پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۴۵۲۸۵
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۶
مدیر توسعه بازار صندوق نوآوری و شکوفایی: سونامی سهم خواهان میلیاردی از صندوق را پشت سر گذاشتیم
شعار سال: سال 89 بود که مجلس شورای اسلامی در راستای اجرای اصل 123 قانون اساسی، قانون حمایت از شرکت‌ها و مؤسسات دانش بنیان و تجاری‌سازی نوآوری‌ها و اختراعات را به تصویب رساند. با تصویب قانون مذکور مخترعین و مکتشفین و پژوهشگران جوان نسبت به تولید ثروت از علم امیدوارتر شدند و مجدانه به پای اجرای قانون آمدند، سرانجام پس از طی مراحل پیچیده‌ای که از نظام بوروکراتیک می‌شناسیم در سال 92 رسماً قانون مذکور با عنوان «صندوق نوآوری و شکوفایی» روند اجرا را آغاز کرد. همین شروع کافی بود تا خیل جوانان منتظر که کاسه صبرشان لبریز شده بود به سوی صندوق بشتابند و پیگیر مطالباتشان شوند. مطالباتی که «مهرداد امانی» مدیر توسعه بازار صندوق نوآوری و شکوفایی از آن به‌عنوان سونامی مطالبات دانش بنیانی یاد می‌کند و می‌گوید: در ابتدای شروع به کار صندوق به دلیل تمام تبلیغاتی که در دولت قبل صورت گرفته بود و انتظاراتی که شرکت‌های نوپا و جوان کشیده بودند ما با سونامی شرکت‌هایی روبه‌رو بودیم که طلب دانش بنیانی و ارائه تسهیلات و حمایت از ما داشتند. اما اینکه صندوق نوآوری و شکوفایی چطور و چگونه این سونامی را پشت سر گذاشته و در حال حاضر چه خدماتی به این شرکت‌ها ارائه می‌کند با هم در ادامه می‌خوانیم، به دلیل محدودیت فضا سؤالات گفت‌و‌گو حذف شده است.

نقش حمایتی آشکار و سیاستگذاری پنهان
صندوق نوآوری و شکوفایی با هدف تأمین و توسعه کسب و کارهایی با پایه دانش ایجاد شد. این صندوق به طور مشخص یک نهاد مالی است که اصلی‌ترین مأموریتش در حوزه مالی تعریف می‌شود. اما به طور طبیعی باید در سیاستگذاری‌ها و جهت گیری‌ها نیز نقش داشته باشد مثل اینکه ما در چه حوزه‌هایی باید ورود کنیم تا رشد اتفاق بیفتد و در چه حوزه‌هایی اصلاً نباید وارد شویم که توسعه جهانی اصلاً به سمت آن نمی‌رود. پس علاوه بر بعد حمایت‌های مالی صندوق در سیاستگذاری‌ها نیز باید وارد شود. روشی که تاکنون در پیش گرفته و در آن مؤثر هم بوده است.
صندوق بخش عمده‌ای از تسهیلاتش را به حوزه زیست فناوری تخصیص داده است چرا که این حوزه برخلاف حوزه پرتبلیغ نانو جای رشد زیادی دارد. صندوق با تأمین مالی در حوزه‌هایی که نیاز جامعه در آن است، کارایی و سودآوری بیشتری دارد و نهایتاً موجب توسعه کشور می‌شود، افق‌های سرمایه‌گذاری و پیشرفت کشور را جهت دهی می‌کند. در همین راستا صندوق در برخی حوزه ها اصلاً ورود نمی‌کند.
حاکمیتی هستیم اما مستقل عمل می‌کنیم
گرچه صندوق به دلیل تعریف، ذیل نهاد ریاست جمهوری چارچوب‌های حاکمیتی دارد اما چون نهادی حمایتی است در تصویب قوانین و مصوبات، دریافت‌ها و پرداخت‌ها مستقل عمل می‌کند و هیأت امنایی اداره می‌شود. اگر قرار بود سازمان‌های نظارتی و بازرسی مثل بانک ها به همه جزئیات عملکرد صندوق حساس باشند صندوق رویکرد حمایتی‌اش را از دست می‌داد. گرچه در حال حاضر از تمام نهادهای نظارتی یک نماینده در صندوق حاضر است. ما هر چند وقت یک بار به تمام سازمان‌های آماری و نظارتی اعم از سازمان مدیریت، دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و نهادهای مختلف به جهت شفافیت مالی گزارش می‌دهیم، لذا به ضرس قاطع می‌گوییم تمام اعداد و ارقام ما طبق چارتی است که برای صندوق تعریف شده است.
بسیاری از دانش بنیانی‌ها بوم کسب و کار ندارند
یکی از نقاط قوت ما ارزیابی و نظارت جدی بر طرح‌های ارسالی است. در ارزیابی‌ها از شرکت‌ها می‌خواهیم که طرح توجیهی بیاورند و در این طرح پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای برای سؤالاتی مثل «این محصول چقدر می‌فروشد یا بازارش کجاست» داشته باشند. جالب است بدانید در این دوره حتی برای برخی شرکت‌های دانش بنیان نوشتن و ارائه طرح توجیهی جدید بود. آنها معتقد بودند ما شرکت دانش بنیان هستیم و این بودجه را حاکمیت برای ما گذاشته و شما موظف هستید که این پول را تقسیم کنید و ما در پاسخ به این شرکت‌ها گفتیم حرف شما درست اما نخستین کاری که یک شرکت، چه نوپا باشد، چه دانش بنیان و چه صنعتی باید انجام دهد این است که حداقل مدل کسب و کار یا بوم کسب و کار داشته باشد چیزی که در تمام دنیا رسم است و خارج از قاعده نیست. هر شرکت باید بداند چه کار می‌خواهد بکند، چه ارزشی می‌آفریند، کانال‌های درآمدی‌اش چیست و در نهایت چه بازاری در انتظارش است. موضوعاتی که متأسفانه بسیاری از شرکت‌های نوپا نمی‌دانستند و برخی همین الان هم نمی‌دانند.
سه ملاک مهم ما در مواجهه با شرکت‌های دانش بنیان
در ارزیابی‌هایی که ما انجام دادیم مشخص شد بسیاری از شرکت‌ها که اتفاقاً دانش بنیان هم هستند هیچ مشتری ای ندارند، حتی مشتریان دولتی که تخصصی محصولشان هستند خریدارشان نیستند. پس وقتی بازاری نیست و اصلاً تقاضایی برای این محصول وجود ندارد چرا باید حمایت کنیم. از نظر ما نتیجه حمایت غیرکارشناسی و نادرست از شرکتی که پاسخ درستی برای سؤالات توسعه بازار ندارد چیزی جز یک شرکت دانش بنیان بدهکار نخواهد بود.ما در ارزیابی‌ها بشدت دقیق و کارشناسی برخورد می‌کنیم چرا که تجربه تلخ و شکست خورده وام‌های زودبازده را در دوره قبل دیده‌ایم و نمی‌خواهیم تجربه‌ای شکست خورده را باز تجربه کنیم. به طور مثال شرکتی، طرح 20میلیارد تومانی تعریف کرده است در حالی که در ارزیابی‌ها مشخص می‌شود کل شرکت با 5 میلیارد هم جمع می‌شود و برای همین 5 میلیارد هم زیرساخت‌ها فراهم نیست.
ملاک ارزیابی ما «بازار» است، بعد از آن تیم اجرایی. (آیا تیم اجرایی‌کننده هست؟) و سوم مطالعات اقتصادی (گاهی برخی طرح‌ها بازار دارند، تیم اجرایی خوب هم دارند اما سودآور نیستند و بازده اقتصادی ندارند، بنابراین شرکت ورشکست خواهد شد.)
انتخاب اندازه درست «شاخص اقتصادی» مهم است
برخی شرکت‌ها اندازه به مقیاس خود را کوچک می‌گیرند و در ادامه فعالیت شرکت به مشکل می‌خورند و طبیعتاً در ارزیابی‌ها رد می‌شوند و از تسهیلات محروم. مثال این مورد شرکت‌های فولاد است. تجربه جهانی می‌گوید شاخص اقتصادی شرکت‌های فولاد نباید کمتر از پنج میلیون تن باشد وگرنه بهای تمام شده بالا می‌رود و وقتی بهای تمام شده بالا برود رقیب خارجی بازار داخلی را می‌گیرد، این در حالی است که شرکت‌های فولاد ما در بهترین حالت شاخص اقتصادی‌شان یک میلیون تن است و شرکت زیانده محسوب می‌شوند. یا در بخش تکنولوژی ما شرکت‌های دانش بنیانی را داریم که می‌خواهند با برند هوآووی رقابت کنند، اما مشکل آنها این است که شرکت‌های داخلی هر قیمتی می‌دهند هوآووی از آنها پایین‌تر است، دلیل قیمت پایین هم شمارگان چندصد هزارتایی هوآووی در سراسر جهان است حال آنکه ما در داخل شمارگانی چند هزارتایی را شاهدیم پس با احتساب هزینه‌ها قیمت تمام شده ما بالاتر می‌رود، شرکت نهایتاً با‌وجود تمام حمایت‌ها زیان ده و شکست خورده می‌شود...
سختگیری به سفارش شده‌ها، فرصت طلب‌ها و بدحساب‌ها
این جمله خیلی بد است اما برخی‌ها رک در چشم ما زل می‌زنند و می‌گویند این همه آدم در این مملکت پول به جیب زده‌اند چرا ما نتوانیم. 2میلیارد تومان که برای شما چیزی نیست پس پول طرح ما - که معلوم نیست سودآور است یا خیر - را بدهید و ما برویم. من شرکت‌هایی را می‌شناسم که کارشان بالا و پایین رفتن از طبقات نهادهای حمایتی مالی است تا ببینند از کدام قسمت می‌توانند پول بگیرند. شرکت‌هایی که در ارزیابی حساب بانکی‌شان می‌فهمیم کلی چک برگشتی و بدهی و قسط معوق دارند، خب ما به این افراد سخت می‌گیریم.
