شعارسال: درویش به روزنامه خراسان میگوید: من احساس میکنم که مهمترین دلیل کمتوجهی برنامه هفتم به محیط زیست، این است که سازمان مدافع محیط زیست و مراتع کشور نتوانسته است به شایستگی از ملاحظات این حوزه دفاع کند. به نظر میرسد دولت بهتدریج به سمت کمرنگ کردن ملاحظات محیط زیستی درحال حرکت است و احتمالا برخی در دولت، محیط زیست را موی دماغ توسعه میدانند و به این نتیجه رسیدهاند که چنانچه کشور بخواهد به رشد ۸ درصدی اقتصادی برسد، باید دست و پای سازمان متولی محیط زیست را ببندد. یعنی سازمان محیط زیست به گوشه رینگ هدایت و نقشش در عرصهها کمرنگ شود.
درویش میگوید: بر اساس یکی از گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، در یکی از برنامههای توسعه، فقط ۳۰ درصد اهداف محیط زیستی محقق شده بود؛ حالا شما تصور کنید در برنامه هفتم که هیچ بخش مجزایی درباره محیط زیست نداریم، چه اتفاقی بر سر محیط زیست میآید.
درویش به ابلاغ سیاستهای کلی ۱۵ مادهای «محیط زیست» توسط رهبر انقلاب در سال ۸۴ هم اشاره میکند و هشدار میدهد: در برنامه هفتم توسعه به این سیاستها به شکل موثر توجه نشده است. در واقع در این برنامه، در بخشی از زیرموضوعات دیگر حوزهها همچون حکمرانی آب به برخی بخشهای محیط زیستی پرداخته شده است که معتقدیم وضعیت محیط زیست با این برنامه بهبود نخواهد یافت. بماند که برای نمونه تمام بودجه طرح مقابله با بیابانزایی هم در این پیشنویس لایحه برنامه هفتم حذف شده و خود بیابانزایی یکی از موضوعات بحرانی کشور است که در پی آن با فرونشست زمین، چالشهای منابع زیرزمینی، شورشدن مزارع و... مواجه خواهیم بود.
***
*چرا بودجه مبارزه با بیابان زایی از برنامه توسعه هفتم حذف شد؟
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی کشور اخیرا با بیان این که سالانه یک میلیون هکتار بیابانزایی در ایران انجام میشود، خبر داده بود که: متاسفانه موضوع مقابله با بیابانزایی از برنامه هفتم توسعه حذف شده است و این مساله میتواند در آینده روی مهاجرت و تشدید اثرات اقلیمی در کشور تاثیر منفی داشته باشد.
بیابانزایی به معنای تخریب سرزمین و از دست رفتن قابلیتهای حیاتی خاک است، به نحوی که اگر به طور مثال در جنگلهای هیرکانی، درختان یک عرصه قطع شود و به جای آن ساختمانسازی انجام شود یا آن عرصه به محل دپوی زباله تبدیل شود، یا مثلا در عرصههای طبیعی زاگرس چرای مفرط دام یا کشاورزی ناپایدار صورت بگیرد و پوشش گیاهی تخریب شود یا کیفیت خاک از بین برود، در آن صورت گفته میشود که بیابانزایی رخ داده است و هدف از «بیابانزدایی» مقابله با اینگونه اقدامات مخرب است.
با افزایش بحران بیابانزایی و دیگر مشکلات زیست محیطی ناشی از آن در سالهای اخیر، بخش قابل توجهی از مرکز و جنوب ایران امروزه به مناطق کویری تبدیل شده است. این اراضی کویری، بخشهایی از اصفهان، کرمان، سمنان، سیستان و بلوچستان و دیگر استانها را در بر میگیرند.
نرخ فرونشست زمین در ایران بیش از ۵ برابر متوسط جهانی، کسب رتبه چهارم ایران در رخدادهای فرونشست و درگیری ۲۹ استان کشور با پدیده فرونشست آمارهایی است که زنگ خطر را از سالهای قبل برای بیابانی شدن کشور به صدا درآورده است.
فلات مرکزی ایران یکی از معروفترین مناطق خشک جهان محسوب میشود. کشور ایران با مساحت یک میلیون و ۶۴ هزار کیلومتر مربع در جنوب غربی آسیا و در نوار خشک جهان واقع شده که حدود ۸۰ درصد از کل سرزمین ایران از آب و هوای خشک و نیمهخشک برخوردار است؛ به این ترتیب کشورمان در معرض خطر پیشروی بیابانها قرار دارد. کویر لوت و دشت کویر از بیابانهای اصلی و بزرگ ایران به شمار میرود.
از جمله آمارهای دیگری که در زمینه بیابانزایی ایران وجود دارد میتوان به بالاترین نرخ فرونشست زمین در کشور اشاره کرد که در بهرمان استان کرمان با نرخ فرونشست ۴۲ سانتی متر در سال به وقوع میپیوندد. در مجاورت دریاچهها و تالابها فرونشست رخ داده و در صورت عدم کاهش تنش آبی و فشار بر آبهای زیر زمینی، شاهد خشک شدن دریاچهها و تالابها خواهیم بود.
حال در این شرایط بحرانی به نظر میرسد هیچ طرح و راهکاری در برنامه هفتم توسعه برای این حد از بیابان زایی در کشور وجود ندارد.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت اقتصاد نیوز، تاریخ انتشار: 1تیر1402، کدخبر: 581634، www.eghtesadnews.com/ سایر منابع