دکتر مهدی فاخری گفت:، چون باقی کشورها هم فعالیت هستهای داشتند. کشورهایی مانند برزیل، هند، پاکستان و همچنین رژیم صهیونیستی در این مسیر بودند، اما هیچ کدام تبدیل به یک دستور کار بین المللی نشدند. به همین جهت سیاست خارجی ما همچنان در گرو پرونده هستهای است و تصمیماتی که در کنارش و در ارتباط با ایران گرفته میشود، مثل امروز که در جریان مذاکرات هستیم و میبینیم که توافقاتی که قبلا انجام شده بود یا راهکارها و برنامههایی که در نظر گرفته شده بود، شاید چندان به نتایج مورد نظر ما نزدیک نباشد و همچنان چالشی برای کشور است.
شعار سال: سرکنسول سابق ایران در هنگ کنگ و ماکائو و استادیار دانشکده روابط بین الملل دانشگاه تهران درباره چالشهای مهم سیاست خارجی ایران طی یک دهه آینده میگوید: در شرایط فعلی و در سال ۲۰۲۲ و احتمالا در سال ۲۰۳۰ یا ۲۰۳۵ مشکل مان مشکلاتی و چالشهای جدیدی است که بعضا برای دستگاه دیپلماسی ما شناخته شده نیستند یا راه حلهای متناسب و پیشرفتهای برایشان نداریم و مجبور هستیم در این زمینهها هم آینده نگری و آینده پژوهی داشته باشیم و راه حلهای متناسب با چالشها را پیدا کنیم طبیعتا برای یک چالش فرهنگی فقط ممکن است راه حل فرهنگی کفایت نکند و در کنارش نیاز به پیدا کردن راه حلهای سیاسی و اقتصادی هم باشد.
پرونده هستهای همچنان مورد توجه خواهد بود
دکتر مهدی فاخری در پاسخ به این سوال که طی یک دهه آینده ایران احتمالا چه چالشهایی در عرصه سیاست خارجی ایران پر رنگ است و چه راهکارها و چه پیش بینیهایی وجود دارد؟ اظهار داشت: در همه کشورها سیاست خارجی در معرض تعامل با سایر کشورهای نظام بین المللی است. ولی زمان این چالش ها، نوع، عرضه و ارائه آنها و راه حل هایشان مورد به مورد و حکومت با حکومت تفاوت دارد. اما امروزه و در طی چهار دهه گذشته و مخصوصا در حال حاضر ما در معرض مواجهه با تغییراتی در کلیت نظام بین الملل هستیم که طبیعتا میزان این چالشها را متفاوتتر کرده است. بیشتر چالشهای ما امروزه فرق کرده و از تحولات بین المللی تاثیر پذیرفته است. در درجه اول نوع این چالشها مد نظر است که داخلی یا خارجی هستند، این نکته باید مد نظر قرار بگیرد. دوم ماهیت این چالشها است که آیا این چالشها سیاسی هستند یا اقتصادی هستند؟ فرهنگی هستند یا اجتماعی هستند؟ سومین بحث راهکارها است. با توجه به آن چه که تاکنون اتفاق افتاده است و با توجه به ژئوپولیتیک جدید جهانی، من فکر میکنم در ارتباط با چالشهای سیاسی، طبیعتا پرونده هستهای به نوعی در دستور کار ما قرار میگیرد یا این که دنیا در این مساله نه به خاطر ماهیت هسته ای، بلکه به خاطر این که شاید نظام بین الملل این موضوع را به موضوعی حساس که در ارتباط با ایران است تبدیل کرده، مورد توجه خواهد بود.
سیاست خارجی ما همچنان در گرو پرونده هستهای است
وی افزود:، چون باقی کشورها هم فعالیت هستهای داشتند. کشورهایی مانند برزیل، هند، پاکستان و همچنین رژیم صهیونیستی در این مسیر بودند، اما هیچ کدام تبدیل به یک دستور کار بین المللی نشدند. به همین جهت سیاست خارجی ما همچنان در گرو پرونده هستهای است و تصمیماتی که در کنارش و در ارتباط با ایران گرفته میشود، مثل امروز که در جریان مذاکرات هستیم و میبینیم که توافقاتی که قبلا انجام شده بود یا راهکارها و برنامههایی که در نظر گرفته شده بود، شاید چندان به نتایج مورد نظر ما نزدیک نباشد و همچنان چالشی برای کشور است.
