شعارسال: چند هفته گذشته هیاتی 17 نفره از استان امسک مهمان کهگیلویه و بویراحمد بود و این مهمانی خارجی اگر پر حاشیه تر از سفر سال گذشته مسئولان استان به امسک نباشد، کمتر نیست و البته مانند دیدارهای سال گذشته کهگیلویه و بویراحمد-امسک این سفر نیز بدون دستاورد خاص عینی پایان یافت.

سفر هیات به زعم مسئولان استان تجاری سیاسی روسی به کهگیلویه و بویراحمد فضای سیاسی این استان ایران را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد که می توان آن را در سه حوزه قبل از سفر، حین سفر و دستاوردهای سفر مورد ارزیابی قرار داد. البته کاش در نشست خبری از استاندار امسک سوال می شد که آیا سال گذشته و حین سفر مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد به امسک نیز چنین حواشی ای در این استان روسیه رخ داده است یا نه؟!

1- قبل از سفر؛ جدال بر سر ساختمان قهوه ای!

لهراسب باقری، مدیرعامل مجتمع تولیدی دنا صنعت و مالک جدید کارخانه قند یاسوج آغازگر حواشی در زمینه سفر هیات روسی به ایران بود. باقری در نامه ای به رییس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن یاسوج با بازدید هیات روسی از دنا صنعت مخالفت کرد و علت آن را اطلاع وی از این سفر در دقیقه 90 دانست و در حالی که در این نامه با لحن کاملا گلایه آمیز رییس اتاق بازرگانی را مورد انتقاد قرار می داد، خود را نیز تلویحا صنعتگر بزرگ این استان دانسته و اطلاع از کم و کیف سفر هیات روسی را حق خود می داند.

باقری در نامه خود رفتار اتاق بازرگانی را تنگ نظرانه و مغرضانه می داند و خواستار تغییر رویه در رفتار با صنایع استان از سوی اتاق بازرگانی یاسوج می شود و بدین ترتیب تندترین انتقادات را در آستانه سفری که اتاق بازرگانی از سال گذشته تاکنون روی آن مانور می داد، متوجه این اتاق می کند.

لهراسب باقری هرچند به پشتوانه سه مجتمع دنا صنعت، ورزشی تفریحی و اقامتی آزادی باقری و کارخانه قند از قدرت خاصی در صنایع استان برخوردار است و هرازچندگاهی رویه ای انتقادی را نسبت برخی مسئولان استانی در پیش می گرفت اما در ماجرای سفر هیات روس شمشیر را برای اتاق بازرگانی از رو بست و چنان که شرح آن می رود در جوابیه خود کاملا این اتاق و بویژه رییس آن را به باد انتقاد گرفت.

باقری در انتقادات خود از مجموعه مسئولان استان، بیشتر دوست دارد که به سمت حقوقی خود – رییس اتاق تعاون استان- تکیه کند و کمتر به شرکت ها و کارخانجات تحت مالکیتش متوسل می شود که البته در این زمینه نیز یک نقطه عطف در کارنامه خود دارد چراکه تا پیش از ریاست لهراسب باقری بر اتاق تعاون کهگیلویه و بویراحمد نامی از این اتاق بر سر زبان ها نبود اما باقری توانسته است که در مدت اخیر و با توسل به رسانه ها نام اتاق تعاون را هم رده سایر انجمن های صنفی استان کند.

انتقادات باقری از اتاق بازرگانی و نشانه گرفتن نوک پیکان انتقاد به سمت جبار کیانی پور، رییس این اتاق، در کنار خیز باقری برای کسب عنوان رییس اتاق تعاون و تکیه زدن بر این عنوان برای انتقاد این شائبه را ایجاد می کند که شاید آمال ریاست بر اتاق بازرگانی یاسوج و مدیریت از درون ساختمان نوساز قهوه ای رنگ را در سر می پروراند.

2- حین سفر؛ جوابیه روی جوابیه

باقری جوان اما در نامه خود بیشتر جانب احتیاط را رعایت کرد و کمی محافظه کاری به خرج داد اما ارسال جوابیه از سوی اتاق بازرگانی به جای اینکه به آرام کردن فضا کمک کند، باقری را عصبانی تر کرد تا در جوابیه خود بر جوابیه اتاق بازرگانی، رییس اتاق را مورد تندترین انتقادات ممکن قرار دهد.

هر چند که اقدام هر دو طرف احساسی بود و هم ارسال جوابیه از سوی اتاق بازرگانی در شرایط موجود به صلاح نبود و هم باقری جوان در انتقادات خود بسیار تند به طرف مقابل حمله کرد اما در این بین برخی واقعیت ها نیز آشکارتر شد.

باقری اما در جوابیه خود چنان عصبانی است که صفاتی را به جبار کیانی پور نسبت می دهد (متن این جوابیه بر روی سایت دنا صنعت موجود است) اما در زمینه اعضای هیات مدیره اتاق بازرگانی جانب احتیاط را رعایت می کند و روی سخن خود را با رییس اتاق می داند، موضوعی که شائبه خیز باقری برای ریاست اتاق بازرگانی را بیش از پیش می کند.

باقری جوان اما در جوابیه خود هیات روسی را گردشگری می خواند نه اقتصادی موضوعی که با پایان سفر و بررسی دستاوردهای این سفر سه روزه بیش از پیش آشکار می شود. اما مدیرعامل مجتمع دنا صنعت موضوع نقش خاندان و خانواده در توسعه استان را پیش می کشد، موضوعی در یک سمت افکار عمومی نسبت به خود باقری واکنش نشان می دهد و در سمت دیگر نسبت به کیانی پور.

هرچند که خانواده باقری در اشتغال و صنعت در جایگاه بالایی ایستاده اند اما اگر کمی به گذشته برگردیم در زمان استانداری حسین صابری بارها از این خانواده تحت عنوان بدهکار بانکی بزرگ استان یاد شد موضوعی که لهراسب بعدها بدهی معوق دنا صنعت به مجموعه بانکی را رد کرد اما هیچگاه خبری مبنی رد بر بدهی های کلان به مجموعه بانکی از سوی خانواده باقری منتشر نشد. در چند روز اخیر و پس از انتشار جوابیه لهراسب به جوابیه اتاق بازرگانی چنین موضوعی در فضای رسانه های غیر رسمی مطرح شده بود که البته ایجاد اشتغال در قبال دریافت تسهیلات هیچ کجا نهی نشده است و اقدامی تحسین برانگیز نیز می باشد اما شفاف سازی در مورد بدهی های بانکی مجموعه هایی که باقری در جوابیه خود از آنها به عنوان پشتوانه خانوادگی در زمینه صنعت یاد می برد، شاید ضروری نیز باشد.

در سمت دیگر اما جبار کیانی پور قرار دارد که باقری جوان در جوابیه خود وی را متهم به عدم سرمایه گذاری مولد و اشتغالزا در استان می کند. این موضوع شاید اولین بار باشد که در فضای رسانه ای رسمی شنیده می شود اما باید گفت که جبار کیانی پور به عنوان رییس اتاق بازرگانی در نزد مردم به عنوان یک صنعتگر شناخته شده نیست. کیانی پور خود در جلسات با مسئولان استانی نیز هرگاه فرصتی پیش می آمد، بحث مطالبات پیمانکاران و حقوق آنها را پیش کشیده است و بدین ترتیب بحث پیمانکار بودن خود را پررنگ تر کرده است. همیشه یکی از بحث های اساسی این است که اگر آقای کیانی پور معتقد است که باید در استان سرمایه گذاری شود، این را باید خود شروع کند و آغازگر راه جذب سرمایه گذار باشد و یا اگر سرمایه گذاری و ایجاد صنعتی انجام داده است آن را رسانه ای و منتشر نماید، تا نقش وی در صنعت استان بعنوان رییس اتاق صنایع بیشتر و بیشتر احساس شود.

از جدال باقری جوان و کیانی پور که بگذریم انتقادات بسیاری نیز متوجه مسئولان استان در ایجاد نقش دیپلماتیک بود. مسئولان استان متهم شدند که در حین سفر نتوانسته اند اساسی ترین اصول دیپلماتیک را رعایت کنند. بعدها از سوی خبرنگاران چه در فضای رسمی و چه در غیر آن تیم مدیریت ارشد استان از پوشش گرفته تا نحوه برگزاری جلسات رسمی با یک هیات خارجی متهم به عدم رعایت اصول دیپلماتیک شدند و به عنوان مثال نشست خبری پایانی سفر در محلی برگزار شده بود که مهمان خارجی مجبور بود کفش خود را از پای در بیاورد. چنانکه همه می دانید در اصول برگزاری جلسات دیپلماتیک از پیراهن و دکمه کت گرفته تا نحوه ایستادن همه مهم و دارای معنا هستند که در مذاکرات هسته ای رسانه ها به بسیاری از آنها پرداختند. اما برخی از خبرنگاران معتقد بودند که مسئولان استان این تشریفات به معنای مرسوم آن در ارتباطات دیپلماتیک بین الملل رعایت نکرده اند که امیدواریم در دیگر دیدارهای خارجی تیم مدیریت استان حداقل برای حفظ آبرو هم شده در این زمینه مورد آموزش قرار گیرند.

3- دستاوردهای سفر: یک امضا و دیگر هیچ!

سفر هیات روسی به کهگیلویه و بویراحمد را هرکسی بخواهد تحلیل کند بجز یک امضای یادگاری از استاندار امسک چیز بیشتری نمی تواند بعنوان دستاورد این سفر ذکر کند و اینجاست که سخنان لهراسب باقری در جوابیه آخر خود در زمینه گردشگری بودن این سفر بیشتر نمود پیدا می کند.

استاندار امسک محصولات تولیدی استان را در حد استاندارد اروپا دانست اما آیا قراردادی با مدیران شرکت های خصوصی این استان برای صادرات این محصولات در حد استاندارد اروپا امضا شد؟ در توافق نامه پایانی نیز که به امضای استانداران دو استان رسید تنها اظهار امیدواری شده بود و دیگر هیچ.

استاندار کهگیلویه و بویراحمد اولویت اول استانداری از سفر را جذب سرمایه گذار عنوان کرده بود و همچنین وزیر اقتصاد امسک نیز به تمجید از ظرفیت گیاهان دارویی این استان پرداخت، حال کدام سرمایه گذار روس قرار است در زمینه گیاهان دارویی در کهگیلویه و بویراحمد سرمایه گذاری کند؟ فرآوری گیاهان دارویی به کنار آیا مسئولان و تجار امسک حاضر شدند که گیاهان دارویی کهگیلویه و بویراحمد را حداقل به صورت خام خریداری کنند یا همین اظهار امیدواری هایی که در خبرهای مختلف از سفر منتشر شد برای تکمیل گزارش عملکرد مسئولان استانی کافی بود؟

استاندار امسک راهکار ایجاد شرکتهای مشترک امسک – کهگیلویه و بویراحمد را داده بود، مسئولان استان باید پاسخ دهند که در دیدارهای خود آیا بجز تعریف و تمجید از دولت در زمینه گسترش روابط بین الملل آیا افرادی را از کهگیلویه و بویراحمد و امسک انتخاب کردند که مسئول ایجاد این شرکت ها شوند و آیا زمینه های ایجاد این شرکت ها مور بحث قرار گرفت؟

مبادله داشجو، استاد و علم دیگر بندی بود که در نشست خبری پایانی به آن اشاره شد، حال مسئولان استانی باید پاسخ دهند که بین دانشگاه مادر استان و دانشگاهی از امسک آیا توافق نامه ای به امضا رسید؟ اگر این موضوع مورد بحث قرار گرفته بود نقش دانشگاه یاسوج در سفر چه بود؟

و دهها سوال دیگر که فعلا بی پاسخ مانده است و نتیجه سفر مسئولان کهگیلویه و بویراحمد به امسک و هیات روسی به ایران فعلا فقط در سطح یک امضای یادگاری است و مسئولان استان نتوانستند از این سفر یک کارکرد کاربردی بسازند.

خاطرات تلخ مدیر غیر بومی هنگام خداحافظی!

هفته گذشته همچنین تودیع بدون معارفه مدیر شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد و ابوالفضل روح اللهی که از گلستان آمده بود با دل پر به آذربایجان شرقی رفت و در مراسم معارفه خود از شدت طایفه گرایی در حوزه مدیریتی در استان گلایه کرد.

مدیر سابق پخش فرآورده های نفتی استان بحث طایفه گرایی و توسل به پیشینه را جهت مدیریت در کهگیلویه و بویراحمد دوباره پیش کشید. موضوعی که همواره مورد انتقاد بسیاری از تحلیل گران و حتی موسی خادمی بوده است اما تاکنون به ویژه در دوران خادمی جهت ریشه کن کردن این ناقض شایسته سالاری اقدامی صورت نگرفته است.

بلای بزرگ مدیریت در استان طایفه گرایی است که بعضا از آن بعنوان سیاسی کاری نیز یاد می شود و بنظر می آید یکی از علل عدم توفیق استانداران بومی در کهگیلویه و بویراحمد همین مبحث است. خادمی نیز علی رغم انتقادهایی که از این موضوع داشت نتوانست گامی ارزنده در راستای حذف آن از ساختار اداری استان بردارد و امروز در بسیاری از ادرات نه تنها در مدیریت که در برخورد کارمند-ارباب رجوع نیز این موضوع مطرح است. در فضای عرفی جامعه نقل است که در استان اگر بخواهی فیش المثنی یک اداره خدمات رسان را بگیری و به واسطه آن به دولت پول پرداخت کنی نیز با یک هم طایفه ای بیابی وگرنه در پیچ و خم های اداری که ساختار طایفه گرایی آن را پیچیده تر کرده گرفتار خواهی شد.

مدیران غیر بومی این موضوع را به خوبی درک می کنند، چرا که مدیران بومی ممکن است خود در این ساختار باشند و شدت طایفه گرایی را که نهایتا منجر به پارتی بازی می شود، حس نکنند. امید می رفت که موسی خادمی که معضل بزرگ ادارات استان را پارتی بازی و نه اخذ رشوه می دانست و بارها به آن اشاره کرده بود، حداقل کاهش دهد که سخنان مدیر سابق پخش فرآورده های نفتی استان نشان داد در این زمینه توفیقی حاصل نشده و امیدواریم که استاندار تغییر رویه دهد و چاره ای برای این مشکل اداری در استان بیاندیشد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری صبح زاگرس، تاریخ انتشار: 1آبان1395، کدخبر: 78727: www.sobhezagros.ir