شعارسال: امور بهخصوص اجتماعی ما، به نحوی رقم خورده است که بهاصطلاح «همهچیزمان به همهچیزمان میآید». منتهی بعضی از این امور برایمان ملموستر از بقیه است و نسبت به آن واکنش سریعتری انجام میدهیم و بعضی از امور دیگر جز برای خبرهها (که عمدتاً هم به حرف و کلامشان توجه نمیشود) برای دیگران ملموس نمیباشد و لذا سالها و دههها از آنها میگذرد اما مشمول واکنشی راهگشا از سوی متولیان امور واقع نمیشوند، هرچند آثار مخرب خود را به همه وجوه زندگی جمعی و انفرادی ملت تسری میدهند.
بهعبارتدیگر اگر ناکارآمدی در احداث ساختمانهای مقاوم و بیمسئولیتی در به سامان رساندن اموری که بر عهده میگیریم را باید وقوع زلزلهای با شدت کم و یا زیاد برملا سازد و نشان دهد، خیلی از مواردی که برای روز حادثه باید مددرسان باشند خود در هجوم حوادث زودتر از بقیه نابود و یا ناتوان میشوند، اما همه امور این ویژگی را ندارند و بااینکه مشمول زلزلههای ویرانگری هستند اما به دلیل ناملموس بودن و غیر شفاف بودن برای همگان، نشانههای همگان فهمی همچون تخریب ساختمانها را بهجای نمیگذارند تا بر میزان ناکارآمدی دولتها و مجالس در ادوار مختلف گواهی دهند و احتمالاً نوعی مقاومسازی در خود را تجربه نمایند.
بودجه دولتها یکی از مصادیق همین مواردی است که ضمن اینکه مملو از نارسائی و ناکارآمدی و سوء مدیریت است، اما همگان چندان مشکلات آن را احساس نمیکنند. برای اثبات این ادعا لازم نیست به دهههای متوالی برگردیم که در هرسال بودجهای، آن تا چه اندازه از ضرورت اصلاحات بودجهای سخن رفته است و تا چه اندازههای بیشتری گوش شنوایی برای اقدام به آنها وجود نداشته و یا خود را به نشنیدن زده است. تا اینکه آن ندانمکاریها بودجه دولت را، به شرایطی تقریباً غیرقابل اصلاح کشانده است.
لااقل در مورد این حقیر میتوانم شهادت بدهم که درزمان بررسیهای بودجهای در مجلس، همهساله از کثرت رنجی که معطوف به بیتوجهی و یا جهالت نسبت به اصلاحات بودجهای تحمل میکردم سر از بیمارستان و نوار قلب و تست ورزش و... درمیآوردم. اما مسئولان ذیربط عمدتاً، ناخواسته در بدتر کردن شرایط بودجه میکوشیدند و معدود افرادی هم که همدردی میکردند با گفتن این کلام که اصلاحات بودجهای لازم است، اما باید برای وقتی دیگر بماند تا کاری اصولی بکنیم، از زیر بار مسئولیت اصلاحات بودجه در موقع خودش، شانه خالی میکردند و با توجه به وجود انبوهی از مشکلات، زمان بررسی اصولی بودجه هم هیچگاه فرا نمیرسید.
بر مبنای اینگونه مدیریت امور مالی دولتها، اکنون کار بهجایی رسیده است که بر اساس آمارهای رسمی بانک مرکزی در شش ماه اول سال 1396، کسری تراز عملیاتی بودجه دولت که مصوب بوده است 40600 میلیارد تومان باشد به 55200 میلیارد تومان افزایشیافته و این در حالی است که فقط 21/5 درصد اعتبارات عمرانی ششماهه اول تخصیصیافته است.
اگر رسیدن فصل سرما را در کشور مدنظر بگیریم متوجه عمق فاجعه ناتوانی دولت در اختصاص اعتبار عمرانی خواهیم شد. همچنین قابلتوجه است که 25 درصد از درآمدهای مالیاتی ششماهه اول، فقط از مالیات بر ارزشافزوده تأمینشده است یعنی همان مالیاتی که برعکس عنوان آن، فقط از مصرفکننده نهائی گرفته میشود. این مالیات 54 درصد مالیاتهای غیرمستقیم را پوشش میدهد.
آیا ارادهای نگران، بازسازی تخریبهای ناشی از زلزلههای مداوم بودجهای را که پرداختن به آن، عقلانیت و شهامت و فداکاری میطلبد و هیچگاه مورد شکار قلم و تصویر خبرنگاران هم نخواهد بود را، به تأمل خواهد نشست؟
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تحلیلی الف، تاریخ انتشار: 27آبان1396 ، کدخبر: 3960827085: www.alef.ir