شعارسال: پس از وقوع حادثه پلاسکو شایعات متعددی از جمله درباره علت وقوع حادثه و انفجار در ساختمان پلاسکو، نحوه امدادرسانی، زنده بودن آتش‌نشانان زیر آوار، استفاده از ماده‌ای به نام «ترمیت» برای تخریب عمدی ساختمان و ... در شبکه‌های مجازی و مخصوصاً در کانالها و گروههای تلگرامی منتشر شد و دست به دست در میان مردم چرخید، شایعات بی‌اساسی که برای پاسخ دادن به آنها مدیریت واحدی وجود نداشت و قریب به اتفاق این شایعات توسط جریان معاند با نظام و مردم، تولید و هدایت می‌شد.

برخی از این شایعات در شبکه‌های مجازی به نحوی از سوی شبکه‌های غیررسمی و معاند طراحی و منتشر شد و در میان کانالهای تلگرامی گسترش یافت که طیفی از مخاطبان آنها را باور کردند همچنین پس از حادثه پلاسکو شاهد تجمع برخی افراد در اطراف پلاسکو و اخلال در روند امدادرسانی بودیم،‌ در این تجمع عده‌ای قلیل نیز اقدام به گرفتن عکس و فیلم‌برداری از محل حادثه کردند، اقدامی که شاید برای خود دیده شدن در جامعه یا به دلیل عدم آموزش صحیح صورت گرفت.

برای بررسی ابعاد حادثه پلاسکو در سه بُعد فضای مجازی و شایعاتی که بر بستر این فضا در جامعه منتشر شد، ابعاد جامعه‌شناختی و واکنشهای مردمی در لحاظات نخستین و روزهای پس از حادثه پلاسکو و در نهایت زوایای مهندسی سازه و چرایی ریزش ساختمان پلاسکو از منظر فنی و مهندسی، نشستی با حضور دکتر امیرمحمود حریرچی؛ جامعه‌شناس، مهندس علی طاهری؛ کارشناس رشته سازه و مدیریت بحران، سید علیرضا آل داوود و دکتر محمدجواد مطهری شریف کارشناسان فضای مجازی برگزار شد.

در ادامه مشروح این نشست تقدیم مخاطبان می‌شود:

* آقای دکتر حریرچی، در این نشست به نقش خودشیفتگی در لحظات ابتدایی حادثه پلاسکو اشاره شد که منجر به برخی رفتارهای نابه‌هنجار در قالب تجمع و گرفتن عکس و فیلم با بقایای پلاسکو شد؛ به لحاظ جامعه‌شناختی و ابعاد شخصیتی افراد، چگونه می‌توان این رفتارها را تحلیل کرد؟ آیا آنقدر برخی از مردم بد شده‌اند که حاضرند برای ارضای عطش خودشیفتگی در حادثه‌ای مانند پلاسکو، اقدام به گرفتن عکس از خود کنند یا اینکه این رفتارها به خاطر جوی است که فضای مجازی آن را به مردم تحمیل کرده است؟

حریرچی: چون این نشست،‌ نشست بررسی ابعاد حادثه پلاسکو است، فکر می‌کنم که نباید در بحث، زیاد از حادثه دور شویم و کاسه و کوزه را گردن مردم بشکنیم، من این را قبول ندارم که بگوییم تمامی مسئولان درست عمل کردند، هیچ کدامشان، کاملاً درست عمل نکردند.

در دنیا پیش از وقوع بحران، مردم عادی آگاهی لازم را دارند، دوره دیده‌اند و در واقع در زمینه «دفاع غیرنظامی» آمادگی دارند به این صورت که مردم پس از حادثه بلافاصله در محلات و روستاها حاضر می‌شوند، روپوش مخصوص (به‌ویژه در حوزه آتش‌نشانی) برتن می‌کنند، پروتکلهایشان تعریف شده و می‌دانند زمانیکه به محل حادثه رسیدند طبق پروتکل باید چه اقداماتی را تا رسیدن نیروهای امدادی انجام دهند و سایر مردم نیز از این افراد حرف شنوی دارند، آموزش دیده‌اند که با کشیدن نوار دور محل حادثه از اختلال در روند امدادرسانی جلوگیری کنند.

عدم آگاهی و آموزش مردم در مواقع بحران

اگر مردم بخواهند هنگام حادثه امدادرسانی و کمک کنند، نحوه استفاده از نیروهای کف خیابانی آموزش داده شده است اما ما این کارها را تمرین نکرده‌ایم، آموزش ندیده و به آن اهمیت نمی‌دهیم.

مبحثی با عنوان «Sustainable Development» (توسعه پایدار) وجود دارد، تعریف ساده‌ای از توسعه پایدار داریم که ما حق نداریم از منابع نسلهای آینده استفاده کنیم و آنها را از بین ببریم.

در تهران 2800 برج وجود دارد؛ اگر کل اروپای غربی را بگردید اینقدر برج وجود ندارد، عمر بنای دانشگاهی که در «گلاسکو» در آن درس می‌خواندم 400 سال بود اما از همان مهندسان کمک گرفته و بدون دست زدن به بنای آن با طراحی جدید، امکانات مدرن را در آن گنجانده بودند، به هیچ‌وجه ساختمانهایشان را خراب نمی‌کنند، ساختمانهایشان توان دارند و بازسازی می‌کنند، باغ فردوس ساختمان مهمی است با کمک ایتالیایی‌ها فونداسیون آن عوض شد بدون اینکه به ساختمان دست بزنند.

باید از امکانات موجود استفاده کنیم اما انسانهای خودخواهی شدیم که فقط خودمان را می‌بینیم و در نتیجه به جایی رسیدیم که نمایش دادن خودمان را یاد نگرفتیم، با گرفتن عکس سلفی می‌خواهیم بگوییم «من هستم» چون توان دیگری نداریم؛ ما تجربه اول انقلاب را داریم که کارها، مردمی اداره می‌شد، مردم ما به ویژه نسل جوانمان اهمیت موشک را نمی‌داند، چرا؟ چون نمی‌داند زمانیکه جنگ شد با چه وضعیتی و کجا بودیم، ما در مقابل تمام دنیا بودیم، تمام دنیا با چراغ سبز آمریکا علیه ما بودند، مردم ما در تهران حسرتشان این بود که «موشک، جواب موشک».

باید به مردم و جوانانمان آموزش دهیم که چگونه خودتان را عرضه کنید، در جامعه ما میانگین فعالیتهای داوطلبانه دو دقیقه است؛ کدام جوان فعالیت داوطلبانه انجام می‌دهد که به او بگوییم آموزش ببین تا در صورت وقوع حادثه در محله زندگیت به جای سلفی گرفتن و شهروند خبرنگار شدن، بتوانی امدادرسانی کنی؛ بخشی از شایعاتی که در رابطه با انفجار در پلاسکو مطرح شد از همین به‌ اصطلاح شهروند خبرنگارها بود.

شبکه‌های مجازی در کشور ما دو مسئله دارند؛ نخست اینکه راهی برای خودخواهی شده‌ است که عنوانش را می‌گذارم «جوان لایک می‌خواهد»، لایک را جامعه و خانواده به جوان نمی‌دهد اما این لایک در شبکه‌های مجازی به وی داده می‌شود، با لایک گرفتن در شبکه‌های مجازی، لذت می‌برد و فکر می‌کند کسی است در حالیکه این لایک، مجازی و دروغین است؛ ارائه کارکتر روشنفکری در این شبکه‌های مجازی نیز دروغین است، فرد با این لایک، فریب می‌خورد و شبیه افرادی شده که تنهای تنها هستند، در محل کار و منزلش نگران این است که چرا به او لایک نداده‌اند.

نکته دوم این است که ما به ویژه نسل جوان نیاز به سرگرمی داریم، این سرگرمی به شکل درست، جلوی آن گرفته شده و اکنون تلفن‌همراه سرگرم‌کننده‌ترین وسیله برای نسل جوان ما شده است، چرا؟ چون زمانیکه تیم محبوب جوان در مسابقه فوتبال برنده شده و وی می‌خواهد هیجان ناشی از برنده شدن تیم محبوبش را در جایی خالی کند، نمی‌تواند؛ شادی را در جوان نشناختیم، شادی دسته جمعیش خوب است، اگر رسمیت نداشته باشد،‌ جوان شادی را زیرزمینی می‌کند که تبدیل به بی‌بند‌و‌باری می‌شود.

شبکه‌های مجازی فرصتی برای مردم شده که مطالباتشان را بخواهند، تلگرام 180 هزار کانال دارد، 80 درصد از این کانالها را ایرانی‌ها استفاده می‌کنند، مطالباتی که در شرایط عادی در جامعه‌ای از طریق نهادهای مدنی و اصناف نمی‌تواند مطرح شود.

آنوقت مردم که مطالباتشان را نمی‌توانند در شرایط عادی و بر اساس خطر قرمزهای متعدد ترسیم شده، بیان کنند، با بهانه قرار دادن حادثه پلاسکو، مطالبات را بیان می‌کنند اما به صورت ناشیانه، مطالباتی که به آنها جهت داده می‌شود و ناگهان وضعیتی پیش می‌آید که شایعات در رابطه با پلاسکو شروع می‌شود و رونق می‌گیرد چون پاسخگویی نیز وجود ندارد؛ چرا مسئولان ما به این شایعات پاسخ نمی‌دهند؟ یا تکذیب می‌کنند یا می‌گویند شایعه است، آنوقت اگر این شایعه که تکذیب شده، اندک‌اندک واقعی شد، چه می‌شود؟ منجر به بی‌اعتمادی می‌شود.

*آقای دکتر حریرچی در رابطه با واکشنهایی که از سوی مردم در فضای مجازی شاهد آن بودیم،‌ به نظر شما این واکنش و رفتارها به دلیل افول اخلاق اجتماعی در بین مردم یا ناشی از رفتارهای مسئولان است که سرریز آن رفتارها، در بین مردم، خود را نشان می‌دهد؟

حریرچی: در رابطه با توسعه پایدار صحبت شد، اکنون یکی از درسهایی است که در دانشگاه تدریس می‌کنم، درس مدیریت توسعه است، در بحث توسعه، بحث اقتصاد مدنظر قرار می‌گیرد، جامعه فقیر نمی‌تواند توسعه یافته شود، اکنون در دو کشور کانادا و کویت درآمد مردم درآمد 50 هزار دلاری دارند، در کشور کانادا توسعه انسانی وجود دارد اما در کویت طبق استانداردهای تعریف شده نمی‌توان گفت توسعه انسانی وجود دارد، توسعه اقتصادی فقط مربوط به درآمد سرانه نیست بلکه نرخ بیکاری و تورم نیز در این نوع توسعه لحاظ می‌شود.

بعد از توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی مدنظر قرار می‌گیرد که بی‌سوادی، محرومیت‌زدایی و ... از شاخصهای آن به شمار می‌آید؛ توسعه‌های بعدی مربوط به مسائل فرهنگی و سیاسی است که به اعتقاد من تا به توسعه فرهنگی و سیاسی نرسیم، به توسعه اخلاقی نمی‌رسیم؛ در رابطه با حاشیه‌نشینی و کودکان کار بسیار مطالعه و کار انجام داده‌ام، چگونه از فرزندی که در فقر و بدبختی به دنیا آمده و پدرش درد و بلا سر وی آورده، انتظار داریم زمانیکه جوان شد رفتار ضداجتماعی در جامعه نداشته باشد، او می‌گوید زمانیکه در اوج بدبختی بودم، کجا بودید که حال انتظار دارید در جامعه اخلاق‌مدار و منصف باشم.

حاشیه‌نشینی در این جامعه ما زیاد است، 13 میلیون نفر حاشیه‌نشین داریم؛ سال گذشته 8 هزار کودک‌آزاری که به پزشکی‌قانونی کشیده شده، به ثبت رسیده، در جامعه فقر داریم و در رابطه با محرومیت‌زدایی کار چندانی نکرده‌ایم، در توسعه اجتماعی شغل نداریم، درِ دانشگاه را باز کردیم و این باعث شده که در کشور 8 میلیون فارغ‌التحصیل بیکار داشته باشیم؛ فقط 18 هزار نفر با مدرک دکتری در کشور بیکار داریم در حالیکه تمامی دانشگاه‌ها اعم از پیام نور و علمی کاربردی دانشجوی دکتری می‌گیرند، قرار بود دانشگاه علمی ـ کاربردی تکنسین تربیت کند، دنیای توسعه‌یافته با تکنسین پیش می‌رود.

به هر حال در حال تبدیل به جامعه بی‌اخلاق هستیم، دلیل بی‌اخلاق شدنمان نیز شرایط توسعه‌ای است که درکی از آن نداریم، یکی از مسائلی که در دنیای توسعه‌یافته بسیار بر آن تأکید می‌کنند رشد فردی است، رشد فردی می‌تواند هم اخلاقی و هم معنوی باشد و ما از هر دو عقب افتاده‌ایم یعنی اکنون از معنویت و معنا شکل دیگری برای جوانانمان ساخته‌ایم و وضعیت دیگری برایشان پیش آورده‌ایم.

در کشورهای توسعه‌یافته، جوانان برای کارهای داوطلبانه وقت می‌گذارند اما در کشورمان کدامیک از جوانان این کارها را می‌کنند؟ در حال حاضر فقط تعدادی از جوانان در مؤسسه خیریه جمعیت امام علی (ع) و در اردوهای جهادی بسیج مشغول فعالیت و پای کار هستند.

یکی دیگر از موضوعاتی که در جامعه شدیداً در حال رشد است، تحقیر همدیگر است، فرزندان در خانواده یادگیری این کار را شروع کرده‌اند و عجیب همدیگر را تحقیر می‌کنیم، برخورد بعضی از مسئولان نیز نسبت مردم تحقیرآمیز است، همین که جواب مردم را نمی‌دهند، پاسخگو نیستند، فقط در صحنه‌ پلاسکو حضور پیدا می‌کنند تا فیلم بگیرند در صورتی که در بسیاری از صحنه‌ها حضور نداشتند، با وجود این مسائل، تلفن‌همراه و شبکه‌های مجازی تنها امید و لذت زندگی جوان شده و دشمن نیز بیکار ننشسته و شبکه‌های مجازی بهترین راه ورود برای دشمنان است.

* آقای آل داوود! زمانیکه حادثه پلاسکو اتفاق افتاد، تمام رسانه‌های کشور بنابر خط‌مشی خودشان وارد ماجرا شدند اما هیچ مرجع بالادستی محوریت و چهارچوب نشر خبر در رابطه با حادثه پلاسکو را برای رسانه‌ها مشخص نکرد؛ مدیران هر رسانه با توجه به انصاف و صداقتشان در رابطه با پلاسکو سیاست‌گذاری کردند، اگر بخواهیم برای مدیریت رسانه در اینگونه حوادث، مرجعی را در نظر بگیریم، این مرجع بالادستی چه نهادی است و در این مواقع، این مرجع چگونه باید فضای رسانه و شبکه‌های مجازی را مدیریت کند؟ آیا وجود چنین خلأیی باعث جریان‌سازی خبری کذب و انتشار شایعات توسط رسانه‌های معاند با نظام و مردم شد؟

عدم وجود آموزش رسانه‌ای در بین مسئولان

آل داوود: قبل از پاسخ به سؤال شما باید دو مطلب را تشریح کنم؛ بحث انزوای اجتماعی در جامعه ما به شدت حاد است یعنی افراد به دلیل ترس از تنهایی‌ به دیوار در حال ریزش پناه برده‌اند، بحث بعدی تَوهم همه چیزدانی است بحثی که اکنون با آن بسیار دچار مشکل شده‌ایم و متأسفانه این توهم در مسئولان ما نیز وجود دارد؛ زمانیکه که می‌گوییم مدیریت بحران رسانه و فضای مجازی در حادثه پلاسکو وجود نداشت، این سؤال مهم وجود دارد که چند درصد از مسئولان ارشد نظام سواد رسانه و فضای مجازی دارند؟ چند درصد آنها آموزش دیده‌اند؟

خروجی این اتفاق کجاست؟ زمانیکه فلان نماینده مجلس بدون داشتن سواد رسانه‌ای وارد فضای توییر می‌شود، بعد آنقدر نمی‌فهمد که متن نطقی که در مجلس داشته عیناً برگرفته از یک کانال ضد انقلاب است؛ می‌گوییم نمی‌فهمد چون اگر بفهمد، خیانت است، وی از کانال ضد انقلاب، دستگاهی را به فساد اقتصادی محکوم می‌کند اما زمانیکه وارد فضای مجازی می‌شوند، پابرهنه و ذوق‌زده وارد فضای مجازی می‌شوند.

دخالت F.B.I در جریان رسانه‌ای ریزش برجهای دوقلو

نکته مهم دیگر این است که بعد از تشکیل مدیریت بحران درباره فضای مجازی، محتوا و اجازه انتشار آن را چه کسی باید انتخاب و تأیید کند؟ پاسخ به این سؤال را با حادثه برجهای دو قلو مقایسه می‌کنم؛ لحظه‌ای که برجهای دوقلو فروریخت علاوه بر اینکه پلیس مردم را از صحنه دور کرد اما اف.بی.آی، 14 خبرنگار را بازداشت کرد و گفت آنچه من می‌گویم باید منتشر شود.

پروفسور حمید مولانا می‌گفت شورای اطلاع‌رسانی در آمریکا وجود دارد که بی.بی.سی جهانی بزرگترین رسانه از نظر تعداد نفرات، دفتر و تعداد زبان در جهان، روزی یک ساعت پس از تأیید این شورای اطلاع‌رسانی حق پخش برنامه از ایالت متحده امریکا را دارد یا در بحث پیام‌رسانها اکنون در کره جنوبی که تمام شاخصهای پیشرفتش به سمت بالا است، شاخص منفی اعتیاد اینترنتی به فضای مجازی را تشخیص داده است، این اعتیاد اینترنتی زیرزمینه بسیاری از مشکلات جامعه‌شناسی و اجتماعی است، انزوا، افسردگی و توهم همه چیزدانی زیرشاخه اعتیاد رسانه‌ای است.

اکنون در این فضا چه کسی مدیریت محتوا می‌کند؟ در کره جنوبی 93 درصد از مردم از پیام‌رسان بومی خودشان استفاده می‌کنند که مدیریت آن دست دولتشان است، چه موضوعی باعث می‌شود که مردم از شبکه‌های اجتماعی داخلی استقبال نکنند و به سمت تلگرام بروند؟

سؤال مهم‌تر اینکه چه کسی از تلگرام به عنوان رسانه موازی با صدا و سیما حمایت می‌کند آن شخصی که در اجلاس گاز می‌گوید مردم می‌خواهند این شبکه را ببندند، ما نمی‌گذاریم ببندند؛ اسم این اتفاق را جریان نفوذ می‌گذاریم، جریان نفوذی در کشور به وجود می‌آید که مسائل را اصلی و فرعی می‌کند، حضرت آقا فرمودند زمانیکه نفوذ به صورت جریانی اتفاق افتاد در تصمیم‌سازی برای مسئولان اثر خواهد کرد.

زمانیکه مسئولان آموزش‌دیده نباشند، نمی‌توانند تصمیم بگیرند و بنابراین دو حالت پیش می‌آید؛ یا مسئول نمی‌داند کجا فعالیت می‌کند یا اگر می‌داند در حوزه جریان نفوذ فعالیت می‌کند.

حضرت امام (ره) پنجم شهریور سال 59 درباره رسانه (صحیفه نور جلد 13 صفحه 41) می‌فرمایند «چنانچه مطبوعات اصلاح شود، رسانه‌های گروهی اصلاح ‌شود، یک جامعه اصلاح خواهد شد» تمام حرف ما این است حتی اگر مدیریت بحران نیز نداشته باشیم.

حریرچی: شما (آل داوود) به فرمایش حضرت امام (ره) اشاره کردید، امام فرمودند تلویزیون دانشگاه عمومی است، آیا در حال حاضر تلویزیون ما دانشگاه عمومی است؟ آیا تلویزیون ما در این رابطه که می‌فرمایید نقشی ایفا نمی‌کند که تلگرام در موازاتش رشد کند؟

آل داوود: این نکته بسیار مهمی است چرا صدا و سیمای ما یه یکباره سخنگوی تلگرام و تبلیغ‌کننده رایگان آن می‌شود؟ اکنون اگر شما بخواهید دستاوردی از نظام را در تلویزیون تبلیغ کنید، باید هزینه میلیونی بپردازید.

