پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۷۳۴۵۹
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۷
«بودجه‌ریزی جنگلی» که در آن منطق تخصیص‌ها، قدرت چانه‌زنی سازمان‌ها، لابی‌ها و فشار ضرورت‌های روزمره باشد؛ نماد عقلانیت نیست، بلکه حاکمیت قانون جنگل در بودجه‌ریزی است.

شعارسال: «محمد فاضلی» استاد دانشگاه در یادداشتی تلگرامی با عنوان «بودجه‌ریزی جنگلی» نوشت:

ماکس وبر در فصل جامعه‌شناسی اقتصادی کتاب اقتصادی و جامعه و در بحث درباره «عقلانیت محاسبه پولی، مدیریت و تنظیم بودجه» می‌نویسد: « در جائیکه عقلانیت به حداکثر رسیده است، مبنای چنین عقلانیتی برای افراد یا گروه‌ها در چارچوب بودجه تجلی می‌یابد.» من به این گفته ماکس وبر باور دارم و با همین منطق، سطح عقلانیت را در یک قالب چند پرده یک تئاتر مشاهده کنیم.

پرده اول. «طرح تنفس» برای کمک به جلوگیری از تخریب بیشتر جنگل‌های شمال ایران در دستور کار قرار گرفت و مجلس نیز ۸۰ میلیارد تومان بودجه برای آن در نظر گرفته است. قائم‌ مقام رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور نیز اعلام کرده که که برای «انجام اقدامات اجتناب‌ناپذیر و حفاظت، ۲۸۹ میلیارد تومان تا سال ۱۴۰۲» نیاز است. این بودجه باید به طرح تنفس تزریق شود.

پرده دوم. معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری اعلام می‌کند ۱۷ درصد از بودجه ۸۰ میلیارد تومانی حذف شده و به ۶۴ میلیارد تومان تقلیل یافته است؛ از این میزان ۱۷ میلیارد تومان تخصیص یافته و تا پایان سال حداکثر ۳۰ میلیارد تومان به این طرح تزریق خواهد شد.

پرده سوم. اگر بودجه طرح تنفس تزریق نشود، اعتبار لازم از محل خارج کردن ۵۰۰ هزار متر مکعب چوب درختان شکسته و بادافتاده تأمین خواهد شد. (عوارض ناشی از خروج این چوب‌ها، و خروج چوب به اسم درخت شکسته و بادافتاده هم به جای خود محفوظ است.)

پرده چهارم. خرید تضمینی گندم در همان وزارتخانه‌ای که متولی امور جنگل نیز هست ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه به خود اختصاص می‌دهد.

سه سؤال

بازتاب ارزش جنگل‌های شمال در نظام بودجه‌ریزی ما چقدر است؟ اگر جنگل‌های شمال ایران را سه میلیون هکتار در نظر بگیریم، تخصیص ۳۰ میلیارد تومان به معنای هر هکتار ده هزار تومان است. این برآورد خامی از ارزش بازتاب‌یافته از جنگل در نظام بودجه‌ریزی ماست (همان بودجه‌ای که ماکس وبر، نماد نهایت عقلانیت می‌داند.)

ارزش اقتصادی جنگل‌های شمال (جدای از ارزش محیط‌زیستی، زیبایی، ظرفیت تضمین‌کننده حیات شمال ایران برای مقاصد توریستی و ) چقدر است؟ آیا بعد از گذشت ۱۱۱ سال از انقلاب مشروطه (به عنوان طلیعه عقلانیت مدرن در ایران) زمان آن نرسیده که منابع طبیعی ارزش‌گذاری اقتصادی شوند و بودجه‌ریزی برای صیانت از منابع طبیعی متناسب با اهمیت اقتصادی و ذاتی منابع طبیعی صورت گیرد؟

آیا ما کشوری هستیم که نمی‌توانیم بین ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه خرید تضمینی گندم، و رقم ۱۲ هزار میلیارد تومان برای هزینه‌های بهداشت و درمان در قالب طرح تحول سلامت، و حدود ۶ تا ۷ هزار میلیارد تومان بودجه‌های فرهنگی مختلف، سالیانه ۸۰ میلیارد تومان یا ۲۸۹ میلیارد تومان ظرف شش سال برای طرح تنفس تأمین کنیم؟

سخن آخر

آیا جز این است که حفظ و صیانت جنگل و البته سایر منابع طبیعی در سلسله مراتب اولویت‌های نظام بودجه‌ریزی نیست؟ این نظام بودجه‌ریزی بازتاب خوبی از سطح عقلانیت ماست و در عقلانیت سیستماتیک ما منابع طبیعی و جنگل جایگاه ندارند. مدیریت به‌هم پیوسته و کل‌نگر بودجه اگر وجود می‌داشت، تأمین گندم، سلامت مردم و صیانت جنگل و سایر منابع طبیعی در یک بسته سیاستی منسجم دیده می‌شدند. ادامه این روند تخریب منابع طبیعی، نه ظرفیتی برای تولید گندم باقی خواهد گذاشت و نه سلامت مردمی را که در محیط‌زیستی تخریب‌شده زندگی کنند می‌توان با بودجه‌های چندهزار میلیاردی تأمین کرد.

«بودجه‌ریزی جنگلی» که در آن منطق تخصیص‌ها، قدرت چانه‌زنی سازمان‌ها، لابی‌ها و فشار ضرورت‌های روزمره باشد؛ نماد عقلانیت نیست، بلکه حاکمیت قانون جنگل در بودجه‌ریزی است. بودجه‌ریزی را بر اساس اولویت‌های کشور و تعادل میان ضرورت‌های روزمره و منافع و پایدارسازی درازمدت کشور سامان دهید.

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تحلیلی انصاف :تاریخ انتشار: 11مرداد1396، کدخبر: 72455 www.ensafnews.com :


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین