پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۶۸۶۳۱
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۹
بحران قطر تازه ترین جلوه از اختلافات ایدئولوژیک میان کشورهای سنی مذهب خاورمیانه است و به خاطر همین اختلافات آنها نمی توانند علیه ایران متحد شوند.

شعارسال: بحران دیپلماتیک قطر ممکن است در کوتاه مدت رفع شود، اما بعید است که در بلندمدت حل شود. میانجیگری کویت و فشار آمریکا ممکن است طرفین را به یک مصالحه آبرومندانه بکشاند و قطری ها برخی از درخواست های 13 گانه عربستان و امارات را بپذیرند، اما تفاوت های بنیادین میان آنها به راحتی فیصله پیدا نخواهد کرد.

ریشه اصلی درگیری ها به ایران برنمی گردد، بلکه درباره تفاوت های جدی درک این کشورها از اسلام سیاسی است. قطر، امارات و عربستان سه کشور با اکثریت جمعیت سنی هستند و پادشاهی های سنی هستند، اما دیدگاهی بسیار متفاوت درباره موضوع دارند. ترکیه و مصر، دو جمهوری بزرگ سنی مذهب هم هر یک در طرفی قرار دارند.

گرگوری گاس سوم، استاد امور بین الملل، در یادداشتی برای واشنگتن پست، به این موضوع پرداخته است. او می گوید قطر و ترکیه، امارات و مصر، و عربستان سعودی نماینده سه دیدگاه مختلف درباره اسلام سیاسی هستند و بحران قطر تازه ترین و روشن ترین جلوه این درگیری است.

قطر و اخوان المسلمین

قطر خیلی پیش تر از بهار عربی، بر روی اخوان المسلمین در سراسر جهان عرب سرمایه گذاری کرده بود و از گروه های اخوانی در منطقه حمایت می کرد و پناهگاهی امن برای اخوانی های در تبعید همچون یوسف القرضاوی، واعظ مصری، و خالد مشعل، رهبر حماس، بود و شبکه ماهواره ای الجزیره خط مشی دیدگاه مردم گرا و انتخاباتی اسلام اهل سنت را تبلیغ می کرد.

این دیدگاه مردم گرای اسلامی، که البته لیبرال دموکراتیک نیست، قدرت را از طریق روش های انتخاباتی جستجو می کند. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، که موفقیت اخوان المسلمین در بهار عربی را به عنوان امکان شکل گیری یک بلوک از رژیم های مشابه با هدایت ترکیه می دید هم در این دیدگاه شریک است. سوریه پسا اسد هم می تواند عضو بعدی این بلوک باشد و به همین دلیل اردوغان نخستین رهبر منطقه بود که خواهان کناره گیری اسد شد.

نقش مذهبی عربستان سعودی

عربستان سعودی نماینده دیدگاه مقابل مردم گرا و از پایین به بالای اسلام اهل سنت است. این پادشاهی مدت ها پیش نهاد مذهبی سلفی خود را که به عنوان وهابی شناخته می شود و شریکی در حمایت از حکومتش است را ساخته بود.

مردان سعودی مذهبی که اکنون بوروکرات های دولتی هستند، مدافع تفسیر اجتماعی سخت گیرانه و بیگانه هراسانه از اسلام هستند و تلاش می کنند این تفسیر را با حمایت وفادارانه از پادشاهی و تشویق این که مسلمانان خوب باید از حاکمان تبعیت کنند، در سراسر جهان اسلام گسترش دهند.

اسلام از بالا به پایین در داخل مرزها

امارات متحده عربی که متحد عربستان است، گرایش سوم در این اسلام سیاسی را نمایندگی می کند. اسلام رسمی در امارات به شدت به اقتدار دولتی گره خورده است و تابع آن است. بر خلاف عربستان، امارات هیچ گونه جاه طلبی در خصوص انتشار اسلام به خارج از مرزهایش ندارد. درست در جناح مقابل، آنها از نیروهای ضداسلام گرا در مصر، لیبی و جاهای دیگر حمایت می کنند. این یک اسلام از بالا به پایین، اما در یک کشور است.

در این تفسیر آنها مصر را در کنار خود دارند که زمانی در مرکز سیاست اعراب قرار داشت اما اکنون با توجه به مشکلات اقتصادی و سیاسی، بیشتر یک پیرو است تا رهبر. مرکز بزرگ آموزش اسلام اهل سنت در قاهره، یعنی الازهر، قطعا بلندپروازی هایی خارج از مرزهای مصر دارد، اما ظرفیت مالی برای به چالش کشیدن موسسات اسلام سلفی جهانی که از سرمایه سعودی ها بهره مندند را ندارد.

شایان ذکر است که امارات برای ایجاد شعبه الازهر گفتگو را آغاز کرده بود. شاید آنها به دنبال این هستند که برای رقیب سلفی گری جهانی و اخوان المسلمین، به نام اسلام دولتی آرام سرمایه گذاری کنند.

درگیری های ایدئولوژیک داخل منطقه

با اضافه کردن دیدگاه شبه نظامیان سلفی که داعش و القاعده نماینده شان هستند، درگیری های ایدئولوژیک در جهان اسلام پیچیده تر هم می شود. آنها در تفسیر سلفی سخت گیرانه از اسلام با عربستان سعودی شریکند، اما از حاکمان سعودی به عنوان خائنان در خدمت آمریکا بیزارند.

آنها یک جنبش از پایین به بالا و مردم گرا هستند اما روش های انتخاباتی که حزب اردوغان و اخوان المسلین اتخاذ کرده اند را رد می کنند. آنها اسلام دولتی در مرزهای منطقه ای موجود را مخالف پیام خود برای یک جامعه اسلامی متحد می دانند. داعش و القاعده در موارد پرشماری به رژیم های ترکیه، عربستان و مصر حمله کرده اند.

کشورهای سنتی نمی توانند به شکلی منسجم عمل کنند، چرا که حتی اگر همه آنها نسبت به ایران نگران باشند، یک دیگر را به عنوان تهدیدهای بالقوه، اگر نگوییم واقعی، برای ثبات رژیم هایشان می بینند. مصری ها و اماراتی ها اخوان المسلمین را به عنوان مهم ترین تهدید داخلی می دانند و از این رو قطر و ترکیه را به عنوان متحدان دشمنانشان می بینند.

به همین دلیل است که قاهره و ابوظبی می خواهند قطر شبکه الجزیره را تعطیل کند. سعودی ها هم نگرانند قطر که به طور رسمی در نگرش سلفی وهابی با آنها شریک است، بتواند در سیاست داخلیشان نقش آفرینی کرده و مخالفان رژیم را بسیج کند.

مصر مایل نیست برای سرنگونی بشار اسد پشت عربستان قرار بگیرد، چرا که می ترسد گروه های اسلام گرا همچون اخوان المسلمین سود ببرند. عربستان پیوندهایی تاریخی با اخوان المسلمین دارد، اما اخیرا از آن فاصله گرفته است و اسلام مردم گرا و انتخاباتی را به عنوان یک تهدید داخلی می بیند.

ترکیه نگران است که موفقیت فشارها به قطر به فشار منطقه ای علیه خودش منجر شود. ترکیه و عربستان در مبارزه منطقه ای با داعش و یا القاده در یک جناح قرار دارند، اما نه می توانند شبه نظامیان سلفی را که می خواهند خود آنها را سرنگون سازند کنترل کنند و نه به آنها اعتماد دارند.

تا زمانی که کشورهای سنی خاورمیانه چنین دیدگاه های مختلفی در مورد رابطه اسلام و سیاست دارند، چشم انداز دونالد ترامپ برای متحد کردن آنها علیه ایران و تروریسم نامحتمل است.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت پارسینه، تاریخ انتشار: 9تیر1396، کدخبر: 364630: www.parsine.com


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین