پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۶۹۷۵
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۹
محیط‌زیست کشور ما مقوله بسیار حساس و دارای اهمیتی است که کم‌تر از سوی نامزد‌های انتخاباتی حرفی درباره آن شنیدیم یا بهتر است بگوییم که به‌طور کلی برنامه‌ای در این خصوص ارائه نشد، این‌درحالی است که در هشت‌سال گذشته و در دوران مدیریت عیسی کلانتری نیز با وجود شعار‌های محیط‌زیستی دولت‌های یازدهم و دوازدهم آبی گرم نشد و اتفاقاً بیش‌ترین آسیب‌ها به این حوزه در همین دولت وارد شد.
شعارسال:محیط‌ زیست کشور ما مقوله بسیار حساس و دارای اهمیتی است که کم‌تر از سوی نامزد‌های انتخاباتی حرفی درباره آن شنیدیم یا بهتر است بگوییم که به‌طور کلی برنامه‌ای در این خصوص ارائه نشد، این‌درحالی است که در هشت‌سال گذشته و در دوران مدیریت عیسی کلانتری نیز با وجود شعار‌های محیط‌زیستی دولت‌های یازدهم و دوازدهم آبی گرم نشد و اتفاقاً بیش‌ترین آسیب‌ها به این حوزه در همین دولت وارد شد.

در شمال‌غرب، غرب، جنوب و جنوب‌غرب و شرق و شمال و شمال‌شرق اولویت‌هایی را دولت آینده باید در حوزه محیط‌زیست مدنظر داشته باشد. این‌که هر روز از کم‌آبی حرف می‌زنیم، این‌که هر روز نگران قطعی برق هستیم و از قطع درختان و گردوخاک و طرح‌های انتقال و سدسازی و از بین رفتن منابع آب زیرزمینی و هزار و یک موضوع محیط‌زیستی دیگر گلایه می‌کنیم، همه وقتی موضوعیت پیدا می‌کند که یک قوه عاقله و یک ذهن و قدرت دغدغه‌مند وضعیت موجود را به‌سمت وضعیت مطلوب راهنمایی کند و تغییر دهد.

در هشت‌سال گذشته و در دوران مدیریت عیسی کلانتری با وجود شعار‌های محیط‌ زیستی دولت‌های یازدهم و دوازدهم آبی گرم نشد و اتفاقاً بیش‌ترین آسیب‌ها به این حوزه در همین دولت وارد شد. امید می‌رود در آینده و در دولت بعدی با درس گرفتن از آنچه پیش از این رخ داد، در حوزه محیط‌زیست شاهد چنین رویه و رفتار‌هایی نباشیم و توجه بیش‌تری به این حوزه معطوف شود.

شمال و شمال‌شرق کشور و استفاده از منابع بکر طبیعی

شمال کشور تنها منطقه‌ای از ایران است که طبیعتش در میراث جهانی یونسکو ثبت‌شده و بخش‌هایی از استان‌های گیلان، مازندران و گلستان است. هیچ‌جایی همچون شمال کشورمان برای کشور‌های حوزه خلیج‌فارس جذابیت ندارد. همین الان هم بسیاری از شیخ‌نشین‌های متمول سه‌ماه از سال را آن‌جا سکنی دارند. شمال کشور فوق‌العاده مستعد تولید پول از محل ارائه زیبایی‌های طبیعت است. اکنون در آن‌جا نیروگاه‌های حرارتی تأسیس می‌کنند و کارخانه سیمان طراحی می‌شود و ساخته شده و بسیاری از صنایع آلاینده وارد شمال شده‌اند.

آن‌جا را پر از جاده‌های مختلف کرده‌ایم که این جاده‌ها باعث می‌شوند مردم با آذوقه خود وارد شمال شوند و هیچ نفعی برای اقتصاد مردم شمال نداشته باشد، درحالی‌که کار اصولی آن است که ترکیه انجام داده، یعنی در شهر‌های کوچک فرودگاه‌های فرامدرن درست می‌کند تا اگر کسی می‌خواهد وارد شهر‌های آن شود؛ حتماً با هواپیما بیاید و محتاج معیشت جامعه محلی همان منطقه باشد و کسب‌وکار‌ها را بچرخاند. به‌جای این‌که فرودگاه‌ها و مسیر ریل و قطار را در شمال کشور گسترش دهیم، همواره اتوبان و آزادراه تهران-شمال، آزادراه قزوین و آزادراه الموت می‌سازیم و همین‌طور البرز مرکزی را خراش می‌دهیم و طبیعت ناب منطقه را از بین می‌بریم و سدسازی‌های متعدد می‌کنیم که همه رویشگاه‌های جنگلی نابود شود و درنهایت همان جذابیت‌هایی را که می‌توانند از خود محل برای منطقه درآمد پایدار ایجاد کنند، از بین ببریم.

