای محصولات تخصصی کشاورزی است که در این راستا می‎توان از ظرفیت شبکه‎های بازاریابی بزرگ و نیز اتحادیه‎های تخصصی در استان‎ها استفاده کرد به‎گونه‎ای که در هر استان برای هر محصول تخصصی کشاورزی یک شبکه تأمین بزرگ ایجاد شود تا امور مربوط به آن‎ها را در چارچوب شرح وظایف مصوب و استانداردهای قابل‌قبول تأمین، عملیاتی نمایند. راه‎اندازی این شبکه‎های تأمین یکتا می‎تواند در چارچوب سناریوی 6 عملیاتی شود. در این ساختار مدیریتی، احتکار و رانت واردات جایگاه چندانی نخواهد داشت و عملاً پاسخگویی مدیریتی از بُعد عملکرد از اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود و فرار از پاسخگویی در ارتباط با تصمیم‎های مختلف رخ نخواهد داد.

 امید‎ این‎که پیام‎های مخابره شده از زنجیره‎های تأمین کشاورزی به اصلاح ساختارهای مدیریتی- اجرایی در بستر هوشمندسازی توأم با شکل‎گیری شبکه تأمین واحد منجر شود تا کارآمدی مدیریت زنجیره‎های تأمین تضمین شود و بیش از این بر بخش کشاورزی هزینه تحمیل نشود. علاوه بر آن، لازم است از متنوع‎سازی تأمین واردات نهاده‌‎های کشاورزی در هر زیربخش به جد اجتناب شود که نتیجه مطلوبی را به دنبال نخواهد داشت و عملاً سردرگمی و تزاحم‎ها را بیشتر خواهد کرد. راه ‎برون‎رفت از عملکرد نامطلوب واردکنندگان نهاده‎های کشاورزی ایجاد تنوع در آن‎ها نیست بلکه عارضه‎یابی چرایی عملکرد نامطلوب و تلاش در جهت کارآمدسازی آن‎ها از طریق اتصال با واسطه اتحادیه‎های تخصصی کشاورزی به بدنه تولید کشاورزی و یا در صورت عدم اصلاح، استفاده از جایگزین به‎جای شبکه پیشین است.

 

اختصاصی پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین