شعار سال: تعداد بی شمار قربانی خشونت و تجاوز جنسی
که تا آخر عمر از پیامدهای روحی و روانی و جسمی آن رنج میبرند. آخرین موردی که در
طی تحقیقات میدانی به آن برخوردم دختری ۲۰
ساله بود که در سن هشت سالگی توسط
راننده سرویس مدرسه که از آشنایانشان بود مورد تجاوز قرار گرفته بود، در آخرین جلسه
دیدار با وی وقتی فرد متجاوز پیش از جنایت
به حمام میرود دخترک پیت بنزین را در خانه وی می ریزد و آنجا را به آتش میکشد.
متجاوز اما با سوختگی بسیار زنده میماند و چند ماه بعد خودکشی میکند، دخترک هنوز
هم در پس ذهنش عذاب وجدان داشت و مابقی عمرش را با تصور اینکه یک قاتل است زندگی
میکند. تصور قتل متجاوزی که پیش از مرگ به برادرش اعتراف کرده بود که سه قتل و بی
شمار تجاوز انجام داده است. متجاوزی که هیچ گاه پای میز محاکمه نرفت.
♦️این تنها یک نمونه از صدها یا شاید هزاران پرونده تشکیل نشده تجاوز جنسی است. خدا میداند چند جنایت کار و چند قربانی در سراسر کشور وجود دارد که داستانهای دهشتبارشان مسکوت مانده است. آنچه در طی صحبت با چند قربانی دستگیرم شد اما آن سوی ماجرا یعنی خانواده قربانیان است. خانوادههایی که نسبت به فرزندانشان بیتفاوتاند و در عین حال خانوادههایی که نسبت به مسائل و آسیبهای احتمالا ناآگاه. بی تفاوتی نسبت به فرزندانشان، نسبت به رفتار و وضعیت روحی و روانی فرزندشان، نسبت به اینکه با چه کسانی تنهایشان میگذارند. بی تفاوتی که ناشی از عدم پیوند عاطفی بین والدین و اعضای خانواده است. پدری که همسر و فرزند خود را مورد ضرب و شتم قرار میدهد قطعاً نسبت به گریه های هرشب دخترش بی تفاوت است. خانواده درگیر آسیبهایی است که بطور سیستماتیک فرزندان را به سمت طعمه و قربانی شدن سوق می دهد.
♦️ویژگی مهم دیگر خانوادههای قربانیان عدم آگاهی است نه صرفاً بی تفاوتی. مادر یا پدری که نسبت به رفتار فرزندش بی تفاوت نیست اما با تغییر رفتار وی به دلیل عدم آگاهی نسبت به آسیبهای احتمالی و خطراتی که فرزندش را تهدید میکند دچار دست پاچگی می شود. نمیداند باید به چه کسی مراجعه کند به از چه کسی بپرسد که چرا فرزندم تغییر رفتار داده، مریض شده یا مشکلی برایش بوجود آمده. نمی دانند حتی چگونه باید با فرزندشان رفتار کنند. در اغلب موارد صمیمیتی در کار نیست. فرزند را تقصیر کار می دانند و در خوش بینانه ترین حالت مسأله را بدون شکایت از دستگاه قضایی مسکوت میگذارند و با همین کار شرایط را برای ادامه جنایت توسط متجاوز فراهم میکنند.
♦️پدرها و مادرها شما متهمید. شما به دلیل بی تفاوتی نسبت به فرزندتان و به دلیل ناآگاهی نسبت به آسیبهای احتمالی که ممکن است برایش بوجود آید، به دلیل عدم آگاهی از نحوه ی برخورد در چنین مواقعی، به دلیل نفهمیدن یا مسکوت گذاشتن این جنایت ها متهم و شریک جرم اید. نظام آموزشی دچار نقصان است، رسانههای عمومی و نهادهای آموزشی و تربیتی زیست جنسی را مسکوت گذاشته اند، در هیچ یک از اینها شکی نیست اما آیا میتوان تقصیر را صرفاً گردن نهادها و ساختارها انداخت؟! همین حالا که این متن را میخوانید در چند کانال تلگرامی و در چه کانالهایی عضو هستید؟! غیر از محتوای خنده دار و طنز و اراجیفی که هرروز به تعداد بی شماری در اینترنت تولید می شود، آیا به دنبال افزودن به آگاهی خود نسبت به مسائلی که از آن صحبتی در فضای رسمی نمی شود بوده اید؟
♦️یک میل به ندانستن یا فرار از دانستن در عموم مردم وجود دارد، یک عدم آگاهی که کاملاً انتخابی است، کسی نمیخواهد راجب مسائل جدی تأمل کند یا بداند، زحمت و رنج دانستن را به جان نمی خریم چرا که از مسئولیتهای آن میگریزیم. تا زمانی که اردهای نسبت به دانستن، نسبت به آگاهی یافتن به مسائل و آسیبهای احتمالی نداشته باشیم خطر همچنان در کمین است. بماند که ساختارهایی مانند نظام آموزشی، دستگاه قضایی و قوانین از خلاءهای بی شماری برخوردارند که به شدت نیازمند اصلاح و بازبینی هستند. اما آنجا که ما به عنوان فرد می توانیم یاد بگیریم و بدانیم باید اقدام کنیم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت شب روشن، تاریخ انتشار 21 تیر 96 ، کد مطلب: 33722:www.shaberoshan.ir