وی تصریح کرد: دومین چالش سیاسی، چالشهای امنیتی و دفاعی ما است که طبیعتا، چون یک کشور و دیپلماسی و سیاست خارجی یک کشور به دنبال تنظیم و تثبیت تمامیت ارضی و نیازهای امنیتی کشور است. امروز میبینیم که عملا تشکلهایی در محیط پیرامونی ما به وجود آمده اند که از ناتو تا تشکلهای عربی و یا حتی تشکلهای منطقهای دیگری که با توافق ابراهیم تقویت هم میشوند و باید در برنامه ریزیهای سیاسی ما جایی داشته باشند. موضوع تروریسم کما فی سابق در جای خودش باقی است و گروههای شبه نظامی طبیعتا از رویههایی استفاده میکنند که اثرات متفاوت اجتماعی و سیاسی دارد و سیاست خارجی را به خودش مشغول خواهد کرد. همچنین اتحادها یا ائتلافهایی که حول و حوش کشور ما شکل گرفته یا ما به دنبال شکل دهی به آنها هستیم یعنی به هر حال مواضع کشورهای خلیج فارس یا احیانا به دنبال اتفاقاتی که در آسیای مرکزی و اطراف ما مثل دریای خزر یا دریای سیاه اتفاق میافتد باعث شده یا باعث خواهد شد که ایران به این نتیجه برسد که در سیاست خارجی به کدام یک از این ائتلافها یا اتحادها میپیوندد و بر اساس آن سیاست خارجی خودش را تنظیم میکند.
جنگها و منازعات منطقهای و جهانی بر سیاست خارجی ما تاثیر میگذارد
عدم تناسب بین اهداف و ابزار سیاست خارجی
فاخری با بیان اینکه مسئلهای که شاید الزاما در ارتباط مستقیم با ما باشد و حتما بر سیاست خارجی ما نیز تاثیر میگذارد، جنگها و منازعات منطقهای و جهانی میباشد که در اطراف ما اتفاق میافتد گفت: بنابراین شاید بتوانیم راهکارمان را در این زمینهها و بر این مبنا استوار کنیم و توجه داشته باشیم که نحوه تعامل ما با جهان چگونه باشد و آیا در جهان فعلی این سیاست خارجی ما اهداف و ابزار لازم را برای تعامل با نظام بین الملل دارد یا خیر؟ چون یک مشکل که همیشه در سیاست خارجی ما قبل و بعد از انقلاب وجود داشته است بحث عدم تناسب بین اهداف و ابزار سیاست خارجی کشور بوده و این مهم است که شناسایی واقعی و دقیقی از موقعیت کشور داشته باشیم و براساس ابزاری که در اختیارمان است برنامه ریزی کنیم و برای تامین منافع ملی گام برداریم. گروه دوم مسائلی است که سیاست خارجی کشور در شرایط فعلی با آنها مواجه است و آن چالشهای اقتصادی است. همه کشورها به دنبال توسعه اقتصادی هستند و مسائل توسعهای هم صرف نظر از این که امکانات کشور چه چیزهایی است، تقریبا در همه کشورها مساوی است. به همین دلیل سازمان ملل و آژانسهای تخصصی سازمان ملل در ابتدای قرن بیست و یک اهداف هزاره را تعین کردند و ۸ هدف تعیین شد تا کشورها برای توسعه اقتصادی شان به دنبال آن اهداف بروند و در سال ۲۰۱۵ همان ۸ هدف را گستردهتر مطرح کردند و به ۱۵ هدف رساندند که به برنامه توسعه پایدار معروف شده است.
یک اقتصاد درونگر و فاقد ارتباط با جهان بیرون به مرور زمان کوچکتر خواهد شد
وی افزود: بنابراین میشود گفت مسائل و مشکلات توسعهای در کشورهای مختلف علی رغم سطوح متفاوت توسعه در کشورها، شناسایی شده است و کم و بیش اهدافی هم برایشان تعیین شده است و سه چهارم کشورها در شرایط فعلی سعی میکنند توسعه اقتصادی و اجتماعی خودشان را حول محورهای هزاره و اهداف توسعه پایدار شکل دهند و دیپلماسی اقتصادی کشورها مجددا در ارتباط با همین مسئله در قرن ۲۱ فعال شده است.