شرکتی که بد حساب است، اعتبار درستی در فضای مالی کشور ندارد، چک برگشتی فراوان دارد (ما یکی دو تا چک را با دیده اغماض می‌نگریم) و هیچ تضمینی بجز چک و سفته ندارد و رقم درشتی هم می‌خواهد چنین شرکت‌هایی برای ما فاقد اعتبارند، ما به اینها هم سخت می‌گیریم. ما به سفارش شده‌هایی هم که تعدادشان کم نیست سخت می‌گیریم، البته بوده‌اند سفارش شده‌هایی که طرح هایشان پس از کارشناسی مشمول تسهیلات و حمایت شده است.
ما به فرصت طلب‌ها هم سخت می‌گیریم. به طور مثال ما در لیزینگ اعلام کرده‌ایم قیمت اعلامی‌تان را بگویید. ما 70 درصد قیمت معامله را وام می‌دهیم، بعد خریدار 30 درصد را ندارد که بپردازد پس قیمت را بالا می‌برد و روی 130 قیمت‌گذاری و اعلام می‌کند ما همان 30 درصد را هم در وام بپردازیم یعنی کل مبلغ را وام بگیرد. گرچه ما در پیشنهادهای متعدد به ریاست صندوق خواستاریم که دقیقاً تمام مبلغ را وام بدهیم اما برخی از این دور زدن‌ها را مشاهده می‌کنیم و این دروغ‌ها را نمی‌پذیریم.
صف‌های طولانی سهم خواهی 200 میلیاردی
همان قدر که سخت می‌گیریم چشم‌های اغماض‌مان نیز بیناست. همان طور که احتمال دارد برخی شرکت‌ها در بازپرداخت به مشکل بربخورند و نتوانند به تعهداتشان عمل کنند اما نکته اینجاست که این شرکت‌ها نباید آمارشان از 2یا3 درصد بیشتر شود در این باره نهاد بالادستی ما باید این اختیار را بدهد که ما بعضی از وام‌هایمان را ببخشیم چون اساساً نهاد حمایتی هستیم. نکته مهم این است در قبال صداقت صندوق توقع صداقت از شرکت‌ها را داریم تا چشم پوشی‌ها و آوانس‌ها عادت نشود و همه شرکت‌ها از ما توقع حمایت بی‌چون و چرا و اغماض عدم پرداخت نداشته باشند. همچنان که اگر در روزهای اول صندوق محکم در قبال شرکت‌هایی که به هوای سهم خواهی‌های 200 میلیاردی صف کشیده بودند نمی‌ایستاد امروز برنامه‌هایمان برای حمایت درست و اصولی از افراد و شرکت‌های بحق جلو نمی‌رفت.
خوشبختانه طرح‌های نابی به دست‌مان می‌رسد
کل پولی که تاکنون به دست صندوق رسیده است 1400 تا 1500 میلیارد تومان بوده است. روزهای اول شرکت‌های سفارش شده و غیر سفارش شده در صفی طولانی توقع وام‌های بی‌بهره و تمام عیار 300 میلیاردی و کلان داشتند اما صندوق با برنامه‌ریزی سعی کرده است پول جایی هزینه شود که تعریف درستی از آن شده است. حدود 800 میلیارد آن به مصوباتمان اختصاص داده شده و بخش باقی مانده برای سرمایه گذاری‌ها به کار گرفته شده است. به عبارت درست‌تر مدیریت مالی صندوق دو بخش دارد یکی سرمایه‌گذاری و دیگری تضمینی که همان تخصیص اعتبار و تسهیلات به مصوبات است. بعضی دوستان انتظار داشتند ما همان روز اول همه پول را پخش کنیم در حالی که اگر این کار را می‌کردیم الان دیگر پول نداشتیم. رفته رفته طرح‌های نابی به دست ما می‌رسد که کمک نهادهای حمایتی چون ما را می‌طلبد. وقتی صحبت از طرح ناب می‌شود یعنی طرحی که جهش‌های تکنولوژی را به همراه داشته باشد. ما مکلف و موظف هستیم به هر شرکت دانش بنیانی که جای جهش و پیشرفت دارد، کمک کنیم و انصافاً دنبال این هستیم که کار شرکت را راه بیندازیم. البته برخی به ما می‌گویند شما می‌آیید که پول ندهید اما ما به آنها می‌گوییم ما می‌آییم که در چارچوب قانون راهکاری پیدا کنیم که به تو پول بدهیم تا همین پول به ضرر تو نباشد.


با اندکی اضافات و تلخیص، برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار: 11دی 1395، شماره روزنامه: 6396، شماره صفحه: 15
اخبار مرتبط
برگزیده ها
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین