شعار سال: مناظرات انتخابات ریاست جمهوری تا اینجای کار چندان که باید مورد استقبال مردم و سیاسیون واقع نشده است، استقبال سرد مردم از مناظرات، نگرانی از حضور و مشارکت در انتخابات را افزایش داده است. حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه میگوید متاسفانه حدود ۴۰ درصد از مردم، مناظرات را تماشا کردند و بیشتر مردم مناظرات را تماشا نمیکنند به هر حال این یکی از مشکلات است که باید صداوسیما برنامه ریزی کند.
به گفته حمیدرضا ترقی به نظر میرسد قاضی زاده و جلیلی هم در ارائه برنامه شان و هم تسلط بر پاسخها و ارائه پاسخهای مناسب توانمندی شان را نشان دادند.
این چهره سیاسی اصولگرا عنوان میکند که رئیسی در موضع ناصحانه، پدرانه و تبیین دیدگاههای خودش در ارتباط با سوالات ادامه داد و وارد حاشیهسازیهایی که به طور مکرر، جریان اصلاحات در مناظره انجام میدادند نشد.
مشروح مصاحبه با حمیدرضا ترقی را میخوانید؛
آقای ترقی! تحلیل شما از دومین مناظره کاندیداها چیست و به نظر شما برنده و بازنده مناظره چه کسی است؟
در مناظره دوم سوالات کیفیتر و مناسب تری با نیازهای جامعه و مطالبات مردم طرح شد. در واقع مثل گذشته، تعدادی از نامزدها، به پاسخهای کوتاه، محدود و کلی اکتفا کردند و تلاش کردند از فرصتی که در اختیارشان قرار داده شده برای انشاخوانی و همان بحثهای حاشیه پردازی بیشتر استفاده کنند. در مجموع به نظر میرسد آقای قاضی زاده و آقای جلیلی هم در ارائه برنامه شان و هم تسلط بر پاسخها و ارائه پاسخهای مناسب توانمندی شان را نشان دادند.
مهرعلیزاده در مدار تخریب است
آقای رئیسی نیز همچنان در موضع ناصحانه، پدرانه و تبیین دیدگاههای خودش در ارتباط با سوالات ادامه داد و وارد حاشیهسازیهایی که به طور مکرر، جریان اصلاحات در مناظره انجام میدادند نشد، اما رفتار آقای مهرعلیزاده و آقای همتی همچنان در مدار تخریب، حاشیهسازی، دفاع از دولت فعلی و فرار از پاسخگویی در قبال عملکرد دولت فعلی تداوم داشت و به نظر میرسد در نقطه مقابل آنها هم آقای زاکانی و محسن رضایی، تلاش کردند واکنش مناسبی در قبال رفتار آنها از خود بروز و ظهور دهند.
کاندیداهای اصولگرا هیچ هماهنگی با رئیسی ندارند
نکته قابل توجه این مناظره نسبت به اولین مناظره چه چیزی بوده و اینکه بسیاری بر این باورند برخی از کاندیداهای اصولگرا در این مناظرات، نقش کاندیدای پوششی را برای آقای رئیسی دارند، ارزیابی شما در این باره چگونه است؟
این اظهارات در واقع جنبه تخریب دارد و هیچ کدام از این اظهارات مبنی بر کاندیداهای پوششی واقعیت ندارد؛ اگر اینها کاندیدای پوششی باشند آقای مهرعلیزاده و آقای همتی برای دولت، نقش روکشی دارند؛ بنابراین اگر از این موضع برخورد کنیم تفاوتی ندارند. به هر حال هر کدام از این افراد، دارای شخصیت و دیدگاههای مشخصی هستند که برنامه تهیه کردند روی این برنامه کار کردند و در تعیین برنامه هایشان نیز، هیچ هماهنگی با آقای رئیسی نداشتند که جنبه پوششی به خودش بگیرد.
وقتی فردی با یک تیم مدتهاست که روی اداره کشور کار میکند نمیتوان آن را پوششی دانست و به آن برچسب زد و تمام زحماتش را نادیده گرفت. بهترین موضوعی که در این مناظره به آن اشاره شد بحث جوانان و توجه به آنها بود که به صورت پررنگ به آن پرداخته شد. بحثهای فرهنگی به سمت بحثهای چالشی رفت و مشخص شد که جریان اصلاحات جز به موضوعاتی که مطابق با ذائقه سلبریتیها و مخالفان نظام باشد هیچ برنامهای برای مسائل فرهنگی کشور ندارد نه در آموزش عالی، مسائل فرهنگ معنوی.
رئیسی به همتی پاسخ کوبندهای داد
بنابراین جریان اصلاحات هیچ توجهی به این مسائل ندارد در حالی که بقیه کاندیداها به مسائل فرهنگی به عنوان مسئلهای مهم در جامعه سازی تاکید داشتند نکته دیگر اینکه، پاسخ آقای رئیسی به نقد آقای همتی در رابطه با گشت ارشاد بود که با گشت ارشاد مدیران، پاسخ کوبندهای به آقای همتی داد و نشان داد به جای گشت ارشاد برای مردم، گشت ارشادی برای مدیران میگذارد تا با عملکردهای نادرست آنها برخورد جدی داشته باشد.
اصلاح طلبان هیچ حرفی برای قشر مستضعف ندارند
اظهارات کاندیداها در مورد زنان، مستضعفان، مرزنشینان وکولبران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این گونه مسائل عوام فریبانه و تکراری نیست؟ با توجه به اینکه در دورههای قبل نیز این گونه اظهارات مطرح شد و وعدههایی به مردم داده شد.
توجه به اقشار مختلف جامعه یک مطالبه عمومی است در گذشته نامزدها کمتر به ظرفیتهای اقوام و اقشار گوناگون جامعه به ویژه اقشار آسیب پذیری که طی این چند سال وضعیتشان در معرض ذره بین افکار عمومی جامعه قرار گرفته توجه کردند و یا متاسفانه توجهی نداشتند در حال حاضر با توجه به اینکه هر کدام از این قشرها و قومیتها از یک پایگاه و موقعیتی در جامعه برخوردار هستند و انتظار دارند که دولتها توجه ویژهای به آنها برای حفظ همبستگی ملی داشته باشند طبیعتا اشاره به آنها به نظر میرسد هم بعد تبلیغاتی دارد و هم نشان میدهد که دولت یک دولت عام و فراگیر است و منحصر به یک قشر خاص نیست.
طبیعتا این مسئله به لحاظ جامع بودن و مورد توجه قرار گرفتن جمهور، نقطه ضعفی در گذشته بوده و الان نامزدها در حال برطرف کردن آن هستند. اما در مورد وعده و وعیدهایی که برای حمایت از این اقشار مطرح میشود باید گفت اولا به طور طبیعی اصلاح طلبان هیچ حرفی برای قشر مستضعف ندارند، چون آسیبی که اینها به قشر مستضعف در طول دوران دولتشان زدند آسیب کمی نبوده و اصولا حرفی برای حمایت از این قشر ندارند و عمده حامیان این قشر که پایگاه مردمی شان هم این قشر هستند اصولگرایان هستند که این حرف زیبنده آنان است که همچنان بر حمایت از مستضعفان و محرومان و اقشار ضعیف جامعه تاکید کنند و آن را به عنوان پایههای دولت خودشان مورد تاکید قرار بدهند.
اگر کاندیداها وعدهای میدهند باید منابع آن را هم برای مردم تبیین کنند
یکی از این کاندیداهای اصولگرا محسن رضایی است که یارانه ۴۵۰ هزار تومانی را مطرح کرده، آیا مردم این حرفها و وعدهها را باور میکنند؟ آیا این انتقاد به اصولگرایان وارد نیست که مردم به حرفهای آنها هم اعتماد چندانی ندارند؟
طبیعتا اگر ایشان چنین ادعایی میکند باید منابعش را هم برای مردم تبیین کند. بقیه کاندیداها هم همینطور. هر کسی اگر پیشنهادی در این باره ارائه میدهد باید منابعش را مشخص کند. در مجموع باید به این مسئله توجه کرد که آیا سیاست و استراتژی یارانه نقدی به مردم، سیاست درستی است یا اینکه به تورم و افزایش نقدینگی در جامعه کمک میکند؛ بنابراین ابعاد آن باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
این موضوعات در مناظرات دو طرفه و کارشناسی بیشتر قابل تبیین است تا در این نوع مناظراتی که فردی با چند دقیقه بخواهد مسائلی را تبیین کند به نظر میرسد نقد بر این نوع وعدهها وارد است و درباره این وعدهها باید با کارشناسان اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد فی نفسه الگویی که در کشورهای دیگر پیاده شده شاید مطلوبتر است. مثلا در بسیاری از کشورهایی که میخواهند همین سوبسید را بدهند درمان برای همه رایگان شده است در نتیجه هزینه درمان از روی دوش مردم برداشته شده به جای این یارانه نقدی که پرداخت میکنند یا خدمات دیگری که به مردم داده میشود را رایگان کردند تا به مردم فشار وارد نشود؛ بنابراین به نظر میرسد اگر ما به سمت پرداختهای غیرنقدی یعنی خدمات به جای پول برویم و مردم خدمات را به صورت رایگان دریافت کنند شاید آثار و تبعات تورمی و افزایش نقدینگی در جامعه را نداشته باشد از این اینها باید کارشناسی شود.
فقط ۴۰ درصد مردم مناظره را تماشا میکنند
دستاورد این مناظره برای مردم چه بوده است؟
هنوز متاسفانه، مناظرات یک بیننده قابل توجهی در کشور ندارد تقریبا جمعیتی که مناظرات را تماشا میکنند حدود ۴۰ درصد است، اما بیشتر مردم مناظرات را تماشا نمیکنند به هر حال این یکی از مشکلات است که باید صداوسیما برنامه ریزی کند که ساعت پخش آن ساعتی باشد که همه بتوانند ببینند.
نکته دوم اینکه طرح مسائل برای حل مشکلات کشور موجب افزایش مشارکت مردم میشود، چون امیدی را در درون آنها ایجاد میکند مبنی بر اینکه ما در حل مشکلات کشور به بن بست نرسیدیم بلکه راهکار وجود دارد منتهی مجری مناسبی باید برای آن پیدا شود که بتواند این راهکارها را دنبال کند بنابراین این ایجاد امید در افزایش مشارکت مردم و امید به آینده میتواند موثر باشد.
نمیتوان این گونه استنباط کرد که قطعا آقای رییسی برنده است
مثلا مردم میگویند وقتی رئیسی قرار است رئیس جمهور شود دیگر چه نیازی به مشارکت است یا...
این ادعا، ادعای اصلاح طلبان برای از خاصیت انداختن انتخابات است اولا نمیتوان به هیچ وجه تضمین کرد که آقای رییسی واقعا برنده این انتخابات است و طرح این موضوع بیشتر برای کم کار کردن طرفداران آقای رییسی و غیرفعال کردن طرفداران ایشان است در حالی که از مجموعه تحلیلها و برآیندها چنین چیزی را نمیتوان استنباط کرد که قطعا آقای رییسی برنده است این موضعی که آقای مهرعلیزاده گرفتند مبنی بر اینکه، مه و خورشید و فلک در کارند تا یک نفر در نهایت رأی بیاورد، این هم ادعای نادرست و اتهام دروغی است که ایشان مطرح میکند و اصلا چنین چیزی وجود ندارد که ما چنین تلقی را داشته باشیم.
صرف اینکه یک شخصیت برجستگیهایی نسبت به سایر کاندیداها دارد دلیلی بر این نمیشود که چنین سازوکاری در همه دستگاهها به وجود آمده تا ایشان رییس جمهور شود و رأی بیاورد. این همه تبلیغات ضدانقلاب و مخالفتهای دولتمردان و هجمهها علیه آقای رییسی، بیشتر ناشی از این است که ایشان را به عنوان نامزدی که میتواند رقیب اصلی آنها تلقی شود نشان میدهد.
به نظر میرسد این گونه هجمهها ناشی از ترس آنهاست در انتخابات قبلی هم از این شیوه استفاده کردند ترساندن مردم از رأی دادن به رییسی به دلیل افزایش قیمت دلار و دیوارکشی پیاده روها. الان هم میگویند نتیجه این انتخابات معلوم است و همه باید از الان قبول کنند که رییسی رییس جمهور است که اگر در نهایت چنین چیزی رخ نداد آن زمان بتوانند هجمه دیگری را دنبال کنند.
شورای نگهبان در مورد همتی و مهرعلیزاده هم اغماض کرد
رفتار شورای نگهبان در زمینه ردصلاحیت کاندیداها به ویژه کاندیداهای شاخص به دامن زدن چنین ادعاهایی کمک نکرده است؟
بر این باورم که همین رفتار غیراخلاقی دو نامزد اصلاح طلب نشان داد که شورای نگهبان در مورد این دو هم اغماض کرده است وگرنه تعجب میکنم چگونه میتوان اسم اینها را رجال دینی و مذهبی و سیاسی گذاشت که در بُعد دینی شان نیز التزام عملی به تقوا نداشته باشند که بخواهند این گونه به صورت رو در رو اهانت کنند و تهمت بزنند و از هیچ کس هم خجالت نکشند.
دوز تقوای کاندیداها کم و زیاد دارد
سایر کاندیداها یعنی رعایت میکنند فقط این دو کاندیدا رعایت نمیکنند؟
به هر حال دوز تقوا در این گونه موارد کم و زیاد دارد واقعا اگر کسی نتواند هم اخلاق و هم نزاکت و ادبیات درستی که در شأن ریاست جمهوری باشد را رعایت کند چگونه میتواند رییس جمهور باشد. دغدغه من این است اینهایی که کاندیدا شده اند آیا میدانند میخواهند شخصیت دوم بعد از رهبری در نظام جمهوری اسلامی شوند یا جایگاه را درک کردند که این جایگاه چقدر باید با جایگاه رهبری نظام فاصله داشته باشد.
ما یک رهبری داریم که کل دنیا به ایشان غبطه میخورد تقوا، تهجد، ایمان، باور و محبوبیتش در میان مردم در چنین سطحی است، اما شخصیت دوم بعد از رهبری تا این حد باید در زمینه ابعاد و سلوک مذهبی و اعتقادی و رفتاری با ایشان فاصله داشته باشد. این مسئله جای نگرانی دارد کاندیداها نباید این جایگاه را فراموش کنند و فکر کنند این جایگاه کوچکی مثل جایگاه استاندار و فرماندار است که میخواهند آن را تصاحب کنند.
از این به بعد هر مسئولی در کشور میآید باید پاسخگو باشد
برخی از کاندیداها مانند محسن رضایی و زاکانی کاندیداهای اصلاح طلب و دولت را تهدید به محاکمه کردند این تهدید به محاکمه در نگاه مردم به اصولگرایان چقدر تاثیرگذار است؟
آیا واقعا مردم این گونه فکر میکنند که هر کسی در هر مقام و مسوولیتی که در کشور دارد و هر کاری کرد نباید در قبال آنها پاسخگو باشد؟ اگر فردی آمد و این همه خسارت به کشور وارد کرد و میلیاردها دلار را هدر داد آیا نباید در برابر قانون برای ملت پاسخگو باشد؟
فقط باید از مصونیتش استفاده کند چه رییس جمهور باشد چه مقام دیگری. این باب باید در کشور شکسته شود که هر مسوولی در کشور بیاید و هر کاری انجام دهد و به قول مقام معظم رهبری، آثار و تبعاتش تمام مردم و قشرهای جامعه را دربرگیرد و خسارت فراوانی وارد کند و در نهاین هیچ گاه پاسخگو نباشد. این از عدل خارج است. چنین نظامی که افراد بیایند و میلیاردها خسارت وارد کنند با آن کاری نداشته باشیم، اما با فردی که یک کمد را در ادارهای شکسته، برخورد تندی کنند و هزینهها را از آن دریافت کنند.
در مورد همه روسای جمهور و دولتها و مسئولان باید این گونه باشد که پاسخگوی عملکرد گذشته شان باشند نباید اینها رها شوند و گفته شود یک دوره مسوول بودند و هر کار اشتباهی انجام دادند مهم نیست و نباید مورد بازخواست قرار گیرند. چرا بازرسی کل کشور برای جابه جایی یک اعتبار، بارها یک مدیرکل را به دادگاه میبرد که چرا آن اعتبار را به جای هزینه کردن در فلان قسمت، در جای دیگری هزینه کرده است آن هم پول را هدر نداده بلکه جابه جا هزینه کرده است.
این عادلانه نیست اگر قرار است به سمت عدالت برویم لازمه اش این است که به این تخلفات رسیدگی شود. محاکمهای که همه مردم ببیند که چرا فلان شخص آمده این کارها را انجام داده و تصمیم نادرستش موجب خسارت به کشور شده است. حداقل از این به بعد کسی مسوولیتی میپذیرد باید مراقب رفتار و تصمیم گیری اش باشد و بداند بابد پاسخگوی تصمیماتش باشد نه اینکه بیاید و برود و اتفاقی رخ ندهد. از بنی صدر تا الان، معلوم نیست چه افرادی خیانت کردند و چه افرادی خیانت نکردند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از خبرآنلاین، تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ۱۵۲۴۰۱۸، www.khabaronline.ir