یعنی این که ما فقر را از بین ببریم، گرسنگی را از بین ببریم، مرگ و میر کودکان و نوزادان را در زمان وضع حمل از بین ببریم، با بیماریهای واگیردار مبارزه کنیم و آموزش را ارتقا دهیم و اشتغال را گسترش دهیم و بیکاری را از بین ببریم و به مشارکت دولت در بخش خصوصی کمک کنیم؛ اینها اهدافی هستند که امروزه در همه کشورها حتی در کشورهای پیشرفته و در چهارچوب دیپلماسی اقتصادی برنامه ریزی میشوند؛ بنابراین دیپلماسی اقتصادی ناچار است که از این موضوعات تاثیر بپذیرد در غیر این صورت یک اقتصاد درونگر و فاقد ارتباط با جهان بیرون خواهد بود و به مرور زمان کوچکتر خواهد شد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکته دیگری که در ارتباط با بحث اقتصادی مطرح است موضوع دیپلماسی تجاری است که بایستی تدوین شود. دیپلماسی تجاری معمولا در سیاست تجاری کشورها و در ارتباط با واردات و صادرات و تعامل با اقتصاد جهان مطرح میشود و هدف این دیپلماسی افزایش سهم کشور از تجارت بین الملل است. این هدف یا از طریق روابط تجاری دو جانبه به وجود میآید یا از طریق عضویت در سازمان جهانی تجارت میسر است یا سازمانهای تجاری منطقهای که ما به شانگهای پیوسته ایم و سازمان همکاریهای شانگهای فقط یک سازمان تجاری نیست، ولی فعالیتهای اقتصادی و تجاری هم در این سازمان لحاظ شده است و رو به گسترش است یا مثلا تقاضای پیوستن به بیریکس را کرده ایم. اینها حرکتهایی است که میتواند دیپلماسی تجاری کشور را که یک زیر مجموعه از دیپلماسی اقتصادی است فعال کند.
سیاست خارجی در چهارچوب دیپلماسی اقتصادی باید در ارتباط با موضوعات جدید ظرف دهه آینده برنامه داشته باشد
وی ادامه داد: چالش دیگری که در بحث اقتصادی پیش روی سیاست خارجه کشور ما است چالشهای جدیدی است که شاید در قرن گذشته وجود نداشت. آن چه که به انقلاب صنعتی چهارم معروف است و در حقیقت انقلاب تکنولوژیها یا فناوریهای ارتباطی یا اطلاعاتی است که باعث گسترش اینترنت شده است. باعث تولد هوش مصنوعی شده است و سیاست خارجی کشور در چهارچوب دیپلماسی اقتصادی باید در ارتباط با این موضوعات جدید ظرف دهه آینده برنامه داشته باشد. نکته دیگری که میتواند مطرح باشد بحث جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی است. سرمایه و تکنولوژی پیشرفته و مدیریت در کجا قرار دارد؟ این امکانات نزد شرکتهای چند ملیتی است؛ بنابراین سیاست خارجی ایران، دیپلماسی تجاری و دیپلماسی اقتصادی ایران باید به این مسئله فکر کند که داشتن چند سفارتخانه در ایران بیشتر منافع کشور را تامین میکند یا حضور شرکتهای چند ملیتی که باعث انتقال فناوری و سرمایه و مدیریت هستند؟! پس در کنار چالشهای سیاسی برای اقتصاد ما چالشهای اقتصادی هم مطرح است. همان طور که امنیت سیاسی یکی از برنامههای سیاست خارجی است، امنیت اقتصادی هم از همان اهمیت برخوردار است و شاید بعضیا حتی از اهمیت بیشتری هم برخوردار باشد.
فاصله تمدنی و نسلی یک چالش فرهنگی برای کشور ایجاد کرده است
فرار مغزها ترکیب جمعیتی را تغییر میدهد و در ارتباط با سطح آی کیو وای کیو جامعه تاثیر گذار خواهد بود
وی افزود: نکته سوم و تیپ سوم چالشهای سیاست خارجه، چالشهای فرهنگی است. یعنی طبیعتا شاید آن سنخیت، همسویی و هم جهتی در بین فرهنگ ما با کشورهای پیرامونی وجود ندارد. یعنی ما همواره یک بحث شیعه و سنی، بحث عرب و فارس و مسائل دیگر را داشتیم و یک کشور چند هزار ساله توسط پانزده کشور دیگر محاصره شده است که بعضی از آنها تاریخ شان از سن من کمتر است؛ بنابراین این فاصله تمدنی و نسلی یک چالش فرهنگی برای کشور ایجاد کرده است که این چالش فرهنگی میتواند از طریق دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی تا حدودی تعدیل شود و سبب شود تصویر ایران در نزد نظام بین الملل به آن تصویر واقعی که باید باشد نزدیکتر شود. نکته دیگری که در ارتباط با چالشهای فرهنگی میشود به آن اشاره کرد و البته هر روز حادتر میشود بحث فرار مغزها و مهاجرت به کشورهای پیرامونی ما است که هم ترکیب جمعیتی را تغییر میدهد و هم در ارتباط با سطح آی کیو و ایی کیو جامعه تاثیر گذار خواهد بود و طبیعتا اگر چارهای برایش اندیشیده نشود حاصلش در بلند مدت چندان جالب نخواهد بود.