در منطقه شمال‌شرق خراسان بزرگ کار قشنگی را مهرعلی یعقوبیان‌مهر انجام داد که باعث شده مهاجرت معکوس اتفاق بیفتد و مردم از محل ارائه فرهنگ و سلوک خود پول تولید کنند. عین این کار می‌تواند در روستا‌های دیگر انجام شود. ما یک محصول باکیفیت در آن منطقه داریم و آن زعفران است و می‌تواند برند ایران باشد؛ کم‌ترین میزان مصرف آب و بیش‌ترین میزان پول را دارد. این کار را بچه‌های کشمون قائم‌پناه به‌خوبی انجام می‌دهند.

نابودی تمدن بزرگ نیشابور

باید از آن‌ها حمایت و کارشان را تقویت کرد. احداث و جانمایی کارخانه‌ها فولاد و سیمان و صنایع آب‌بر در آن منطقه به‌بهانه اشتغال به‌شدت غلط است. باید از محل ارائه جذابیت‌ها و مطابق با قوانین حاکم بر منطقه پول تولید کنیم. نیشابوری که مهد بسیاری از فرهیختگان این کشور است و صد‌ها هزار نفر هر سال برای زیارت قبور این عزیزان می‌روند، چه نیازی است آن‌گونه تحت‌فشار قرار گیرد که بزرگ‌ترین شکاف ایران به طول ۳۰ کیلومتر آن‌جا اتفاق بیفتد و ۱۰ هزار قنات از بین برود و بیم نابودی تمدن نیشابور باشد؟
کار درست تقویت نیروگاه بینالود است. شرق کشور استعداد زیادی برای استحصال باد دارد. همان‌طور که غرب آن برای استحصال انرژی خورشیدی مستعد است و شرقش به‌دلیل باد‌های ۱۲۰ روزه سیستان به‌خوبی می‌تواند از محل مهار انرژی بادی برق تولید کند و ما برق را به افغانستان بفروشیم و به‌جای آن آب از آن‌ها بگیریم و مشکلات کم‌آبی را در سیستان و خراسان جنوبی و رضوی و منطقه زاهدان حل کنیم.

غرب و شمال‌غرب کشور چشم‌انتظار رسیدگی به وضعیت دریاچه ارومیه

یکی از مهم‌ترین معضلاتی که در شمال‌غرب کشور یعنی درحوضه آبخیز دریاچه ارومیه داریم، این است که آن‌جا چهارسال ترسالی داشتیم، در هیچ‌جای کشور چنین چیزی نداشتیم و حتی امسال هم میانگین بارندگی‌ها سه تا چهاردرصد کم‌تر از میانگین بارندگی درازمدت بوده است؛ ولی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه همچنان اوضاع بهتری از همه حوضه‌ها داریم. با این حال چرا نتوانستیم بحران دریاچه را کنترل کنیم و چرا همچنان حجم و سطح آب کاهش می‌یابد؟

طرح‌های حوضه آبخیز دریاچه ارومیه اشتباه و خطرناک است

به این دلیل که نتوانستیم طرح‌های جایگزین معیشتی برای مردم منطقه معرفی کنیم، نتوانستیم آن‌ها را تشویق کنیم به‌جای این‌که بروند و محصولات آب‌بری همچون سیب و چغندرقند تولید و آن‌ها را از منطقه صادر کنند، یعنی درواقع صادرات آب مجازی داشته باشند، به‌سمت تولید محصولاتی بروند که منجر به افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک نشود؛ بنابراین طرح‌هایی که در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه اجرا و منجر به صدور آب مجازی از حوضه آبخیز دریاچه می‌شوند، کاملاً اشتباه و خطرناک است و می‌تواند امنیت زیستی را نه‌تن‌ها برای حوضه آبخیز دریاچه ارومیه یعنی سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان به خطر بیندازد، بلکه می‌تواند برای کل منطقه غرب کشور اعم از اردبیل، زنجان یا مناطق همجوار خطرناک باشد، چون می‌تواند منجر به خشک شدن دریاچه ارومیه، طوفان‌های شن و نمک و بقیه ماجرایی شود که می‌دانیم.

