ـ تحولی در دهههای اخیر رخ داده است که منجر به فروپاشی عاطفی خانواده ایرانی ـ اسلامی شده است؟آنچه مهم است تا مورد بررسی قرار گیرد، نوع نگاه انسان به ازدواج و خانواده و نیز نوع مناسبات زن و مرد در درون خانواده و رفتار اجتماعی آنان است. هر چه نگاه ما مثبت و متعالیتر و سالم باشد، عاطفه و دلبستگی در خانواده نیز بیشتر خواهد بود.
جهتگیریهای ظاهربینانه، مالدوستانه و شهوتگرایانه نمیتواند زندگی را به سرانجام برساند. بر همین اساس، چون از اول با این نگاه تشکیل زندگی داده شده است، پس هر کدام که براورده نشود، دچار شکست شده و این شکست و ناکامی موجب ایجاد تعارض در زندگی شده و در نهایت به طلاق منجر میشود.
نوع دیگر نگاه که منجر به فروپاشی زندگیها میشود، زندگی هم غربی و هم اسلامی ـ ایرانی است؛ بر اینگونه که مرد یک زن مدل غربی میخواهد، اینکه پا به پای او بیرون از منزل کار کند و همه چیز بدون قید و شرط در اختیارش باشد. از آن طرف یک زن ایرانی ـ اسلامی که مطیع محض همسر بوده، ادعای هیچ حق و حقوقی نداشته و سرش به خانه و بچهها گرم باشد و وقتی از سر کار آمدند، بدون توجه به اینکه زن نیز همپای او بیرون بوده، توقع سرویس گرفتن و خدمتگذاری به همسرش را دارد و اگر چنین نباشد، لب به اعتراض گشوده و ادعای عدم تمکین زن را میکند.
از طرفی بانویی در قالب قانون غرب میخواهد زنی باشد که آزادی مطلق و بدون هیچ قید و بندی داشته باشد و از آن طرف میخواهد تمامی حقوق زن ایرانی ـ اسلامی برایش اجرا شود که این مسئله را نیز کمتر مرد ایرانی قبول میکند. این درهمآمیختگی و ناتوانی در مدیریت این دو فرهنگ، باعث ایجاد توقع در زوجین شده و مهر و محبت را از آنان دور میکند. این مسئله در نهایت موجب طلاق عاطفی یا ثبتی و در نهایت فروپاشی خانواده خواهد شد.
بنابراین، دو نفر زمانی میتوانند یک مجموعه مفید را تشکیل دهند که از ویژگیهایی چون دینداری، اخلاقمداری، تعهدمندی، امانتداری و مسئولیتپذیری و شعور اجتماعی برخوردار شوند. از طرفی کفو یکدیگر نیز باشند، یعنی از نظر نگاه اجتماعی و دینی و شخصیتی و ظاهری با هم تناسب داشته باشند.
خانوادهها باید از چه روشهایی برای بیان احساس خود استفاده کنند؟ به نظر میرسد که زوجین (اعضای خانواده) در بیان احساسات خود دچار نوعی غرور هستند.عملکرد، رفتار، روابط و مناسبات انسان برخواسته از نوع نگاه و فهم و درک او از امور و موضوعات است. انسان همانگونه زندگی میکند که زندگی را میفهمد، لذا رفتارش در خانواده تابع دریافتش از مفهوم خانواده است. روابط زن و شوهر و ارتباط با فرزندان برگرفته از درک آنهاست. بر این اساس، لازم است که ابتدا درک افراد از تشکیل خانواده مورد بررسی قرار گیرد و در صورت درک نامناسب به ایشان آموزشهای لازم داده شود تا خانواده را کانونی مقدس و قابل احترام بدانند.
در منطق الهی تشکیل خانواده نشانی از نشانههای الهی است؛ در سوره زمر آیه ۲۱ اینگونه آمده است که خداوند متعال میفرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ». در بینش نبوی هر کسی که همسر گزیند، به خدا تعهد میسپارد و امانتدار خدا میشود. رسول خدا(ص) تلاش میکردند که به پیروانشان جهت داده تا صحیح بیندیشند و مدیریت خانواده را مردسالاری ندانند. طبق این جهتدهی که از سوی پیامبر(ص) ارائه شده است، مردان حق سلطهگری ندارند و مدیریت خانواده، حکومت کردن بر خانواده نیست، بلکه خدمتگذاری به خانواده است.
اصلاً کلمه قوامون که در آیه «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ» آمده، همین مفهوم را میرساند که مردان نگهدارنده زنان هستند، مانند یک تکیهگاه برای یک گیاه و نهال تا نهال بتواند محکم شود و بیدغدغه رشد کند و بالا رود. اگر زن در خانه رشد کند و دغدغه مالی و احساسی و عاطفی نداشته باشد، میتواند فرزندانی آرام و سالم و قوی به بار آورد و تربیت کند. زن بودن خود هزار دلنگرانی دارد. زنان دائماً به این موضوع میاندیشند که چطور میتوانند فرزندانی با روحیه آرام پرورش دهند. زنی که خود رشد نکرده و علم و اطلاع کافی ندارد، چطور میتواند فرزندانی عالم به بار آورد. لذا هر دو را خداوند متعال پاسدار و نگهدارنده نامیده، یعنی زن از حقوق شوهر و شوهر نسبت به حقوق زن پاسداری میکنند.
در ادامه این آیه خداوند متعال اینچنین میفرماید که در بین شما مؤدت و رحمت قرار دادم. مؤدت ابراز عشق و محبت علنی است، یعنی مرتب ابراز کنید تا شارژ شوید، نه اینکه در دل خود نگه دارید یا اصلاً به واسطه غرور ابراز نکنید. در آموزههای دینی نگاه کردن به همسر از روی محبت عبادت است. پس زن و مرد باید در خانه طوری بنشینید که نگاهشان به هم بیفتد و از طریق خنده، توجه و بیان احساسات بین یکدیگر مؤدت ایجاد کنند.
در روایات آمده است که مرد باید دست همسرش را بگیرد و یا لقمه غذا در دهان او بگذارد یا در هر جا کنار او بنشیند، احترامش را حفظ کند، رعایت حال روحی و نیازهایش را داشته باشد. مرد باید زن را با نام زیبا و نامی که او دوست دارد، خطابش کند و برای او هر بار بیمناسبت و یا بامناسب هدیهای حتی کوچک تهیه کند.
برای بانوان نیز حتی یک لیوان آب به دست همسر دادن ثواب بهشت دارد. تکریم مرد، نگه داشتن اقتدار مرد در هر جایی و رعایت احوال مرد را کردن هم از نظر مادی و هم از نظر روحی سفارش شده است. پس اگر زن و مرد از دستورات دینی و نیز تفاوتهای روحی و شخصیتی زن و مرد آگاهی داشته باشند، براحتی میتوانند یک زندگی پر از شادی و نشاط توأم با رشد و بالندگی را تجربه کنند.
-روشهای همدلی در خانواده چیست؟همدلی یعنی فرد به احساسات و عواطف دیگران واکنش عاطفی نشان دهد. یک روش همدلی، روش احساسی است که زودگذر است و در لحظه انجام میشود. روش دیگر همدلی براساس شناخت نوع خلقت و فیزیولوژی شخص و نوع نیازهای درونی هر شخص است. اینکه مرد در خانه بداند زن چه ویژگیهایی دارد و در هر شرایط احساسی یا رفتاری چه نوع واکنشی باید نشان دهد. همچنین، زن باید بداند که ساختار فیزیولوژیک مرد در خانه چگونه است و در هر شرایط احساسی و رفتاری چه واکنشی نشان میدهد. همچنین، زن و مرد باید از تیپهای شخصیتی مختلف آگاهی داشته باشند و بدانند با هر شخصیتی چه رفتاری مناسب است.
حتی در مورد فرزندان نیز فقط در این صورت است که میتوان گفت ایشان با یکدیگر همدل هستند وگرنه هرکدام بخواهد همانطور که خودش است رفتار کند و دیگران نیز همانگونه باشند، همدلی ایجاد نخواهد شد. برای مثال بانوان در زمان ناراحتی یک گوش شنوا میخواهند نه راهکار منطقی. آقایان نیز در هنگام ناراحتی غار تنهایی میخواهند نه پرسشگری. یک فرد درونگرا اخلاق خاص خود را داشته و برونگراها نیز ویژگیهای خاص خود را دارند. پس باید سعی کنیم خود را جای طرف مقابل گذاشته و از لنز او به مسائل نگاه کنیم تا او را بهتر درک کرده و به همدلی در خانواده دست پیدا کنیم.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری بین المللی قرآن، تاریخ انتشار: 5 تیر 1400، کدخبر: 3979983، iqna.ir