باید برای چالش مذهب در مقابل مذهب چاره اندیشی بلندنگرانه کرد
وی تصریح کرد: مسائل دیگری در ارتباط با چالشهای فرهنگی مطرح است مثلا مقابلههای مذهبی با یکدیگر، یعنی مذهب در مقابل مذهب که در منطقه ما قرار دارد. شاید بتوانیم بگوییم خاورمیانه مذهبیترین منطقه دنیا است و ایران هم در مرکز آن قرار دارد و طبیعتا این مسئله برای سیاست خارجی ما چالشهایی ایجاد کرده است و بعد از این هم ایجاد چالش خواهد کرد و باید بلند نظرانه و بلند نگرانه برایش چاره اندیشی کرد یا مسائلی که در این سه سال اخیر یا در ابتدای قرن با آن مواجه بودیم که مبارزه با بیماری واگیردار کرونا یا ایدز و اثرات اجتماعی آن بود که طبیعتا بر روی دستگاه دیپلماسی ما نیز تاثیر دارد. مثلا دیپلماسی واکسن یکی از مسائلی است که به یکی از چالشهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ما در ۲ ساله گذشته تبدیل شده بود و طبیعتا مطالبی که با آن مواجه بودیم و مسائلی که در سالهای آینده ممکن است فراروی ما قرار بگیرد میتوانند از همین جنس باشند.
دستگاههای دیپلماسی ما بایستی به بحث فناوری و گسترش ارتباط با قطبهای صنعت غذا در جهان اهمیت دهند
احتمالا در سال ۲۰۳۰ یا ۲۰۳۵ مشکل مان چالشهای جدیدی است که بعضا برای دستگاه دیپلماسی ما شناخته شده نیستند
مثلا در حمله اخیر روسیه به اوکراین که ممکن است فقط از بعد نظامی و امنیتی دیده شود، اما چالشی جدی را به رخ دستگاه دیپلماسی ما کشیده است و آن هم بحث امنیت غذایی است. امنیت غذایی کشوری که طبیعتا جز کشورهای وارد کننده و مهد مواد غذایی میباشد با این تجاوز تحت الشعاع قرار گرفته است و بنابراین دستگاههای دیپلماسی ما بایستی به بحث فناوری و گسترش ارتباط با قطبهای صنعت غذا در جهان اهمیت دهند و این مساله جزو دستور العملها قرار بگیرد. اگر بخواهم نتیجه گیری کنم بر خلاف قرن بیستم که شاید بشود گفت دیپلماسی کشورها با مسائل شناخته شده و چالشهای شناخته شدهای مواجه بود و کم و بیش راه حلهای برخورد با این چالشها را میدانستند و ممکن بود منابع و ابزاری که در اختیارشان است کمتر یا بیشتر بوده باشد، اما در شرایط فعلی و در سال ۲۰۲۲ و احتمالا در سال ۲۰۳۰ یا ۲۰۳۵ مشکل مان مشکلاتی و چالشهای جدیدی است که بعضا برای دستگاه دیپلماسی ما شناخته شده نیستند یا راه حلهای متناسب و پیشرفتهای برایشان نداریم و مجبور هستیم در این زمینهها هم آینده نگری و آینده پژوهی داشته باشیم و راه حلهای متناسب با چالشها را پیدا کنیم طبیعتا برای یک چالش فرهنگی فقط ممکن است راه حل فرهنگی کفایت نکند و در کنارش نیاز به پیدا کردن راه حلهای سیاسی و اقتصادی هم باشد. مثالی که در ارتباط با بحث مذهب در مقابل مذهب یا بحث فرار مغزها زدم، شاید معلول و زائیده یک سری مسائل سیاسی و اقتصادی هستند که الزاما راه حلشان در اختیار وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور نیست.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شفقنا، تاریخ انتشار:۱۵ شهریور ۱۴۰۱، کدخبر: ۱۴۴۱۰۴۵، fa.shafaqna.com