کاری که باید انجام دهیم، چیست؟

کاری که باید انجام دهیم این است که برای مردم معیشت‌های جایگزین تعریف کنیم و یکی از مهم‌ترین کار‌ها این است که بتوانند از محل استحصال انرژی خورشیدی در دریاچه ارومیه پول تولید کنند. مطابق بررسی‌هایی که معاونت انرژی وزارت نیرو انجام داده است، حوضه آبخیز دریاچه ارومیه به این دلیل که دمای آن از ۴۰ درجه افزایش پیدا نمی‌کند، وقتی دما از ۴۰ درجه بالا برود میزان آفتاب عامل مهمی نخواهد بود و نمی‌توان در آن استحصال انرژی خورشیدی را انجام داد. حوضه آبخیز دریاچه ارومیه یکی از بهترین مناطق کشور برای استحصال انرژی خورشیدی است.

همین کار را ترکیه در جوار غربی ما انجام می‌دهد. در پشت‌بام همه روستا‌های مناطق خود پنل خورشیدی گذاشته است و آن برق را از اهالی می‌خرد، حتی اگر اهالی سفر بروند و خانه نباشند همچنان از محل تولید برق درآمد دارند. ما این کار را به‌صورت محدود به کمک کمیته امداد در روستا‌های نیشابور انجام دادیم که متأسفانه بعد از این‌که چیت‌چیان رفت، عملاً این طرح رها شد؛ ولی جا دارد این امر انجام شود.

در برنامه پنج‌ساله آمده که دولت باید ۱۰ هزار مگاوات برق از طریق انرژی‌های نو تأمین کند، یعنی ساختار آن در برنامه پنج‌ساله آمده است؛ ولی عملاً عزمی جدی وجود ندارد. مشکلی که ما در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه داریم به این دلیل بود که وسعت اراضی کشاورزی را افزایش دادیم و همه راه‌ها را به توسعه کشاورزی و تولید گوشت بیش‌تر ختم کردیم و همان کسانی که این بحران را ایجاد کردند، یعنی بخش کشاورزی و بخش آب، عضو کمیته احیای دریاچه ارومیه هستند. افرادی که مشکل را ایجاد کرده‌اند نمی‌توانند آن را حل کنند. ما نیاز به تفکری جدید و آدم‌هایی داریم که وارد این مقوله شوند، کسانی که خود از جنس مشکل نباشند، بلکه از جنس راه‌حل باشند.

جنوب و جنوب‌شرق کشور مستعد درآمدزایی

در منطقه استان فارس، جایی‌که ۱۸ منطقه حفاظت‌شده و پارک ملی داریم. جایی که بهترین و مشهورترین کهن‌زادبوم‌های تاریخی یعنی پاسارگاد، تخت‌جمشید و... را داریم و جایی که حافظ و سعدی را داریم که به‌راحتی صندوق‌های ارزی پایدار هستند، چرا باید با بزرگ‌ترین بحران افت سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین به میزان ۵۴ سانتی‌متر در سال مواجه باشیم؟ چرا امسال دوباره کشت دوم برنج در کامفیروز باید رقم بخورد؟ چرا مردم نباید از محل این جذابیت‌های منحصربه‌فرد در استان فارس پول تولید کنند تا بختگان دوباره آب‌دار شود؟ این‌ها خطا‌های راهبردی است که اتفاق افتاده است.

به منطقه جازموریان جنوب کرمان، هند کوچک می‌گویند؛ منطقه‌ای بی‌نظیر که می‌توان با حفظ جازموریان و با دادن حقابه به آن هم برای مردم در بلوچستان و کرمان معیشت پایدار تأمین و هم چشمه‌های گردوخاک را مهار کرد و هم به مردم مرزنشین و محروم آن منطقه -که فکر می‌کنند مرکزنشینان آن‌ها را فراموش کرده‌اند- بگوییم که ما آن‌ها را به اندازه مرکز دوست داریم و به وحدت ملی و وحدت بین شیعه و سنی کمک می‌کنیم، به این ترتیب می‌توانیم اهداف ژئوپلیتیک را حفظ کنیم.

چرا یک سد دیگر و طرح انتقال آب جدید از سرشاخه‌های هلیل‌رود اجرا می‌کنیم، آن هم به‌بهانه این‌که در شمال کرمان آبادانی ایجاد کنیم؛ اما در جنوب کرمان و بلوچستان ویرانی و کدورت بیش‌تر ایجاد می‌شود؟ این طرح انتقال آب یک طرح افیونی است و از نظر امنیتی نهاد‌های امنیتی باید جلوی چنین حرکتی را بگیرند و خیلی جالب است که نواری از سردار سلیمانی منتشر شده که ایشان بیان کرده این کار را نکنید، زیرا به‌شدت اشتباه است، اما باز دوستان ما در وزارت نیرو و استانداری آن را انجام می‌دهند که به‌شدت کاری غلط است.

منطقه زاگرس و خوزستان نیازمند مدیریت جدی منابع

پایین‌تر بیاییم؛ مهم‌ترین مزیت در منطقه زاگرس گونه‌های دارویی است که اتفاقاً در صحبت‌های سیدابراهیم رئیسی نیز به آن اشاره شد که خوب بود. ما باید روی تقویت گونه‌های دارویی در زاگرس همت کنیم. این‌ها واقعاً می‌توانند درآمدی بیش‌تر از نفت برایمان ایجاد کنند، به‌شرط آن‌که حریم زاگرس را حفظ کنیم و تحت‌تأثیر زراعت در فیروزکوه و فشار بیش از حد دام و جاده‌سازی‌ها و سدسازی‌های افراطی قرار نگیریم. درآمد پایدار ایجاد و با آن و جلوه‌های زیبایی زاگرس می‌توان به تقویت گردشگری و اقامت‌های بوم‌گردی کمک کنیم.

زاگرس یکی از مناطقی است که استحصال انرژی‌های خورشیدی در آن می‌تواند اولویت اول باشد، چون آن‌جا دما حداکثر به ۴۰ درجه نمی‌رسد و پتانسیل بالایی دارد که از خورشید پول تولید کنیم. در پایین‌دست آن یکی از رویایی‌ترین تالاب‌ها یعنی هورالعظیم را داشتیم که یک‌میلیون هکتار وسعت داشت؛ ۴۰۰ هزار هکتار در داخل ایران و ۶۰۰ هزار هکتار آن داخل عراق، اما به بهانه برداشت نفت از میدان آزادگان و با سد کرخه این تالاب را نابود کردیم و هر سال مشکلات، ریزگرد‌ها و آلودگی‌ها را تحمل می‌کنیم.

این طرح واقعاً وحشتناک و نابخردانه بود. ما باید به‌سمت احیای تالاب هورالعظیم برویم. احیای این تالاب به‌معنای احیای اقتصاد منطقه و صیادی و افزایش شمار پرندگان و افزایش حاصل‌خیزی خاک و مبارزه با آفات توسط پرندگان است.

راهکار حل مشکل آب و مسأله کشاورزی

آب مشکل اصلی کشور است. هر سال حدود ۳۰ میلیارد مترمکعب پساب داریم و از دست می‌دهیم؛ چرا تصفیه‌خانه نزنیم و از این آب خاکستری دوباره استفاده نکنیم که هزینه‌های آن یک‌دهم هزینه‌های طرح‌های انتقال آب هم نیست. حرف ما این است که طرح‌های انتقال آب موقعی ضرورت دارد که هیچ‌راه دیگری برای تامین آب شرب مردم و کشاورزی وجود نداشته باشد، ولی وقتی این‌چنین آب را هدر می‌دهیم و ضایعات بخش کشاورزی شش‌برابر استاندارد است، یعنی ۷/۲۶ میلیارد مترمکعب آب را هدر داده‌ایم. چرا باید طرح‌های انتقال آب و سرمایه‌های ملی و طبیعت کشور را نابود کنیم؟

به‌یاد داشته باشیم هرجا طرح انتقال آب اجرا شود، به‌معنای نابودی کشاورزی و منابع طبیعی است، چون آبی را که هر مترمکعبش سه تا چهاردلار هزینه داشته باشد، نمی‌توان برای کاشت خیار، سیب‌زمینی و پیاز صرف کرد. فقط راه آن ایجاد شهرک‌سازی است که به این طریق می‌توانید از محل دلالی زمین پول دربیاورید.
این دلالی زمین نابودی عرصه‌های طبیعت و کشاورزی ماست. راهبرد درست این است که برای تولید محصولات استراتژیک مانند گندم، جو، ذرت و برنج محتاج بیگانگان نباشیم. این را می‌توان با تزریق ۲۰ میلیارد مترمکعب آب به بخش کشاورزی و ارتقای نرم‌افزاری این بخش تأمین کرد.

در ۸ سال گذشته و در دوران مدیریت عیسی کلانتری با وجود شعار‌های محیط‌زیستی دولت‌های یازدهم و دوازدهم آبی گرم نشد و اتفاقاً بیش‌ترین آسیب‌ها به این حوزه در همین دولت وارد شد

این‌که هر روز از مشکلات محیط‌زیستی دیگر گلایه می‌کنیم، وقتی موضوعیت پیدا می‌کند که یک قوه عاقله و یک ذهن و قدرت دغدغه‌مند وضعیت موجود را به‌سمت وضعیت مطلوب راهنمایی کند و تغییر دهد

کارنامه ناموفق دولت روحانی در حوزه محیط‌زیست
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سبزینه، تاریخ انتشار ۲۵ خرداد ۱۴۰۰، کدخبر: ۹۶۸۳۳، www.sabzineh.org
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین