برخورد قطار مسافری سمنان- مشهد به قطار مسافری دیگری که حامل هموطنان تبریزی ما بود و قصد پابوسی مضجع شریف رضوی را داشتند، صحنههای هولناکی از دود و آتش خلق کرد؛ صحنههایی که عدهای از تبریزیهای عزیزمان در آن زنده زنده در آتش بیدقتیها، بیتدبیریها و سهلانگاریهای عدهای از کارشناسان و مسؤولان کشورمان سوختند و جان شیرین به جانآفرین تسلیم کردند.
ساعت 6:50 صبح روز پنجم آذر، ناقوس مرگ عدهای از عزیزانی از ما به صدا درآمد که در شور زیارت امام هشتم (ع) لحظهشماری میکردند؛ اما این حادثه چند بعد مهم دارد که باید پس از گذشت بیش از 10 روز از آن بدان با دقت نظر بیشتری پرداخته شود.
نخست: لزوم توجه به عذرخواهی رسمی از مردم
ابعاد حادثه ریلی اخیر تا آن اندازه عمیق و غمبار است که وصف آن در واژگان نمیگنجد؛ قربانی شدن بیش از 48 نفر از هموطنانمان با بیدقتی و بیمدیریتی مدیرانی که حقوقهای میلیونی دریافت میکنند و نظارتهایشان حداقلی است، هیچ معنای دیگری جز بیکفایتی و سهلانگاری را در اذهان متبادر نمیسازد.
مدیرانی که در استان سمنان انتظار میرفت حداقل اگر برای جبران قصور خود و کارکنان زیرمجموعهشان همچون بیشتر کشورهای متمدن جهان کنونی استعفا نمیدهند یا برکنار نمیشوند و پایشان به محکمه بررسی بیکفایتی باز نمیشود، حداقل عذرخواهی رسمی سادهای از مردم داغدیده ایران اسلامی که چندین روز در غم و اندوه زائران حرم امن رضوی تحت تأثیر شرایط بودند، انجام میدادند و البته ندادند.
از شخص استاندار محترم سمنان بهعنوان مقام عالی دولت در استان سمنان که بهنوعی سایر دستگاههای اجرایی و شرکتهای دولتی زیر نظر ایشان تلاش میکنند، انتظار میرفت با تشکیل نشستی خبری، ضمن عذرخواهی رسمی از ملت ایران بابت وقوع چنین سانحه دلخراشی در حوزه استحفاظی خویش، ابعاد حادثه و روند پیگیریهای دولت را در استان برای رسانهنگاران بیشتر تبیین میفرمودند و متأسفانه این اقدام تا این ساعت انجام نشده است.
از مدیرکل محترم راهآهن شمالشرق (1) نیز انتظار میرفت اگر همچون همتای خود که در سال 1393 در پی وقوع چنین حادثهای البته در ابعاد خفیفتر آن از سمت خود کنارهگیری میکرد، قصد جدایی از میز مدیریت راهآهن شمالشرق (1) را ندارند، حداقل در نشستی رسمی و ساده، مراتب عذرخواهی خود را شفافاً و صراحتاً بیان میداشتند که این اقدام نیز تاکنون در استان سمنان صورت نگرفته است.
به هر تقدیر، بخشی از آلام مردم داغدار خطه غیرتمند آذربایجان با همین اقدامات ابتدایی تسکین مییابد و امید است در روزهای آتی توجه لازم به این امر معطوف داشته شود.
دوم: اقدام عاجل در معرفی مقصران اصلی سانحه
نکته دوم که در این مجال قابل ذکر بوده، لزوم بررسی دقیق و موشکافانه ابعاد سانحه ریلی محور سمنان- مشهد است.
پس از گذشت بیش از 10 روز از وقوع این فاجعه دردناک، هنوز جسته و گریخته نظرات متفاوتی از سوی مسؤولان امر منتشر میشود و متأسفانه مقصران اصلی سانحه معرفی نشدهاند.
تشکیل چند نشست در استانداری سمنان و محل حادثه، اعزام جمعی از نمایندگان مجلس از کمیسیون عمران به دستور ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، اعزام نماینده دولت و سفرهای پیدرپی که شاهد انجام آن در روزهای نخست وقوع حادثه بودیم، باید منتج به نتیجهای شده باشد؛ البته نتیجهای کارشناسی، عینی و مستند که هنوز گزارش جامع آن منتشر نشده است.
با وجود ادعای معاون محترم ناوگان راهآهن جمهوری اسلامی ایران و نماینده ویژه اعزامی دولت به استان سمنان که گزارش نهایی فاجعه ریلی اخیر، نهایتاً ظرف 10 روز آماده و منتشر میشود؛ اما همچنان خبری از این گزارش در صحن علنی مجلس و از سوی دولت نیست.
مسأله قابل توجه در این بخش، لزوم معرفی مقصران اصلی سانحه قطارهای مسافری محور سمنان- مشهد است؛ با توجه به ادعاهایی که این روزها در محافل رسمی و غیررسمی در ارتباط با مشکلات ساختاری و البته عدیده سیستم ATC راهآهن مطرح شده است، قاعدتاً مردم منتظر پاسخی روشن از سوی مسؤولان محترم هستند.
علیالقاعده بازداشت چند کارگر یا کارمند ساده راهآهن که البته ممکن است همینها نیز مدتها از شرکتهای اقماری خصوصی فعال در بخش ریلی حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده باشند و تنگناهای مالی آنها را در فشارهای روانی و عصبی خاصی نیز قرار داده باشد، به طریق عقلانی، نمیتواند مانع وقوع حوادث اینچنینی دیگری در سطح راههای ریلی کشور در آینده شود.
آنان که باید پاسخ گویند بیشک مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی، شخص وزیر محترم و مدیرعامل راهآهن جمهوری اسلامی ایران هستند که یا سکوت اختیار یا از سمت خود استعفا کردهاند.
عموماً نیز عرف بر این است که فرد مستعفی نباید از قصور خود در زمان تصدی پستی دولتی بری باشد و امروز افکار عمومی خواستار ارائه توضیح از سوی مسؤولان وزارت راه و راهآهن جمهوری اسلامی ایران هستند؛ امید که دولت محترم که مدعی پاسخگویی به ملت است، در این زمینه عملکرد مناسبی از خود نشان دهد.
سوم: یک حادثه دلخراش و کمپینهایی با نیات نامیمون!
فاجعه اسفبار قطارهای مسافری علاوه بر همه آنچه پیشتر گفته شد، عامل رخدادهای نامیمون دیگری نیز در استان سمنان بود؛ وقایعی که وحدت منحصربهفرد این استان ولایتمدار، اخلاقمدار و همیشه در صحنه را تا حدود زیادی خدشهدار کرد.
استان سمنان از دیرباز بهواسطه شرایط خاصی که داشته، شاهد خروج شماری از ادارات کل و دستگاههای اجرایی استان به خارج از مرکز استان و مشخصاً شهرستان شاهرود بوده است. جدای از همه موافقتها و مخالفتهایی که بهطور بدیهی با این امر در استان پهناور سمنان وجود دارد، این اتفاق به هر تقدیر بر اساس مصوبهای قانونی صورت گرفته است.
حادثه ریلی اخیر، نهتنها ملت عزیز ایران و مردم آذربایجان را داغدار کرد؛ بلکه استان سمنان را آبستن وقایع تلخ یکسونگرانهای ساخت که پیکان آن بهسوی «وحدت و همدلی مردم» این استان نشانه رفته است.
راهاندازی کمپینی از سوی شماری از فعالان فضای مجازی (تأکید میکنیم نه عموم مردم اخلاقمدار سمنان) با عنوان «بازگشت ادارات کل به سمنان» استارت بداخلاقیهایی را در استان زد و متأسفانه در این بخش شاهد سکوت و تسامح مسؤولان مربوطه در استان بودیم. ایجاد کمپینی با عضویت بیش از پنج هزار نفر از دوستان و آشنایان و خویشاوندان در آن که ازقضا هیچ پیشینهای نیز راجع به مباحث مطروحه در گروه نداشته و ندارند و حتی هنوز نیز با گذشت بیش از 10 روز از تشکیل این جنبش اجتماعی بهاصطلاح حقطلبانه نمیدانند به چه دلیل در این محفل عضویت دارند، اگر نگوییم بیحرمتی به مردم شهرستانی 200 هزار نفری است، حداقل برآورنده خواست ادعایی مدیران کمپین هم نخواهد بود.
کمتر از چند روز از این اقدام نامبارک نگذشته بود که شماری از فعالان فضای مجازی شهرستان شاهرود (تأکید میشود نه عموم مردم باصفای شاهرود) نیز در پی حقطلبی و پاسخگویی به کمپین نخست و تشکیل گروهی تلگرامی، جهت تأمین نظرات خود اقدام کردند. جالب اینکه روشها در تشکیل هر دو کمپین به یک شکل پیش رفت و در این کمپین هم که نامش «وحدت استان را بر هم نزنیم» است، عدهای از دوستان و آشنایان و خویشاوندان بدون هیچ پیشدانسته قبلی به گروه اضافه شدند و جمعیت اعضا به سرعت به پنج هزار نفر رسید.
هر دو کمپین اعضایی دارند و خواستههایی؛ و البته حاوی توهینهایی به مردم و مسؤولان عزیز و گرانقدر هر دو شهرستان هستند؛ البته در شاهرود قبل از آن نیز کمپین دیگری تشکیل شده بود که وصف آن در این مرقومه نمیگنجد.
امر تأسفبارتر اینکه تا امروز نهتنها از سوی مسؤولان مربوطه در استان سمنان برخورد مناسبی با این اقدامات تفرقهافکنانه نشده است؛ بلکه برخی رفتارها بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی کنونی، بر شعله این آتش افزود و در بند بعدی به شرح آن خواهیم پرداخت.
چهارم: تجلیلی که هوشیارانه نبود...
در گیرودار کمپینها و برخوردهای فعالان فضای مجازی شهرستانهای سمنان و شاهرود، اتفاق دیگری نیز در استان سمنان رخ داد که متأسفانه هوشیارانه نبود.
تقدیر استانداری سمنان از یکی از بانیان پویش مردمی کمک به مردم آسیبدیده تبریز در سانحه قطار بیش از آنکه اقدامی زیبا و درخور تحسین باشد، فعلی غیرمتناسب با شرایط زمانی کنونی بود.
استانداری سمنان از فردی در آیین رسمی که رسانهها تصاویر و خبر آن را منتشر کردند، تجلیل کرد که به ادعای کمپین فعالان فضای مجاری شاهرود از متولیان اصلی راهاندازی کمپین بازگشت ادارات کل به سمنان بوده است (ما این ادعا را تأیید یا رد نمیکنیم) و از اینرو، اقدام استانداری سمنان را در تجلیل از بانی یک کار خیر و انساندوستانه، حمایت از خواسته عدهای از افراد در مرکز استان برای انتقال ادارات کل از شاهرود تلقی نمودند.
در علم مدیریت، گفته میشود پیشگیری از ایجاد شایعه یا تنش، مقدم بر درمان آن پس از انجام عمل است؛ فلذا انتظار میرفت مسؤولان و مدیران محترم استانداری سمنان که بدون تردید اوضاع و احوال هر دو کمپین را بهخوبی رصد کردهاند و میکنند، با هوشیاری، درایت و موقعسنجی بهتری عمل میکردند تا شائبهای در استان رنگ واقعیت ذهنی به خود نگیرد.
به هر تقدیر از نمایندگان و مدیران عالیترین دستگاه اجرایی دولت در استان سمنان انتظار میرود در شرایط اینچنینی بیش از هر نوع کار فرهنگی، نگرش اجتماعی یا گرایش سیاسی، وحدت مردم استان را مدنظر قرار دهند و با اقدامات مدبرانه زمینهساز آرامش استان باشند.
پنجم: کمپینها از نگاهی دیگر....
اما اگر بخواهیم نگاهی ژرفتر به ساختار تشکیلاتی و فکری برخی سخنوران همیشگی در کمپینهای اخیر بیندازیم، شاید به نکات ریزتر دیگری نیز دست یابیم که البته همه میتواند جزو دایره احتمالات قرار گیرد و نمیتوان صحه قطعی بر آن گذاشت.
عدهای از کارشناسان سیاسی استان سمنان معتقدند راهاندازی هر جنبش اجتماعی و پویش مردمی و فعالیت مجازی بدون «هدف مشخص مترتب بر موضوع فعالیت» امکان ادامه حیات ندارد؛ اما بهواقع هدف اصلی از ایجاد کمپینهای اخیر چیست؟!
پاسخ ابتدایی و ساده این پرسش، میتواند این باشد که "ما عدهای از فعالان فضای مجازی سمنان -که گاهاً و مستنداً به تصاویر و اطلاعات موجود از سوی برخی نهادهای مسؤول در استان نیز قبل از این مورد تمجید و تجلیل قرار گرفتهایم-، به دنبال احقاق حق مردم مرکز استان سمنان هستیم" و آنسوتر نیز عدهای از فعالان فضای مجازی از شهرستان شاهرود "خواهان عمل به قانون و مجازات برهم زنندگان وحدت استان" هستند؛ این تصور، بدیهیترین نوع مواجهه با کمپینهای موجود است.
اما نازکاندیشان، از این تصویر عینی طبیعی و ساده، پایشان را کمی فراتر میگذارند و به اهداف غایی هدف اولیه نیز فکر میکنند.
واقعاً کدام کارشناس سیاسی بیطرفی است که پس از مروری ساده، نظر نداشته باشد که عمده این کمپینها که این روزها در گوشه و کنار کشورمان تشکیل میشود، اهداف سیاسی دارد؟
عدهای از صاحبنظران، بر این باور هستند که برخی تحرکات اجتماعی پوپولیستی نیاز است، تا افکار عامه مردم از اهداف مهمتر و اساسیتر دور شود.
این تصور در ارتباط با پویشهای اجتماعی اخیر در سمنان دور از انتظار نیست که عدهای از فعالان سیاسی در گیرودار تنگناهای معیشتی، اقتصادی و مالی مردم، نافرجامی برجام و تمدید تحریمهای آمریکایی علیه کشورمان، افزایش شمار بیکاران، نبود شغل و دهها دغدغه دیگر مردمی، دنبال مفری برای گریز از پاسخگویی و حتی بهنوعی تلاش حزبی و جریانی در جهت معطوف ساختن اذهان به مباحث بیپایه و اساس و عمدتاً احساسی هستند.
فلذا امید است هر عضوی از هر کمپینی بداند که حضور در هر «جمع مدنی خواستار حقی» ولو به حکم جهل به هدف، بهنوعی تأیید هدف و حتی همراهی با نیات ثانوی بانیان و سخنوران این مجمع مدنی است و با علم به این موضوع تصمیم بگیرد که آیا در این جمع توانایی و استعداد حضور دارد یا خیر؟
ششم: دادستانی به ماجرا ورود کند
اما نکته حائز اهمیت دیگر، لزوم ورود دادستانی محترم جهت شناسایی و برخورد با مسببان ایجاد تنش در هر دو شهرستان سمنان و شاهرود و اقدام جدی و عاجل مقابل تفرقهافکنانی است که جهت رسیدن به مطامع شخصی و باندی خود، هدف والاتر «وحدت جامعه اسلامی» را هدف قرار دادهاند.
بدون تردید، دادستانی محترم بهعنوان مدعیالعموم در این فقره میتواند به نقش خود بهخوبی عمل کرده و جلوی ادامه تنشها و سرایت برخی بلواهای سیاسی و اجتماعی به سایر شهرستانها را بگیرد؛ نظیر اقدام قابل تقدیری که دادستانی محترم استان قزوین در روزهای گذشته در ارتباط با یکی از مدیران روابط عمومی دستگاهی اجرایی در این استان که قصد بر هم زدن آرامش و وحدت این استان را داشت، انجام داد.
تردیدی وجود ندارد، با شناختی که از دادستان محترم عمومی و انقلاب مرکز استان داریم، جناب آقای آسیابی عزیز در این زمینه نیز رهنمودهای لازم را ارائه خواهند فرمود.
مردم استان سمنان از دادستان محترم سمنان انتظار دارند همچون دقت نظر و بررسیهای شخصی ایشان در ارتباط با سانحه ریلی اخیر، در فقره برهم زنندگان وحدت و آرامش استان نیز با دقت و صلابت همیشگی ورود فرمایند.
و اما سخن پایانی ...
امروز همه بر این امر واقف هستند که وحدت، تپش هماهنگ قلبهاست و آهنگ حرکت دستها و وحدت اسلامی، عامل اقتدار اسلام و مسلمین برابر کفر، جبهه نفاق و اختلاف خواهد بود.
در این بین، آفت بزرگ تفرقه به هر شکل ممکن باید ریشهکن شود و امید است همه ما بسان عبدی صالح که گوشبهفرمان حضرت احدیت دارد، مصداق عینی عملکنندگان به این آیه شریفه باشیم که قال الله تعالی میفرمایند: «و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جائهم البینات و اولئک لهم عذاب عظیم» (و مانند آنانکه پراکنده شدند و پس از آمدن دلیل های روشن الهی، اختلاف کردند، نباشید زیرا برای آنان عذابی بزرگ خواهد بود» و دوری از پراکندگی و دودستگی و خودداری از ایجاد اختلاف و تنش بین امت واحد و اسلامی در صدر برنامههایمان قرار گیرد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس استان سمنان، تاریخ انتشار 29 آذر 1395، کد مطلب:۱۳۹۵۰۹۱۷۰۰۰۸۸۱ : www.semnan.farsnews.com