شعار سال: «اگر میخواهید بدانید کشوری توسعه مییابد یا نه، اصلاً سراغ فناوری کارخانه و ابزاری که استفاده میکند نروید، اینها را بهراحتی میتوان خرید یا دزدید یا کپی کرد. برای دیدن توسعه، بروید در دبستانها و پیشدبستانیها ببینید آنجا چگونه کودکان را آموزش میدهند. مهم نیست چه چیزی آموزش میدهند، بلکه ببینید چگونه آموزش میدهند. اگر کودکان شما را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم پذیر، خطرپذیر، دارای روحیه گفتوگو و تعامل و دارای روحیه مشارکت جمعی و همکاری بار آوردند، اینها انسانها و شخصیتهایی خواهند شد که میتوانند توسعه ایجاد کنند.»
اهمیت آموزش ابتدایی در همین چند خط صحبتهای داگلاس نورث برنده جایزه نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه کمبریج به وضوح مشخص میشود.
با آنکه آموزش ابتدایی چه حضوری، چه مجازی برای یک کشور از اهمیت بالایی برخوردار است، ولی در دوران کووید۱۹ آموزش مجازی با مشکلاتی مواجه شده که اهداف آموزش ابتدایی را به چالش کشانده است.
هیچ چیز جای آموزش حضوری را نمیگیرد! این جملهایاست که این روزها خیلی میشنویم. مخصوصاً از زبان خانوادهها و در بین آنها بیشتر از زبان خانوادههایی که فرزند دوره ابتدایی دارند. همه از مضرات تدریسهای مجازی میگویند و ناراضی و نگران آینده فرزندانشان هستند. اما واقعاً در آموزش مجازی چه اتفاقی میافتد؟ چه مشکلاتی در آموزش مجازی هست که ممکن است براحتی به چشم نیاید؟ یک معلم در این مسیر دچار چه چالشهایی میشود؟ چقدر حیطه وظایف یک معلم در کلاس مجازی با کلاس حضوری متفاوت میشود؟
شاید به جرأت بتوان گفت که مهمترین و پرچالشترین پایه بین پایههای درسی، پایه اول ابتدایی است. هم معلمان و هم دانشآموزان و خانوادههایشان این مرحله را سخت و استرسزا میدانند.
از دید یک معلم کلاس اول ابتدایی، کلاس و تدریس حضوری تعامل کامل و ارتباطگیری با دانشآموزانی را دربر دارد که در مرحله عینی دریافت اطلاعات جدید قرار دارند، در واقع دانشآموزان باید بیشترین مباحث و آموزشها را بهصورت عینی دریافت کنند تا درک بهتری از آنچه گفته شد پیدا کنند. این تعامل بین معلم و دانشآموز در آموزش مجازی شکل دیگری به خود گرفته و باعث ایجاد چالشهایی شده است. در این میان دانشآموزان ابتدایی برای ارتباطگیری بهتر با کلاس مجازی نیاز به یک راهنما و اصطلاحاً «همیار معلم» در خانه دارند. این همیار معلم میتواند یکی از اعضای خانواده باشد. بیشترین انرژی یک معلم در امر تدریس را توجیه و آموزش این همیار معلمها میگیرند. یعنی یک معلم جدای از زمانی که باید صرف آموزش به دانشآموز کند، باید قبل از آن فردی را که با دانشآموز در خانه کار میکند آموزش دهد. به همین دلیل بزرگترین چالشها در آموزش مجازی در تعامل بین معلمان و خانوادهها ایجاد میشود.
بهعنوان مثال تغییر در شیوههای آموزش از نسل قبل با نسل جدید یکی از بزرگترین چالشها را بین همیار معلمها و معلمها ایجاد کرده است. خانوادهها شیوههای آموزش جدید را به سختی قبول میکنند و اغلب میخواهند با آموختههای خود و شیوههای قدیم مطالب را به فرزند خود آموزش دهند. این تضاد در آموزش باعث میشود دانشآموز دچار سردرگمی شود، مفهوم اصلی درس را دریافت نکند و درگیر انتخاب شیوه صحیح شود یا حتی هر دو شیوه را در هم بهکار بگیرد و در نهایت هنگام آزمونها اشتباه عمل کند.
یکیدیگر از مهمترین وظایف معلم پایه اول در کلاس، آموزش و پرورش روحیه جمعی و تعامل با افراد، نظم گروهی و جمعی، استفاده درست از وسایل شخصی و مسئولیتپذیری به دانشآموزان است. متأسفانه از چالشهای منفی ایجاد شده طی فرایند آموزش مجازی بین معلمان و همیار آنها در خانوادهها، قبول این موضوع است که فرزند دلبند شما دیگر میتواند با آموزش صحیح و قدم به قدم از پس وظایف شخصی خود در زمینه آموزش و یکسری وظایف فردی برآید و نیاز به همراهی همیشگی شما نیست! این موضوعی است که دانشآموزان بخوبی در کلاس حضوری تجربه میکنند و از تجربه آن لذت میبرند اما خانوادهها این تجربه را در منزل از فرزند خود دریغ میکنند.
اکنون که آموزش مجازی شده، در خانه اگر دانشآموز بخواهد بنا بر تکلیف داده شده توسط معلم، مثلاً از خطکش خود استفاده کند و در این میان خطی را به اشتباه بکشد، والدین اجازه اشتباه کردن و تمرین و یادگیری را از او سلب میکنند و با جملاتی مانند «تو نمیتوانی، تو بلد نیستی، من برایت میکشم و...» او را محدود میکنند. بههمین منوال و مرحله به مرحله دانشآموز مهارتهای ساده و سپس سختتر را نمیتواند یاد بگیرد.
این مسأله مهم احاطه شدید و مخرب روی عمده مسائل آموزشی دانشآموزان دارد. دانشآموزان مهمترین چیزی که در تدریس مجازی یاد نمیگیرند و تجربه نمیکنند، استقلال در یادگیری است که باعث بیشترین چالشها در فرایند آموزش میشود. چالش بعدی آموزش مجازی متوجه گروهی از دانشآموزان است که والدین بیسواد یا کم سواد دارند. دنبال کردن مطالب کلاس برای این دانشآموزان بشدت دچار اختلال میشود زیرا کسی را ندارند تا بتواند حتی به آنها سرمشق دهد، برایشان مطالب درسی کتاب را بخواند و یا دروس مختلف را با شیوههای متفاوت تمرین و تکرار کند. اینجا اهمیت آموزش برای همه سنین و جنسیتها نمایان میشود. گروهی از دانشآموزان که هم پدر و هم مادرشان بیسواد هستند، دانشآموزانی که فقط مادر بیسواد است یا دانشآموزانی که خانواده سواد استفاده از رسانه را ندارد.
مادران بیشترین آمار را در ایفای نقش همیار معلمها دارند زیرا بیشترین زمان را در روز با فرزندان سپری میکنند و باسواد بودن مادر نقش بسزایی در آموزش و یادگیری دانشآموز دارد.
اکنون دانشآموزی را تصور کنید که مادرش بیسواد است، در مسیر آموزش این دانشآموزان چالشهای شدیدی قرار گرفته است. یکی از اهمیتهای آموزش برای خانمها بهدلیل ایفای نقش مادری در زندگیشان است و با دید بلندمدت و هدفمند آموزش زنان، میتوان به توسعه و آبادانی بهتر کشور رسید، همانگونه که در ابتدا به اهمیت مسأله آموزش اشاره شد.
چالش فقر سواد رسانهای را نیز نباید دستکم گرفت. فقر سواد رسانهای و مهارت استفاده از ابزارهای تکنولوژی نیز روی سرعت آموزش دانشآموزان اثرگذار است. با این حال فقر آموزش مجازی مانند مورد بیسوادی مطلق والدین حاد نیست و قابل آموزش و یادگیری است. زیرا والدین بیسواد مخصوصاً مادر بیسواد را در حال حاضر نمیتوان همراه فرزندش آموزش داد تا با او کار کند.
در نهایت آموزش مجازی دریایی از مسائل و چالشها را در دل خود نهفته دارد که بسیاری از آنها قابل پیشبینی نبودهاند و با برخی تا کنون روبهرو شده و با برخی از آنها نیزکم کم با تجربه آن در سطح کشور مواجه میشویم. امید آن میرود که در این مسیر دانشآموزان دچار کمترین مشکلات شوند و همچنین، به لطف آموزش مجازی و در دسترس قرار گرفتن محصولات آموزشی با کیفیت برای مناطق محروم استعدادهای درخشان که در نقاط مختلف کشور قرار دارند کشف و شکوفا شوند.
سمانه مشایخی معلم ابتدایی آموزش و پرورش
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری ایران آنلاین ، تاریخ انتشار: 1 دی1400، کدخبر:764340 ، www.ion.ir