پرسش مهمتر این است که تلگرام توسط چه کسانی جایگزین وایبر در کشورمان شد؟ بسیاری از افراد به اشتباه می‌گویند به خاطر افت سرعت در وایبر، بزرگ‌ترین کوچ اجتماعی در فضای مجازی توسط ایرانیها اتفاق افتاد اما ما را فریب بزرگی دادند.

امروز در دو دامنه telegram.org و telegram.me به صورت میانگین 80 درصد پهنای باند تلگرام را مصرف می‌کنیم اما یک سؤال که هیچ وقت به صورت جدی از مسئولان پرسیده نشده، این است که مابقی پهنای باند تلگرام توسط چه کسانی مصرف می‌شود؟ آیا توسط مردم سایر کشورها مصرف می‌شود؟ خیر، در چین دو پیام‌رسان بومی «کیوکیو» و «وی‌چت» وجود دارد، هر فردی که می‌خواهد با آنها در ارتباط داشته باشد از طریق این دو پیام‌رسان باید ارتباط برقرار کند، چند تاجر ایرانی می‌شناسم که آنها می‌گویند برای برقراری ارتباط با تاجران چینی و کارخانه‌های بزرگ آنجا باید کیوکیو و وی‌چت داشته باشیم، حتی وی‌چت در خود چین سرویس بانکی و شهرداری به مردم ارائه می‌دهد.

مطلب بسیار مهم این است که امریکا یا اروپا مابقی پهنای باند تلگرامی را برای داده‌کاوی تلگرام و به صورت آنلاین استفاده می‌کند، بنگاه‌هایی به دیتابیس‌های تلگرام دسترسی دارند و داده‌ها را می‌خرند، تلگرام در حال انجام کار بسیار عظیم جمع‌آوری «کیکِ اطلاعاتی» از جامعه ایرانی است، این کیک اطلاعاتی حاوی رفتارشناسی ایرانیان، اطلاعات محرمانه و 32 دسترسی که تلگرام روی تمامی تلفن‌همراه مردم باز کرده و بستر اینترنت رها شده است، در این بستر مردم ذائقه‌سنجی می‌شوند.

در استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن 21 سندی با عنوان «How can U.S capture minds and hearts Islamic word» (چگونه آمریکا می‌تواند ذهنها و قلبها را در جهان اسلام تسخیر کند) وجود دارد؛ نفع دولتمردان امریکایی‌ در این است که مدار لذت در مغز جوانان ما بیشتر فعال شود و جوانان دنبال پورنوگرافی باشند، زمانیکه توانمندی جوان ما را می‌بینند، کاری می‌کنند که جوان ما پس بخورد، در درون خودش بشکند.

«برجام» یکی از مسائلی بود که جریان نفوذ برای شکستن روحیه ما در حوزه اجتماعی ایران به سرانجام رساند، متأسفانه وعده‌های مسئولان بعد از برجام محقق نشد، مشکلات معیشتی حل نشد، زمانیکه بعد از برجام هیچ مشکلی حل نشد و همه مسائل در حوزه اجتماعی، ضد مردم شد، مردم ما از درون شکستند، زمانیکه مردم با انبوهی از مشکلات جامعه‌شناسانه و روانشناسانه روبه‌رو شده‌اند، در معیشت مشکل و انزوای اجتماعی دارند، محیط خانه پر از تنش است و فرزند کمبود عاطفه دارد، آن فرزند با این همه مشکلات زمانیکه به ابزار ارتباطی دسترسی پیدا کند، به محصول ارتباطی که می‌تواند در آن فریاد بزند، طبیعتاً به سمت اپوزیسیون می‌رود، منتظر است ضعفی از نظامی اتفاق بیفتد که او را درگیر خودش کرده و باعث فقر وی شده است.

برجام قرار بود مشکلات را حل کند، حل نکرده و باعث سرخوردگی بسیار شدید مردم در جامعه شده است، پس آن مردم اعتراض اجتماعی‌شان را با نشان دادن ضعف نظام، نشان می‌دهد، این مسئله را «جنبشهای اجتماعی بر بستر شبکه‌های اجتماعی» تعریف می‌کنیم، این اتفاق در حال رخ دادن است؛ دشمن سرمایه اجتماعی‌اش را در اینجا کاملاً سازماندهی کرده که در موضوعات مختلف می‌بینیم به طور مثال برای یک متهم امنیتی «هشتگ» درست می‌کنند بعد، از تمام دنیا درخواست می‌کنند که که در آن هشتگ شرکت کنند، ضد ما در توییتر اعتراض اجتماعی و هشتگ‌سازی می‌کنند، در نهایت این هشتگ تبدیل به «ترند جهانی» می‌شود و دیده‌‏بان حقوق بشر بیانیه می‌دهد که اگر ایران متهم امنیتی را آزاد نکند،‌ کشورمان را تحریم می‌کنند؛ این کارکرد رسانه در عصر حاضر است.

*ریشه مطالبی که مطرح کردید این است که در فضای مجازی هیچ استقلالی نداریم و این عدم استقلال، دغدغه‌ای بود که حضرت آقا در فضای مجازی بر روی آن تأکید داشتند که در ادامه تذکرات، شورای عالی فضای مجازی را تشکیل دادند اما با تشکیل شورای عالی فضای مجازی هم عده‌ای نمی‌گذارند که این استقلال در فضای مجازی تامین شود؛ نه در سیاست‌گذاری و نه در اجرا، در حوزه فضای هیچ استقلالی از خودمان نداریم و همین امر باعث شده در حال حاضر با وجود برخورداری از نرم‌افزارهای شبکه‌های اجتماعی کاملا بومی و ایرانی، تمام زمین بازی در این حوزه را در اختیار اپلیکیشنی به نام تلگرام قرار دهیم که مدیریت آن در اختیار رژیم صهیونیستی است.

آل داوود: متأسفانه ما امپریالیسم رسانه‌ای را پذیرفته‌ایم، زمانیکه حضرت آقا می‌فرمایند «نفوذ جریانی» یعنی شبکه‌سازی داخل یک ملت؛ این شبکه‌سازی پیاده‌نظام دشمن است برای مواقعی که بشود به نظام حمله کرد، حضرت آقا هدف این شبکه‌سازی را تغییر باورها، آرمانها، نگاه‌ها و سبک زندگی می‌دادند.

تبدیل شبکه مردم در مساجد به شبکه در تلگرام

زمانیکه سبک زندگی مسجدی و حسینیه‌ای ما در زمان اول انقلاب که باعث پیروزی انقلاب اسلامی شد و شبکه مردم در مساجد، به شبکه مردم در تلگرام تبدیل شود؛ در شبکه‌ای که خوراک‌دهی فکری از طرف دشمن و ذهن مردم در آن آماج بمباران، است، ذهن مردم تغییر باور پیدا می‌کند، این فرد اندک‌اندک از مسجد و اجتماع اسلامی گرفته می‌شود و سبک زندگی اسلامی‌اش به سبک زندگی امریکایی تغییر می‌یابد.

حضرت آقا در جلسه‌ای می‌فرمایند «باید کاری کنید که دشمن را از فضای مجاری برانید»، سؤالم این است عموم مردم ما که افراد وابسته و دلداده به انقلاب اسلامی هستند با چه توجیهی در تلگرام چت خانوادگی می‌کنند؟ مقام معظم رهبری می‌فرمایند «هدف را این بگذارید که دشمن را بتارانید و پس بزنید، لازمه‌اش آن است که توانها را خیلی فعال کنید، به یک تحول هوشمندانه نیاز داریم» یکی از این تحول هوشمندانه، هویت مستقل است.

حضرت آقا اردیبهشت ماه امسال در دیدار با فرهنگیان فرمودند «دشمن به دنبال گرفتن هویت مستقل است» بلافاصله در خرداد ماه فرمودند که «دشمن به دنبال گرفتن ایمان اسلامی ما است» بعد نیز فرمودند که به من پیرمرد 70 ، 80 ساله کاری ندارند اما به نسل بعد و نسل بعدتر از ما کار دارند.

زمانیکه هویت ملی، دینی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را از دانش‌آموز گرفتند و بعد هویت وی به هویت «american lifestyle» (سبک زندگی امریکایی) تبدیل شد، آن تصویری که از امریکا به او نشان داده شده است، توسط هالیوود به او نمایش داده شده و گرنه جامعه خود امریکا که اینگونه نیست، امریکا برای اینکه مردمش از لحاظ بحران دردسرزا نباشند سریال 130 قسمتی ساخته و به مردمش آموزش شهروندی می‌دهد یا در سریالها، دشمنانش را به تصویر می‌کشد.

اکنون در امریکا با حرارت زیادی سریالهای ضدایرانی پخش می‌شود، در حال حاضر در سریال «هوملند» نفوذی سازمان سیا به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ترور فرمانده سپاه سریال نشان داده می‌شود و می‌گویند اوج آمال امریکاییها درباره ایران نفوذ دادن یک نفوذی و ترور فرمانده سپاه ایران است، این سریال 6 ماه قبل از داعش ساخته شده و ابوبکر البغدادی در آن نمایش داده می‌شود.

نتیجه‌گیری مطالبم این است که امریکا در حال ایجاد زمینه‌سازی ذهنی است،‌ اکنون که پس از حادثه پلاسکو و اتفاق جدید رخ نداده، آیا مدیریت رسانه‌ای و محتوای رسانه ما تشکیل شده است؟ خیر، همه عکسهایمان را گرفتیم و یادمان رفت.

حریرچی: قدیمها در حوضها تلمبه و منبع آب وجود داشت، برای شروع کار و خروج آب از تلمبه باید کمی آب داخل آن می‌ریختیم، بعد تلمبه روان می‌شد و آنقدر از آن استفاده می‌کردیم که تمام مخزن خالی می‌شد، اکنون این بلا سرمان می‌آید و حوسمان نیست، با این شبکه‌ها، ذهن، دل، وجود و هویت ملی‌مان را تخلیه می‌کنند.

آل داوود: در قبال رسانه‌ها و استفاده از رسانه مسئولیت‌پذیر نیستیم، در رابطه با رانندگی و در حوزه اجتماع نیز مسئولیت‌پذیر نیستیم و اکنون وضعیت جامعه‌یمان به این شکل است.

آنالیز و ذائقه‌سنجی مردم با استفاده از تلگرام

دشمن بعد از ذائه‌سنجی، ذائقه‌سازی می‌کند؛ اندیشکده‌ای در امریکا سندی به عنوان «برداشت پسته ایرانی» منتشر کرد، در این سند آمده است اطلاعاتی که از ایران توسط شبکه‌های اجتماعی، تلگرام و اینترانت، برداشته می‌شود به مانند و به شیرینی پسته ایرانی است، این اطلاعات را فقط امریکاییها و صهیونیست‌ها استفاده نمی‌کنند، برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس این اطلاعات را می‌خرند، داده‌کاوی و آنالیز می‌کنند، دقیقاً مشرف می‌شوند به اینکه کدام نقطه از کشور ما مذهبی‌تر است، در چه زمانی کدام فرد مهم، چه حرفی زده است و سلایق ما را تغییر می‌دهند، روشی پیدا می‌کنند و نسبت به هر محله توسط IP خاص در آن منطقه محتوا تولید و منتشر می‌کنند.

نسبت به این موضوع باید حساس باشیم؛ در بحث پلاسکو نیز این اتفاق افتاد و جهت‌دهی نرم و نرم‌افزارانه را از طریق تلگرام دیدیم؛ حضرت آقا قبل از انتخابات مجلس فرمودند نفوذ مانند موریانه انجام می‌شود، از داخل می‌جَود، قبل از پلاسکو نیز در انتخابات مجلس در سال 94، رسانه‌هایی که سالها می‌گفتند در انتخابات شرکت نکنید، رویه خود را تغییر دادند و یک لیست خاصی را تبلیغ کردند! این افراد در جریان حادثه قطار تبریزـ مشهد که ده‌ها نفر جان باختند، سکوت کامل کردند اما درباره حادثه پلاسکو،‌ فردی روبه‌رویشان بود که مخالف ذائقه سیاسی و سلایق حزب سیاسی آنها بود، به همین دلیل از توئیتر گرفته تا صحن علنی مجلس موضوع استعفا را مطرح کردند، ما به این بحث، نفوذ می‌گوییم، در بحث شفافیت حقوق مسئولان و فیشهای نجومی چه اتفاقی رخ داد؟ چه کسی در مجلس جلوی آن ایستاد ...

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: 1اسفند1395، کدخبر: 1331496: www.tasnimnews.com